لابد شنیدهاید که فلانی آدم آویزانی است؛ یعنی همیشه محتاج توجه، بخشش، محبت یا حتی پول و امکانات دیگران است. خدا نکند همسر کسی چنین خلق و خویی داشته باشد چون کار از عشق و عاشقی میکشد به کینه و نفرت. برخلاف تصور بعضی که عزت نفس یا همان مناعت طبع را شکلی از غرور تعبیر میکنند و معتقدند این حس یا خصوصیت رفتاری یکی از دلایل ایجاد مشکل در روابط زناشویی است، عزتنفس رفتاری است که دقیقا باعث استحکام روابط زناشویی میشود. زن یا مردی که از عزت نفس کافی برخوردار نیست، برای رفتارها، برنامهها و خواستههای فردیاش تعریف مشخصی ندارد و درست به همین دلیل نمیتواند یا نمیخواهد حقی هم برای همسرش قائل شود. در واقع کسی که احترامگذاشتن به خودش را یاد نگرفته است، نمیتواند به دیگری هم احترام بگذارد و نیازها و خواستههای او را محترم بشمارد. این موضوع آنقدر مهم است که بحث این هفته همسران را به بررسی عزتنفس و تاثیر آن بر روابط زناشویی و شیوههای رسیدن به عزتنفس، اختصاص دادهایم؛ خدا کند کمکی باشد. همانطور که هر بیماریای علائمی دارد، بیماری آویزانبودن یا کمبود عزتنفس هم نشانههایی دارد. بخوانید: خواهشهای مکرر! هرچند بعد از شروع زندگی مشترک یا حتی در دوران آشنایی و عشق و علاقه، انتظاراتی در طرفین ایجاد میشود (مثل خرید هدیه، بودن در کنار هم، پاسخگفتن به نیازهای عاطفی و...) اما خواستن و بهزبانآوردن این خواستهها به شکل مکرر و با اصرار، نشاندهنده کمبود یا نبود مناعت طبع است. همیشه همینجا باش! جای شکی نیست که عشق و علاقه ما بههم، احساس نیاز به بودن در کنار یکدیگر را ایجاد و تقویت میکند اما گاهی این علاقه به حسی بیمارگونه تبدیل میشود که آزادی طرف مقابل را از او میگیرد. شک میکنم پس هستم! وقتی عزت نفسمان را از دست میدهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک میکنیم. برای برطرفکردن این شک و تردید هم مدام او را سؤالپیچ میکنیم. کی گفته تو مهمی؟ بیتوجهی به تواناییها، تشویق و تعریفنکردن از طرف مقابل، بیتوجهی به خواستههای او به عمد، نشاندهنده مناعت طبع پایین ماست چون دوست نداریم یا نمیخواهیم تواناییهای همسرمان را ببینیم و جدی بگیریم. ایستادن روی خط مرز؛ روانشناسان عقیده دارند بسیاری از اختلافات زناشویی، ناشی از بیتوجهی به حریم شخصی طرف مقابل است. این حریم باید محترم شمرده شود. زن یا شوهری که مناعت طبع ندارد، با حضور دائمیاش- چه بهصورت فیزیکی و چه با تلفنکردنهای مکرر یا هر شیوه دیگر- آرامش طرف مقابل را به هم میزند. حساب واقعا حسابه؟ وقتی مناعت طبع از وجودمان پر میکشد، جیبهایمان از هم جدا میشود و تو و منی وارد زندگی میشود. دو دوتا گاهی 5 تا گاهی کمتر! اگر در مقابل هر کار یا محبتی که برای طرف مقابل انجام میدهیم، انتظار تلافی داشته باشیم و حسابگری کنیم، مطمئن باشیم، مناعت طبعمان را فراموش کردهایم. نسخه اولیه برای درمان! درست است که از قدیم گفتهاند درخت تلخ بر شیرین نیارد! اما شاید با پیشرفت علم، این روزها بتوانیم جوری خودمان را تغییر بدهیم؛ مثلا با عملکردن به این نسخه: چوبخط را دور بینداز! برای نشاندادن محبتمان به طرف مقابل، چوبخط نگذاریم اما به پای او هم نیفتیم؛ مثلا اگر برای همسرمان هدیهای میخریم، انتظار تلافی با خرید هدیهای به ارزش همان هدیه را نداشته باشیم اما اگر با بیتوجهی او روبهرو شدیم، شیوه نشاندادن علاقهمان را تغییر بدهیم. به این ترتیب، نه دچار افسردگی- ناشی از بیتوجهی همسرمان- میشویم و نه اینکه با تکرار محبتمان به همان روش، احساس میکنیم خوار و ذلیل شدهایم. با این روش، هم مناعت طبعمان را حفظ کرده و اعتراضی نکردهایم و هم با بیتوجهی به او، به روابطمان آسیب نزدهایم؛ فقط روش ابراز محبتمان را تغییر دادهایم. اینجا اتاق من است؛ اول در بزن همانطور که دوست داریم خلوت و آرامشمان به هم نخورد، برای همسرمان هم احترام قائل شویم و با رفتارمان خلوت او را به هم نزنیم؛ حتی اگر خیلی احساس تنهایی کردیم. یکی از نشانههای عزت نفس، محترمشمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترامگذاشتن به خواسته اوست. نقزدن، قهرکردن، بیتوجهی، تلافیکردن به هر شکل ممکن، کجخلقی و لجبازی و... همگی از نشانههای نداشتن مناعت طبع است. اگر زمانی که همسرمان برنامهای دارد و نمیتواند در کنار ما باشد، ما هم برنامهریزی کنیم و آن ساعتها را در منزل نباشم یا باشیم و به کارهای شخصی و موردعلاقهمان بپردازیم، دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. یک نکته را هم یادمان باشد؛ انجام کارهای شخصی یا نیاز به تنهابودن در ساعتهایی از روز، الزاما به معنی بیتوجهی همسرمان به ما نیست بلکه نیازی ضروری است که باید برآورده شود. پس با رفتارهای نادرست خود، آزادی طرف مقابل را از او نگیریم. چرا عاقل کند کاری...؟ حتما برای همه ما اتفاق افتاده که از رفتار، گفتار یا اعتراض زیاد اصلا خوشمان نیامده است. حتما هم یادمان نرفته که چه واکنشی به این ناخوشایندها نشان دادهایم. به عقیده روانشناسان هرچهقدر عزت نفسما پایینتر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان میدهد، واکنشهای تندتر و غیرمنطقیتری نشان میدهیم. در واقع مناعت طبع، بلندنظریای به فرد میدهد که مانع از بروز واکنشهای نامناسب در مقابل ناملایمات میشود؛ بنابراین به جای جر و بحث میتوانیم خیلی راحت از همسرمان گله کنیم و از او درباره رفتارش توضیح بخواهیم یا با یک تذکر آرام -اما مؤثر- او را متوجه اشتباهاش کنیم. من گدا نیستم خیلی از ما متر و معیار سنجش عشق و محبت همسرمان را میزان و نحوه پاسخگفتن او به نیازهای مادی و گاهی نیازهای معنوی غیرمنطقیمان میدانیم. مثلا منتظریم او به جای اینکه به کارهایش برسد، همیشه پیشمان باشد. این توقع نه تنها کاملا غیرمنطقی است بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ایجاد میکند. بدتر از همه هم اینکه این خواستهها را دائما تکرار کرده و از همسرمان محبت گدایی کنیم. یادمان باشد نیازی که بهدنبال درخواست- آن هم درخواست مکرر- برآورده شود، از روی عشق و علاقه نیست و به دلیل ترس یا اجبار برآورده شده است؛ بنابراین اجازه بدهیم هرکس محبتش را آنطور که بلد است، به ما نشان بدهد؛ شاید اصلا علاقهای به ما ندارد و به اجبار در کنار ماست. ماشینحساب را خاموشکن یکی دیگر از نشانههای مناعت طبع، اشتراک اقتصادی است؛ به ویژه اگر زن هم شاغل باشد. اگر زن و مردی از عزت نفس برخوردار باشند، به جای جدا کردن حساب زندگیشان از هم، حسابشان را مشترک میکنند اما آقایان محترم یادشان باشد، بهتر است برای همسرشان حق داشتن حسابی جدا را درنظر بگیرند و او را مجبور به خرجکردن درآمدش در منزل نکنند. با این کار، مطمئن باشید همسرتان با کمال میل کمبودهای زندگی را با درآمدش جبران خواهد کرد. منم همینطور! یکی از شیرینیهای زندگی مشترک، شناختن علایق طرف مقابل و علاقهمندشدن به آنها به صورت واقعی و نه تصنعی است. این یعنی نشاندادن علاقهمان به طرف مقابل، احترامگذاشتن به عقیده او، توجه به خواستههای او و در یک کلام احترام به همسر. از طرفی، با این کار به شکوفایی هر چه بیشتر او کمک میکنیم. مثلا اگر همسرمان به ورزش یا سرگرمی خاصی علاقه دارد، به جای اینکه این علاقه او را دلیلی برای جدایی او از خودمان بدانیم، با همسرمان همراه شویم و اجازه بدهیم شکوفا شود. همراهبودن و احترام گذاشتن به علایق طرف مقابل، یکی از نشانههای عزت نفس و عشق به طرف مقابل است چون نه تنها با تنگنظری مانع موفقیت او نشدهایم بلکه او را برای رسیدن به آرزوهایش کمک هم کردهایم. من هم بلدم! طبیعی است که همه ما همه کارها را بلد نیستیم اما مهم آن است که بهخاطر عشق و علاقه به طرف مقابل، برخی کارها را یاد بگیریم. بیتوجهی- آن هم بیتوجهی عمدی به خواستههای طرف مقابل- نشانه مناعت طبع نیست بلکه برعکس، کسی که تلاش میکند بیاموزد تا علاقهاش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالایی برخوردار است؛ این تلاش یعنی تلاش برای نزدیکترشدن به هم. همهپرسی خانوادگی! خودرأیی، تصمیمگیری بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نیست بلکه بهعکس، نشاندهنده کمبود این ویژگیهای رفتاری است. از طرفی نشان میدهد با تنگنظری میخواهیم همه کارها را به نام و با تلاش خودمان ثبت کنیم و اصلا به حضور و نظر طرف مقابل اهمیت ندهیم. تصمیمگیریهای 2نفره را از همین حالا شروع کنیم. و در نهایت اینکه عزتنفس رفتار مثبتی است که اولا باعث سلامت روحی- روانی خودمان میشود چون به پای طرف مقابل نمیافتیم و با رفتار عاقلانه و منطقیمان خوار و ذلیل نمیشویم؛ در ثانی این مناعتطبع، ارتباط سالم، منطقی و محترمانهای را بین ما بهوجود خواهد آورد.
لابد شنیدهاید که فلانی آدم آویزانی است؛ یعنی همیشه محتاج توجه، بخشش، محبت یا حتی پول و امکانات دیگران است.
خدا نکند همسر کسی چنین خلق و خویی داشته باشد چون کار از عشق و عاشقی میکشد به کینه و نفرت. برخلاف تصور بعضی که عزت نفس یا همان مناعت طبع را شکلی از غرور تعبیر میکنند و معتقدند این حس یا خصوصیت رفتاری یکی از دلایل ایجاد مشکل در روابط زناشویی است، عزتنفس رفتاری است که دقیقا باعث استحکام روابط زناشویی میشود. زن یا مردی که از عزت نفس کافی برخوردار نیست، برای رفتارها، برنامهها و خواستههای فردیاش تعریف مشخصی ندارد و درست به همین دلیل نمیتواند یا نمیخواهد حقی هم برای همسرش قائل شود.
در واقع کسی که احترامگذاشتن به خودش را یاد نگرفته است، نمیتواند به دیگری هم احترام بگذارد و نیازها و خواستههای او را محترم بشمارد. این موضوع آنقدر مهم است که بحث این هفته همسران را به بررسی عزتنفس و تاثیر آن بر روابط زناشویی و شیوههای رسیدن به عزتنفس، اختصاص دادهایم؛ خدا کند کمکی باشد.
همانطور که هر بیماریای علائمی دارد، بیماری آویزانبودن یا کمبود عزتنفس هم نشانههایی دارد.
بخوانید: خواهشهای مکرر! هرچند بعد از شروع زندگی مشترک یا حتی در دوران آشنایی و عشق و علاقه، انتظاراتی در طرفین ایجاد میشود (مثل خرید هدیه، بودن در کنار هم، پاسخگفتن به نیازهای عاطفی و...) اما خواستن و بهزبانآوردن این خواستهها به شکل مکرر و با اصرار، نشاندهنده کمبود یا نبود مناعت طبع است.
همیشه همینجا باش! جای شکی نیست که عشق و علاقه ما بههم، احساس نیاز به بودن در کنار یکدیگر را ایجاد و تقویت میکند اما گاهی این علاقه به حسی بیمارگونه تبدیل میشود که آزادی طرف مقابل را از او میگیرد.
شک میکنم پس هستم! وقتی عزت نفسمان را از دست میدهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک میکنیم. برای برطرفکردن این شک و تردید هم مدام او را سؤالپیچ میکنیم.
کی گفته تو مهمی؟ بیتوجهی به تواناییها، تشویق و تعریفنکردن از طرف مقابل، بیتوجهی به خواستههای او به عمد، نشاندهنده مناعت طبع پایین ماست چون دوست نداریم یا نمیخواهیم تواناییهای همسرمان را ببینیم و جدی بگیریم.
ایستادن روی خط مرز؛ روانشناسان عقیده دارند بسیاری از اختلافات زناشویی، ناشی از بیتوجهی به حریم شخصی طرف مقابل است. این حریم باید محترم شمرده شود. زن یا شوهری که مناعت طبع ندارد، با حضور دائمیاش- چه بهصورت فیزیکی و چه با تلفنکردنهای مکرر یا هر شیوه دیگر- آرامش طرف مقابل را به هم میزند.
حساب واقعا حسابه؟ وقتی مناعت طبع از وجودمان پر میکشد، جیبهایمان از هم جدا میشود و تو و منی وارد زندگی میشود.
دو دوتا گاهی 5 تا گاهی کمتر! اگر در مقابل هر کار یا محبتی که برای طرف مقابل انجام میدهیم، انتظار تلافی داشته باشیم و حسابگری کنیم، مطمئن باشیم، مناعت طبعمان را فراموش کردهایم.
نسخه اولیه برای درمان!
درست است که از قدیم گفتهاند درخت تلخ بر شیرین نیارد! اما شاید با پیشرفت علم، این روزها بتوانیم جوری خودمان را تغییر بدهیم؛ مثلا با عملکردن به این نسخه: چوبخط را دور بینداز! برای نشاندادن محبتمان به طرف مقابل، چوبخط نگذاریم اما به پای او هم نیفتیم؛ مثلا اگر برای همسرمان هدیهای میخریم، انتظار تلافی با خرید هدیهای به ارزش همان هدیه را نداشته باشیم اما اگر با بیتوجهی او روبهرو شدیم، شیوه نشاندادن علاقهمان را تغییر بدهیم. به این ترتیب، نه دچار افسردگی- ناشی از بیتوجهی همسرمان- میشویم و نه اینکه با تکرار محبتمان به همان روش، احساس میکنیم خوار و ذلیل شدهایم. با این روش، هم مناعت طبعمان را حفظ کرده و اعتراضی نکردهایم و هم با بیتوجهی به او، به روابطمان آسیب نزدهایم؛ فقط روش ابراز محبتمان را تغییر دادهایم.
اینجا اتاق من است؛ اول در بزن
همانطور که دوست داریم خلوت و آرامشمان به هم نخورد، برای همسرمان هم احترام قائل شویم و با رفتارمان خلوت او را به هم نزنیم؛ حتی اگر خیلی احساس تنهایی کردیم. یکی از نشانههای عزت نفس، محترمشمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترامگذاشتن به خواسته اوست. نقزدن، قهرکردن، بیتوجهی، تلافیکردن به هر شکل ممکن، کجخلقی و لجبازی و... همگی از نشانههای نداشتن مناعت طبع است.
اگر زمانی که همسرمان برنامهای دارد و نمیتواند در کنار ما باشد، ما هم برنامهریزی کنیم و آن ساعتها را در منزل نباشم یا باشیم و به کارهای شخصی و موردعلاقهمان بپردازیم، دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. یک نکته را هم یادمان باشد؛ انجام کارهای شخصی یا نیاز به تنهابودن در ساعتهایی از روز، الزاما به معنی بیتوجهی همسرمان به ما نیست بلکه نیازی ضروری است که باید برآورده شود. پس با رفتارهای نادرست خود، آزادی طرف مقابل را از او نگیریم.
چرا عاقل کند کاری...؟
حتما برای همه ما اتفاق افتاده که از رفتار، گفتار یا اعتراض زیاد اصلا خوشمان نیامده است. حتما هم یادمان نرفته که چه واکنشی به این ناخوشایندها نشان دادهایم. به عقیده روانشناسان هرچهقدر عزت نفسما پایینتر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان میدهد، واکنشهای تندتر و غیرمنطقیتری نشان میدهیم. در واقع مناعت طبع، بلندنظریای به فرد میدهد که مانع از بروز واکنشهای نامناسب در مقابل ناملایمات میشود؛ بنابراین به جای جر و بحث میتوانیم خیلی راحت از همسرمان گله کنیم و از او درباره رفتارش توضیح بخواهیم یا با یک تذکر آرام -اما مؤثر- او را متوجه اشتباهاش کنیم.
من گدا نیستم
خیلی از ما متر و معیار سنجش عشق و محبت همسرمان را میزان و نحوه پاسخگفتن او به نیازهای مادی و گاهی نیازهای معنوی غیرمنطقیمان میدانیم. مثلا منتظریم او به جای اینکه به کارهایش برسد، همیشه پیشمان باشد. این توقع نه تنها کاملا غیرمنطقی است بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ایجاد میکند. بدتر از همه هم اینکه این خواستهها را دائما تکرار کرده و از همسرمان محبت گدایی کنیم. یادمان باشد نیازی که بهدنبال درخواست- آن هم درخواست مکرر- برآورده شود، از روی عشق و علاقه نیست و به دلیل ترس یا اجبار برآورده شده است؛ بنابراین اجازه بدهیم هرکس محبتش را آنطور که بلد است، به ما نشان بدهد؛ شاید اصلا علاقهای به ما ندارد و به اجبار در کنار ماست.
ماشینحساب را خاموشکن
یکی دیگر از نشانههای مناعت طبع، اشتراک اقتصادی است؛ به ویژه اگر زن هم شاغل باشد. اگر زن و مردی از عزت نفس برخوردار باشند، به جای جدا کردن حساب زندگیشان از هم، حسابشان را مشترک میکنند اما آقایان محترم یادشان باشد، بهتر است برای همسرشان حق داشتن حسابی جدا را درنظر بگیرند و او را مجبور به خرجکردن درآمدش در منزل نکنند. با این کار، مطمئن باشید همسرتان با کمال میل کمبودهای زندگی را با درآمدش جبران خواهد کرد.
منم همینطور!
یکی از شیرینیهای زندگی مشترک، شناختن علایق طرف مقابل و علاقهمندشدن به آنها به صورت واقعی و نه تصنعی است. این یعنی نشاندادن علاقهمان به طرف مقابل، احترامگذاشتن به عقیده او، توجه به خواستههای او و در یک کلام احترام به همسر. از طرفی، با این کار به شکوفایی هر چه بیشتر او کمک میکنیم. مثلا اگر همسرمان به ورزش یا سرگرمی خاصی علاقه دارد، به جای اینکه این علاقه او را دلیلی برای جدایی او از خودمان بدانیم، با همسرمان همراه شویم و اجازه بدهیم شکوفا شود. همراهبودن و احترام گذاشتن به علایق طرف مقابل، یکی از نشانههای عزت نفس و عشق به طرف مقابل است چون نه تنها با تنگنظری مانع موفقیت او نشدهایم بلکه او را برای رسیدن به آرزوهایش کمک هم کردهایم.
من هم بلدم!
طبیعی است که همه ما همه کارها را بلد نیستیم اما مهم آن است که بهخاطر عشق و علاقه به طرف مقابل، برخی کارها را یاد بگیریم. بیتوجهی- آن هم بیتوجهی عمدی به خواستههای طرف مقابل- نشانه مناعت طبع نیست بلکه برعکس، کسی که تلاش میکند بیاموزد تا علاقهاش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالایی برخوردار است؛ این تلاش یعنی تلاش برای نزدیکترشدن به هم.
همهپرسی خانوادگی!
خودرأیی، تصمیمگیری بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نیست بلکه بهعکس، نشاندهنده کمبود این ویژگیهای رفتاری است. از طرفی نشان میدهد با تنگنظری میخواهیم همه کارها را به نام و با تلاش خودمان ثبت کنیم و اصلا به حضور و نظر طرف مقابل اهمیت ندهیم. تصمیمگیریهای 2نفره را از همین حالا شروع کنیم.
و در نهایت اینکه عزتنفس رفتار مثبتی است که اولا باعث سلامت روحی- روانی خودمان میشود چون به پای طرف مقابل نمیافتیم و با رفتار عاقلانه و منطقیمان خوار و ذلیل نمیشویم؛ در ثانی این مناعتطبع، ارتباط سالم، منطقی و محترمانهای را بین ما بهوجود خواهد آورد.
- [سایر] آیه روابط زناشویی را بیان کنید؟
- [سایر] نقش احساسات در روابط زناشویی چیست؟
- [سایر] روابط قبل ازدواج باید تا چه اندازه با شد؟
- [سایر] تمکین زن نسبت به روابط زناشویی، چه مقدار باید باشد؟
- [آیت الله بهجت] آیا استحاضه نیز از نظر روابط زناشویی حکم حیض دارد؟
- [آیت الله سیستانی] نظر اسلام در رابطه با روابط زناشویی زن و شوهر چیست؟ حدود روابط چیست؟ چه کارهایی مجاز و چه کارهایی غیر مجاز است؟
- [سایر] عناصر استحکام ساخت درونی کشور چیست؟
- [سایر] نتیجهی استحکام ساخت درونی کشور چیست؟
- [سایر] چه چیزی دندانها را استحکام می بخشد؟
- [سایر] روابط آزادانهی دختر و پسر برای شناخت همدیگر پیش از ازدواج، چه اشکالی دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط تجاری با بیگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب استثمار تجاری و اقتصادی گردد، قطع این گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع اینگونه روابط واجب است و اینگونه تجارت حرام میباشد.
- [امام خمینی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصلدی شود ، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت .
- [آیت الله اردبیلی] روابط تجاری و سیاسی با دولتهایی که در حال جنگ با اسلام و مسلمانان هستند، در صورتی که موجب تقویت آنان گردد، جایز نیست و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است، با این نحو روابط مخالفت کنند و بازرگانانی که با آنان و عمّال آنان روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و معاون و شریک در نابودی احکام هستند و بر مسلمانان لازم است با این خیانتکاران چه دولتها و چه تجّار قطع رابطه کنند و آنها را ملزم به توبه و ترک روابط با این گونه دولتها کنند.