باید توجه داشت همانطور که مهریه حق زن است طلاق نیز حق مرد است و اگر زنی بخواهد بدون دلیل مشروع و به واسطه کراهتی که از ادامه زندگی با شوهر دارد طلاق بگیرد بایستی رضایت شوهر در صرف نظر از حق طلاق را جلب نماید. لازمه این سخن آن است که اگر زنی به دلیل عسر و حرج ناشی از عدم رعایت حقوق زناشویی مانند عدم پرداخت نفقه، تقاضای طلاق کند حاکم می تواند مرد را به رعایت حقوق زناشویی الزام، تعزیر و نهایتاً طلاق زن را بدون رضایت شوهر اجرا نماید.مستند این مطلب روایات متعددی است که برای اطلاع از آن مراجعه کنید به: وسایل الشیعه، ج 21، ص 515 به بعد ابواب النفقات. از این رو زن می تواند کلیه مهریه خود را مطالبه کند و از شوهر ناسازگار خویش جدا می شود. لکن اگر زن بخواهد بدون دلیل مشروع و بدون اینکه شوهر از وظائف شرعی و قانونی خود کوتا هی کرده باشد و صرفا به دلیل کراهت از شوهر از او جدا شود بایستی رضایت شوهر را در طلاق دادن جلب نماید که این امر در قالب طلاق خلع و مبارات محقق می شود. حکمت آن نیز روشن و منطقی است. شوهر برای ازدواج متحمّل هزینه هایی گوناگون مادی و معنوی شده است و اراده کرده براساس قوانین و ضوابط شرعی با همسر خود زندگی کند امّا زن به دلایل مورد نظر خودش خواهان طلاق است، لذا باید به نوعی جبران کند. ثانیاً، طلاق حق مرد است، لذا زن با بذل مال یا مهر خود به نوعی رضایت او را جلب می کند و از لجاجت مرد می کاهد. ثالثاً، زن برای رهایی خود این کار را انجام می دهد و بدیهی است که کسی که می خواهد به خواسته ای دست یابد باید از خواسته دیگری چشم پوشی کند و این معنا ندارد که زن هم خواهان طلاق باشد و هم خواهان مهریه. زیرا زن به دنبال رهایی از مردی است که از وی کراهت دارد و در این صورت طلب مهریه به عنوان هدیه و شیرینی زندگی از او توقع بی جایی است.برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک: الف. مختصر حقوق خانواده، دکتر سید حسین صفائی، دکتر اسداللّه امامی، نشر دادگستر؛ ب. حقوق خانواده، دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی، کتابخانه گنج دانش. porseman.org
باید توجه داشت همانطور که مهریه حق زن است طلاق نیز حق مرد است و اگر زنی بخواهد بدون دلیل مشروع و به واسطه کراهتی که از ادامه زندگی با شوهر دارد طلاق بگیرد بایستی رضایت شوهر در صرف نظر از حق طلاق را جلب نماید.
لازمه این سخن آن است که اگر زنی به دلیل عسر و حرج ناشی از عدم رعایت حقوق زناشویی مانند عدم پرداخت نفقه، تقاضای طلاق کند حاکم می تواند مرد را به رعایت حقوق زناشویی الزام، تعزیر و نهایتاً طلاق زن را بدون رضایت شوهر اجرا نماید.مستند این مطلب روایات متعددی است که برای اطلاع از آن مراجعه کنید به: وسایل الشیعه، ج 21، ص 515 به بعد ابواب النفقات. از این رو زن می تواند کلیه مهریه خود را مطالبه کند و از شوهر ناسازگار خویش جدا می شود. لکن اگر زن بخواهد بدون دلیل مشروع و بدون اینکه شوهر از وظائف شرعی و قانونی خود کوتا هی کرده باشد و صرفا به دلیل کراهت از شوهر از او جدا شود بایستی رضایت شوهر را در طلاق دادن جلب نماید که این امر در قالب طلاق خلع و مبارات محقق می شود.
حکمت آن نیز روشن و منطقی است. شوهر برای ازدواج متحمّل هزینه هایی گوناگون مادی و معنوی شده است و اراده کرده براساس قوانین و ضوابط شرعی با همسر خود زندگی کند امّا زن به دلایل مورد نظر خودش خواهان طلاق است، لذا باید به نوعی جبران کند.
ثانیاً، طلاق حق مرد است، لذا زن با بذل مال یا مهر خود به نوعی رضایت او را جلب می کند و از لجاجت مرد می کاهد.
ثالثاً، زن برای رهایی خود این کار را انجام می دهد و بدیهی است که کسی که می خواهد به خواسته ای دست یابد باید از خواسته دیگری چشم پوشی کند و این معنا ندارد که زن هم خواهان طلاق باشد و هم خواهان مهریه. زیرا زن به دنبال رهایی از مردی است که از وی کراهت دارد و در این صورت طلب مهریه به عنوان هدیه و شیرینی زندگی از او توقع بی جایی است.برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک: الف. مختصر حقوق خانواده، دکتر سید حسین صفائی، دکتر اسداللّه امامی، نشر دادگستر؛ ب. حقوق خانواده، دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی، کتابخانه گنج دانش.
porseman.org
- [آیت الله علوی گرگانی] زنی به عقد شخصی در میآید و قبل از مواقعه زن درخواست طلاق نماید شوهر هم وی را طلاق دهد آیا زن استحقاق تمام صداق را دارد یا نصف آن؟
- [آیت الله بهجت] آیا مرد می تواند در مقابل درخواست طلاق زن، مبلغی را از او بگیرد و به طلاق رضایت دهد؟
- [آیت الله سبحانی] هرگاه دختری پس از عقد دائم و قبل از دخول، طلاق بگیرد در سه صورت ذیل حکم مهریه را بیان فرمایید: الف. درخواست طلاق از ناحیه دختر به جهت سوء ظن به شوهر باشد; ب. درخواست طلاق از ناحیه مرد به جهت سوء ظن و یا یقین به تماس تلفنی دختر با نامحرم قبل از ازدواج باشد; ج. درخواست طلاق از ناحیه مرد به جهت ارتباط نامشروع قبل از ازدواج باشد؟
- [سایر] اگر مرد زن را طلاق بدهد چه مقدار باید به زن مهریه بدهد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر زوجه قبل از درخواست طلاق به استناد شرط مندرج در عقدنامه با مراجعه به دادگاه و واحد اجرای ثبت، تمامی مهریه را دریافت نماید طلاق خلع در این صورت صحیح است یانه؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مردی زن خود را طلاق می دهد، ولی قصد دادن مهریه را ندارد، آیا طلاق صحیح است؟
- [آیت الله خامنه ای] مهریه شخصی در سال 1352 مبلغ 3500 تومان بوده و شوهر زن در سال 1363 و زن در سال 1368 فوت نموده اند حال پولی که در سال 1384 بابت مهریه به وراث زن می رسد چه مقدار می باشد؟
- [سایر] بارها و بارها در رسانه ها مطرح می شود که مهریه بالا خوشبختی نمی آورد اما در کشور ما بسیاری از حقوق که منجر به تساوی مرد و زن می شود برای خانمها از نظر قانونی حذف شده مثل حق طلاق و ... شاید بابت همین موضوع و ترس از آینده دختر ها به فکر مهریه بالا می افتند حال اگر مقدار مهریه را کاهش داده و از همسر آینده خود بخواهیم که در کلیه حقوق تساوی بین زن و مرد برقرار باشد و به صورت شروط ضمن عقد پذیرفته شود آیا درخواست نابجایی است؟ اگر درخواست درستی است لطفا زمان و نحوه صحیح مطرح کردن آن را توضیح دهید.
- [آیت الله بهجت] اگر مهریه ی زن یک جلد کلام اللّه مجید باشد، آیا هنگام طلاق همان را باید به زن داد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مهریه زن، یک جلد کلام الله باشد، آیا هنگام طلاق همان را به زن باید داد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن کسی را وکیل کند که مهریّه او را به شوهر او ببخشد و شوهر، همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر (محمّد) و اسم زن (فاطمه) باشد، وکیل صیغه طلاق را این طور میخواند: (عَنْ مُوکِّلَتِی فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَکِّلِی مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْهِ) یعنی: (از جانب موکّل خودم فاطمه مهریّه او را به موکّل خودم محمد بخشیدم تا او را طلاق خلع دهد) پس از آن بدون فاصله میگوید: (زَوْجَةُ مُوَکِّلِی خَالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زن موکّل خودم را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست) و اگر زن کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد، وکیل باید به جای کلمه (مَهرَها) آن چیز را بگوید، مثلاً اگر صد تومان داده باشد بگوید: (بَذَلْتُ مأةَ تُومان).
- [امام خمینی] زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمی شود و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد، بهتر است که شوهر او را طلاق دهد ولی باید مهریه اش را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق زنی را که به همسر خود، میل و علاقه ندارد و مهریّه یا مالِ دیگر خود را به او میبخشد که او را طلاق دهد، طلاق (خلع) گویند، اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهریه باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صیغه طلاق مبارات نیز مثل خلع باید اول زن مهریه خودش را به شوهر ببخشد تا شوهر او را طلاق دهد و حتی می تواند به فارسی بگوید: (مهریه خودم را به تو بخشیدم تا مرا طلاق دهی). اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن شوهردار اگر قبل از آن که شوهرش به او دخول کند، به کسی زنا بدهد، دیگر پرداخت مهریه بر شوهرش واجب نیست و بنا بر احتیاط واجب باید شوهرش - احتیاطاً - او را طلاق بدهد و احکام محرّم ابدی را نیز بر او بار کند (یعنی دیگر از او تمتع نبرد و بعد از طلاق مجدداً با او ازدواج ننماید) و اگر بعد از مباشرت با شوهرش، زنا بدهد به شوهرش حرام نمیشود؛ ولی احتیاط مستحبّ آن است که شوهرش او را احتیاطاً طلاق بدهد و احکام حرام ابدی را نیز بار کند؛ مخصوصاً اگر زن توبه نکرده به عمل خویش اصرار بورزد، ولی به هر حال مهریه او ساقط نمیشود.
- [آیت الله مظاهری] طلاق بر دو قسم است: 1- طلاق رجعی، و آن طلاقی است که مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، که در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنی میتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید. 2- طلاق بائن، و آن طلاقی است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی نمیتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید و آن بر شش قسم است: اوّل: طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوّم: طلاق زنی که یائسه باشد. سوّم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق زنی که شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است. پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقی است که زن به شوهرش مایل نیست و مهریه یا مال دیگر خود رابه او میبخشد کهطلاقشدهد. ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقی است که زن و شوهر، یکدیگر را نخواهند و زن مهریه یا مال دیگر خود را به او میبخشد تا او را طلاق دهد.
- [آیت الله بهجت] زن میتواند برای طلاق دادن زن دیگر شوهرش یا طلاق زن مرد دیگر وکیل شود، بلکه میتواند برای طلاق خودش از طرف شوهرش وکیل شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن مهریّه خود را با شوهر صلح کند که زنِ دیگری نگیرد، زن نباید مهریّه را بگیرد و شوهر هم نباید با زن دیگری ازدواج کند، مگر این که با رضایت یکدیگر، صلحِ انجام شده را به هم بزنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن و شوهر از هم بدشان بیاید و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد، این طلاق را (طلاق مبارات) میگویند.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر در حال مرض ، عیالش را طلاق دهد و پیش از گذشتن دوازده ماه قمری بمیرد ، زن با سه شرط از او ارث میبرد ، چه طلاق رجعی باشد چه بائن : اول : آنکه در این مدت شوهر دیگر نکرده باشد ، و در صورتی که شوهر کرده باشد ارث نمیبرد ، هر چند احتیاط مستحب این است که صلح نمایند . دوم : آنکه طلاق به درخواست و رضای زن انجام نگرفته باشد ، و گرنه ارث نمیبرد ، خواه چیزی به شوهر داده باشد که او را طلاق دهد یا نه . سوم : شوهر در مرضی که در آن مرض زن را طلاق داده ، بواسطه آن مرض یا به جهت دیگری بمیرد ، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت دیگری از دنیا برود ، زن از او ارث نمیبرد ، مگر اینکه فوت او در عدّه رجعی باشد .