ایا مطرح کردن مدیریت مشترک جهانی توسط جمهوری اسلامی صحیح است ایا پس از ظهور امام زمان(عج)چنین است؟اگر پس از ظهور چنین نیست پس چرا جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را مطرح می کند در صورتی که جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور است؟
ایا مطرح کردن مدیریت مشترک جهانی توسط جمهوری اسلامی صحیح است ایا پس از ظهور امام زمان(عج)چنین است؟اگر پس از ظهور چنین نیست پس چرا جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را مطرح می کند در صورتی که جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور است؟ با سلام دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، همانگونه که شما هم می دانید ، طرح مدیریت مشترک جهانی ، شعاری است که جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته و در برابر یکجانبه گرایی و مدیریت واحد ظالمانه غرب بر آن تاکید داشته و آن را به عناوین مختلف مطرح کرده بود و امسال در جریان برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد آن را به عنوان شعار رسمی این اجلاس انتخاب نمود . بنابر این طرح این شعار در واقع تقابل با عملکرد یکجانبه غرب و اعمال حاکمیت استبدادی خویش بر جامعه جهانی از طریق نهادهایی همچون سازمان ملل (به دلیل ساختار غلط آن و وجود قوانین ظالمانه ای همچون حق وتو) و حتی گاه به صورت کاملا مستقل (در مورادی که نمی تواند سیاست های خود را از طریق سوء استفاده از سازمان ملل اجرایی نماید) بوده و با توجه به واقعیات موجود یک واکنش معقول و منطقی به این سیاست های ظالمانه می باشد و ارتباطی با مدیریت جهانی حضرت مهدی عج در دوران پس از ظهور ندارد . در واقع مدیریت یکپارچه اسلام بر سراسر جهان یک ایده آل و آرمان است که در شرایط کنونی و با توجه به واقعیات موجود امکان تحقق آن وجود ندارد و بنابر این در چنین شرایطی که امکان تحقق ایده آل وجود ندارد حداقل چیزی که مطلوب ما می باشد این است که کاری انجام دهیم که از مضرات وضعیت ظالمانه فعلی (مدیریت یکجانبه گرایانه فعلی غرب) به دور باشیم و این کار نیز جز با طرح هایی همچون مدیریت مشترک جهانی امکان پذیر نخواهد بود . به عبارت دیگر در طرح چنین ایده ای ما از قاعده ای به نام قاعده (تنزل تدریجی) استفاده می کنیم . به این معنا که اصل بر این است که آنچه آرمان و ایده آل می باشد محقق شود که آن عبارت است از حاکمیت یکپارچه اسلام بر سراسر جهان که این حاکمیت در دوران پس از ظهور حضرت ولی عصر عج محقق خواهد شد. اما اکنون که شرایط تحقق این آرمان وجود ندارد یا باید دست روی دست گذاشته و دربست تسلیم واقعیات ظالمانه کنونی شویم و یا اینکه با اقدامات و تلاش های خود حداقل از مضرات واقعیات کنونی دوری بجوییم که با توجه به مبانی دینی، دست روی دست گذاشتن و تسلیم شرایط ظالمانه شدن جایز نیست و دولت اسلامی تا جایی که بتواند باید از این شرایط فاصله بگیرد که این کار از طریق مشارکت در تصمیم سازی های جهانی امکان پذیر خواهد بود و بر اساس آن حتی اگر ما نتوانیم وضعیت فعلی را کاملا به نفع ملت های مظلوم و مستضعف و نیز مصالح جهان اسلام تغییر دهیم اما می توانیم درمرحله اول از بسیاری از آسیب هایی که در مدیریت ظالمانه فعلی متوجه ما می باشد به دور باشیم و در مرحله بعد حتی می توانیم طرح هایی را ارائه دهیم که منافع و مصالح جهان اسلام را نیز تامین نماید . لذا وقتی چنین اقدامی میسور و امکان پذیر می باشد باید آن را در دستور کار خود قرار دهیم که جمهوری اسلامی ایران نیز دقیقا همین اقدام را انجام داده است و این دقیقا مصداق این قاعده است که : (ما لایدرک کله لا یترک کله) و یا ضرب المثلی که می گوید (آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید) . یعنی اینکه وقتی ما امکان وصول به آرمان نهایی که تحقق کامل منافع و مصالح جهان اسلام و مظلومین و مستضعفین می باشد را که در پرتو مدیریت واحد جهانی حضرت مهدی عج حاصل خواهد شد نداریم حداقل می توانیم بخشی از این مصالح و منافع را از طریق طرح هایی همچون مدیریت مشترک جهانی محقق سازیم .
عنوان سوال:

ایا مطرح کردن مدیریت مشترک جهانی توسط جمهوری اسلامی صحیح است ایا پس از ظهور امام زمان(عج)چنین است؟اگر پس از ظهور چنین نیست پس چرا جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را مطرح می کند در صورتی که جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور است؟


پاسخ:

ایا مطرح کردن مدیریت مشترک جهانی توسط جمهوری اسلامی صحیح است ایا پس از ظهور امام زمان(عج)چنین است؟اگر پس از ظهور چنین نیست پس چرا جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را مطرح می کند در صورتی که جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور است؟

با سلام دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، همانگونه که شما هم می دانید ، طرح مدیریت مشترک جهانی ، شعاری است که جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته و در برابر یکجانبه گرایی و مدیریت واحد ظالمانه غرب بر آن تاکید داشته و آن را به عناوین مختلف مطرح کرده بود و امسال در جریان برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد آن را به عنوان شعار رسمی این اجلاس انتخاب نمود . بنابر این طرح این شعار در واقع تقابل با عملکرد یکجانبه غرب و اعمال حاکمیت استبدادی خویش بر جامعه جهانی از طریق نهادهایی همچون سازمان ملل (به دلیل ساختار غلط آن و وجود قوانین ظالمانه ای همچون حق وتو) و حتی گاه به صورت کاملا مستقل (در مورادی که نمی تواند سیاست های خود را از طریق سوء استفاده از سازمان ملل اجرایی نماید) بوده و با توجه به واقعیات موجود یک واکنش معقول و منطقی به این سیاست های ظالمانه می باشد و ارتباطی با مدیریت جهانی حضرت مهدی عج در دوران پس از ظهور ندارد .
در واقع مدیریت یکپارچه اسلام بر سراسر جهان یک ایده آل و آرمان است که در شرایط کنونی و با توجه به واقعیات موجود امکان تحقق آن وجود ندارد و بنابر این در چنین شرایطی که امکان تحقق ایده آل وجود ندارد حداقل چیزی که مطلوب ما می باشد این است که کاری انجام دهیم که از مضرات وضعیت ظالمانه فعلی (مدیریت یکجانبه گرایانه فعلی غرب) به دور باشیم و این کار نیز جز با طرح هایی همچون مدیریت مشترک جهانی امکان پذیر نخواهد بود . به عبارت دیگر در طرح چنین ایده ای ما از قاعده ای به نام قاعده (تنزل تدریجی) استفاده می کنیم . به این معنا که اصل بر این است که آنچه آرمان و ایده آل می باشد محقق شود که آن عبارت است از حاکمیت یکپارچه اسلام بر سراسر جهان که این حاکمیت در دوران پس از ظهور حضرت ولی عصر عج محقق خواهد شد. اما اکنون که شرایط تحقق این آرمان وجود ندارد یا باید دست روی دست گذاشته و دربست تسلیم واقعیات ظالمانه کنونی شویم و یا اینکه با اقدامات و تلاش های خود حداقل از مضرات واقعیات کنونی دوری بجوییم که با توجه به مبانی دینی، دست روی دست گذاشتن و تسلیم شرایط ظالمانه شدن جایز نیست و دولت اسلامی تا جایی که بتواند باید از این شرایط فاصله بگیرد که این کار از طریق مشارکت در تصمیم سازی های جهانی امکان پذیر خواهد بود و بر اساس آن حتی اگر ما نتوانیم وضعیت فعلی را کاملا به نفع ملت های مظلوم و مستضعف و نیز مصالح جهان اسلام تغییر دهیم اما می توانیم درمرحله اول از بسیاری از آسیب هایی که در مدیریت ظالمانه فعلی متوجه ما می باشد به دور باشیم و در مرحله بعد حتی می توانیم طرح هایی را ارائه دهیم که منافع و مصالح جهان اسلام را نیز تامین نماید . لذا وقتی چنین اقدامی میسور و امکان پذیر می باشد باید آن را در دستور کار خود قرار دهیم که جمهوری اسلامی ایران نیز دقیقا همین اقدام را انجام داده است و این دقیقا مصداق این قاعده است که : (ما لایدرک کله لا یترک کله) و یا ضرب المثلی که می گوید (آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید) . یعنی اینکه وقتی ما امکان وصول به آرمان نهایی که تحقق کامل منافع و مصالح جهان اسلام و مظلومین و مستضعفین می باشد را که در پرتو مدیریت واحد جهانی حضرت مهدی عج حاصل خواهد شد نداریم حداقل می توانیم بخشی از این مصالح و منافع را از طریق طرح هایی همچون مدیریت مشترک جهانی محقق سازیم .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین