عقد ازدواج قرار دادی طرفینی است که دو طرف می‌توانند در هنگام عقد هر نوع شرط مشروعی را برای خود کسب نماید. مثلا اینکه حق طلاق با زن باشد و یا با شخص ثالث دیگر. البته اگر هیچ شرطی در ضمن ازدواج صورت نگیرد مقتضای طبیعی عقد ازدواج آن است که طلاق در اختیار مرد باشد زیرا اسلام درپی آن است که تا حد امکان نهاد خانواده دچار تزلزل نگردد از همین روست که حق طلاق را تنها به مرد داده آن نیز با شرایطی که در محل خود مذکور است روشن است که اگر ابتدا اختیار طلاق به زن نیز داده می‌شد احتمال تزلزل و درهم شکستن خانواده‌ها به دو برابر افزایش می‌یافت. علاوه بر آنکه احتمال سو استفاده‌های دیگر (همانگونه که برخی مردها عمل می‌کنند) نیز بسیار زیادتر می‌شد. در مورد مشکل شما قرآن مجید به صراحت چنین کاری را مذمت نموده اینکه زن را مورد آزار و اذیت قرار دهند تا مالی از او بگیرند و یا اینکه او را معلق گذارده و در بلاتکلیفی رها نمایند. برای نمونه آیه 19 . سوره نسا ای اهل ایمان ... و بر زنان سخت‌گیری و بهانه جویی مکنید که قسمتی از آنچه به مهر آنان کرده‌اید به ظلم بگیرید. مگر آنکه از آنان عمل زشتی آشکار گردد و با آنان در زندگانی با انصاف و خوش‌رفتار باشید ... و در آیه 129 . النسا نیز می‌فرماید : و ... آنها را معلق نگذارید ( نه مانند شوهردار و نه مثل بی‌شوهر ) باشند ... در هر صورت ظلم در هیچ شکلی پسندیده نیست و دادگاهها باید در رفع ظلم اقدام نموده و فرد را از بلاتکلیفی نجات دهند. البته اگر در مورد عملکرد دادگاهها و مراجع قضایی سخنی دارید می‌توانید آن را با دفتر بازرسی و همچنین دیوان عدالت اداری مطرح نموده و حقوق خود را مطالبه نمائید. porseman.org
آیا در اسلام مرد می تواند زن را بلاتکلیف رها نموده و در برابر طلاق از او وجهی مطالبه نماید؟
عقد ازدواج قرار دادی طرفینی است که دو طرف میتوانند در هنگام عقد هر نوع شرط مشروعی را برای خود کسب نماید. مثلا اینکه حق طلاق با زن باشد و یا با شخص ثالث دیگر. البته اگر هیچ شرطی در ضمن ازدواج صورت نگیرد مقتضای طبیعی عقد ازدواج آن است که طلاق در اختیار مرد باشد زیرا اسلام درپی آن است که تا حد امکان نهاد خانواده دچار تزلزل نگردد از همین روست که حق طلاق را تنها به مرد داده آن نیز با شرایطی که در محل خود مذکور است روشن است که اگر ابتدا اختیار طلاق به زن نیز داده میشد احتمال تزلزل و درهم شکستن خانوادهها به دو برابر افزایش مییافت. علاوه بر آنکه احتمال سو استفادههای دیگر (همانگونه که برخی مردها عمل میکنند) نیز بسیار زیادتر میشد. در مورد مشکل شما قرآن مجید به صراحت چنین کاری را مذمت نموده اینکه زن را مورد آزار و اذیت قرار دهند تا مالی از او بگیرند و یا اینکه او را معلق گذارده و در بلاتکلیفی رها نمایند. برای نمونه آیه 19 . سوره نسا ای اهل ایمان ... و بر زنان سختگیری و بهانه جویی مکنید که قسمتی از آنچه به مهر آنان کردهاید به ظلم بگیرید. مگر آنکه از آنان عمل زشتی آشکار گردد و با آنان در زندگانی با انصاف و خوشرفتار باشید ... و در آیه 129 . النسا نیز میفرماید : و ... آنها را معلق نگذارید ( نه مانند شوهردار و نه مثل بیشوهر ) باشند ... در هر صورت ظلم در هیچ شکلی پسندیده نیست و دادگاهها باید در رفع ظلم اقدام نموده و فرد را از بلاتکلیفی نجات دهند. البته اگر در مورد عملکرد دادگاهها و مراجع قضایی سخنی دارید میتوانید آن را با دفتر بازرسی و همچنین دیوان عدالت اداری مطرح نموده و حقوق خود را مطالبه نمائید.
porseman.org
- [سایر] آیا در اسلام مرد می تواند زن را بلاتکلیف رها کرده تا آنجا که زن راضی شود در برابر طلاق، مهریه خودش را ببخشد؟
- [آیت الله خامنه ای] طلاق زنهای بلاتکلیف
- [آیت الله بهجت] مردی زنش را بدون طلاق رها کرده و زن و بچّه هایش به سختی زندگی را گذرانده اند. اکنون که زن وفات کرده، سراغ فرزندان آمده و مطالبه ی ارث او را می کند. آیا چنین حقّی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] با در نظر گرفتن این که در شرع مقدّس اسلام اختیار طلاق در دست مرد است و نمیتوان با اجبار و اکراه، او را به طلاق دادن زنش وادار کرد، اگر مردی را بدون علل شرعی به طلاق دادن زنش مجبور کنند، آیا آن زن میتواند با مرد دیگری ازدواج کند؟ اگر ازدواج کرد، فرزندان آن زن از مرد دوم چه حکم شرعی دارند؟
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به نفی ضرر در اسلام، در جایی که مرد از طلاق زن خودداری میکند، آیا زن اصالتاً حق طلاق دارد؟ در مواردی نظیر اعتیاد، غیبت، عدم توانایی در پرداخت نفقه، عدم مباشرت با زوجه و نظایر آن با توجه به نفی ضرر در اسلام، آیا زن میتواند اصالتاً اقدام به طلاق نماید؟
- [آیت الله بهجت] امروزه هنگام طلاق و جدایی زن و مرد می گویند: "چون زن شریک زندگی بوده و مدّت طولانی در کنار مرد بوده، حقّ شرکت در تمام اموال و دارایی مرد دارد و نصف اموال را باید به او بدهند"، این شرکت شرعا صحیح می باشد، آیا زن حقّ دارد نصف اموال مرد را مطالبه کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] من همراه شوهر و فرزندانم در سال 1366 به نروژ آمدیم و الآن سه سال است که شوهرم من و بچّه هایم را رها کرده و رفته و مرا بلاتکلیف گذاشته است ولی طلاق دولتی را در نروژ انجام داده ایم در نروژ مرکز توحید اسلامی برای شیعیان و مسلمین وجود دارد، از جنابعالی درخواست می کنیم که به روحانی این مرکز وکالت و اجازه برای جاری کردن صیغه طلاق شرعی بدهید تا مرا طلاق دهد؟
- [آیت الله بهجت] اگر بعد از ازدواج، زن اهل کتاب مسلمان شود، ولی مرد این امر را به آینده موکول کند، آیا باز هم زن بدون طلاق از او جدا می شود یا باید تا مسلمان شدن او در کنارش بماند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زن به مرد می گوید در صورتی که جدای از مهریه مقداری معین طلا به من بدهی حاضر به ازدواج با تو هستم و مرد قبول می کند بعد از ازدواج مرد زن را طلاق می دهد، آیا زن می تواند جدای از مهریه آن مقدار طلا را هم مطالبه کند؟
- [سایر] آیا درست که از نظر اسلام، حق طلاق در زندگی زناشویی، با مرد است و آیا این مسئله، ظلم به زن نیست؟
- [آیت الله مظاهری] زنی که صیغه شده طلاق ندارد و رها شدن او به این است که مدتش تمام شود، یا مرد مدّت را به او ببخشد و شاهد گرفتن و پاک بودن زن از حیض لازم نیست.
- [آیت الله بهجت] زن میتواند برای طلاق دادن زن دیگر شوهرش یا طلاق زن مرد دیگر وکیل شود، بلکه میتواند برای طلاق خودش از طرف شوهرش وکیل شود.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر مشهور طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً(فاطمه) باشد باید بگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ طالِقٌ) یعنی: (زن من، فاطمه، رها است) و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ) یعنی: (زن موکّل من، فاطمه، رها است) و بنابر احتیاط واجب طلاق باید منجّز باشد و طلاق معلّق به قید و شرط، بنابر احتیاط باطل است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله مظاهری] در تمام اقسام طلاق اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند باید بگوید: )زَوْجَتی طالِق( یعنی زن من رها است، و اگر دیگری را وکیل کند باید بگوید )زَوْجَةُ مَوَکِّلی طالِق(، و کلّیه شرایطی که در صیغه نکاح گفته شد اینجا هم باید باشد به اضافه اینکه طلاق باید در محضر دو مرد عادل باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن و شوهر از هم بدشان بیاید و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد، این طلاق را (طلاق مبارات) میگویند.
- [آیت الله خوئی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلًا فاطمه باشد پس از بذل میگوید: (زَوَجَتِیْ فاطِمَةَ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَت) و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید (هِیَ طَالق) یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است و درصورتی که زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست.