زمان ازدواج هنگامی است که انسان به بلوغ جنسی وبلوغ عقلی به حد کمال مطلوب آن برسد (منظور از کمال، رسیدن به بالاترین حد ممکن نیست بلکه منظور رسیدن به حد معمول ومتعارف می باشد . بلوغ جنسی، یک پدیده طبیعی است که زمان آن در همه کس و همه جا یکسان نیست.از مطالعه حالات انسانها در نقاط مختلف جهان، این حقیقت به دست می‌آید که معمولاً دختران و پسرانی که در نقاط گرمسیر زندگی می‌کنند و با شرایط رشد و نمو آن مناطق پرورش می‌یابند، زودتر از جوانانی که در نقاط سردسیر زندگی می‌کنند به حد بلوغ می‌رسند.مطالعه تاریخ زندگی اعراب در عربستان که یک منطقه گرم و سوزان می‌باشد می‌تواند شاهدی بر این واقعیت باشد.البته برای استقلال در امر ازدواج، تنها رسیدن به سن بلوغ جنسی کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید به بلوغ عقلی و فکری نیز رسیده باشند و به تعبیری دیگر (رشید) باشند، یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند تا اراده آنان در امر ازدواج، یک رکن اساسی به شمار آید.معنای رشد انسان همانند سایر موجودات زنده، پیوسته در حال تغییر است و این تغییر طبیعی و همگانی به صورت افزایش در قد، وزن و پیدایش عادتها و مهارتها و بطور کلی تغییر در رفتار در جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و عاطفی، به تدریج ظاهر می‌شود و این همان چیزی است که در روانشناسی رشد مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد.رشد عبارت است از دقت و زیرکی و مواظبت برای سود بردن در معاملات و حفظ و نگهداری مال از اتلاف و صرف کردن آن در مواردی که عقلا به کار می برند.رشد، توانایی و قدرت فکری فرد در امور اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین، رشد در مورد ازدواج یعنی شایستگی و لیاقت اداره ی زندگی؛ چنان که شهید مطهری در این خصوص می فرماید: منظور (از رشد در مورد ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند، یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیت هایی به عهده ی او می گذارد و باید از انجام این مسئولیتها بر آید. (1) با این بیان می‌توان رشد در دختران را اینگونه معنا کرد:(توان در اداره زندگی و تربیت فرزند و قبول مسؤولیت مادری و حسن روابط اجتماعی.)بنابر این ممکن است کودکی به سن بلوغ رسیده باشد و نسبت به تکالیف عبادی مثل نماز و روزه، مسؤول باشد، ولی توان انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را نداشته باشد. در این صورت چنین فردی (بالغ) هست ولی رشید نیست.سن آماده شدن یک دختر برای ازدواج، بستگی به درک عقلی و بلوغ روانی او دارد؛ امکان دارد دختری در سن چهارده سالگی و حتی کمتر قوه درک و مسؤولیت پذیری خانوادگی را داشته باشد و بتواند خانواده‌ای را اداره کند و فرزندان خوبی تربیت کند اما، یک زن سی ساله از اداره خانه و درکمسؤولیت بازماند. پس آنچه که در ازدواج مطرح است، آمادگی دختر و پسر است، رسول خدا(ص) می‌فرماید:دختران باکره مانند میوه‌های روی درختانند اگر بموقع چیده نشوند، اشعه آفتاب آنها را فاسد می‌کند و وزش باد آنها را پراکنده می‌سازد؛ همچنین دختران وقتی به حدّ بلوغ رسیدند و مانند زنان، در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند، دارویی جز ازدواج ندارند و اگر همسر نگیرند، از فساد ایمن نیستند، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست.)(2) سن آماده شدن یک دختر برای ازدواج، بستگی به درک عقلی و بلوغ روانی او دارد.در این حدیث، حضرت(ص) تشبیه بسیار لطیف و دقیقی فرموده است. همانطور که میوه نه در زمانی که کال و نارس است، باید چیده شود و نه زمانی که بپوسد و فاسد شود، دختری که نتواند شوهر را درک کند و از وظایف همسرداری عاجز باشد و نتواند قبول مسؤولیت کند، میوه کال و نارسی است که هنوز باید روی درخت (خانه پدر) بماند تا گذشت زمان او را رسیده و شیرین کند و باز اگر دختری نشاط و طراوت جوانی را از دست بدهد و ازدواج نکند، در حقیقت همان میوه روی درخت مانده‌ای است که هر چه بیشتر بماند بر افسردگی و پژمردگیش افزوده می‌شود.(3) با توجه به این که رشد فکری و عقلی در افراد متفاوت است اسلام حد و سن معینی برای ازدواج مشخص نکرده و آن را در اختیار خود زوجین و اولیای آنها قرار داده است و هر کدام از کارشناسان امور خانواده نیز به نظر خود سنی تقریبی را برای ازدواج بیان کرده اند بعضی سن 16سال را برای دختران و 19 سال را برای پسران مناسب دانسته اند(4) بعضی دیگر مناسب ترین فصل ازدواج را برای پسران 18 الی 23سالگی و برای دختران 16 الی 20 سالگی بیان کرده اند .(5) با توجه به توضیحات مذکور تشخیص زمان مناسب برای ازدواج بر عهده خود اشخاص است اما در عین حال باید توجه داشت که به بهانه عدم آمادگی ، زمان ازدواج به تاخیر نیفتد چرا که پیامدهای ناگواری در پی دارد . پی نوشت: 1- مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمه ی چهار مقاله ی دیگر، (انتشارات صدرا، بی تا)، ص 153و 154 2 وسایل الشیعه، ج14 ص39 3 . بهشت خانواده، سید جواد مصطفوی، ج2 ص52. 4- جوانان و انتخاب همسر ، علی اکبر مظاهری 5- راهنمای ازدواج ، امیر ملک محمودی www.morsalat.com
زمان ازدواج هنگامی است که انسان به بلوغ جنسی وبلوغ عقلی به حد کمال مطلوب آن برسد (منظور از کمال، رسیدن به بالاترین حد ممکن نیست بلکه منظور رسیدن به حد معمول ومتعارف می باشد .
بلوغ جنسی، یک پدیده طبیعی است که زمان آن در همه کس و همه جا یکسان نیست.از مطالعه حالات انسانها در نقاط مختلف جهان، این حقیقت به دست میآید که معمولاً دختران و پسرانی که در نقاط گرمسیر زندگی میکنند و با شرایط رشد و نمو آن مناطق پرورش مییابند، زودتر از جوانانی که در نقاط سردسیر زندگی میکنند به حد بلوغ میرسند.مطالعه تاریخ زندگی اعراب در عربستان که یک منطقه گرم و سوزان میباشد میتواند شاهدی بر این واقعیت باشد.البته برای استقلال در امر ازدواج، تنها رسیدن به سن بلوغ جنسی کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید به بلوغ عقلی و فکری نیز رسیده باشند و به تعبیری دیگر (رشید) باشند، یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند تا اراده آنان در امر ازدواج، یک رکن اساسی به شمار آید.معنای رشد انسان همانند سایر موجودات زنده، پیوسته در حال تغییر است و این تغییر طبیعی و همگانی به صورت افزایش در قد، وزن و پیدایش عادتها و مهارتها و بطور کلی تغییر در رفتار در جنبههای اجتماعی، اقتصادی و عاطفی، به تدریج ظاهر میشود و این همان چیزی است که در روانشناسی رشد مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد.رشد عبارت است از دقت و زیرکی و مواظبت برای سود بردن در معاملات و حفظ و نگهداری مال از اتلاف و صرف کردن آن در مواردی که عقلا به کار می برند.رشد، توانایی و قدرت فکری فرد در امور اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین، رشد در مورد ازدواج یعنی شایستگی و لیاقت اداره ی زندگی؛ چنان که شهید مطهری در این خصوص می فرماید:
منظور (از رشد در مورد ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند، یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیت هایی به عهده ی او می گذارد و باید از انجام این مسئولیتها بر آید. (1)
با این بیان میتوان رشد در دختران را اینگونه معنا کرد:(توان در اداره زندگی و تربیت فرزند و قبول مسؤولیت مادری و حسن روابط اجتماعی.)بنابر این ممکن است کودکی به سن بلوغ رسیده باشد و نسبت به تکالیف عبادی مثل نماز و روزه، مسؤول باشد، ولی توان انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را نداشته باشد. در این صورت چنین فردی (بالغ) هست ولی رشید نیست.سن آماده شدن یک دختر برای ازدواج، بستگی به درک عقلی و بلوغ روانی او دارد؛ امکان دارد دختری در سن چهارده سالگی و حتی کمتر قوه درک و مسؤولیت پذیری خانوادگی را داشته باشد و بتواند خانوادهای را اداره کند و فرزندان خوبی تربیت کند اما، یک زن سی ساله از اداره خانه و درکمسؤولیت بازماند. پس آنچه که در ازدواج مطرح است، آمادگی دختر و پسر است،
رسول خدا(ص) میفرماید:دختران باکره مانند میوههای روی درختانند اگر بموقع چیده نشوند، اشعه آفتاب آنها را فاسد میکند و وزش باد آنها را پراکنده میسازد؛ همچنین دختران وقتی به حدّ بلوغ رسیدند و مانند زنان، در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند، دارویی جز ازدواج ندارند و اگر همسر نگیرند، از فساد ایمن نیستند، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست.)(2)
سن آماده شدن یک دختر برای ازدواج، بستگی به درک عقلی و بلوغ روانی او دارد.در این حدیث، حضرت(ص) تشبیه بسیار لطیف و دقیقی فرموده است. همانطور که میوه نه در زمانی که کال و نارس است، باید چیده شود و نه زمانی که بپوسد و فاسد شود، دختری که نتواند شوهر را درک کند و از وظایف همسرداری عاجز باشد و نتواند قبول مسؤولیت کند، میوه کال و نارسی است که هنوز باید روی درخت (خانه پدر) بماند تا گذشت زمان او را رسیده و شیرین کند و باز اگر دختری نشاط و طراوت جوانی را از دست بدهد و ازدواج نکند، در حقیقت همان میوه روی درخت ماندهای است که هر چه بیشتر بماند بر افسردگی و پژمردگیش افزوده میشود.(3)
با توجه به این که رشد فکری و عقلی در افراد متفاوت است اسلام حد و سن معینی برای ازدواج مشخص نکرده و آن را در اختیار خود زوجین و اولیای آنها قرار داده است و هر کدام از کارشناسان امور خانواده نیز به نظر خود سنی تقریبی را برای ازدواج بیان کرده اند بعضی سن 16سال را برای دختران و 19 سال را برای پسران مناسب دانسته اند(4) بعضی دیگر مناسب ترین فصل ازدواج را برای پسران 18 الی 23سالگی و برای دختران 16 الی 20 سالگی بیان کرده اند .(5) با توجه به توضیحات مذکور تشخیص زمان مناسب برای ازدواج بر عهده خود اشخاص است اما در عین حال باید توجه داشت که به بهانه عدم آمادگی ، زمان ازدواج به تاخیر نیفتد چرا که پیامدهای ناگواری در پی دارد .
پی نوشت:
1- مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمه ی چهار مقاله ی دیگر، (انتشارات صدرا، بی تا)، ص 153و 154
2 وسایل الشیعه، ج14 ص39
3 . بهشت خانواده، سید جواد مصطفوی، ج2 ص52.
4- جوانان و انتخاب همسر ، علی اکبر مظاهری
5- راهنمای ازدواج ، امیر ملک محمودی
www.morsalat.com
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا ازدواج با دختران سنی جایز است؟
- [سایر] آیا سِنّی که برای ازدواج دختران گذاشته اند متناسب است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجازه پدر برای ازدواج دختران تا چه سنی لازم است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجازه پدر برای ازدواج دختران تا چه سنی لازم است؟
- [آیت الله بهجت] از نظر شرع مقدس، بهترین سن ازدواج برای دختران چه سنی می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در ازدواج ( موقت یا دائم) با دختران باکره اهل تسنن اذن پدر دختر شرط است؟ مراد از دختر باکره چیست؟
- [سایر] بهترین موقع برای ازدواج چه سنی است؟بهترین تفاوت سنی چقدر است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] لازم است مخصوصاً بر پدر و مادر که برای پسران و دختران خود که احتیاج به همسر دارند، همسر انتخاب کنند و در روایات ما ثواب فراوانی بر این کار مترتّب شده است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.