فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟
جهانی شدن به مثابه یک واژة، عبارت، اصطلاح و یا حتی فکر و اندیشه، از جمله مفاهیم و اصولی است که امروزه در کمتر حوزه‌ای از حوزه‌های علمی سیاسی، اقتصادی، فکری و فلسفی است که مورد بحث و گفتگو و یا چالش و مناقشه نباشد. و با آنکه عمر آن چندان زیاد نیست و هنوز سالهای آغازین عمر واقعی خود را سپری می‌‌کند از چنان وسعت و گسترشی برخوردار شده که بسیاری از تئوریهای قدیمی و با سابقة حوزه‌های علمی و فکری بشری را از رونق انداخته و بیش از همة آنها در عالم فکر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است. این پرسش به چند محور تفکیک و پاسخ داده می‌شود. محور اول: مفهوم جهانی شدن هر چند اصطلاح (جهانی شدن) یا (جهانی سازی) چنانکه گفته شد در دوران معاصر بسیار به کار می‌رود اما هنوز در تعریف آن ابهامات زیادی وجود دارد و تاکنون تعریف واحدی ارائه نشده است. اینک به پاره‌ای از تعاریف جهانی شدن و جهانی‌سازی ارائه می‌شود. 1 .جهانی شدن یعنی یکسان شدن و یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به طرق گوناگونی همچون توسعه ماهواره‌ها، گسترش رایانه‌ها، افزایش رسانه‌ها، به ویژه ازدیاد شبکه‌های تلویزیونی صورت می‌گیرد.[1] 2 . جهانی شدن پدیده‌ای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر می‌گیرد و با تحقق آن مرزهای ملی از بین می‌روند و یا کم‌رنگ می‌شوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست می‌دهند و به جای قوانین داخلی،‌ قوانین بین‌المللی بر کشورها حاکم می‌گردند.[2] 3 . جهانی شدن یعنی تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا.[3] 4 . جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌های فرهنگی در ذات جهانی شدن. و منظور من از این مفهوم آن است که جهانی شدن شبکه‌ای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندهای متقابل و وابستگی‌های متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار می‌رود.[4] 5 . برخی از متفکران و تحلیل‌گران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانی‌سازی (globalism) که یک نظریه است.[5] واژة جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهة شصت میلادی وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد و از همان آغاز همگان به دشواری فهم این پدیدة پیچیده اعتراف کردند.[6] محور دوم: فرایند جهانی‌شدن با توجه به تعاریفی که در محور اول درباب جهانی شدن نقل شد روشن گردید میان جهانی‌سازی که یک نظریه و جهانی‌شدن که یک فرایند است تفاوت وجود دارد و جهانی‌سازی رویکرد و نظریه‌ای است که جهانی‌شدن را تسهیل می‌کند از اینرو فرایند جهانی‌سازی، فرایند جهانی‌شدن هم خواهد بود جهانی‌شدن روند طبیعی است که در جامعه جهانی اتفاق می‌افتد،‌اکنون باید دید این روند در چه مراحل و فرایندی اتفاق می‌افتد: آنتونی ماکفرو در کتاب تأخیر بررسی‌های جهانی،معتقد است چهار روند اساسی برای جهانی‌سازی وجود دارد: 1 . رقابت میان قدرت‌های بزرگ 2 . نوآوری‌های تکنولوژیک 3 . جهانی‌سازی تولید و مبادله 4 . تجدد و نوگرایی[7] از اینرو جهانی‌سازی و جهانی‌شدن در فرایند سخت‌افزاری (تکنولوژیک) و نرم‌افزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانی‌سازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش می‌رود و شکل می‌گیرد. محور سوم: جهانی سازی، پدیده‌ای مثبت یا منفی تبیین مفهومی و فرایندی جهانی شدن و جهانی‌سازی اندکی وضعیت ارزشی آن را روشن کرده اینک به تبیین اجمالی و مختصر پیامدها و جایگاه ارزشی جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی می‌پردازیم. 