پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی: بله این گله را زیاد می کنند . مخصوصا در دوران عقد که میخواهند هر روز محل کار آقا زنگ بزنند و آقا هم قربان صدقه آنها برود . خوب خانم ایشان در محل کارشان هستند و چند تا همکار هم آنجا نشسته اند ، شما انتظار نداشته باشید که ایشان آنقدر مهربان باشند . و واژگان عاطفی را بکار ببرند. زیرا آنجا جایگاهی دارند . ممکن است مورد تمسخر همکاران قرار گیرند . در ورود به زندگی زناشویی، وقتی خانم محل کار زنگ می زند ، آقا تلقی می کند که خانم دارد او را کنترل میکند . خیلی ناراحت میشود . ببیند محل کارش هست یا نه . شاید خانم چنین قصدی را ندارد . علت این رفتار دو گانه این است که خانم ها و آقایان با هم تفاوت هایی دارند . در آقایان نیمکره مغز مربوط به تطابق عضلات و مهارت ها و کارها است و نیمکره چپ از جمله برای بیان احساسات است . خدا از هم جدا کرده است. زیرا مرد در جامعه است و با هرکسی سر و کار دارد . باید قوه عاقله شان از قوه احساسش جدا باشد که این احساس کارها را خراب نکند . ولی در مورد خانم ها ، هر دو نیمکره متولی هر دو کار است . چرا حتی اگر مادر شاغل هم باشد ، هر لحظه به بچه اش محبت میکند ؟ ممکن است بچه دستش را ببرد ، خانم توی آشپزخانه کار می کند و همین لحظه ابراز احساسات هم میکنند . وقتی شما به آقا محل کار زنگ میزنید و او تحویل نمیگیرد ، بعد به خانه می آید و به همسرش فکر میکند و کم کم از نیمکره راست به چپ می آید . حالا نمی خواهیم که آقایان بگویند : خوب شد شما گفتید . ما را در سر کار راحت کردید . خیر . آقایان هم یک موقعیتی را درست کنند و یک زنگ کوچک بزنند. www. ch3.iribtv.ir
همسرم وقتی مرا می بیند ، اظهار محبت میکند . ولی وقتی سرکار به او تلفن میرنم ، برخورد سردی می کند . این رفتار دو گانه اش مرا عذاب میدهد .
پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی:
بله این گله را زیاد می کنند . مخصوصا در دوران عقد که میخواهند هر روز محل کار آقا زنگ بزنند و آقا هم قربان صدقه آنها برود . خوب خانم ایشان در محل کارشان هستند و چند تا همکار هم آنجا نشسته اند ، شما انتظار نداشته باشید که ایشان آنقدر مهربان باشند . و واژگان عاطفی را بکار ببرند. زیرا آنجا جایگاهی دارند . ممکن است مورد تمسخر همکاران قرار گیرند . در ورود به زندگی زناشویی، وقتی خانم محل کار زنگ می زند ، آقا تلقی می کند که خانم دارد او را کنترل میکند . خیلی ناراحت میشود . ببیند محل کارش هست یا نه . شاید خانم چنین قصدی را ندارد . علت این رفتار دو گانه این است که خانم ها و آقایان با هم تفاوت هایی دارند . در آقایان نیمکره مغز مربوط به تطابق عضلات و مهارت ها و کارها است و نیمکره چپ از جمله برای بیان احساسات است . خدا از هم جدا کرده است. زیرا مرد در جامعه است و با هرکسی سر و کار دارد . باید قوه عاقله شان از قوه احساسش جدا باشد که این احساس کارها را خراب نکند . ولی در مورد خانم ها ، هر دو نیمکره متولی هر دو کار است . چرا حتی اگر مادر شاغل هم باشد ، هر لحظه به بچه اش محبت میکند ؟ ممکن است بچه دستش را ببرد ، خانم توی آشپزخانه کار می کند و همین لحظه ابراز احساسات هم میکنند . وقتی شما به آقا محل کار زنگ میزنید و او تحویل نمیگیرد ، بعد به خانه می آید و به همسرش فکر میکند و کم کم از نیمکره راست به چپ می آید . حالا نمی خواهیم که آقایان بگویند : خوب شد شما گفتید . ما را در سر کار راحت کردید . خیر . آقایان هم یک موقعیتی را درست کنند و یک زنگ کوچک بزنند.
www. ch3.iribtv.ir
- [سایر] با سلام مدتی است ازدواج کردم اما متوجه همسرم بشدت گوش به حرف اطرافیانش میدهد بگونه ای که اگر کالایی را خریداری نماییم و اطرافیان بگویند زیبا نیست، ان کالا به کناری گذاشته میشود وبجای ان کالای دیگری را خریداری میکند حتی اگر ان کالا از نظر من و خودش بسیار زیبا باشد. نگرانی من از این است که این رفتار در زندگی مشترکمان تاثیرگذار باشد چگونه میتوانم این رفتار خانمم را اصلاح یا با ان کنار بیایم
- [سایر] همسرم فرد مغروری است و به خاطر این قضیه ابراز علاقه هم وجود ندارد،در جمع طوری رفتار میکند که باید حرف من بشود و زن باید ساکت باشد،هیچگونه طرفداری در جمع از من نمیکند،و به خاطر اینکه در مقابل خانواده اش کم نیاورد کارهایی که میداند طبق میل من نیست را انجام میدهد، این مسائل باعث میشود بیشتر زمان ما در دعوا به سر میبریم چطور رفتار کنم که مشکل من حل شود؟ با تشکر فراوان
- [سایر] باسلام من 5 سال است که ازدواج کردهام در این پنج سال هروقت با همسرم به مشکلی برمیخورم با هم بحث شدیدی میکنیم و بعد قهر اگر قهر باشیم من پیش قدم نمیشوم چون او بدتر میکند باید صبر کنم تا آرام شود بعد برای آشتی پیش قدم میشود من دوست ندارم با هم قهر کنیم اما او در اینصورت بهتر به حرفهای من گوش میدهد باید حتما به او بی محلی کنم تا بفهمد که من چقدر از کارش ناراحت شدم اوایل در روزهای قهرمان غذا میپختم و تمام کارهایش را هم انجام میدادم اما بعد فهمیدم که او بیشتر سوءاستفاده میکند و ومثل یک خدمتکار با من رفتار میکند میریزد میپاشد خانه را کثیف میکند حسابی خوش میگذراند الان دو روز است که قهریم و من برایش غذا نمی پزم خودش کارهایش را میکند این به من احساس بهتری میدهد حداقل حس میکنم که او ازمن سوء استفاده نمیکند به نظر شما کار من درست است یانه؟
- [سایر] با سلام من همسرم را دوست دارم یکسال است که ازدواج کردیم - او به راحتی محبت و دوست داشتنش را به من ابراز میکند اما من نمیتوانم- ولی بسیار اورا دوست دارم - همیشه با خودم درگیرم که چطور محبتم را به او ثابت کنم ولی همیشه کار برعکس میشود و باعث ناراحتی او میشوم- مرا راهنمایی کنید تا بتوانم به او بفهمانم که دوستش دارم ولی راه ابراز ان را نمیدانم - با تشکر
- [سایر] با سلام من متاهل هستم همسرم مهندس و خودم کارشناس بازرگانی خارجی میباشد میتوانم بگویم زندگی خوبی داریم اما یک مشکل وجود دارد همسرم برخی اوقات تلخ زبانی و گوشت تلخی میکند و با نا مهربانی با من صحبت میکند و باعث رنجش و غصه خوردن من میشود هرچه به او بیشتر محبت میکنم کمتر محبت میبینم هرکاری بخواهد و بتوانم برایش انجام میدهم حتی در مورد کارش اما او .... مثلا یکهو با صدای بلند میگوید تو میخواهی این فیلم مسخره را نگاه کنی این جمله بد نیست اما لحن او بسیار بد است در کل لحن او بسیار بد و جهنده است این مرا بسار ناراحت کرده و کم کم دارم به راههای جدایی فکر میکنم سپاسگزار میشوم راهنماییم کنید
- [سایر] با سلاموخسته نباشید خدمت خانم دکترکهتری مشکل اصلی بنده زود رنج بودن بیش از حداست طوری که خیلی از مسائل به بنده بر میخورد و رفتارهای مرا تحت الشعاع قرار میدهد مثلا اگر در جمع همکاران با یکنفر مشکل اخلاقی پیدا کنم با بقیه افرادنیز روابطم تغییر میکند و از مد عادی بیرون می آیم و شادابی خود را ازدست میدهم و این قضیه روزهای متمادی ادامه پیدا میکند. این مسائل روزانه برای بندهبهوفور اتفاق میافتد -در بین همسایگان-فامیل-خانواده-همسرم وحتی بعضی مواقع اینقدر بد میشوم که از دست دختر هشت ساله ام
- [سایر] من در سن 18 سالگی با پسر 26 ساله ای ازدواج کردم اکنون نزدیک5 سال است که از زندگیمان می گذرد اما هرگز شیرینی زندگی را احساس نکردم . ما در خانه مادر شوهرم به طور جداگانه زندگی میکنیم اما اخلاق مادر شوهرم مرا بسیار ازار میدهد رفتار او به گونه ایست که می بایست در جریان همه امور بوده و معتقد است وظیفه عروس است که در کارها کمک مادر شوهر باشد و هر کجا که عروس می رود از ایشان اجازه گرفته شود او این کارها را احترام می داند برای مثال هنگامی که من و همسرم دو نفری به جایی می رفتیم از جمله مهمانی .خرید .تفر
- [سایر] سلام حاج آقااین بارسومه که ازتون راهنمایی می خوام ولی شما جوابمو ندادین.موضوع پیام من این بود که:الان مدت دوساله که ازدواج کردم وخیلی همسرم وزندگیمو دوست دارم،ولی ایشان خیلی با من با سردی برخورد میکنند.ایشان در خانواده ای که اغلب اعضا آن پسرند ودر کل محیطی سرد بزرگ شده اند بر خلاف من.من طی این دو سال تمام تلاش خود راکردم که این وضع را تغییردهم ولی ... من هرچه دور وبررا میگیرم وقتی که با برخورد سرد ایشان مواجه می شوم بهم بر می خورد و به قول معروف احساس سبکی می کنم.من دیگه خسته شدم وبریدم خیلی هم باایشاندر مورد خواسته هایم صحبت کردم ولی تاثیری نداشته.حس کی کنم که رفتار ایشان کم کم دارد روی من هم تاثیر می ذاره ونمی خوا این جوری باشه.خیلی برای زندگیم میترسم ،خصوصی(...)آقای مرادی لطفاًاین بار جوابمو بدین ممنون.
