من 8 سال پیش با پسری آشنا شدم به طور تصادفی... من اهل دوستی نبودم و همیشه قصدم این بود ازدواجی معقول داشته باشم. این آقا پسر شماره همراهم رو از فامیلمون گرفت و تماسها بدون رضایت من تا مدتها ادامه داشت.. من از اول نه از ایشون خوشم اومد و نه راضی به دوستی بودم. کار به جایی رسید که از هفته اول گفت اگه با من ازدواج نکی من خودم رو میکشم... غرق در مشکلات خانوادگیش بود و من تصمیم گرفتم مدتی تا رفع مشکلاتش کنارش باشم. ولی به او گفتم که نه هرگز ازدواج میکنم و دلایلم رو هم واضح گفتم.. چون از لحاظ تیپ و ظاهر و وضعیت مالی ایده آل من نبود و نیست. شاید براتون عجیب باشه ولی من بخاطر دلسوزیم عمرمو گذاشتم.الان 8 سال گذشته. ایشون با اصرار خودش و ملاقات پدرم خواستگاری اومد و حلقه نشون آوردن.اما من توانایی بهم زدن این رابطه رو ندارم. چون هم وابسته شدیم و هم اون آقا دست از سرم بر نمی داره. من به هر رفتار بدی و با هر لحنی گفتم دوسش ندارم ولی اصلا بیخیال نمیشه. همش گریه میکنه..منم احساس بدی دارم نمی تونم عاشقش بشم یا دوسش داشته باشم. چون معیار های منو نداره. یه جوری رفتار میکنه که همش احساس میکنم خیلی آدم بدی هستم و ظلم کردم.. ولی در واقع من احساس می کنم بهم ظلم شده. چی کار باید بکنم تا دست از سرم برداره یا بتونم دوسش داشته باشم؟ متأسفانه، اکثر روابط قبل از ازدواج در بهترین شکل خودش باعث مشکلاتی می شود که برای مدتی دو طرف را درگیر می نماید و انرژی و عمر باارزش انسان را به نوعی هدر می دهد. در اشکال بدتر نیز، منجر به اختلافات شدید بین اعضای خانواده یا همسران بعد از ازدواج و خدای ناکرده در نهایت به جدایی می انجامد. آرزوی ما این است که جوانانی مثل شما کمتر و یا اصلا اسیر روابط اشتباه، عشق های بی هدف و بی ثمر نشوند. شما هم شاید اگر از ابتدا با منطق و عقلانیت تصمیم می گرفتید و عمل می کردید اکنون به این مرحله نمی رسیدید. اکنون که به گفته خودتان 8 سال گذشته شاید نتوان خیلی چیزها را تغییر داد و شاید نشود به شرایط ایده آل رسید، ولی میتوان شرایط بهتری را رقم زد. به نظر می رسد با توجه به این مدت طولانی (که برای خود یک عمر محسوب می شود) از آشنایی و رابطه و اظهار علاقه و تصمیم به ازدواج این آقا، اگر واقعا دلیل منطقی و مناسبی برای برهم زدن این پیوند ندارید، این کار را نکنید. اگر به این نتیجه رسیده باشید و این شناخت را پیدا کرده باشید که در کل این آقا برای تشکیل زندگی واقعا قابل اعتماد است، صلاح نیست که صرفا به خاطر قیافه ظاهری یا وضعیت مالی (اگر در حد متوسط یک فرد عادی باشد) این رابطه را برهم زنید و با کنار گذاشتن 8-9 سال از عمر ارزشمندتان، دوباره برای تشکیل زندگی مدتی را در کش و قوس آشنایی، تحقیق، آزمون و خطا و ... با فرد دیگری باشید. موفق باشید.
من 8 سال پیش با پسری آشنا شدم به طور تصادفی... من اهل دوستی نبودم و همیشه قصدم این بود ازدواجی معقول داشته باشم. این آقا پسر شماره همراهم رو از فامیلمون گرفت و تماسها بدون رضایت من تا مدتها ادامه داشت.. من از اول نه از ایشون خوشم اومد و نه راضی به دوستی بودم. کار به جایی رسید که از هفته اول گفت اگه با من ازدواج نکی من خودم رو میکشم...
غرق در مشکلات خانوادگیش بود و من تصمیم گرفتم مدتی تا رفع مشکلاتش کنارش باشم. ولی به او گفتم که نه هرگز ازدواج میکنم و دلایلم رو هم واضح گفتم.. چون از لحاظ تیپ و ظاهر و وضعیت مالی ایده آل من نبود و نیست.
شاید براتون عجیب باشه ولی من بخاطر دلسوزیم عمرمو گذاشتم.الان 8 سال گذشته. ایشون با اصرار خودش و ملاقات پدرم خواستگاری اومد و حلقه نشون آوردن.اما من توانایی بهم زدن این رابطه رو ندارم. چون هم وابسته شدیم و هم اون آقا دست از سرم بر نمی داره. من به هر رفتار بدی و با هر لحنی گفتم دوسش ندارم ولی اصلا بیخیال نمیشه. همش گریه میکنه..منم احساس بدی دارم نمی تونم عاشقش بشم یا دوسش داشته باشم. چون معیار های منو نداره.
یه جوری رفتار میکنه که همش احساس میکنم خیلی آدم بدی هستم و ظلم کردم.. ولی در واقع من احساس می کنم بهم ظلم شده.
چی کار باید بکنم تا دست از سرم برداره یا بتونم دوسش داشته باشم؟
متأسفانه، اکثر روابط قبل از ازدواج در بهترین شکل خودش باعث مشکلاتی می شود که برای مدتی دو طرف را درگیر می نماید و انرژی و عمر باارزش انسان را به نوعی هدر می دهد.
در اشکال بدتر نیز، منجر به اختلافات شدید بین اعضای خانواده یا همسران بعد از ازدواج و خدای ناکرده در نهایت به جدایی می انجامد. آرزوی ما این است که جوانانی مثل شما کمتر و یا اصلا اسیر روابط اشتباه، عشق های بی هدف و بی ثمر نشوند.
شما هم شاید اگر از ابتدا با منطق و عقلانیت تصمیم می گرفتید و عمل می کردید اکنون به این مرحله نمی رسیدید. اکنون که به گفته خودتان 8 سال گذشته شاید نتوان خیلی چیزها را تغییر داد و شاید نشود به شرایط ایده آل رسید، ولی میتوان شرایط بهتری را رقم زد.
به نظر می رسد با توجه به این مدت طولانی (که برای خود یک عمر محسوب می شود) از آشنایی و رابطه و اظهار علاقه و تصمیم به ازدواج این آقا، اگر واقعا دلیل منطقی و مناسبی برای برهم زدن این پیوند ندارید، این کار را نکنید.
اگر به این نتیجه رسیده باشید و این شناخت را پیدا کرده باشید که در کل این آقا برای تشکیل زندگی واقعا قابل اعتماد است، صلاح نیست که صرفا به خاطر قیافه ظاهری یا وضعیت مالی (اگر در حد متوسط یک فرد عادی باشد) این رابطه را برهم زنید و با کنار گذاشتن 8-9 سال از عمر ارزشمندتان، دوباره برای تشکیل زندگی مدتی را در کش و قوس آشنایی، تحقیق، آزمون و خطا و ... با فرد دیگری باشید.
موفق باشید.
- [سایر] راههای استحکام روابط زناشویی را بیان کنید.
- [سایر] آیه روابط زناشویی را بیان کنید؟
- [سایر] نقش احساسات در روابط زناشویی چیست؟
- [سایر] تمکین زن نسبت به روابط زناشویی، چه مقدار باید باشد؟
- [آیت الله بهجت] آیا استحاضه نیز از نظر روابط زناشویی حکم حیض دارد؟
- [سایر] نقش اقتصاد و روابط و قوانین اقتصادی جدید، در حکومت دینی تا چه اندازه قابل قبول است؟ آیا قوانین و روابط اقتصادی، در شیوه و اجرای حکومت دینی تأثیرگذار است؟
- [آیت الله سیستانی] نظر اسلام در رابطه با روابط زناشویی زن و شوهر چیست؟ حدود روابط چیست؟ چه کارهایی مجاز و چه کارهایی غیر مجاز است؟
- [سایر] روابط آزادانهی دختر و پسر برای شناخت همدیگر پیش از ازدواج، چه اشکالی دارد؟
- [سایر] آیا روابط عاطفی قبل از عقد، به فرایند صحیح ازدواج ضرر می زند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زنی در زمان حیض، شوهر خود را مجبور به انجام روابط زناشویی کند، حکمش چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط تجاری با بیگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب استثمار تجاری و اقتصادی گردد، قطع این گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع اینگونه روابط واجب است و اینگونه تجارت حرام میباشد.
- [امام خمینی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصلدی شود ، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت .
- [آیت الله اردبیلی] روابط تجاری و سیاسی با دولتهایی که در حال جنگ با اسلام و مسلمانان هستند، در صورتی که موجب تقویت آنان گردد، جایز نیست و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است، با این نحو روابط مخالفت کنند و بازرگانانی که با آنان و عمّال آنان روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و معاون و شریک در نابودی احکام هستند و بر مسلمانان لازم است با این خیانتکاران چه دولتها و چه تجّار قطع رابطه کنند و آنها را ملزم به توبه و ترک روابط با این گونه دولتها کنند.