دختری 3 ساله دارم که در برخورد با غریبه ها بسیار بد اخلاق و پرخاشجو است و نمی تواند با غریبه ها ارتباط برقرار کند. چه باید بکنم؟
پرخاشگری در کودکان تا حدی طبیعی است و معمولاً در سن 2-3 سالگی به بعد یعنی دوره منفی گری مشاهده می گردد. اما اگر میزان آن زیاد باشد، حالتی است انفجاری در مقابل ناکامی و زمانی بروز می کند که کودک با یک کشمکش درونی در مقابل محرومیت روبرو شده باشد . اگر فرزند شما نسبت به غریبه ها بد اخلاق و پرخاشجو است تنها نشانه ای است از این کشمکش درونی و در صورتی که درمان نگردد ممکن است مشکلات جدی شخصیتی و اجتماعی در آینده برایش ایجاد نماید. اما راه حل چیست؟ چیزی که در درجه اول اهمیت قرار دارد این است که باید علت را ریشه یابی نمایید. معمولاً والدین این گونه کودکان، افرادی حساس و هیجانی هستند و در تربیت کودکانشان جانب اعتدال را رعایت نمی کنند. یعنی یا بیش از حد به تربیت او اهمیت می دهند و یا اینکه او را رها می کنند. بنابراین والدین در حل این مشکل نقشی کلیدی دارند. *محرومیت ها و ناکامی های او را شناسایی کرده و برای برخورد مؤثر با آنها اقدام نمایید. (توجه داشته باشید این بدان معنا نیست که خواسته های غیر منطقی او را برآورده سازید.) *با او صحبت کنید. از مهارتهای زندگی برایش بگویید و به او اطمینان دهید که در کنارش هستید. *هرگز از تنبیه استفاده نکنید . این کار می تواند او را لجباز کند. *رفتار خود را با وی متعادل تر کنید. زیاد بر او خرده نگیرید و از طرفی او را به حال خود نیز رها نکنید. * در نهایت اینکه حتماً از محبت های لمسی مثل در آغوش گرفتن، بوسیدن ، نوازش کردن و... استفاده نمایید. منبع : ماهنامه کودک، شماره 62.
عنوان سوال:

دختری 3 ساله دارم که در برخورد با غریبه ها بسیار بد اخلاق و پرخاشجو است و نمی تواند با غریبه ها ارتباط برقرار کند. چه باید بکنم؟


پاسخ:

پرخاشگری در کودکان تا حدی طبیعی است و معمولاً در سن 2-3 سالگی به بعد یعنی دوره منفی گری مشاهده می گردد. اما اگر میزان آن زیاد باشد، حالتی است انفجاری در مقابل ناکامی و زمانی بروز می کند که کودک با یک کشمکش درونی در مقابل محرومیت روبرو شده باشد . اگر فرزند شما نسبت به غریبه ها بد اخلاق و پرخاشجو است تنها نشانه ای است از این کشمکش درونی و در صورتی که درمان نگردد ممکن است مشکلات جدی شخصیتی و اجتماعی در آینده برایش ایجاد نماید. اما راه حل چیست؟
چیزی که در درجه اول اهمیت قرار دارد این است که باید علت را ریشه یابی نمایید.
معمولاً والدین این گونه کودکان، افرادی حساس و هیجانی هستند و در تربیت کودکانشان جانب اعتدال را رعایت نمی کنند. یعنی یا بیش از حد به تربیت او اهمیت می دهند و یا اینکه او را رها می کنند. بنابراین والدین در حل این مشکل نقشی کلیدی دارند.
*محرومیت ها و ناکامی های او را شناسایی کرده و برای برخورد مؤثر با آنها اقدام نمایید. (توجه داشته باشید این بدان معنا نیست که خواسته های غیر منطقی او را برآورده سازید.)
*با او صحبت کنید. از مهارتهای زندگی برایش بگویید و به او اطمینان دهید که در کنارش هستید.
*هرگز از تنبیه استفاده نکنید . این کار می تواند او را لجباز کند.
*رفتار خود را با وی متعادل تر کنید. زیاد بر او خرده نگیرید و از طرفی او را به حال خود نیز رها نکنید.
* در نهایت اینکه حتماً از محبت های لمسی مثل در آغوش گرفتن، بوسیدن ، نوازش کردن و... استفاده نمایید.
منبع : ماهنامه کودک، شماره 62.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین