اگر ما نتوانستیم ارزشهای اخلاقی را در عمل پیاده کنیم حاکی از ضعف ماست، نه ناشی از ذهنی بودن ارزشهای اخلاقی. آدمی فقط در صورتی میتواند به اهمیت این ارزشها پی ببرد که بتواند جامعه و مکتبی را خالی از ارزشها تصور کند، در آن صورت میتواند بفهمد که ارزشها تا چه اندازه مؤثرند. امروزه در فاسدترین جوامع هم ارزشهای اخلاقی، هر چند در مرتبهای بسیار ضعیف، وجود دارند. بعد از انقلاب اسلامی، در جامعه ما یک سلسله ارزشهای اسلامی ایجاد و تقویت شده بود که آثار بسیار عجیبی داشت. ایثارها و فداکاری هایی که در دوران انقلاب و جنگ محقق میشد، پدیده هایی استثنایی به شمار میآمدند، اما متأسفانه این ارزشها حفظ و تقویت نشد و این نقص ناشی از عوامل متفاوتی، از جمله ضعف مدیران، مرشدان و رهبران جامعه بود که نتوانستند به درستی از آن موقعیتها استفاده کنند و آن ارزشها را زنده نگه دارند و آن فداکاری ها نتایج عینی و خیره کننده همین ارزشها بودند! آثار شگفت آن ارزشها به حدی بود که بعضی از نمونه های آن برای خود این ملت هم تعجب آور بود. قبل از انقلاب و جنگ، بهترین نمونه فداکاری و ایثار برای ما حنظله غسیل الملائکه، جوان تازه دامادی بود که در رکاب رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) به شهادت رسید، اما مردم ما با چشم خود صدها نفر بهتر از حنظله را مشاهده کردند که در شرایطی به مراتب سختتر از حنظله جنگیدند و جان فدا کردند. رفتار آنها بر همگان روشن کرد که ارزشهای اسلامی، قابل استفاده است و کاربرد عملی دارد اما باید راه آن را پیدا کرد، باید دید که از چه راهی میتوان ارزشها را زنده کرد و چگونه آنها را در عمل به کار گرفت. جریان ارزشها در (مدیریت) و (اقتصاد) از همین قرار است. بعد از پذیرش این موضوع که در مدیریت، یک سلسله ارزشهای اخلاقی موجود است که نتیجه اقتصادی و انسانی بهتری دارد، نوبت به این میرسد که چگونه افراد سازگار با ارزشها تربیت کنیم. برای انجام این کار، باید با صفات و ویژگیهای روح انسان آشنا شویم که چگونه میشود آدمی ارزشی را میپذیرد و ارزشهایی را طرد میکند. بنابراین، نتایج عینی و قابل مشاهده ارزشها در همین جامعه اسلامی جایی را برای این تفکر که ارزشها صرفاً آرمانی و پنداریاند باقی نمیگذارد. منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
اگر ما نتوانستیم ارزشهای اخلاقی را در عمل پیاده کنیم حاکی از ضعف ماست، نه ناشی از ذهنی بودن ارزشهای اخلاقی. آدمی فقط در صورتی میتواند به اهمیت این ارزشها پی ببرد که بتواند جامعه و مکتبی را خالی از ارزشها تصور کند، در آن صورت میتواند بفهمد که ارزشها تا چه اندازه مؤثرند. امروزه در فاسدترین جوامع هم ارزشهای اخلاقی، هر چند در مرتبهای بسیار ضعیف، وجود دارند. بعد از انقلاب اسلامی، در جامعه ما یک سلسله ارزشهای اسلامی ایجاد و تقویت شده بود که آثار بسیار عجیبی داشت. ایثارها و فداکاری هایی که در دوران انقلاب و جنگ محقق میشد، پدیده هایی استثنایی به شمار میآمدند، اما متأسفانه این ارزشها حفظ و تقویت نشد و این نقص ناشی از عوامل متفاوتی، از جمله ضعف مدیران، مرشدان و رهبران جامعه بود که نتوانستند به درستی از آن موقعیتها استفاده کنند و آن ارزشها را زنده نگه دارند و آن فداکاری ها نتایج عینی و خیره کننده همین ارزشها بودند! آثار شگفت آن ارزشها به حدی بود که بعضی از نمونه های آن برای خود این ملت هم تعجب آور بود. قبل از انقلاب و جنگ، بهترین نمونه فداکاری و ایثار برای ما حنظله غسیل الملائکه، جوان تازه دامادی بود که در رکاب رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) به شهادت رسید، اما مردم ما با چشم خود صدها نفر بهتر از حنظله را مشاهده کردند که در شرایطی به مراتب سختتر از حنظله جنگیدند و جان فدا کردند. رفتار آنها بر همگان روشن کرد که ارزشهای اسلامی، قابل استفاده است و کاربرد عملی دارد اما باید راه آن را پیدا کرد، باید دید که از چه راهی میتوان ارزشها را زنده کرد و چگونه آنها را در عمل به کار گرفت. جریان ارزشها در (مدیریت) و (اقتصاد) از همین قرار است. بعد از پذیرش این موضوع که در مدیریت، یک سلسله ارزشهای اخلاقی موجود است که نتیجه اقتصادی و انسانی بهتری دارد، نوبت به این میرسد که چگونه افراد سازگار با ارزشها تربیت کنیم. برای انجام این کار، باید با صفات و ویژگیهای روح انسان آشنا شویم که چگونه میشود آدمی ارزشی را میپذیرد و ارزشهایی را طرد میکند.
بنابراین، نتایج عینی و قابل مشاهده ارزشها در همین جامعه اسلامی جایی را برای این تفکر که ارزشها صرفاً آرمانی و پنداریاند باقی نمیگذارد.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
- [سایر] از نظر اسلام ارزشهای اخلاقی نسبیاند یا مطلق؟
- [سایر] چه اصول اخلاقی و دینی باید در مدیریت رعایت شود و یک مدیر باید چگونه باشد؟
- [سایر] دختری هستم که در آستانه ازدواجم و می خواهم بدانم که چگونه می توانم از الان یک زندگی خوب و ایده آلی را رقم بزنم؟
- [سایر] چرا فرض بصیرت اخلاقی در جهت تحوّل انسانها در عصر ظهور مطرح شده است؟
- [سایر] دانشجوی ارشد میکروبیولوژی هستم که دارم روی جنبه های اخلاقی و اسلامی ژن درمانی کار می کنم می خواستم ببینم آیا می توانید مقالات و کتاب های در اختیار بگذارید؟ و این که کدام جنبه اسلامی کار مورد نظر هست و اهمیت دارد. ما داریم پرسش نامه درست می کنیم که از مردم نظر سنجی کنیم دانشگاه شهید بهشتی با تشکر.
- [سایر] امیر کبیر در حوزه اقتصاد چه کرد؟ این سوال مطرح می شود که برنامه ها و سیاست های اقتصادی امیرکبیر تا چه حد موفق بود و نتایج آن چه بود؟
- [سایر] ایا مطرح کردن مدیریت مشترک جهانی توسط جمهوری اسلامی صحیح است ایا پس از ظهور امام زمان(عج)چنین است؟اگر پس از ظهور چنین نیست پس چرا جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را مطرح می کند در صورتی که جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور است؟
- [سایر] در علوم تربیتی و روانشناسی تکیه بر اعتماد به نفس میشود، و در معارف اسلامی و اخلاقی و عرفانی، مسئله توکل بر خدا مطرح است، آیا این دو منافاتی با هم ندارند؟
- [سایر] آیا با توجه به اینکه موضوع فقه افعال مکلفین است، میتوان دم از اداره کردن جامعه با فقه مرسوم زد؟ شما نیز به شیوه فقه مرسوم خارج مطرح میکنید. آیا اگر موضوع فقه جامعه قرار گیرد؛ یعنی به نحو کلی بحث شود بهتر نتیجه نمیگیریم؟ فقه اقتصاد اسلامی موضوعش چیست؟
- [سایر] با سلام وعرض تبریک به مناسبت میلاد سرور و سالار شهیدان سوالی که برایم مطرح است این می باشد که معمو لا افراد آگاه برای ازدواج از جهت سنی وقت تعیین می کنند .می گویند برای دختران از 20 الی 25 سال سن مناسبی است. حال این سوال مطرح است که آیا این تعیین درست است وبر فرض درست بودن ملاک آن چیست. این نکته را نیز اضافه کنم که اقوال در این زمینه متفاوت است.بعضی دیگر به این مطلب هستندکه سن 18 الی 23 برای دختران خوب است. سوال دیگر وآن اینکه طلبه علوم دینی در این برهه از زمان تخصصش راروی چه رشته ای باید بگذارد . با تشکر فراوان