اقسام روان شناسی را بنویسید و بیان کنید که روان شناسی چه ارتباطی با مسایل تعلیم و تربیت دارد؟
قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال لازم است به این نکته اشاره می‌کنم که تعبیر (اقسام روان شناسی) در سؤال خیلی دقیق و مناسب نیست. زیرا روان شناسی اقسام ندارد، بلکه روان شناسی یک علم و دانش است با تعریف خاص و تاریخچة‌ مشخص که در مرور زمان و با توجه به پیشرفت وکاربرد این علم، شاخه‌ها و گرایش‌های متعددی پیدا کرده است. بعید نیست مراد شما از (اقسام روان شناسی) شاخه‌ها و گرایش‌های روان شناسی باشد. به هر حال، برای آشنایی با این علم ابتدا تعریفی از آن ارایه نموده و پس از اشاره کوتاه به تاریخچه و مکاتب عهدة روان شناسی و شاخه‌ها و گرایش‌های این علم، سرانجام ارتباط آن با مسایل تعلیم و تربیت را یادآور می‌شویم. تعریف روان شناسی روان شناسی، یعنی شناختن روان یا ذهن. بنابراین، روان شناس کسی است که روان یا ذهن را مطالعه می‌کند.[1] حتما می‌پرسید که روان یا ذهن در کجا قرار دارد. آیا می‌توان آن را دید یا مطالعه کرد؟ مسلماً خیر. روان یا ذهن را مستقیماً نمی‌توان دید و در نتیجه مستقیماً نیز نمی‌توان مطالعه کرد. امّا از روی جلوه‌ها و عملکرد و رفتار آن قابل مطالعه است. مثلا از روی تعداد پاسخهای صحیح داوطلب در کنکور ورودی دانشگاه‌ها، از روی تعداد قطعاتی که کارگر کارخانه در یک ساعت می‌سازد، از روی تعداد کلماتی که ماشین نویس در دقیقه تایپ می‌کند و از روی تعداد صفحاتی که یک دانش آموز می‌تواند در یک ساعت بخواند، می‌تواند گفت که ذهن یا روان او چگونه کار می‌کند. اگر او این کارها را بهتر از دیگران انجام دهد، خواهیم گفت که توانایی ذهنی او بیشتر از دیگران است. از این مثالها دانسته می‌شود که روان شناس خود روان را مستقیماً مطالعه نمی‌کند، ‌بلکه عملکرد و رفتار انسان را مطالعه می‌کند. و مراد از رفتار کلمه‌ای است که روان شناسان برای بیان آنچه مردم انجام می‌دهند، بکار می‌برند لذا روان شناسی تقریبا با همة جنبه‌های زندگی ما ارتباط دارد و در یک نگاه تلخیص و جامع می‌توان گفت: روان شناسی مطالعة علمی رفتار و فرآیندهای روانی است.[2] تاریخچه روان شناسی روان شناسی به عنوان یک علم توسط ویلهلم وونت در سال 1879 پایه گذاری شد و پس از وی دیگران در رشد آن کوشیدند.[3] مکتب‌های روان شناسی عمده‌ترین مکاتب روان شناسی عبارتند از: رفتارگرایی، روان تحلیلگری، ساختار گرایی، گشتالتی و شناخت‌گری.[4] رشته‌ها و شاخه‌های روان شناسی از آن جا که موضوع روان شناسی (رفتار) است، و رفتار تنوع بسیار دارد، طبیعتاً باید شاخه‌ها و گرایش‌های بسیاری وجود داشته باشد تا هر یک از آنها جنبه‌ای از رفتار را مطالعه کند. اینک به مهمترین شاخه‌های روان شناسی اشاره می‌کنیم: 1. روان شناسی فیزیولوژیک؛ 2. روان شناسی ژنتیک؛ 3. روان شناسی اجتماعی؛ 4. روان شناسی تفاوت های فردی؛ 5. روان شناسی بالینی؛ 6. روان شناسی تربیتی؛ 7. روان شناسی صنعتی؛ 8. روان شناسی عمومی؛ 9. روان شناسی تجربی؛ 10. روان شناسی شخصیت؛ 11. روان شناسی یادگیری؛ 12. روان شناسی خانواده؛ 13. روان شناسی مرضی؛ 14. روان شناسی سیاسی؛ 15. روان شناسی کودک؛ 16. روان شناسی مشاوره؛ 17. روان شناسی ورزش. موارد یادشده از باب نمونه بود و گرنه به طور جامع و دقیق بیش از 50 شاخة اصلی برای روان شناسی وجود دارد که تعدادی از آنها در ایران رایج است.[5] امّا این که روان شناسی چه ارتباطی با تعلیم و تربیت دارد، در این خصوص باید عرض نمود که یکی از موارد کاربرد روان شناسی به خصوص برخی شاخه‌های روان شناسی مانند روان شخصیت، روان شناسی کودک، روان شناسی مشاوره، روان شناسی خانواده، روان شناسی رشد، روان شناسی تربیتی، تعلیم و تربیت می‌باشد. به تعبیر دیگر، در علم روان شناسی یکسری اصول علمی در مورد حقیقت و ماهیت انسان و این که شخصیت انسان از دوران کودکی چگونه شکل می‌گیرد و چه عواملی باعث بهبود رفتار فردی و اجتماعی انسان می‌شود، به دست می‌آید، آن گاه با استفاده از این اصول می‌توان در جهت اصلاح رفتار و تعلیم و تربیت فرزندان استفاده نمود. نمونه‌هایی از کاربرد روان شناسی در امر تعلیم و تربیت والدین اگر با اصول و مبانی روان شناسی آشنا باشند به خوبی می‌توانند از آن در جهت تربیت فرزندان خود استفاده کنند.[6] از دید روان شناسان زمان تربیت قبل از تولد کودک آغاز می‌شود و در روان شناسی ژنتیک و نیز روان شناسی کودک مباحث بسیار ارزشمندی در زمینة رشد و تحول قبل از تولد و بعد از تولد وجود دارد که والدین می‌توانند آن نکات را رعایت کنند. یادگیری کودک یکی دیگر از مباحث مهم روان شناسی است، در روان شناسی یادگیری فرد با اصول یادگیری و این که چه عواملی باعث بهبود آن می‌شود، آشنا می‌گردد. اگر والدین با اصول یادگیری کودک آشنا باشند و بدانند که چگونه می‌توانند زمینة رشد و شکوفایی و خلاقیت فرزندان را فراهم کنند، بهتر می‌توانند به فرزندان خود کمک نمایند. در روان شناسی این موضوع آمده است که (چگونه می‌توانیم رفتار و عادت‌های خوب را در کودکان و نوجوانان تقویت کنیم و از رفتارهای ناپسند جلوگیری نماییم). در این زمینه مباحث بسیار مفیدی وجود دارد، والدین و مربیان با استفاده از آن اصول می‌توانند در ایجاد و تقویت رفتارهای مطلوب فرزندان و نیز حذف و خاموشی رفتارهای نامطلوب آنان استفاده نمایند.[7] کاربرد تشویق و تنبیه در امر تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست. اگر تشویق و تنبیه بر اساس اصول و مبانی علمی انجام شود، بسیار مفید می‌باشد و این اصول و مبانی از موضوعاتی است که در روان شناسی می‌توان با آن آشنا شد. آشنایی با نیازهای کودکان و نوجوانان به خصوص نیازهای عاطفی آنان و نیز تفاوتهای فردی که در امر تعلیم و تربیت بسیار راهگشا و ضروری است، تنها از طریق معامله و تحقیق در زمینة روان شناسی امکان پذیر است. آن چه بیان شد، نمونه‌هایی بود از موارد کاربرد روان شناسی در تعلیم و تربیت و اگر خواسته باشیم دقیقتر بگویم، تعلیم و تربیت روشمند و علمی بدون آشنایی با اصول و مبانی روان شناسی امکان‌پذیر نیست. و اگر می‌بینیم نهاد خانواده و مدرسه در امر تعلیم و تربیت موفق نمی‌شدند علت اصلی آن یا عدم آشنایی با اصول روان شناسی و یا عدم رعایت و به کارگیری آن اصول می‌باشد. اگر زمینه‌ای فراهم شود که والدین و مربیان با اصول روان شناسی و نحوة استفاده از آن آشنا شوند بسیاری از مشکلات جامعه و خانواده و از جمله مشکل تربیت فرزندان حلّ خواهد شد. [1] . دکتر حمزة گنجی، روان شناسی عمومی، نشر ساوالان، 1381، ص 14. [2] . اتکینسون و هپلگارد، زمینة روان شناسی، ترجمه: محمد تقی براهینی و همکاران، انتشارات رشد، ج 1، ص 35. [3] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: دونالد هب، درسنامة روانشناسی، ترجمه: جواد قهرمانی، انتشارات رشد، 1375. [4] . ف. ل. مولر: تاریخ روان شناسی، ترجمه علی محمد کاردان، مرکز نشر دانشگاهی، 1367، دو جلد. [5] . ر.ک: تکینون و هیلگارد، زمینة روان شناسی، همان، ج 2، پیوست 1. [6] . مراجعه شود به: یودا گلاس، اصلاح رفتار کودکان، ترجمه جمال فر، نشر ویرایش، 1374. [7] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: علی اکبر سیف، تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، چ چهارم، 1379. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

اقسام روان شناسی را بنویسید و بیان کنید که روان شناسی چه ارتباطی با مسایل تعلیم و تربیت دارد؟


پاسخ:

قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال لازم است به این نکته اشاره می‌کنم که تعبیر (اقسام روان شناسی) در سؤال خیلی دقیق و مناسب نیست. زیرا روان شناسی اقسام ندارد، بلکه روان شناسی یک علم و دانش است با تعریف خاص و تاریخچة‌ مشخص که در مرور زمان و با توجه به پیشرفت وکاربرد این علم، شاخه‌ها و گرایش‌های متعددی پیدا کرده است. بعید نیست مراد شما از (اقسام روان شناسی) شاخه‌ها و گرایش‌های روان شناسی باشد. به هر حال، برای آشنایی با این علم ابتدا تعریفی از آن ارایه نموده و پس از اشاره کوتاه به تاریخچه و مکاتب عهدة روان شناسی و شاخه‌ها و گرایش‌های این علم، سرانجام ارتباط آن با مسایل تعلیم و تربیت را یادآور می‌شویم.
تعریف روان شناسی
روان شناسی، یعنی شناختن روان یا ذهن. بنابراین، روان شناس کسی است که روان یا ذهن را مطالعه می‌کند.[1] حتما می‌پرسید که روان یا ذهن در کجا قرار دارد. آیا می‌توان آن را دید یا مطالعه کرد؟ مسلماً خیر. روان یا ذهن را مستقیماً نمی‌توان دید و در نتیجه مستقیماً نیز نمی‌توان مطالعه کرد. امّا از روی جلوه‌ها و عملکرد و رفتار آن قابل مطالعه است. مثلا از روی تعداد پاسخهای صحیح داوطلب در کنکور ورودی دانشگاه‌ها، از روی تعداد قطعاتی که کارگر کارخانه در یک ساعت می‌سازد، از روی تعداد کلماتی که ماشین نویس در دقیقه تایپ می‌کند و از روی تعداد صفحاتی که یک دانش آموز می‌تواند در یک ساعت بخواند، می‌تواند گفت که ذهن یا روان او چگونه کار می‌کند. اگر او این کارها را بهتر از دیگران انجام دهد، خواهیم گفت که توانایی ذهنی او بیشتر از دیگران است. از این مثالها دانسته می‌شود که روان شناس خود روان را مستقیماً مطالعه نمی‌کند، ‌بلکه عملکرد و رفتار انسان را مطالعه می‌کند. و مراد از رفتار کلمه‌ای است که روان شناسان برای بیان آنچه مردم انجام می‌دهند، بکار می‌برند لذا روان شناسی تقریبا با همة جنبه‌های زندگی ما ارتباط دارد و در یک نگاه تلخیص و جامع می‌توان گفت: روان شناسی مطالعة علمی رفتار و فرآیندهای روانی است.[2]
تاریخچه روان شناسی
روان شناسی به عنوان یک علم توسط ویلهلم وونت در سال 1879 پایه گذاری شد و پس از وی دیگران در رشد آن کوشیدند.[3]
مکتب‌های روان شناسی
عمده‌ترین مکاتب روان شناسی عبارتند از: رفتارگرایی، روان تحلیلگری، ساختار گرایی، گشتالتی و شناخت‌گری.[4]
رشته‌ها و شاخه‌های روان شناسی
از آن جا که موضوع روان شناسی (رفتار) است، و رفتار تنوع بسیار دارد، طبیعتاً باید شاخه‌ها و گرایش‌های بسیاری وجود داشته باشد تا هر یک از آنها جنبه‌ای از رفتار را مطالعه کند. اینک به مهمترین شاخه‌های روان شناسی اشاره می‌کنیم:
1. روان شناسی فیزیولوژیک؛ 2. روان شناسی ژنتیک؛ 3. روان شناسی اجتماعی؛ 4. روان شناسی تفاوت های فردی؛ 5. روان شناسی بالینی؛ 6. روان شناسی تربیتی؛ 7. روان شناسی صنعتی؛ 8. روان شناسی عمومی؛ 9. روان شناسی تجربی؛ 10. روان شناسی شخصیت؛ 11. روان شناسی یادگیری؛ 12. روان شناسی خانواده؛ 13. روان شناسی مرضی؛ 14. روان شناسی سیاسی؛ 15. روان شناسی کودک؛ 16. روان شناسی مشاوره؛ 17. روان شناسی ورزش.
موارد یادشده از باب نمونه بود و گرنه به طور جامع و دقیق بیش از 50 شاخة اصلی برای روان شناسی وجود دارد که تعدادی از آنها در ایران رایج است.[5]
امّا این که روان شناسی چه ارتباطی با تعلیم و تربیت دارد، در این خصوص باید عرض نمود که یکی از موارد کاربرد روان شناسی به خصوص برخی شاخه‌های روان شناسی مانند روان شخصیت، روان شناسی کودک، روان شناسی مشاوره، روان شناسی خانواده، روان شناسی رشد، روان شناسی تربیتی، تعلیم و تربیت می‌باشد. به تعبیر دیگر، در علم روان شناسی یکسری اصول علمی در مورد حقیقت و ماهیت انسان و این که شخصیت انسان از دوران کودکی چگونه شکل می‌گیرد و چه عواملی باعث بهبود رفتار فردی و اجتماعی انسان می‌شود، به دست می‌آید، آن گاه با استفاده از این اصول می‌توان در جهت اصلاح رفتار و تعلیم و تربیت فرزندان استفاده نمود.
نمونه‌هایی از کاربرد روان شناسی در امر تعلیم و تربیت
والدین اگر با اصول و مبانی روان شناسی آشنا باشند به خوبی می‌توانند از آن در جهت تربیت فرزندان خود استفاده کنند.[6] از دید روان شناسان زمان تربیت قبل از تولد کودک آغاز می‌شود و در روان شناسی ژنتیک و نیز روان شناسی کودک مباحث بسیار ارزشمندی در زمینة رشد و تحول قبل از تولد و بعد از تولد وجود دارد که والدین می‌توانند آن نکات را رعایت کنند. یادگیری کودک یکی دیگر از مباحث مهم روان شناسی است، در روان شناسی یادگیری فرد با اصول یادگیری و این که چه عواملی باعث بهبود آن می‌شود، آشنا می‌گردد.
اگر والدین با اصول یادگیری کودک آشنا باشند و بدانند که چگونه می‌توانند زمینة رشد و شکوفایی و خلاقیت فرزندان را فراهم کنند، بهتر می‌توانند به فرزندان خود کمک نمایند.
در روان شناسی این موضوع آمده است که (چگونه می‌توانیم رفتار و عادت‌های خوب را در کودکان و نوجوانان تقویت کنیم و از رفتارهای ناپسند جلوگیری نماییم). در این زمینه مباحث بسیار مفیدی وجود دارد، والدین و مربیان با استفاده از آن اصول می‌توانند در ایجاد و تقویت رفتارهای مطلوب فرزندان و نیز حذف و خاموشی رفتارهای نامطلوب آنان استفاده نمایند.[7]
کاربرد تشویق و تنبیه در امر تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست. اگر تشویق و تنبیه بر اساس اصول و مبانی علمی انجام شود، بسیار مفید می‌باشد و این اصول و مبانی از موضوعاتی است که در روان شناسی می‌توان با آن آشنا شد.
آشنایی با نیازهای کودکان و نوجوانان به خصوص نیازهای عاطفی آنان و نیز تفاوتهای فردی که در امر تعلیم و تربیت بسیار راهگشا و ضروری است، تنها از طریق معامله و تحقیق در زمینة روان شناسی امکان پذیر است.
آن چه بیان شد، نمونه‌هایی بود از موارد کاربرد روان شناسی در تعلیم و تربیت و اگر خواسته باشیم دقیقتر بگویم، تعلیم و تربیت روشمند و علمی بدون آشنایی با اصول و مبانی روان شناسی امکان‌پذیر نیست. و اگر می‌بینیم نهاد خانواده و مدرسه در امر تعلیم و تربیت موفق نمی‌شدند علت اصلی آن یا عدم آشنایی با اصول روان شناسی و یا عدم رعایت و به کارگیری آن اصول می‌باشد. اگر زمینه‌ای فراهم شود که والدین و مربیان با اصول روان شناسی و نحوة استفاده از آن آشنا شوند بسیاری از مشکلات جامعه و خانواده و از جمله مشکل تربیت فرزندان حلّ خواهد شد.


[1] . دکتر حمزة گنجی، روان شناسی عمومی، نشر ساوالان، 1381، ص 14.
[2] . اتکینسون و هپلگارد، زمینة روان شناسی، ترجمه: محمد تقی براهینی و همکاران، انتشارات رشد، ج 1، ص 35.
[3] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: دونالد هب، درسنامة روانشناسی، ترجمه: جواد قهرمانی، انتشارات رشد، 1375.
[4] . ف. ل. مولر: تاریخ روان شناسی، ترجمه علی محمد کاردان، مرکز نشر دانشگاهی، 1367، دو جلد.
[5] . ر.ک: تکینون و هیلگارد، زمینة روان شناسی، همان، ج 2، پیوست 1.
[6] . مراجعه شود به: یودا گلاس، اصلاح رفتار کودکان، ترجمه جمال فر، نشر ویرایش، 1374.
[7] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: علی اکبر سیف، تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، چ چهارم، 1379.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین