از آنجا که تضمینی وجود ندارد که طرفین (زن و مرد) از جاده اصول و ضوابط شرعی ،خارج نشوند آیا همیشه ارتباطات با جنس مخالف محکوم به قطع است؟
اگر نظر اسلام را بخواهید، بله. دقیقا به همان دلیلی که شما در سؤالتان آورده اید تا وقتی که در برقراری ارتباط با نامحرم احتمال فتنه و انحراف وجود دارد این ارتباط باید محدود و بلکه در مواقعی قطع باشد. در جایی که از حضرت مولا(ع) نقل شده که می فرمودند: پیامبر خدا(ص) به همه حتی زنان جوان سلام می کردند ولی من به زنان جوان سلام نمی کنم، زیرا می ترسم از پاسخ او تمایلی در من به او پیدا شود و گناه آن بیش از ثوابی باشد که من از سلام کردن انتظار دارم (بحارالانوار، ج 40، ص 335)ما چه داریم که بگوییم؟ یا قرآن از زبان حضرت مریم(ع) چنین می گوید: که وقتی چشمش به جبرئیل که به شکل جوانی زیبا در مقابلش ظاهر شد می افتد، فریاد می زند (انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا؛ من از شر تو به خدای رحمان پناه می برم اگر پرهیزکاری!) (مریم، ایه 18). ما انسان های عادی تکلیفمان روشن است که همیشه باید جانب احتیاط را رعایت کنیم، زیرا غریزه جنسی و کشش جنس مخالف، بسیار قوی است و هر کسی نمی تواند در مقابل آن مقاومت کند. به همین دلیل اسلام حجاب و رعایت حریم بین زن و مرد را واجب کرده است و حتی به زنان می گوید: از نازک کردن صدایتان و از کوبیدن پاهایتان به زمین و از خیره شدن به چشمان مردان و از هرگونه تحریک آنان پرهیز کنید و عفت و حیا را پیشه خود سازی؛ چنانچه دستورات مشابهی هم به مردان می دهد. در واقع فلسفه اصلی حجاب و نداشتن رابطه آزاد و دوستانه بین زن و مرد همین است. از این رو قرآن در مواردی که خوف فتنه و انحراف وجود ندارد، حجاب را واجب نمی داند، مثل حجاب برای پیر زنان (نور، آیه 60) و حجاب در مقابل پیر مردان و اطفال (نور، آیه 31). اما از آنجایی که رابطه با جنس مخالف یک نیاز عاطفی و فطری برای زن ومرد است، اسلام به این نیاز توجه کرده و ازدواج را تنها راه ارضای این نیاز عاطفی قرار داده است. به همین جهت در روایتی پیامبر خدا(ص) دختران را به میوه های درخت تشبیه کرده اند که وقتی میوه ها رسید، باید چیده شود تا بر اثر تابش نور خورشید و وزش باد فاسد نشود؛ دختران نیز وقتی به سن بلوغ (بلوغ جسمی و روانی) رسیدند و از نظر عاطفی احساس نیاز به ایجاد رابطه با جنس مخالف پیدا کردند باید ازدواج کنند که هیچ دارویی بهتر از ازدواج برای آنان نیست و الا گذشت زمان آنها را فاسد می کند (وسائل الشیعه، ج 20، ابواب نکاح، باب 23، ح 2). از این روایت به دست می آید که اولا زنان و دختران به طور طبیعی نیازمند برقرار کردن رابطه با جنس مخالف هستند (چنانچه مردان نیز این احساس را دارند) ثانیا تحقق این رابطه فقط باید در چارچوب ازدواج باشد و نیز از روایات دیگر استفاده می شود که این رابطه باید عاطفی و عاشقانه باشد. زیرا طبیعی ترین و سالمترین روش برای ارضای این نیاز عاطفی ازدواج است که وقتی به طور صحیح و عمیق باشد نه تنها دختران در ارضای این نیاز احساس کمبود نمی کنند، بلکه به انحراف های اخلاقی نیز دچار نمی شوند. از اینجا معلوم می شود که حفظ حجاب و حریم بین زن و مرد در کنار ازدواج عملی می شود و راهکارهای دیگر موقتی و ضعیفند هر چند بی فایده نیستند. eporsesh.com
عنوان سوال:

از آنجا که تضمینی وجود ندارد که طرفین (زن و مرد) از جاده اصول و ضوابط شرعی ،خارج نشوند آیا همیشه ارتباطات با جنس مخالف محکوم به قطع است؟


پاسخ:

اگر نظر اسلام را بخواهید، بله. دقیقا به همان دلیلی که شما در سؤالتان آورده اید تا وقتی که در برقراری ارتباط با نامحرم احتمال فتنه و انحراف وجود دارد این ارتباط باید محدود و بلکه در مواقعی قطع باشد.
در جایی که از حضرت مولا(ع) نقل شده که می فرمودند: پیامبر خدا(ص) به همه حتی زنان جوان سلام می کردند ولی من به زنان جوان سلام نمی کنم، زیرا می ترسم از پاسخ او تمایلی در من به او پیدا شود و گناه آن بیش از ثوابی باشد که من از سلام کردن انتظار دارم (بحارالانوار، ج 40، ص 335)ما چه داریم که بگوییم؟
یا قرآن از زبان حضرت مریم(ع) چنین می گوید: که وقتی چشمش به جبرئیل که به شکل جوانی زیبا در مقابلش ظاهر شد می افتد، فریاد می زند (انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا؛ من از شر تو به خدای رحمان پناه می برم اگر پرهیزکاری!) (مریم، ایه 18).
ما انسان های عادی تکلیفمان روشن است که همیشه باید جانب احتیاط را رعایت کنیم، زیرا غریزه جنسی و کشش جنس مخالف، بسیار قوی است و هر کسی نمی تواند در مقابل آن مقاومت کند. به همین دلیل اسلام حجاب و رعایت حریم بین زن و مرد را واجب کرده است و حتی به زنان می گوید: از نازک کردن صدایتان و از کوبیدن پاهایتان به زمین و از خیره شدن به چشمان مردان و از هرگونه تحریک آنان پرهیز کنید و عفت و حیا را پیشه خود سازی؛ چنانچه دستورات مشابهی هم به مردان می دهد.
در واقع فلسفه اصلی حجاب و نداشتن رابطه آزاد و دوستانه بین زن و مرد همین است. از این رو قرآن در مواردی که خوف فتنه و انحراف وجود ندارد، حجاب را واجب نمی داند، مثل حجاب برای پیر زنان (نور، آیه 60) و حجاب در مقابل پیر مردان و اطفال (نور، آیه 31).
اما از آنجایی که رابطه با جنس مخالف یک نیاز عاطفی و فطری برای زن ومرد است، اسلام به این نیاز توجه کرده و ازدواج را تنها راه ارضای این نیاز عاطفی قرار داده است. به همین جهت در روایتی پیامبر خدا(ص) دختران را به میوه های درخت تشبیه کرده اند که وقتی میوه ها رسید، باید چیده شود تا بر اثر تابش نور خورشید و وزش باد فاسد نشود؛ دختران نیز وقتی به سن بلوغ (بلوغ جسمی و روانی) رسیدند و از نظر عاطفی احساس نیاز به ایجاد رابطه با جنس مخالف پیدا کردند باید ازدواج کنند که هیچ دارویی بهتر از ازدواج برای آنان نیست و الا گذشت زمان آنها را فاسد می کند (وسائل الشیعه، ج 20، ابواب نکاح، باب 23، ح 2).
از این روایت به دست می آید که اولا زنان و دختران به طور طبیعی نیازمند برقرار کردن رابطه با جنس مخالف هستند (چنانچه مردان نیز این احساس را دارند) ثانیا تحقق این رابطه فقط باید در چارچوب ازدواج باشد و نیز از روایات دیگر استفاده می شود که این رابطه باید عاطفی و عاشقانه باشد. زیرا طبیعی ترین و سالمترین روش برای ارضای این نیاز عاطفی ازدواج است که وقتی به طور صحیح و عمیق باشد نه تنها دختران در ارضای این نیاز احساس کمبود نمی کنند، بلکه به انحراف های اخلاقی نیز دچار نمی شوند.
از اینجا معلوم می شود که حفظ حجاب و حریم بین زن و مرد در کنار ازدواج عملی می شود و راهکارهای دیگر موقتی و ضعیفند هر چند بی فایده نیستند.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین