نقش تعلیم و تربیت در شکل گیری شخصیت فرزندان چگونه است و اسلام چگونه به این موضوع پرداخته است؟
مسائل مربوط به تعلیم و تربیت کودک، یکی از امور مهم اجتماع کنونی بشر است که فکر دانشمندان را به خود متوجه ساخته، و از این راه فصل تازه ای در علوم تربیتی و پرورشی، باز گشوده و افکار تازه و سودمندی در این باره به مراکز و محافل تربیتی عرضه شده است و سازمانهائی برای رفع نیازمندیهای علمی و تربیتی کودک بوجود آورده و این قسمت به صورت رشته تخصصی در آمده است. دانشمندان به خوبی در یافته‌اند که زیربنای زندگی در دوران کودکی پی ریزی می‌شود، و بخشی از سعادت و شقاوت ادوار مختلف زندگی یعنی دورانهای جوانی و پیری، در گرو طرز تربیت دوران کودکی است. با این که شخصیت انسان به عوامل گوناگون بستگی دارد که هر کدام از آنها در سرنوشت انسان تأثیر بسزائی داشته و کاملا موثر می‌باشد مع الوصف تربیت های دوران کودکی در نظر دانشمندان، حائز اهمیت خاصی است وآن را (زیربنای زندگی) می‌نامند. قلب و روان کودک بسان صفحه کاغذ سفیدی است که در دست نقاش چیره دست قرار گیرد، هر نقشی که روی آن ترسیم شود، تا آخر عمر صفحه، باقی می‌ماند. فرض کنید قطعه سنگ مرمری در دست استادکار، هنرمندی قرار گیرد، از آنجا که او یک سنگتراش توانا، یک صنعتگر ماهر، یا یک مجسمه ساز قوی پنجه است، دهها فکر و خیال درباره آن کرده و نقشه‌هائی می‌ریزد، ولی اگر دست به پیکر آن (مرمر) زد و آن را به صورت مجسمه یکی از نوابغ جهان یا یکی از اشیاء ظریفه در آورد، همه گونه امکانات و استعدادهائی که قبلا در این قطعه مرمر وجود داشت، از میان می‌رود و تا سنگ باقی است صورت نابغه نیز همراه آن باقی خواهد بود. روح و روان حساس کودک در آغاز زندگی، از جهات بسیاری مانند همین ماده خامی‌است که برای همه گونه فعالیتها و صورتها، برای همه رقم تربیتها و پرورش ها، آمادگی دارد. و اگر اولیاء کودک حسن ابتکار به خرج دهند و فطرت پاک و احساسات ارزنده او را، با شیوه‌های پسندیده رهبری نمایند، سرنوشت او را از این طریق روشن می‌کند و اگر در این راه سهل انگاری نمایند و با روشهای غلط و پرورش غلط و پرورشهای ناستوده فطرت او را آلوده سازند، حتماً مقدمات بدبختی کودک را فراهم ساخته‌اند به طوری که اگر دیگر عوامل شخصیت ساز، از قبیل محیط زندگی، و یا فرهنگ به داد او نرسد، آثار این گونه تربیت های غلط زود یا دیر در زندگی او نمایان خواهد شد. علی (ع) می‌فرماید: (انَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْارضِ الْخالِیَة ما القِیَ فیها مِنْ شَیْئٍ قَبِلَتْهُ(1) دل جوان نورس همچون زمین کشت نشده و بکر است، هر بذری در آن بپاشند می‌پذیرد). بنابراین جا دارد بگوییم که مغز کودک مانند فیلم عکاسی است از آنچه می‌بیند و مشاهده می‌کند عکس بر می‌دارد. برخی از پدران تصور می‌کنند که مسئولیت آنان فقط منحصر به تأمین نیازمندیهای جسمانی کودک است و دیگر وظیفه‌ای ندارند در صورتی که پرورشهای اخلاقی و ایمانی بزرگترین مسئولیتی است که بر دوش آنها گذارده شده است و انجام این مسئولیت ارزنده تر از تأمین حوائج مادی آنها است. دومین شخصیت جهان اسلام امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: (ما نَحَلَ والِدٌ نَحَلًا افْضَلَ مِنْ ادَبٍ حَسَنٍ(2) بهترین هدیه ای که پدر می‌تواند به فرزند خود بدهد همان تربیت پسندیده است). مسئولیت پدران در این باره به قدری سنگین و قابل توجه است که امام سجاد (ع) در انجام وظیفه خطیر خود از خداوند استمداد می‌کند. و در ضمن راز و نیاز خود چنین عرض می‌کند: (وَاعِنّی عَلَی تَرْبِیَتِهِمْ وَتَاْ دیبِهِمْ وَ برِّهِمْ(3) بارالها مرا در تربیت و تادیب فرزندان و نیکی به آنها یاری بفرما). اگر پدران حق اطاعت در گردن فرزندان دارند، فرزندان نیز حق بزرگتری در عهده پدران دارند و آن حق تربیت است یعنی آموختن راه و رسم زندگی از طریق صحیح و پرورش دادن سجایای انسانی است که در فطرت او تعبیه شده است. اگر دانشمندان امروز به اهمیت تربیت کودکان و راهنمایی رجال آینده کشور پی برده‌اند و با تشکیل جلسات و نوشتن کتابها و جزوه‌ها و نشان دادن فیلمهای اخلاقی و علمی، گامهای بلندی در این راه برداشته‌اند رهبران عالیقدر اسلام و پیشوایان مذهبی ما از 14 قرن بیش با دادن دستورات لازم و ارشاد و راهنمائیهای سودمند، و با پرورش کودکان و فرزندان نمونه، قدم موثری در این راه برداشته‌اند. اگر دانشمندان و روانشناسان، استادان آموزش و پرورش، برنامه‌های تربیتی خود را از دورانی شروع می‌کنند که کودک چشم و گوش خود را باز کرده و در آستانه چیز فهمی‌قرار می‌گیرد، ولی اسلام برنامه تربیتی وسیع خود را برای تحقق یافتن سعادت کودک، پیش از انعقاد نطفه او آغاز می‌نماید. اسلام درباره پیوند زناشوئی دستورات لازم و کافی دارد و در این باره به تمام جوانب توجه نموده و در انتخاب همسر به ریشه خانوادگی و شرافت موروثی اهمیت فوق العاده ای داده است. رسول اکرم (ص) فرمود: از (خَضْراءُ الدَمِن) (گیاهانی که در نقاط آلوده میرویند) بپرهیزید، عرض کردند منظور چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خاندان بد و پلید بوجود آمده باشد (المراة الحسناء فی منبت سوء) اسلام برای حالت آمیزش، آداب و وظایفی معین فرموده که مراقبت هرکدام در سعادت و خوشبختی کودک تأثیر بسزائی دارد و بالاخص از آمیزش در حالت مستی به شدت جلوگیری کرده است زیرا کودکانی که در این حال، نطفه آنها بسته می‌شود از عوارض عصبی درمان ناپذیر بی نصیب نیستند. اسلام تنها به این قسمت اکتفا نکرده در ایام بارداری و پس از وضع حمل با موشکافی شگفت آوری، تمام شئون پرورش کودک را مد نظر قرار داده است تا آنجا که به پدران دستور داده است که برای فرزندان نام نیکی انتخاب نمایند، زیرا نام، خصوصاً نامی‌که حاکی از بندگی کودک نسبت به خدای یکتا باشد نشانه شخصیت و از نظر روانی اثر نیکی در روح کودک دارد. اسلام دستور می‌دهد که کودک را پس از تولد با آب پاک و تمیزی شستشو دهند، و در گوشهای او اذان و اقامه بگویند تا گوش های او از روز نخستین با جمله‌هائی که حاکی از یگانگی خدا و رسالت رسول و نبی اکرم و دعوت به کارهای نیک است آشنا گردد. اگر مردم آن روز، اسرار این تعالیم عالی را در نمی‌یافتند امروز پیشرفت دانش، پرده از روی این مطلب برداشته است. دستورات اسلام درباره تربیت کودک بقدری زیاد است که نقل یک صدم آنها برای ما مقدور نیست ولی خوشبختانه امروز این مسئله زنده و ارزنده مورد توجه دانشمندان است و نویسندگان و گویندگان ما با طرز جالبی نظر اسلام را درباره نحوه تربیت کودک بیان می کنند. پی‌نوشت‌ 1)نهج البلاغه/ بخش نامه‌ها نامه 46/ 31/ ط عبده 2) مستدرک الوسائل 2/ 625 3) صحیفه سجادیه دعای بیست و هفتم‌ آیت الله جعفر سبحانی، مربی نمونه
عنوان سوال:

نقش تعلیم و تربیت در شکل گیری شخصیت فرزندان چگونه است و اسلام چگونه به این موضوع پرداخته است؟


پاسخ:

مسائل مربوط به تعلیم و تربیت کودک، یکی از امور مهم اجتماع کنونی بشر است که فکر دانشمندان را به خود متوجه ساخته، و از این راه فصل تازه ای در علوم تربیتی و پرورشی، باز گشوده و افکار تازه و سودمندی در این باره به مراکز و محافل تربیتی عرضه شده است و سازمانهائی برای رفع نیازمندیهای علمی و تربیتی کودک بوجود آورده و این قسمت به صورت رشته تخصصی در آمده است.
