بسیاری از ندیشمندان عقیده دارند که ازدواج با خویشان نزدیک، از قبیل دختر عمو و پسر عمو و دختر عمه و... صلاح نیست؛ بلکه حتی گاهی پیشنهاد ممنوع شدن می کنند. این دانشمندان می گویند: عیب بزرگ در ازدواج های فامیلی، احتمال به وجود آمدن فرزندان معیوب و ناقص می باشد. گفته اند آمار نشان می دهد که تعداد کودکان معلول و ناقص الخلقه و عقب ماندة روانی و جسمانی، و مبتلای به بعضی بیماریهای خونی و ناهنجاریهای مربوط به استخوانها، و کوری توأم با حماقت و بعضی انواع جنونهای جوانی و کوری و لالی، در بین ازدواج های فامیلی بیشتر از سایر خانواده ها دیده می شود. البته دانشمندان مدعی نیستند، که وجود کودکان ناقص اختصاص به ازدواج های فامیلی دارد؛ زیرا در بین سایرین نیز فراوان مشاهده گردیده است ولی با مقایسه معلوم می شود که در بین ازدواجهای فامیلی نسبت به سایرین بیشتر است. و همچنین مدعی نیستند که همة ازدواج های فامیلی به چنین سرنوشتی گرفتار خواهند شد؛ یا اینکه همة فرزندان این خانواده ها ناقص خواهند شد. زیرا ازدواجهای فامیلی فراوان در اطراف خود مشاهده می کنیم، که کودکان ناقص در بینشان نیست؛ یا اگر هست شامل همه فرزندان نمی باشد و محدودبه یک فرزند است. دانشمندان وجود این نواقص را معلول بیماریهای ارثی می دانند. و گفته اند: تعدادی از بیماریها در اثر توارث از پدران و مادران و اجداد به فرزندان منتقل می شود و عامل توارث را وجود ژنهای معیوب و ناقص می دانند، که در یکی از اجداد وجود دارد و به کودک منتقل می شود. ژن مخصوص گاهی به وسیلة پدر، و گاهی به وسیلة مادر، و گاهی به وسیلة هر دو به فرزند منتقل می شود. در صورتی که ژن مخصوص هم از طریق و هم از طریق مادر به فرزند انتقال یابد، احتمال بروز شدت آن بیماری بیشتر خواهد بود.[1] دکتر هانا استون و دکتر ابرام استون می گویند: (صفات جسمی و روانی اطفالی که از والدین خویشاوند، مثل پسر عمو و دختر عمو یا پسردائی و دختر عمه بوجود می آیند، از لحاظ ارثی تابع همان قوانینی است که در افراد غیر خویشاوند صادق است.) در صورتی که اگر پدر و مادر خویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند، محتمل است که انتقال صفات ارثی آنها به اطفالشان به مراتب بیشتر گردد و ژن مخصوص بیماری که در یکی از اجداد وجود داشته، هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند منتقل شود و در نتیجه کودک ناقص و معیوب باشد. در صورتی که این در ازدواجهای غیر فامیلی کمتر است. ولی باید توجه داشت، که اگر دو همسرداری هیچگونه بیماری ارثی در اجداد نبوده باشند، کمترین خطری برای آنها نخواهد داشت.[2] به هر حال تولید کودکان ناقص و معیوب در ازدواج های فامیلی گرچه یک احتمال بیش نیست، لیکن احتمالی است قوی و قابل توجه و بهتر است حتی المقدور از تحقق آن اجتناب گردد. یکی از کارشناسان روانشناسی بنام آقای ونوس الموتی در این مورد می نویسد: (مطالعات دانشمندان علم ژنتیک نشان می دهد که خیلی از ازدواجهای فامیلی موجب خواهد شد که فرزندان این ازدواجها، عقب افتاده باشند. البته هر ازدواج فامیلی این نتیجه را نمی دهد، چنانکه هم اکنون میلیونها انسان سالم و شایسته در دنیا زندگی می کنند که از ازدواجهای فامیلی اند. در خیلی از کشورها قبل از هر ازدواجی سعی می شود آزمایش دقیق ژنیتکی از عروس و داماد بعمل آید که با مثبت بودن نتیجه، این گونه ازدواج ها صورت می گیرد.)