انتقاد پذیری، سخت، و در دوران بلوغ به جهت التهابهای این دوران و زود رنجی نوجوان، سخت تر است؛ به همین جهت با کوچکترین انتقاد شما، در چشمانش اشک جمعمیشود و بعض گلویش را میفشرد؛ پس بکوشید به جای انتقاد بیشتر از تربیت خاموش، یعنی سکوت و نگاه (ر. ک: ص 36و 37) استفاده کنید. سکوت شما در برابر بدرفتاری او که نشان دهندة کرامت شما است سبب سازندگی نوجوانتان خواهد شد. در صورت امکان از شیوه (به در بگو، دیوار بشنود) استفاده کنید تا از مقاومت روانی او کاسته شود. اگر مجبور میشوید به طور مستقیم اشکالات او را بگویید، نکات ذیل را رعایت کنید: ا- به کمترین مقدار بسنده کنید؛ چرا که امام علی (ع) فرمود: الا فْراطُ فِی الْمَلامَهِ یَشُبُّ نارَ اللجاجَة زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله وری میسازد. 2- پیش از انتقاد، از او اجازه بگیرید. در صورتی که اجازه دهد مقاومت روانیاش از بین خواهد رفت و سخت شما را میپذیرد و اگر اجازه ندهد، خود دربارة رفتارهایش تفکر میکند و متوجه اشتباهش خواهد شد. 3- ابتدا نقاط مثبت او را بگویید. 4- به جای پیام (تو)، از پیام (من) استفاده کنید. در پیام (تو) (تو بی نظمی)، اشکال را متوجه فرزند میکنید؛ اما در پیام (من) (وقتی میبینم لباسهایت را میریزی، ناراحت میشوم)، احساس خودتان را بیان میکنید که تأثیر افزونتری دارد. 5- از (رفتار) فرزندتان انتقاد کنید و (خودش) را به باد انتقاد نگیرید. www.morsalat.com
نوجوان 15 سالهام اصلاً انتقاد پذیر نیست و در برابر کوچکترین انتقادها اشک میریزد برای مواجه با این مشکل چه کنم؟
انتقاد پذیری، سخت، و در دوران بلوغ به جهت التهابهای این دوران و زود رنجی نوجوان، سخت تر است؛ به همین جهت با کوچکترین انتقاد شما، در چشمانش اشک جمعمیشود و بعض گلویش را میفشرد؛ پس بکوشید به جای انتقاد بیشتر از تربیت خاموش، یعنی سکوت و نگاه (ر. ک: ص 36و 37) استفاده کنید.
سکوت شما در برابر بدرفتاری او که نشان دهندة کرامت شما است سبب سازندگی نوجوانتان خواهد شد.
در صورت امکان از شیوه (به در بگو، دیوار بشنود) استفاده کنید تا از مقاومت روانی او کاسته شود.
اگر مجبور میشوید به طور مستقیم اشکالات او را بگویید، نکات ذیل را رعایت کنید:
ا- به کمترین مقدار بسنده کنید؛ چرا که امام علی (ع) فرمود:
الا فْراطُ فِی الْمَلامَهِ یَشُبُّ نارَ اللجاجَة
زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله وری میسازد.
2- پیش از انتقاد، از او اجازه بگیرید. در صورتی که اجازه دهد مقاومت روانیاش از بین خواهد رفت و سخت شما را میپذیرد و اگر اجازه ندهد، خود دربارة رفتارهایش تفکر میکند و متوجه اشتباهش خواهد شد.
3- ابتدا نقاط مثبت او را بگویید.
4- به جای پیام (تو)، از پیام (من) استفاده کنید. در پیام (تو) (تو بی نظمی)، اشکال را متوجه فرزند میکنید؛ اما در پیام (من) (وقتی میبینم لباسهایت را میریزی، ناراحت میشوم)، احساس خودتان را بیان میکنید که تأثیر افزونتری دارد.
5- از (رفتار) فرزندتان انتقاد کنید و (خودش) را به باد انتقاد نگیرید.
www.morsalat.com
- [سایر] نوجوان 15 ساله ام اصلاً انتقاد پذیر نیست و در برابر کوچک ترین انتقادها اشک می ریزد. برای مواجهه با این مشکل چه کنم؟
- [سایر] پسر 5 / 3 سالهام گاهی در مکانهای نامناسبی مانند دیوار خانه ادرار میکند. علت این رفتار او چیست و چگونه با این مشکل مواجه شوم؟
- [سایر] پسر 5 / 3 سالهام گاهی در مکانهای نامناسبی مانند دیوار خانه ادرار میکند. علت این رفتار او چیست و چگونه با این مشکل مواجه شوم؟
- [سایر] سلام وقت بخیر دختری 35 ساله هستم مدتی است هنگام دفع ادرار با مشکل مواجه شدم با عرض پوزش شرح میدهم یعنی ادرار قطره قطره هست یعنی یه دستشویی معمولی را 2تا 3 مررتبه به فاصله 1 دقیقه میروم تا مثانه کاملا تخلیه شود یکباره مثانه ام تخلیه نمیشود (وقتی سرما هست ویا لباسم خیس شود بی اختیاری ادرار دارم )البته اضافه وزن هم دارم واین مشکل شرایط را برایم سخت کرده است 35 ساه مجرد حدود 15 کیلو هم اضافه وزن دارم
- [سایر] به نام خدا سلام حاج آقا. 1=نمی دونم از کجا بگم ولی یک بیوگرافی مختصری از خودم میدم 2-دختری بیست وسه ساله ام.دانشجوی فوق رشته بیوتکنولوژی کشاورزی 3-دریک خانواده فرهنگی وبه اعتقاد خودمون مذهبی به دنیا آمدم 3-من از دوران دبیرستان نمی دونم یک چیزی در درونم بود ولی از حدودسه سال پیش یک تلنگر بیدارم کرد. 4-قبل از این سه سال برای قرآن،ائمه وامامان ارزش بیشماری قائل می شدم ولی انجام اعمال مذهبی وصرفا گریه برای امام حسین وبه فکر امام حسین بودن مخصوص محرم بود.برای مثال عرض کردم. 5-از سال آخر دانشگاه و حرف با بعضی از دوستای جدید وازهمه مهمتر خواست خدا تلنگر به من زده شد 6-خیلی چیزا به لطف خدا درمن تغییرکرد.سعی درتغییرافکاری داشتم که یک عمر در ذهن من خوانده می شد ومن به ظاهر فکر میکردم بی تفاوتم ولی قاعدتا در من تاثیر میگذاشت 7-بگم که خدایی نکرده قصد بدگویی از خانواده ام را ندارم که من اساسا مدیون پدرومادرم هستم،اگر بگویم که مثلا برایم هیچ کاری نکردند که دروغ محض است،چرا که باعث خیلی از شکل گیری های مثبت در من شدند،همینقدر که باعث به وجودآمدن من هستند،مدیون آنها هستم. 8-امااما،خوب دید من،نظرمن،دیدگاه من راجب مذهب،سیاست،با آنها فرق کرده،من فهمیدم که نماز وروزه صرف مسلمانی که مدنظراولیا وپیغمبرست،نخواهدبود.متوجه شدم که امام حسین فقط برای محرم نیست،امام علی مخصوص شبهای قدر. 9-فهمیدم اسلام برنامه زندگی است،همه چی من باید منطبق با اسلام باشد.ولی سر این مسائل با خانواده مشکل دارم،شکرخدا دراین مسائل مشکلاتم کمتر شده. 10-مثلا می گویند که همه چی سر وقت خودش،موسیقی به وقتش،امام حسین به وقتش!!!!!!! 11-این مسائل یک شبه برای من حادث نشد،طی این سه سال هربار تغییراتی. 12-حتی من رشته لیسانسم که خودم انتخاب نکرده بودم ومتاسفانه با علاقه نبود که در رشته کشاورزی مشغول به تحصیل بوده ام ،خواستم رشته ام را در فوق عوض کنم که با مخالفت شدید پدر مواجه شدم. 13-درنتیجه با مشورت با بعضی اساتید که مورد اعتماد بنده بودند،فرمودن دعای خیر پدرومادر بیش از اینها می ارزد که به لطف بینهایت خدا که همیشه شامل این بنده سروپاتقصیرشده ودعای آنها در دانشگاه رشته خودم همان کشاورزی قبول شدم. 14-اما درکنارآن کتابهایی که دوست دارم را مطالعه میکنم؛حتی در دانشگاه مجازی امام خمینی به طور مجازی رشته معارف را انتخاب و درحال تحصیلم البته خانواده ازآن خبرندارند!!لزومی نداردخبردارشوند. 15-اما درقبال سیاست،متاسفانه پدرم بدی های زیادی به قول خودشان از بقیه دیدن،پدرم به شدت امام خمینی را دوست داشتند ولی الن به علت اینکه میبیند یک عده ازاین موقعیتها به راحتی ها استفاده می کنند واسلام در برخی موارد ازحالت انقلابی به تشریفاتی تبدیل شده،ازهمه چی زده شدند. 16-به همه اعتماد ندارند وسرشان درلاک خوشان است اما این بی اعتمادی تا حدود خیلی کمی به من هم منتقل شده در واقع من خیلی چیزها ازسیاست ورهبری وولایت فقیه نمی دانستم،اما شکر،شکر که مسئله با کلی درگیری ذهنی که داشتم برایم حل شده. همین طور از انقلاب.راستی من همیشه خودم رو مدیون شهدا می دونستم ومی دونم.دلم براشون می تپه. 17-خودم با سخنرانی هایی از استادرحیم پورازغدی،مطاله کتب استاد مطهری به خیلی چیزا رسیدم.ولی هنوز نتونستم به همه چی اعتمادکنم وراحت سراغ هرکتابی برم که نکنه دروغ باشه وسرهم کردن مسائل باشه،یه جور میخوام که انگار به خانواده امم ثابت کنم چیزی که میخونم عالیه. 18-دیشب که توبرنامه بی نظیر پارک ملت،حرف از کتاب زدین به نظرم رسید این مشکل که چه عرض کنم را به شما بگم تا شما منوراهنمایی کنید که چه کنم؟؟ 19-اینکه چه کتابهایی بخونم به کی اعتمادکنم؟؟درضمن استاد من عاشق کتاب خوندنم،قبلا از دکتر شریعتی هم کتاب خوندم.ادبیات ایشونو خیلی دوست دارم نه دیدگاهشونو گرچه بعضی از دیدگاهشون درست بود 20-ودرضمن با فرمایش آقای شهیدی فر هم کاملا درمورد شریعتی با ایشون موافقم. 21-درآخرشرمنده طولانی شد.هم ازشما متشکرم.وتشکر من رابه آقی شهیدی فر هم منتقل کنید بابت برنامه فوق العاده شون،تواین بی برنامه گی تلویزیون،برنامه عالیه.وحال من را خیلی خوب می کند.چرا که ایشان هم دغدغه اصلیشان مذهب واخلاق است.