- [سایر] جناب آقای دکتر بهفر سلام وقت شما بخیر طاعات شما مقبول درگاه ایزدی چند ماه است که ازدواج کرده ام در این مدت هم همیشه از علاقه به همسرم صحبت کرده ام و همیشه به ایشان ابراز محبت و علاقه کرده ام و تا جایی که امکان داشته و تمکن مالی داشتم هدیه هم خریده ام. ایشان هم همیشه در مقابل ابراز محبت من پاسخ متقابل داده . مشکل من نه با ایشان بلکه با دوستان ایشان است خصوصا استادی دارد که روانشناس است و من از عملکرد ایشان ناراحتم. قبل از ازدواج ما ظاهرا رابطه دوستی عمیقی بین این دو طرف بوده و همیشه برای هم دم از دلتنگی و دوستی و علاقه میزدند. بطوریکه از ناراحتی یکی از آنها دیگری مریض میشده و ....!! هنوز هم بعد از 4 ماه این استاد با پیامک های شبانه و تماس هاو تک زنگ های نیمه شبش مرا اذیت میکند. هروقت دلش میگیرد یا مریض میشود به همسرمم پیام میدهد و سبب نگرانی او میشود و بلعکس هر وقت همسرم از من ناراحت میشود با ایشان در میان میگذارد و دم از تنهایی و دلگرفتگی میزند. تمام مشکلات و مسائل قبل از مراسم عروسی که بین دو خانواده مطرح میشده را همسرم به ایشان گفته درحالی که من ایشان را محرم میدانستم و نباید مشکلات را به غریبه ها میگفته اما!! با اینکه چند بار با همسرم صحبت کردم و خواهش کردم که به این رابطه پایان دهد یا کم کند جواب منفی شنیدم. وضع زندگی من با وجود این زن (هرچند روانشناس) ناخوشایند شده و سبب اختلاف ما شده. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. موفق و پایدار باشید.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید من چندی پیش با شما مشاوره داشتم و گفتم که همسرم چند وقتی اس ت که با دختری ارتباط دارد و شما به من توصیه کردید که دست از چک کردن همسرم بر دارم و به او بیشتر محبت کنم من تو این مدت خیلی تلاش کردم ولی باز هم همسرم ارتباطش رو قطع نکرده و اون دختر هم وابسطه تر شده همسرم به من دروغ می گوید که اون دیگه نیست ولی من می دانم که هست احساسم به همسرم خیلی بد شده به خاطر دروغ هاش تا موبایلش رو دستش می گیره هزار تا فکر بد می کنم نمی خواهم این طور باشم ولی نمی تونم اصلا حالم خوب نیست هر خوبی به من بکنه احساس می کنم به خاطر اینه که عذاب وجدان نگیره این کار رو می کنه و برای اینکه من نفهمم هنوز با اون دخترست. من یه دختر 3 ساله دارم به جای اینکه برای اون وقت بیشتری بگذارم فکرم پیش همسرم هست همش می خواهم تز همسرم بپرسم که مرا ذوست دارد یا از روابطمون راضی است ولی او خیلی مواقع ناراحت می شود احساس می کنم به خاطر این موضوع خیلی به پر و پاش پیچیدم ولی من احساس عدم امنیت عاطفی می کنم نمی دانم چه کار کنم که این موضوع تمام شود خواهش میکنم کمکم کنید واقعا درمانده شدم جز خدا کسی رو ندارم کمکم کنید ممنون