[3] دانشمند دیگری می نویسد: هرگاه زوجین به علت داشتن اجداد مشترک، صاحب فرزندان بیمار شوند، جای تعجب نخواهد بود. زیرا احتمال اینکه هر دوی آنها هتروز یگوت (هم خون) باشند، به شدت افزایش می یابد. در این قبیل موارد اساس محاسبة احتمالات بر وجود ژنهای نامطلوب اجداد مشترک گذاشته می شود. در اصطلاح علم ژنتیک نتیجه حاصل از ازدواج بین دو خویشاوند را هم خون گویند. لازم به ذکر است که کلمة هم خون به هیچ وجه رابطه ای با گروه خون و امثال آن ندارد. بلکه منظور از هم خون همان هموزیگویت بودن یا خالص بودن فردی از نظر ژنتیکی است. پس به طور خلاصه لازمة هم خونی در درجة اول خویشاوند است و خویشاوندی نیز به کسانی گفته می شود که جد یا اجداد مشترک داشته باشند. ضریب هم خونی عبارت از احتمال انتقال ژنهای مشابهی از دو والدخویشاوند به فرزندشان است. به عنوان مثال ضریب هم خونی فرزندی که از ازدواج یک پسر عمو و دختر عمو حاصل می شود برابر یک شانزدهم است. مفهوم این عدد آن است که فرزند چنین والدینی از نظر هر ژن خاص مورد نظر با احتمال یک شانزدهم هموزیگوت است.[4] اما باید توجه داشت که اسلام ازدواج خویشاوندی را منع نکرده، بلکه نمونه های بارز آن در طول تاریخ به چشم می خورد که نه تنها زیانی متوجه فرزندان آنها نشده است؛ بلکه فرزندانی نیرومندتر از دیگران از ایشان متولد شده است. نمونة بارز این ازدواج خویشاوندی، ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام با حضرت زهرا(س) است که پسران ایشان مظهر صلح و قیام و به پا دارندة پرچم آزادی و انقلاب، و دخترانشان مشعل افروز راه شرم و حیا و روشنگر بزم قدس و تقوی و خطابه آفرینی بی همتا بوده اند.[5] پس با توجه به آنچه که ذکر کردیم و با توجه به مسلمات علمی و تاریخی لازم است چند نکته را متذکر شویم: 1. این قانون ژنتیکی (وراثتی) کلیت ندارد، و شامل همة ازدواجهای فامیلی نمی شود و نمی توان همة ازدواجهای فامیلی را مردود و ممنوع دانست. 2. افرادی که بخواهند چنین ازدواج هایی را انجام دهند، حتماً به جنبة پزشکی اش دقت کنند و آزمایشهای لازم را انجام دهند و تا مطمئن نشوند که از این نظر مشکلی ندارند، ازدواج نکنند. 3. آزمایشهای ژنتیکی و پزشکی و هر کاری که لازم است در این باره صورت گیرد، باید قبل از آن باشد که در اثر مطرح کردن ازدواج، میان دختر و پسر دلبستگی و علاقه ای به وجود آید و به هم امیدوار شوند. و قبل از آنکه مسئله خواستگاری آنان بین مردم پخش شود و سروصدا ایجاد کند. اگر بناست در نتیجه آزمایشها، قضیه فیصله یابد و ازدواج صورت نگیرد، هر چه سریعتر تمام شود. هر چه بیشتر طول بکشد، جدایی سخت تر می شود و دردسرهایی نیز به دنبال دارد. 4. آن ازدواجهای فامیلی که در بین خاندان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله صورت گرفته مثل ازدواج حضرت علی علیه السّلام با حضرت فاطمه (س) و هیچگونه مشکلی به دنبال نداشته، علتهایی داشته که یکی از آن علتها این بوده که: آنان با عملی که خداوند به آنان داده، باطن امور را می دانند و از اسرار غیب باخبرند و می دانسته اند که این ازدواج ها برای آنان، مشکلی را به دنبال نخواهد داشت. پس نباید با استناد به عمل آن بزرگواران، این قانون مسلم ژنتیکی و پزشکی را نادیده گرفت.[6] منابع برای مطالعة بیشتر: 1. ازدواج های فامیلی و بیماریهای ژنتیکی کودکان، علی اصغر سروری، اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. 2. مشاورة ژنتیک، محمد علی مولوی و دیگران، تهران، کتیبه، شباهنگ، 1369. 3. اساس و چگونگی توارث، ج 1، هوشنگ خاوری و منوچهر شریعتی، تهران، آسیا، 1363. 4. مخاطرات ازدواج فامیلی، محمد علی کرباسی صومعه سرایی، همشهری 17 و 15/7/78. [1] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر؛ قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1372، ص 148. [2] . صفری (زرافشان)، محمد علی؛ زن و شوهر در رابطه با انتخاب همسر و ازدواج، ج 1، مشهد، شهید هاشمی نژاد، 1373 ص 110. [3] . انتخاب همسر، همان، ص 150، به نقل از مجلةدانشمند، سال شانزدهم، ش 177، ص 21. [4] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، ص 152، به نقل از مولوی، محمد علی، مشاورة ژنتیک در بیماریهای ارثی، ص 103. [5] . صفری (زرافشان)، محمد علی؛ زن و شوهر در رابطه با انتخاب همسر و ازدواج، ج 1، ص 111. [6] . مظاهری، علی کبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1375، ص 224. ( اندیشه قم )
بسیاری از ندیشمندان عقیده دارند که ازدواج با خویشان نزدیک، از قبیل دختر عمو و پسر عمو و دختر عمه و... صلاح نیست؛ بلکه حتی گاهی پیشنهاد ممنوع شدن می کنند. این دانشمندان می گویند: عیب بزرگ در ازدواج های فامیلی، احتمال به وجود آمدن فرزندان معیوب و ناقص می باشد. گفته اند آمار نشان می دهد که تعداد کودکان معلول و ناقص الخلقه و عقب ماندة روانی و جسمانی، و مبتلای به بعضی بیماریهای خونی و ناهنجاریهای مربوط به استخوانها، و کوری توأم با حماقت و بعضی انواع جنونهای جوانی و کوری و لالی، در بین ازدواج های فامیلی بیشتر از سایر خانواده ها دیده می شود.
البته دانشمندان مدعی نیستند، که وجود کودکان ناقص اختصاص به ازدواج های فامیلی دارد؛ زیرا در بین سایرین نیز فراوان مشاهده گردیده است ولی با مقایسه معلوم می شود که در بین ازدواجهای فامیلی نسبت به سایرین بیشتر است. و همچنین مدعی نیستند که همة ازدواج های فامیلی به چنین سرنوشتی گرفتار خواهند شد؛ یا اینکه همة فرزندان این خانواده ها ناقص خواهند شد. زیرا ازدواجهای فامیلی فراوان در اطراف خود مشاهده می کنیم، که کودکان ناقص در بینشان نیست؛ یا اگر هست شامل همه فرزندان نمی باشد و محدودبه یک فرزند است.
دانشمندان وجود این نواقص را معلول بیماریهای ارثی می دانند. و گفته اند: تعدادی از بیماریها در اثر توارث از پدران و مادران و اجداد به فرزندان منتقل می شود و عامل توارث را وجود ژنهای معیوب و ناقص می دانند، که در یکی از اجداد وجود دارد و به کودک منتقل می شود. ژن مخصوص گاهی به وسیلة پدر، و گاهی به وسیلة مادر، و گاهی به وسیلة هر دو به فرزند منتقل می شود. در صورتی که ژن مخصوص هم از طریق و هم از طریق مادر به فرزند انتقال یابد، احتمال بروز شدت آن بیماری بیشتر خواهد بود.[1]
دکتر هانا استون و دکتر ابرام استون می گویند: (صفات جسمی و روانی اطفالی که از والدین خویشاوند، مثل پسر عمو و دختر عمو یا پسردائی و دختر عمه بوجود می آیند، از لحاظ ارثی تابع همان قوانینی است که در افراد غیر خویشاوند صادق است.) در صورتی که اگر پدر و مادر خویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند، محتمل است که انتقال صفات ارثی آنها به اطفالشان به مراتب بیشتر گردد و ژن مخصوص بیماری که در یکی از اجداد وجود داشته، هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند منتقل شود و در نتیجه کودک ناقص و معیوب باشد. در صورتی که این در ازدواجهای غیر فامیلی کمتر است. ولی باید توجه داشت، که اگر دو همسرداری هیچگونه بیماری ارثی در اجداد نبوده باشند، کمترین خطری برای آنها نخواهد داشت.[2] به هر حال تولید کودکان ناقص و معیوب در ازدواج های فامیلی گرچه یک احتمال بیش نیست، لیکن احتمالی است قوی و قابل توجه و بهتر است حتی المقدور از تحقق آن اجتناب گردد. یکی از کارشناسان روانشناسی بنام آقای ونوس الموتی در این مورد می نویسد: (مطالعات دانشمندان علم ژنتیک نشان می دهد که خیلی از ازدواجهای فامیلی موجب خواهد شد که فرزندان این ازدواجها، عقب افتاده باشند. البته هر ازدواج فامیلی این نتیجه را نمی دهد، چنانکه هم اکنون میلیونها انسان سالم و شایسته در دنیا زندگی می کنند که از ازدواجهای فامیلی اند. در خیلی از کشورها قبل از هر ازدواجی سعی می شود آزمایش دقیق ژنیتکی از عروس و داماد بعمل آید که با مثبت بودن نتیجه، این گونه ازدواج ها صورت می گیرد.)[3] دانشمند دیگری می نویسد: هرگاه زوجین به علت داشتن اجداد مشترک، صاحب فرزندان بیمار شوند، جای تعجب نخواهد بود. زیرا احتمال اینکه هر دوی آنها هتروز یگوت (هم خون) باشند، به شدت افزایش می یابد. در این قبیل موارد اساس محاسبة احتمالات بر وجود ژنهای نامطلوب اجداد مشترک گذاشته می شود. در اصطلاح علم ژنتیک نتیجه حاصل از ازدواج بین دو خویشاوند را هم خون گویند. لازم به ذکر است که کلمة هم خون به هیچ وجه رابطه ای با گروه خون و امثال آن ندارد. بلکه منظور از هم خون همان هموزیگویت بودن یا خالص بودن فردی از نظر ژنتیکی است. پس به طور خلاصه لازمة هم خونی در درجة اول خویشاوند است و خویشاوندی نیز به کسانی گفته می شود که جد یا اجداد مشترک داشته باشند. ضریب هم خونی عبارت از احتمال انتقال ژنهای مشابهی از دو والدخویشاوند به فرزندشان است. به عنوان مثال ضریب هم خونی فرزندی که از ازدواج یک پسر عمو و دختر عمو حاصل می شود برابر یک شانزدهم است. مفهوم این عدد آن است که فرزند چنین والدینی از نظر هر ژن خاص مورد نظر با احتمال یک شانزدهم هموزیگوت است.[4] اما باید توجه داشت که اسلام ازدواج خویشاوندی را منع نکرده، بلکه نمونه های بارز آن در طول تاریخ به چشم می خورد که نه تنها زیانی متوجه فرزندان آنها نشده است؛ بلکه فرزندانی نیرومندتر از دیگران از ایشان متولد شده است. نمونة بارز این ازدواج خویشاوندی، ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام با حضرت زهرا(س) است که پسران ایشان مظهر صلح و قیام و به پا دارندة پرچم آزادی و انقلاب، و دخترانشان مشعل افروز راه شرم و حیا و روشنگر بزم قدس و تقوی و خطابه آفرینی بی همتا بوده اند.[5] پس با توجه به آنچه که ذکر کردیم و با توجه به مسلمات علمی و تاریخی لازم است چند نکته را متذکر شویم:
1. این قانون ژنتیکی (وراثتی) کلیت ندارد، و شامل همة ازدواجهای فامیلی نمی شود و نمی توان همة ازدواجهای فامیلی را مردود و ممنوع دانست.
2. افرادی که بخواهند چنین ازدواج هایی را انجام دهند، حتماً به جنبة پزشکی اش دقت کنند و آزمایشهای لازم را انجام دهند و تا مطمئن نشوند که از این نظر مشکلی ندارند، ازدواج نکنند.
3. آزمایشهای ژنتیکی و پزشکی و هر کاری که لازم است در این باره صورت گیرد، باید قبل از آن باشد که در اثر مطرح کردن ازدواج، میان دختر و پسر دلبستگی و علاقه ای به وجود آید و به هم امیدوار شوند. و قبل از آنکه مسئله خواستگاری آنان بین مردم پخش شود و سروصدا ایجاد کند. اگر بناست در نتیجه آزمایشها، قضیه فیصله یابد و ازدواج صورت نگیرد، هر چه سریعتر تمام شود. هر چه بیشتر طول بکشد، جدایی سخت تر می شود و دردسرهایی نیز به دنبال دارد.
4. آن ازدواجهای فامیلی که در بین خاندان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله صورت گرفته مثل ازدواج حضرت علی علیه السّلام با حضرت فاطمه (س) و هیچگونه مشکلی به دنبال نداشته، علتهایی داشته که یکی از آن علتها این بوده که: آنان با عملی که خداوند به آنان داده، باطن امور را می دانند و از اسرار غیب باخبرند و می دانسته اند که این ازدواج ها برای آنان، مشکلی را به دنبال نخواهد داشت.
پس نباید با استناد به عمل آن بزرگواران، این قانون مسلم ژنتیکی و پزشکی را نادیده گرفت.[6]
منابع برای مطالعة بیشتر:
1. ازدواج های فامیلی و بیماریهای ژنتیکی کودکان، علی اصغر سروری، اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.
2. مشاورة ژنتیک، محمد علی مولوی و دیگران، تهران، کتیبه، شباهنگ، 1369.
3. اساس و چگونگی توارث، ج 1، هوشنگ خاوری و منوچهر شریعتی، تهران، آسیا، 1363.
4. مخاطرات ازدواج فامیلی، محمد علی کرباسی صومعه سرایی، همشهری 17 و 15/7/78.
[1] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر؛ قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1372، ص 148.
[2] . صفری (زرافشان)، محمد علی؛ زن و شوهر در رابطه با انتخاب همسر و ازدواج، ج 1، مشهد، شهید هاشمی نژاد، 1373 ص 110.
[3] . انتخاب همسر، همان، ص 150، به نقل از مجلةدانشمند، سال شانزدهم، ش 177، ص 21.
[4] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، ص 152، به نقل از مولوی، محمد علی، مشاورة ژنتیک در بیماریهای ارثی، ص 103.
[5] . صفری (زرافشان)، محمد علی؛ زن و شوهر در رابطه با انتخاب همسر و ازدواج، ج 1، ص 111.
[6] . مظاهری، علی کبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1375، ص 224.
( اندیشه قم )
- [آیت الله اردبیلی] آیا عدم ازدواج فامیلی در اسلام تأکید شده و آیا ائمه(ع) در ازدواج فامیلی اجبار داشتند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا عدم ازدواج فامیلی در اسلام تأکید شده و آیا ائمه(ع) در ازدواج فامیلی اجبار داشتند؟
- [سایر] میخواستم بدانم اینکه گفته میشود حروف حک شده روی دست اگر به هم چسبیده باشد ازدواج فامیلی است و اگر جدا باشد ازدواج فامیلی نیست آیا حقیقت دارد؟
- [سایر] در مورد مسائل خاص ازدواج فامیلی توضیح دهید.؟
- [سایر] در مورد مسائل خاص ازدواج فامیلی توضیح دهید..
- [سایر] ترس از ازدواج فامیلی را چگونه برطرف کنم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در هنگام خواندن صیغه اگه فامیلی واقعی را نگوییم، این امر صیغه را باطل میکند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در هنگام خواندن صیغه اگه فامیلی واقعی را نگوییم، این امر صیغه را باطل میکند؟
- [سایر] آیا با توجه به شناختی که از فامیل داریم، ازدواج فامیلی، از ازدواج با غریبه بهتر نیست؟
- [سایر] سلام . آیا ازدواج فامیلی دختر خاله پسرخاله رو پیشنهاد می کنید ؟ اینکه میگن مشکلات ژنتیکی هست و اینکه اصلا درست هست پا پیش بذاریم و وقتی ببنیم که ممکن است مشکلی باشد که در نتیجه ازدواج منتفی باشد آیا اصلا این عمل صحیح است ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز است وضوی بعضی از اعضا را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی بگیرد و بهتر است وضوی دست چپ را همیشه غیر ارتماسی بگیرد تا برای مسح سر و پاها مشکلی پیش نیاید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد صحیح است، همسر موقّت را (متعه) یا (صیغه) نیز میگویند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج از مستحبات است و اگر کسی بترسد که با ترک ازدواج در حرام بیفتد ازدواج بر او واجب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال می شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم که همیشگی است و زنی را که به این عقد در می آید (دائمه) گویند و ازدواج موقت که برای مدت معینی عقد زناشوئی می بندند، خواه این مدت کوتاه باشد یا طولانی و آن را (متعه) و (صیغه) نیز می نامند.
- [آیت الله بهجت] زن مسلمان، نمیتواند با مرد غیر مسلمان ازدواج نماید و مرد مسلمان هم نمیتواند با زنان کافری که اهل کتاب نیستند، ازدواج کند، ولی با زنانی که یهودی و یا نصرانی باشند، موقتاً بهصورت صیغه میتواند ازدواج نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مخارج ازدواج پسر بر پدر واجب باشد، پدر نمیتواند مخارج ازدواج او را از زکات مال خود بدهد و همچنین اگر مخارج ازدواج پدر بر پسر واجب باشد، پسر نمیتواند مخارج ازدواج او را از زکات مال خود بپردازد و در غیر این صورت پرداخت مخارج ازدواج از زکات جایز است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن کس لواط کند؛ آنها بر او حرام نمی شوند مگر اینکه آن ازدواج به طلاق یا مانند آن در زمان لواط به هم بخورد و لواط کننده بخواهد دوباره با آنها ازدواج کند و در این صورت احتیاط واجب آن است که با آنها ازدواج ننماید.
- [آیت الله خوئی] اگر با مادر یا خواهرپسری ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن پسر لواط کند، آنها بر او حرام نمیشوند مگر آن ازدواج به طلاق یا مانند آن به هم بخورد و لواطکننده بخواهد دوباره با آنها ازدواج کند در اینصورت احتیاط واجب آن است که با آنها ازدواج ننماید.
- [آیت الله بهجت] اگر پدر و جد پدری غایب باشند، بهطوریکه نشود از آنان اذن گرفت و ازدواج برای دختر لازم باشد، یا در ازدواج نکردن ضرر یا حرج (یعنی مشقّت شدیدی) باشد، و همچنین اگر پدر یا جد پدری از ازدواج او با کسی که همکفو اوست، با وجود تمام مقدمات و شرایط، ممانعت کنند، و او نیز تمایل به ازدواج دارد و ازدواج هم به مصلحت او باشد، با اجتماع تمام شرایط میتواند ازدواج نماید.
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.