دانشمندان به خوبی در یافته‌اند که زیربنای زندگی در دوران کودکی پی ریزی می‌شود، و بخشی از سعادت و شقاوت ادوار مختلف زندگی یعنی دورانهای جوانی و پیری، در گرو طرز تربیت دوران کودکی است.
با این که شخصیت انسان به عوامل گوناگون بستگی دارد که هر کدام از آنها در سرنوشت انسان تأثیر بسزائی داشته و کاملا موثر می‌باشد مع الوصف تربیت های دوران کودکی در نظر دانشمندان، حائز اهمیت خاصی است وآن را (زیربنای زندگی) می‌نامند.
قلب و روان کودک بسان صفحه کاغذ سفیدی است که در دست نقاش چیره دست قرار گیرد، هر نقشی که روی آن ترسیم شود، تا آخر عمر صفحه، باقی می‌ماند.
فرض کنید قطعه سنگ مرمری در دست استادکار، هنرمندی قرار گیرد، از آنجا که او یک سنگتراش توانا، یک صنعتگر ماهر، یا یک مجسمه ساز قوی پنجه است، دهها فکر و خیال درباره آن کرده و نقشه‌هائی می‌ریزد، ولی اگر دست به پیکر آن (مرمر) زد و آن را به صورت مجسمه یکی از نوابغ جهان یا یکی از اشیاء ظریفه در آورد، همه گونه امکانات و استعدادهائی که قبلا در این قطعه مرمر وجود داشت، از میان می‌رود و تا سنگ باقی است صورت نابغه نیز همراه آن باقی خواهد بود.
روح و روان حساس کودک در آغاز زندگی، از جهات بسیاری مانند همین ماده خامی‌است که برای همه گونه فعالیتها و صورتها، برای همه رقم تربیتها و پرورش ها، آمادگی دارد. و اگر اولیاء کودک حسن ابتکار به خرج دهند و فطرت پاک و احساسات ارزنده او را، با شیوه‌های پسندیده رهبری نمایند، سرنوشت او را از این طریق روشن می‌کند و اگر در این راه سهل انگاری نمایند و با روشهای غلط و پرورش غلط و پرورشهای ناستوده فطرت او را آلوده سازند، حتماً مقدمات بدبختی کودک را فراهم ساخته‌اند به طوری که اگر دیگر عوامل شخصیت ساز، از قبیل محیط زندگی، و یا فرهنگ به داد او نرسد، آثار این گونه تربیت های غلط زود یا دیر در زندگی او نمایان خواهد شد.
علی (ع) می‌فرماید: (انَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْارضِ الْخالِیَة ما القِیَ فیها مِنْ شَیْئٍ قَبِلَتْهُ(1) دل جوان نورس همچون زمین کشت نشده و بکر است، هر بذری در آن بپاشند می‌پذیرد).
بنابراین جا دارد بگوییم که مغز کودک مانند فیلم عکاسی است از آنچه می‌بیند و مشاهده می‌کند عکس بر می‌دارد.
برخی از پدران تصور می‌کنند که مسئولیت آنان فقط منحصر به تأمین نیازمندیهای جسمانی کودک است و دیگر وظیفه‌ای ندارند در صورتی که پرورشهای اخلاقی و ایمانی بزرگترین مسئولیتی است که بر دوش آنها گذارده شده است و انجام این مسئولیت ارزنده تر از تأمین حوائج مادی آنها است.
دومین شخصیت جهان اسلام امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: (ما نَحَلَ والِدٌ نَحَلًا افْضَلَ مِنْ ادَبٍ حَسَنٍ(2) بهترین هدیه ای که پدر می‌تواند به فرزند خود بدهد همان تربیت پسندیده است).
مسئولیت پدران در این باره به قدری سنگین و قابل توجه است که امام سجاد (ع) در انجام وظیفه خطیر خود از خداوند استمداد می‌کند. و در ضمن راز و نیاز خود چنین عرض می‌کند: (وَاعِنّی عَلَی تَرْبِیَتِهِمْ وَتَاْ دیبِهِمْ وَ برِّهِمْ(3) بارالها مرا در تربیت و تادیب فرزندان و نیکی به آنها یاری بفرما).
اگر پدران حق اطاعت در گردن فرزندان دارند، فرزندان نیز حق بزرگتری در عهده پدران دارند و آن حق تربیت است یعنی آموختن راه و رسم زندگی از طریق صحیح و پرورش دادن سجایای انسانی است که در فطرت او تعبیه شده است.
اگر دانشمندان امروز به اهمیت تربیت کودکان و راهنمایی رجال آینده کشور پی برده‌اند و با تشکیل جلسات و نوشتن کتابها و جزوه‌ها و نشان دادن فیلمهای اخلاقی و علمی، گامهای بلندی در این راه برداشته‌اند رهبران عالیقدر اسلام و پیشوایان مذهبی ما از 14 قرن بیش با دادن دستورات لازم و ارشاد و راهنمائیهای سودمند، و با پرورش کودکان و فرزندان نمونه، قدم موثری در این راه برداشته‌اند. اگر دانشمندان و روانشناسان، استادان آموزش
و پرورش، برنامه‌های تربیتی خود را از دورانی شروع می‌کنند که کودک چشم و گوش خود را باز کرده و در آستانه چیز فهمی‌قرار می‌گیرد، ولی اسلام برنامه تربیتی وسیع خود را برای تحقق یافتن سعادت کودک، پیش از انعقاد نطفه او آغاز می‌نماید.
اسلام درباره پیوند زناشوئی دستورات لازم و کافی دارد و در این باره به تمام جوانب توجه نموده و در انتخاب همسر به ریشه خانوادگی و شرافت موروثی اهمیت فوق العاده ای داده است.
رسول اکرم (ص) فرمود: از (خَضْراءُ الدَمِن) (گیاهانی که در نقاط آلوده میرویند) بپرهیزید، عرض کردند منظور چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خاندان بد و پلید بوجود آمده باشد (المراة الحسناء فی منبت سوء) اسلام برای حالت آمیزش، آداب و وظایفی معین فرموده که مراقبت هرکدام در سعادت و خوشبختی کودک تأثیر بسزائی دارد و بالاخص از آمیزش در حالت مستی به شدت جلوگیری کرده است زیرا کودکانی که در این حال، نطفه آنها بسته می‌شود از عوارض عصبی درمان ناپذیر بی نصیب نیستند.
اسلام تنها به این قسمت اکتفا نکرده در ایام بارداری و پس از وضع حمل با موشکافی شگفت آوری، تمام شئون پرورش کودک را مد نظر قرار داده است تا آنجا که به پدران دستور داده است که برای فرزندان نام نیکی انتخاب نمایند، زیرا نام، خصوصاً نامی‌که حاکی از بندگی کودک نسبت به خدای یکتا باشد نشانه شخصیت و از نظر روانی اثر نیکی در روح کودک دارد.
اسلام دستور می‌دهد که کودک را پس از تولد با آب پاک و تمیزی شستشو دهند، و در گوشهای او اذان و اقامه بگویند تا گوش های او از روز نخستین با جمله‌هائی که حاکی از یگانگی خدا و رسالت رسول و نبی اکرم و دعوت به کارهای نیک است آشنا گردد. اگر مردم آن روز، اسرار این تعالیم عالی را در نمی‌یافتند امروز پیشرفت دانش، پرده از روی این مطلب برداشته است.
دستورات اسلام درباره تربیت کودک بقدری زیاد است که نقل یک صدم آنها برای ما مقدور نیست ولی خوشبختانه امروز این مسئله زنده و ارزنده مورد توجه دانشمندان است و نویسندگان و گویندگان ما با طرز جالبی نظر اسلام را درباره نحوه تربیت کودک بیان می کنند.
پی‌نوشت‌
1)نهج البلاغه/ بخش نامه‌ها نامه 46/ 31/ ط عبده
2) مستدرک الوسائل 2/ 625
3) صحیفه سجادیه دعای بیست و هفتم‌
آیت الله جعفر سبحانی، مربی نمونه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین