گرچه رفع کردن این مشکل برای شما آسان است، اما توصیه ام این است که حتی المقدورخویشتن داری کنید و دفاع ازخود را به فرزندتان واگذار کنید. 1-به فرزندتان یاد بدهید که جهت دفع دوست مزاحم باید محکم و قاطع در برابر زورگویی های او ایستاده و در این رابطه آشکارا از خود اعتماد به نفس و قاطعیت نشان دهد. 2-سعی کند حتی المقدور خود را از دسترس او خارج سازد و کاری به کار او نداشته باشد. 3-به او یاد بدهد مشکلش را با ناظم مدرسه در میان بگذارد و از او کمک بخواهد. 4-سعی کنید رفتار فرزندتان را با دیگر دوستانش مورد بررسی قرار بدهید. اگر با دیگران چنین مشکلی نداشت به او یاد آور شوید که به فرد مزاحم بگوید مزاحم او نشود و در صورت تکرار اولیاء مدرسه را در جریان امور قرار دهید. آنچه که اهمیت دارد این است که مهارت جرأت آموزی را باید در فرزندتان تقویت کنید که در مقابل تعرض محکم بایستد و از او بخواهد که در رفتارش تجدید نظر کند. منبع : ماهنامه 7 روز زندگی، شماره 110.
همکلاسی پسرم در کلاس او را مورد اذیت و آزار قرار می دهد و فرزندم نیز عکس العملی نشان نمی دهد چه برخوردی را به او یاد بدهم؟
گرچه رفع کردن این مشکل برای شما آسان است، اما توصیه ام این است که حتی المقدورخویشتن داری کنید و دفاع ازخود را به فرزندتان واگذار کنید.
1-به فرزندتان یاد بدهید که جهت دفع دوست مزاحم باید محکم و قاطع در برابر زورگویی های او ایستاده و در این رابطه آشکارا از خود اعتماد به نفس و قاطعیت نشان دهد.
2-سعی کند حتی المقدور خود را از دسترس او خارج سازد و کاری به کار او نداشته باشد.
3-به او یاد بدهد مشکلش را با ناظم مدرسه در میان بگذارد و از او کمک بخواهد.
4-سعی کنید رفتار فرزندتان را با دیگر دوستانش مورد بررسی قرار بدهید. اگر با دیگران چنین مشکلی نداشت به او یاد آور شوید که به فرد مزاحم بگوید مزاحم او نشود و در صورت تکرار اولیاء مدرسه را در جریان امور قرار دهید. آنچه که اهمیت دارد این است که مهارت جرأت آموزی را باید در فرزندتان تقویت کنید که در مقابل تعرض محکم بایستد و از او بخواهد که در رفتارش تجدید نظر کند.
منبع : ماهنامه 7 روز زندگی، شماره 110.
- [سایر] آیا ارواح و جن ها می توانند انسان را مورد آزار و اذیت قرار دهند؟
- [سایر] با سلام من در دوران کودکی توسط فامیل های مادرم خیلی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم چون اصولا آن ها افراد عصبی و فحاشی هستند و من هیچ عکس العمل تندی به خاطر مادرم هیچ وقت نشان ندادم البته 4 سالی است که ما با آن ها رفت و آمد نداریم اما هر وقت به طور اتفاقی آن ها را جایی میبینم دچار تپش قلب شدید و اختلال حواس می شوم و موقع درس خواندن اگر به یاد آن ها بیفتم درس خواندن برایم غیر ممکن می شود لطفا مرا برای حل این مشکل راهنمایی کنید با تشکر.
- [آیت الله مظاهری] سوال : پسر جوانی دارم که مدام با اعضای خانواده درگیری دارد و به قول معروف حرف حساب سرش نمیشود و فقط حرف خودش را میزند. در خانه بیشتر با پدرش ناسازگار است و چون نمیتواند به پدرش زور بگوید عصبانیتش را سر من و خواهر بزرگش خالی میکند. دخترم از استرس حال و روز خوبی ندارد. همسرم در امر تربیت فرزندان هیچ وقت به من کمک نکرده و همیشه به زور و کتک خواسته مشکلات را حل کند، برای همین به خاطر ترس از زد و خورد، آزار و اذیت پسرم را به او نگفتم و پسرم روز به روز خشنتر شده است. برای آرام شدن اوضاع خانه چه کار کنم؟
- [سایر] سلام استاد. حالتون خوبه؟ طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق باشه انشاالله. خواستم بگم وقتی سرگروه کلاس اطلاع دادند که این هفته کلاس تشکیل نمیشه، کلی ناراحت شدم. میتونم حدس بزنم که دوستان همکلاسی هم مثل من بودند. همه اش توی این فکر بودم کهآیا علت تعطیلی کلاس، این بوده که جلسه ی قبل شما از دست ما ناراحت شدید یا علت دیگه ای داشته؟ البته بعدش یاد این افتادم که هر کسی میتونه یک جلسه غیبت موجه داشته باشه!! تا اینکه دیروز توی اخبار دیدمتون که در جلسه ی دیدار با حضرت آقا حضور داشتید. خیلی خوشحال شدم و به حالتون غبطه خوردم. انشاالله همیشه از این برنامه ها براتون پیش بیاد. درباره ی برگزاری کلاس در ایام ماه مبارک هم یه نظری به ذهنم رسیده که منظم شده اش رو توی یه پیام دیگه براتون میفرستم. التماس دعای فراوان.
- [سایر] در آیه 49 سوره بقره میخوانیم: (و (نیز به یاد آورید) آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایی بخشیدیم که همواره شما را به بدترین صورت آزار میدادند: پسران شما را سر میبریدند و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگه میداشتند. و در اینها، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود)، بنابر این، فرعون که مأمور خدا برای آزمایش میشود چرا از طرف دیگر مورد قهر خدا قرار میگیرد؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید من دختری دارم که کلاس چهارم دبستان هست و یک مدتی هست که مدام می گوید استرس دارم و برای درسهایش خیلی به خودش استرس وارد می کند البته هفته ای 3 روز هم کلاس زبان می رود لطفا راهنماییم کنید که چگونه آرامش در ایشان ایجاد کنم البته درسهایش هم خیلی خوب است و خوب می خواند و لی همیشه احساس می کند که کم خوانده و آنقدر استرس پیدا می کند به حدی که گاهی اوقات می گوید که آن استرس دارد به بدنم فشار می آورد البته یک خواهر 7 ساله نیز دارد و او اینطور نیست و ضمنا راهنمایی کنید که چگونه تست زدن را به ایشان یاد بدهم که قوی شود چون در آزمون مرآت همیشه خیلی ضعیف می باشد متشکرم
- [سایر] سلام خسته نباشید.من یه دختر محجبه ام از یه خانواده مذهبی اما نه متعصب،توی روابطم با نامحرم خیلی محتاطم حتی توی دانشگاه با پسرها فقط درخصوص درس اگر لازم باشه صحبت میکنم.الان خواستگاری دارم که قبل از اینکه خودش منو ببینه مادرش منو دیده و پسندیده و قبل از دیدن پسر خواستم خودم کمی تحقیق کنم،این بود که توی فیسبوک پیداش کردم و متوجه دختری شدم که خیلی صمیمی با هم صحبت کرده بودند.وقتی بیشتر بررسی کردم متوجه شدم اینها یه اکیپ عکاس هستند و پارسال قبل با هم نمایشگاه عکس زده بودند ، خب طبیعیه که خیلی جا خوردم این بود که موضوع رو با خانوادم درمیون گذاشتم و پدرم تاکید کرد که باید جلسه خواستگاری که قرار بود همون روز برگزار بشه کنسل بشه و جواب منفیه، اما مادر پسره با کلی خواهش ازمون اجازه گرفت که فقط بیان ، ما قبول کردیم . این رو هم بگم که پسره چند ساعت قبل از اومدنشون اکانت فیسبوکش رو دی اکتیو کرد . وقتی از پسره پرسیدم شما فیسبوک هستین یا نه گفت بودم ولی دی اکتیو کردم "خیلی وقته". در صورتی که چند ساعت قبلش اکانتو بسته بود. سوالایی هم که این آقا میپرسید جوری بود که من حساس تر شدم . مثلا گفت اگه همسرتون نخواد شما موبایلشو چک کنین چیکار میکنید - اگه متوجه بشید یا شک کنید که همسرتون با کس دیگری در ارتباط چه عکس العملی نشون میدید - اگر همسرتون بخواد بره از یکی از هم کلاسیهای دخترش جزوه بگیره اجازه میدید - اگر خانمی با موبایل همسر شما تماس بگیره شما ازش میپرسید کی هست یا گوشی رو به همسرتون میدید !از ایشون پرسیدم واقعا شما اینجوری هستید؟گفت نه فقط میخوام با سوالام شمارو محک بزنم من اصلا اینجوری نیستم . و مادرش چند روز پیش گفته بود پسرم میگه این سوالات رو از سایت تبیان دیدم و دوستام پیشنهاد دادن برای اینکه بفهمم آستانه تحملش چقدره.وقتی ما داخل اتاق بودیم مادرم در خصوص دختری که گفتم با مادرش صحبت کرده بود و ایشون گفته بود که چندسال پیش دوستای پسرم این دختر رو بهش پیشنهاد کردن و من گفتم به خانواده ما نمیخوره و الان دختر با کس دبگه ای در ارتباط و پسرم قسم خورده بین اونها چیزی نبوده و فقط در حد تبادل اطلاعات عکاسی بوده و الان پسرم خط موبایلش رو عوض کرده و هیچ تماسی ندارند . و اصرار دارن یک جلسه دیگر هم برگزار بشه.الان نظر خانوادم منفیه ولی من چون بیشتر بعد از ازدواج برام مهم هست و همه ملاکم این نیست که پسر قبل از ازدواجش هیچ شیطنتی نکرده باشه سر دوراهی موندم . چون همه شرایط اون پسر خوبه و خانوادش به خصوص مادرش خیلی با فرهنگ و متشخصند . مادرش هم مشاور هست و قسم خورده که پسرش پسر پاکیه .به نطرتون چیکار کنم؟
- [سایر] با سلام من مشکلی دارم که به شدت در حال حاضر زندگی ام را تحت تاثیر قرار داده و دچار مشکل شده ام. من در بسیاری موارد یک فکر به ذهنم خطور می کند و این فکر معمولا آنقدر قوی است که تبدیل به یک تلقین قوی شده باعث آزار من می شود. مثلا زمانی که سوار تاکسی می شوم به خودم تلقین می کنم که الان با این سرعت بالای ماشین حال من به هم می خورد و این تلقین قوی غیر قابل کنترل می باشد و هر چقدر سعی می کنم به چیزهای دیگر فکر کنم نمی شود. زمانی که برای ام آر آی زانو به مراکز عکس برداری مراجعه کرده بودم آنقدر به خودم تلقین کردم که من استرس دارم که اگر این فرایند عکس برداریبیشتر طول می کشید با آن ضربان بالای قلب من حتما سکته می کردم. لطفا به من کمک کنید که چطور می توانم ذهنم را کنترل کنم؟
- [سایر] لطفا به شبهات زیر جواب دهید: آیا کتاب های شیعه گفته اند که فاطمه (س) بر علی (ع) خشمگین شده است؟ بله، 1. شیخ صدوق روایت کرده است که فاطمه (س) و پیامبر خدا (ص) وقتی که علی (ع) خواست با دختر ابوجهل ازدواج کند ... بر علی خشمگین شدند تا جایی که پیامبر (ص) علی را نصیحت کرد و به او گفت: (ای علی آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و من از او هستم، پس هر کسی او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هر کسی مرا آزار دهد او را آزار داده است، و کسی که در دوران حیاتم او را اذیت کند چون کسی است که بعد از وفاتم او را اذیت کرده است. (علل الشرائع ابن بابویه، ص 185- 186) و پیامبر (ص) فرمود: فاطمه پاره تن من است و روح من است که در بدنم قرار دارد، آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه او را شاد کند مرا شاد می نماید.)بحار الانوار مجلسی 27 / 62) 2. و همچنین باری دیگر علی فاطمه را ناراحت و خشمگین کرد و آن وقتی بود که فاطمه دید که علی سرش را در آغوش کنیزش گذاشته است، آنگاه فاطمه چادرش را به خود پیچید و به خانه پدرش رفت و از علی ع نزد پیامبر ص شکایت کرد) . علل الشرائع، ص 163، حق الیقین مجلسی، ص 203-204). 3. لطفا به سؤال زیر هم پاسخ دهید: سید شیعه علی غروی یکی از بزرگترین علمای حوزه می گوید: شرمگاه پیامبر باید وارد دوزخ شود و به ناچار جهنم را می بیند چون او با بعضی از زنان مشرک آمیزش کرده است.) کشف الاسرار موسوی، ص 24).
- [آیت الله مکارم شیرازی] پسرم چند عدد از کارت های قرعه کشی یکی از محصولات غذایی را به همراه خواهرخانم خود، بدون اطلاع ما به نام دختر کوچکم که هفت سال دارد پر میکند و در جریان قرعهکشی از هشت جایزه ویژه، دخترم برنده ماشین پراید میشود. پسر بنده پس از اطّلاع از برنده شدن خواهرش موضوع را به بنده اعلام کرده، که من موضوع را جدی نگرفتم. او از این بیاعتنایی بنده سوء استفاده نموده و قسمت دوم کارت را که نزد وی بوده است به کارخانه آن محصول غذایی فرستاده و منتظر رسیدن ماشین میماند. ولی از آنجا که کارخانه ماشین را به صاحب کارت برنده میدهد، تلاش وی برای گرفتن ماشین بینتیجه میماند. بدین جهت کارخانه به ما تلفن میکند و خبر از برنده شدن دخترم میدهد. به همراه دخترم به مشهد مقدس رفتیم و ماشین خریداری شده کارخانه را که به نام فرزندم سند شده بود تحویل گرفتیم. اکنون پسرم و خواهر و پدرخانم ایشان مدعی اشتراک در ماشین مذکور هستند، ولی بنده زیر این بار نرفتم. اما این فکر که شاید برای آنان نیز از نظر شرعی حقی باشد بنده را آزار میدهد. نظر حضرتعالی چیست؟