1 . روژه‌گارودی می‌گوید: جهانی‌سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر می‌سازد تا اصنافی از دیکتاتوری‌های ضد‌انسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.[8] 2 . لرژ لاتوش درباره جهانی‌شدن می‌نویسد: دخالت در امور داخلی دولت‌های جهان سوم و کنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکت‌های چند ملیتی است، بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولت‌ها را در نظر بگیرد.[9] 3 . جان تاملینسون می‌گوید: نظریه امپرایالیسم فرهنگی یکی از نخستین نظریه‌ها دربارة جهانی‌شدن فرهنگی است. امپریالیسم یعنی سروری فرایندة فرهنگ‌های محوری خاص، اشاعة ارزش‌های آمریکایی و کالاها و شیوة زندگی مصرفی[10] تاملینسون می‌نویسد: یکی از پیگیرترین و قوی‌ترین مبلغان این دیدگاه هربرت شیلر مارکسیست آمریکایی و نظریه‌پرداز رسانه‌، بوده است شیلر بر این نکته تأکید کرد که نظام جهانی سرمایه‌داری از طریق عوامل اصلیش یعنی شرکت‌های فراملی، یک‌ریز در حال الحاق تمام جوامع به دایرة نفوذ خویش است.[11] از دیدگاه شیلر جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز غربی‌شدن و غرب‌گرایی نیست. شیلر در این باره می‌نویسد: من غرب را نوعی ماشین عظیم می‌دانم که اکنون بی‌هویت و بی‌سرزمین شده است و ریشه‌اش از خاک تاریخی و جغرافیایی‌اش برکنده شده است. من آن را یک ماشین می‌دانم، بی‌عاطفه، بی‌روح و امروز بی‌صاحب که بشر را به خدمت در آورده است.[12] پرسشگر عزیز: بهرحال هر چند تکنولوژی مایه تسهیل ارتباطات و رشد آگاهی و سرعت در انتقال اطلاعات شده است ولی از آنرو که ماشین و مبانی آن نظام سرمایه‌داری و لیبرالی غرب است همانگونه که شیلر و سایر متفکران منتقد غرب اشاره کردند هم‌‌اکنون جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی تبدیل شده است به گسترش ارزشهای ضد اخلاقی و غیر عقلانی غرب و نفوذ قدرت‌های سیاسی و اقتصادی غرب در سلطه بر منافع و قلمرو جهان سوم و از اینرو نمی‌توان چشم‌انداز روند جهانی‌سازی و جهانی‌شدن را زیبا پنداشت. معرفی منابع: 1 . دام جهانی‌شدن،هانس پیتر مارتین، هارالد شومن، ترجمه حمیدرضا، شهمیرزایی،‌پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه. 2 . جهانی‌سازی، سید رضا نقیب السادات، کتاب صبح. 3 . مجله کتاب نقد، ش 25 و 24، پاییز و زمستان، 1381 -------------------------------------------------------------------------------- [1] . نظام جهانی‌، سیاست و فرهنگ، باری اکسفورد،‌ترجمه حمیرا مشیرزاده، ص 34، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی،‌1378،‌ ص 34. [2] . جهانی شدن و فرهنگ،‌جان تاملیسون، ترجه محسن حکیمی، ص 28، دفتر پژوهشهای فرهنگی،‌تهران،‌1381. [3] . عصر اطلاعات، مانوئل کاستلز، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، ص 130، چ اول، طرح نو 1380، تهران. [4] . جان تاملینسون،‌همان، ص 14 13. [5] . جهانی شدن و دین،‌ به اهتمام محمدجواد صاحبی، ص 435، ناشر،‌احیاگران، تابستان، 1382. [6] . زیر موج جهانی شدن، رضا ثانی، ص 16، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382، چ دوم. [7] . علی عادل عبدالحمید، جهانی شدن و آثار آن بر کشورهای جهان سوم، ترجمه سید اصغر قریشی، اطلاعات سیاسی اقتصادی ش 11 و 12، مرداد 1379، صص 152 153. [8] . معرفت،‌ش 79، ص 112،‌تیرماه 1383. [9] . غربی‌سازی جهان، لرژ لاتوش، ترجمه امیر رضایی، ص 110، قصیده، 1379، تهران. [10] . جان تاملینسون، همان، ص 114. [11] . همان،‌ص 116. [12] . همان، ص 129 126.
عنوان سوال:

فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟


پاسخ:

جهانی شدن به مثابه یک واژة، عبارت، اصطلاح و یا حتی فکر و اندیشه، از جمله مفاهیم و اصولی است که امروزه در کمتر حوزه‌ای از حوزه‌های علمی سیاسی، اقتصادی، فکری و فلسفی است که مورد بحث و گفتگو و یا چالش و مناقشه نباشد. و با آنکه عمر آن چندان زیاد نیست و هنوز سالهای آغازین عمر واقعی خود را سپری می‌‌کند از چنان وسعت و گسترشی برخوردار شده که بسیاری از تئوریهای قدیمی و با سابقة حوزه‌های علمی و فکری بشری را از رونق انداخته و بیش از همة آنها در عالم فکر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است.
این پرسش به چند محور تفکیک و پاسخ داده می‌شود.
محور اول: مفهوم جهانی شدن
هر چند اصطلاح (جهانی شدن) یا (جهانی سازی) چنانکه گفته شد در دوران معاصر بسیار به کار می‌رود اما هنوز در تعریف آن ابهامات زیادی وجود دارد و تاکنون تعریف واحدی ارائه نشده است. اینک به پاره‌ای از تعاریف جهانی شدن و جهانی‌سازی ارائه می‌شود.
1 .جهانی شدن یعنی یکسان شدن و یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به طرق گوناگونی همچون توسعه ماهواره‌ها، گسترش رایانه‌ها، افزایش رسانه‌ها، به ویژه ازدیاد شبکه‌های تلویزیونی صورت می‌گیرد.[1]
2 . جهانی شدن پدیده‌ای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر می‌گیرد و با تحقق آن مرزهای ملی از بین می‌روند و یا کم‌رنگ می‌شوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست می‌دهند و به جای قوانین داخلی،‌ قوانین بین‌المللی بر کشورها حاکم می‌گردند.[2]
3 . جهانی شدن یعنی تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا.[3]
4 . جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌های فرهنگی در ذات جهانی شدن. و منظور من از این مفهوم آن است که جهانی شدن شبکه‌ای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندهای متقابل و وابستگی‌های متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار می‌رود.[4]
5 . برخی از متفکران و تحلیل‌گران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانی‌سازی (globalism) که یک نظریه است.[5] واژة جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهة شصت میلادی وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد و از همان آغاز همگان به دشواری فهم این پدیدة پیچیده اعتراف کردند.[6]
محور دوم: فرایند جهانی‌شدن
با توجه به تعاریفی که در محور اول درباب جهانی شدن نقل شد روشن گردید میان جهانی‌سازی که یک نظریه و جهانی‌شدن که یک فرایند است تفاوت وجود دارد و جهانی‌سازی رویکرد و نظریه‌ای است که جهانی‌شدن را تسهیل می‌کند از اینرو فرایند جهانی‌سازی، فرایند جهانی‌شدن هم خواهد بود جهانی‌شدن روند طبیعی است که در جامعه جهانی اتفاق می‌افتد،‌اکنون باید دید این روند در چه مراحل و فرایندی اتفاق می‌افتد:
آنتونی ماکفرو در کتاب تأخیر بررسی‌های جهانی،معتقد است چهار روند اساسی برای جهانی‌سازی وجود دارد:
1 . رقابت میان قدرت‌های بزرگ 2 . نوآوری‌های تکنولوژیک 3 . جهانی‌سازی تولید و مبادله 4 . تجدد و نوگرایی[7]
از اینرو جهانی‌سازی و جهانی‌شدن در فرایند سخت‌افزاری (تکنولوژیک) و نرم‌افزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانی‌سازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش می‌رود و شکل می‌گیرد.
محور سوم: جهانی سازی، پدیده‌ای مثبت یا منفی
تبیین مفهومی و فرایندی جهانی شدن و جهانی‌سازی اندکی وضعیت ارزشی آن را روشن کرده اینک به تبیین اجمالی و مختصر پیامدها و جایگاه ارزشی جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی می‌پردازیم.
1 . روژه‌گارودی می‌گوید: جهانی‌سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر می‌سازد تا اصنافی از دیکتاتوری‌های ضد‌انسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.[8]
2 . لرژ لاتوش درباره جهانی‌شدن می‌نویسد: دخالت در امور داخلی دولت‌های جهان سوم و کنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکت‌های چند ملیتی است، بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولت‌ها را در نظر بگیرد.[9]
3 . جان تاملینسون می‌گوید: نظریه امپرایالیسم فرهنگی یکی از نخستین نظریه‌ها دربارة جهانی‌شدن فرهنگی است. امپریالیسم یعنی سروری فرایندة فرهنگ‌های محوری خاص، اشاعة ارزش‌های آمریکایی و کالاها و شیوة زندگی مصرفی[10] تاملینسون می‌نویسد: یکی از پیگیرترین و قوی‌ترین مبلغان این دیدگاه هربرت شیلر مارکسیست آمریکایی و نظریه‌پرداز رسانه‌، بوده است شیلر بر این نکته تأکید کرد که نظام جهانی سرمایه‌داری از طریق عوامل اصلیش یعنی شرکت‌های فراملی، یک‌ریز در حال الحاق تمام جوامع به دایرة نفوذ خویش است.[11]
از دیدگاه شیلر جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز غربی‌شدن و غرب‌گرایی نیست. شیلر در این باره می‌نویسد: من غرب را نوعی ماشین عظیم می‌دانم که اکنون بی‌هویت و بی‌سرزمین شده است و ریشه‌اش از خاک تاریخی و جغرافیایی‌اش برکنده شده است. من آن را یک ماشین می‌دانم، بی‌عاطفه، بی‌روح و امروز بی‌صاحب که بشر را به خدمت در آورده است.[12]
پرسشگر عزیز:
بهرحال هر چند تکنولوژی مایه تسهیل ارتباطات و رشد آگاهی و سرعت در انتقال اطلاعات شده است ولی از آنرو که ماشین و مبانی آن نظام سرمایه‌داری و لیبرالی غرب است همانگونه که شیلر و سایر متفکران منتقد غرب اشاره کردند هم‌‌اکنون جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی تبدیل شده است به گسترش ارزشهای ضد اخلاقی و غیر عقلانی غرب و نفوذ قدرت‌های سیاسی و اقتصادی غرب در سلطه بر منافع و قلمرو جهان سوم و از اینرو نمی‌توان چشم‌انداز روند جهانی‌سازی و جهانی‌شدن را زیبا پنداشت.
معرفی منابع:
1 . دام جهانی‌شدن،هانس پیتر مارتین، هارالد شومن، ترجمه حمیدرضا، شهمیرزایی،‌پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
2 . جهانی‌سازی، سید رضا نقیب السادات، کتاب صبح.
3 . مجله کتاب نقد، ش 25 و 24، پاییز و زمستان، 1381

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نظام جهانی‌، سیاست و فرهنگ، باری اکسفورد،‌ترجمه حمیرا مشیرزاده، ص 34، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی،‌1378،‌ ص 34.
[2] . جهانی شدن و فرهنگ،‌جان تاملیسون، ترجه محسن حکیمی، ص 28، دفتر پژوهشهای فرهنگی،‌تهران،‌1381.
[3] . عصر اطلاعات، مانوئل کاستلز، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، ص 130، چ اول، طرح نو 1380، تهران.
[4] . جان تاملینسون،‌همان، ص 14 13.
[5] . جهانی شدن و دین،‌ به اهتمام محمدجواد صاحبی، ص 435، ناشر،‌احیاگران، تابستان، 1382.
[6] . زیر موج جهانی شدن، رضا ثانی، ص 16، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382، چ دوم.
[7] . علی عادل عبدالحمید، جهانی شدن و آثار آن بر کشورهای جهان سوم، ترجمه سید اصغر قریشی، اطلاعات سیاسی اقتصادی ش 11 و 12، مرداد 1379، صص 152 153.
[8] . معرفت،‌ش 79، ص 112،‌تیرماه 1383.
[9] . غربی‌سازی جهان، لرژ لاتوش، ترجمه امیر رضایی، ص 110، قصیده، 1379، تهران.
[10] . جان تاملینسون، همان، ص 114.
[11] . همان،‌ص 116.
[12] . همان، ص 129 126.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین