آن ها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند، هیچ لذتی را بر این لذت مقدّم نمی دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و لذت می رسد و صاحب خود را غرق در سعادت می کند که دعا کننده، لطف خاص الهی را با خود ببیند و آثار استجابت دعای خود را مشاهده کند: وَ أنِلْنی حُسنَ النَّظَرِ فی ما شَکَوتُ وَ اَذِقْنِی حَلاوَةَ الصَّنِع فِی ما سَاَلْتَ. خدایا! حسن نظر خود را در آن چه به تو شکایت کردم، به من ابلاغ کن و حلاوت استجابت آن چه از تو خواسته ام، به من بچشان. دانشمندان می گویند فرق است بین علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین. [در توضیح فرق] این طور مثال می آورند و می گویند فرض کنید آتشی در نقطه ای افروخته شده است. یک وقت شما اثر آتش (مثلاً دودی که بلند است) را می بینید و همین مقدار می دانید که در آن جا آتشی هست که این دود از آن جا بلند است این علم الیقین است، و یک وقت دود آتش را از نزدیک می بینید این عین الیقین است. بالاتر از دانستن است، مشهود است. و یک وقت به قدری نزدیک می شوید که حرارت آتش به بدن شما می رسد و شما را گرم می کند، داخل آتش می شوید؛ این حق الیقین است. انسان ممکن است خدا را کاملاً بشناسد و به وجود مقدسش ایمان و اذعان داشته باشد، ولی در زندگی خصوصی خود اثر لطف خاص خدا و عنایت های مخصوصی که گاهی به بندگانش عنایت می فرماید نبیند. این مرتبه علم الیقین است، ولی گاهی هست که عملاً اثر تردید را مشاهده می کند. دعا می کند و دعای خود را مستجاب شده می بیند. در کارها به خدا اعتماد و توکل می کند و از غیر خدا اعتمادش را قطع می کند و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش می بیند، اثر توحید را شهود می کند. این مرتبه عین الیقین است. آن دسته از بندگان حق لذت می برند که اهل دل و اهل توکل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهای خود و توکل ها و اعتمادهای خود را مشاهده می کنند و از بهجت ها بهره مند می شوند که برای ما کم تر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است که دعا کننده مستقیماً خود را با ذات حق در تماس می بیند، بلکه خودی نمی بیند و خودی مشاهده نمی کند. فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چیز، او را می بیند. انسان وقتی که هنر کوچکی را می آموزد، وقتی علمی را یاد می گیرد، درس می خواند، طبیب یا مهندس می شود، بعد از سال ها زحمت و رنج، همین که اولین بار اثر هنر خودش را می بیند، مثلاً مریضی را معالجه می کند و او بهبودی می یابد، طرح ساختمانی را می ریزد و ساخته می شود و خوب و ظریف و عالی از کار در می آید، غرق سرور و بهجت می گردد و عزتی در خود احساس می کند. از بالاترین لذت ها این است که انسان اثر هنر خود را ببیند. چه حالی به انسان دست می دهد اگر اثر هنر ایمان خود را؛ یعنی لطف خاص خدا را نسبت به خود ببیند. عزتی که از راه موفقیت در توحید برای انسان دست می دهد و سرور و بهجتی که در آن حال دست می دهد هزارها درجه بالاتر و هزارها درجه لذیذتر و شیرین تر است. www.irc.ir
آن ها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند، هیچ لذتی را بر این لذت مقدّم نمی دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و لذت می رسد و صاحب خود را غرق در سعادت می کند که دعا کننده، لطف خاص الهی را با خود ببیند و آثار استجابت دعای خود را مشاهده کند:
وَ أنِلْنی حُسنَ النَّظَرِ فی ما شَکَوتُ وَ اَذِقْنِی حَلاوَةَ الصَّنِع فِی ما سَاَلْتَ.
خدایا! حسن نظر خود را در آن چه به تو شکایت کردم، به من ابلاغ کن و حلاوت استجابت آن چه از تو خواسته ام، به من بچشان.
دانشمندان می گویند فرق است بین علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین. [در توضیح فرق] این طور مثال می آورند و می گویند فرض کنید آتشی در نقطه ای افروخته شده است. یک وقت شما اثر آتش (مثلاً دودی که بلند است) را می بینید و همین مقدار می دانید که در آن جا آتشی هست که این دود از آن جا بلند است این علم الیقین است، و یک وقت دود آتش را از نزدیک می بینید این عین الیقین است. بالاتر از دانستن است، مشهود است. و یک وقت به قدری نزدیک می شوید که حرارت آتش به بدن شما می رسد و شما را گرم می کند، داخل آتش می شوید؛ این حق الیقین است.
انسان ممکن است خدا را کاملاً بشناسد و به وجود مقدسش ایمان و اذعان داشته باشد، ولی در زندگی خصوصی خود اثر لطف خاص خدا و عنایت های مخصوصی که گاهی به بندگانش عنایت می فرماید نبیند. این مرتبه علم الیقین است، ولی گاهی هست که عملاً اثر تردید را مشاهده می کند. دعا می کند و دعای خود را مستجاب شده می بیند. در کارها به خدا اعتماد و توکل می کند و از غیر خدا اعتمادش را قطع می کند و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش می بیند، اثر توحید را شهود می کند. این مرتبه عین الیقین است. آن دسته از بندگان حق لذت می برند که اهل دل و اهل توکل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهای خود و توکل ها و اعتمادهای خود را مشاهده می کنند و از بهجت ها بهره مند می شوند که برای ما کم تر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است که دعا کننده مستقیماً خود را با ذات حق در تماس می بیند، بلکه خودی نمی بیند و خودی مشاهده نمی کند. فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چیز، او را می بیند.
انسان وقتی که هنر کوچکی را می آموزد، وقتی علمی را یاد می گیرد، درس می خواند، طبیب یا مهندس می شود، بعد از سال ها زحمت و رنج، همین که اولین بار اثر هنر خودش را می بیند، مثلاً مریضی را معالجه می کند و او بهبودی می یابد، طرح ساختمانی را می ریزد و ساخته می شود و خوب و ظریف و عالی از کار در می آید، غرق سرور و بهجت می گردد و عزتی در خود احساس می کند. از بالاترین لذت ها این است که انسان اثر هنر خود را ببیند. چه حالی به انسان دست می دهد اگر اثر هنر ایمان خود را؛ یعنی لطف خاص خدا را نسبت به خود ببیند. عزتی که از راه موفقیت در توحید برای انسان دست می دهد و سرور و بهجتی که در آن حال دست می دهد هزارها درجه بالاتر و هزارها درجه لذیذتر و شیرین تر است.
www.irc.ir
- [سایر] مقام محمود چه مقامی است؟
- [سایر] از نظر وهابیت مفتی چه مقامی دارد؟
- [آیت الله بهجت] هر گاه طلاق پس از انقطاع خون و قبل از غسل واقع شود، آیا صحیح است؟
- [آیت الله خوئی] آیا طول کشیدن مکث من در شهر دوّم، یا کوتاه بودن مکث، اثری هست در انقطاع اقامت یا خیر؟
- [سایر] در آخرت چه مقامی بالاتر از رسیدن به نعمتهای بهشتی وجود دارد؟!
- [سایر] انسان کامل از جهت علم و عصمت دارای چه مقامی است؟
- [سایر] کسانی که در دنیا پست و مقام دارند ،آیا در آخرت هم به آنها پست و مقامی می دهند ؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زوجین در اصل نکاح اتفاق و در دوام و انقطاع اختلاف کنند و دلیلی در کار نباشد قول کدام مقدم است؟
- [سایر] کرامت چیست؟ چگونه میتوان در طریق کرامت گام برداشت؟ و انسانهای کریم در نزد خداوند از چه مقامی برخوردار هستند؟
- [سایر] آیا از نسل محمد بن عبدالوهاب کسی در عربستان باقی مانده است؟ اگر هست, آیا دارای پست و مقامی هست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض مسئولین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، بواسطه این خیانت، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است به هر نحو که ممکن شود آنان را با رعایت موازین شرعی مجازات نمایند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلس موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است ، به واسطة این خیانت ، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است.اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوه ، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن باشد .
- [امام خمینی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلسین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، به واسطه این خیانت، از مقامی که دارد- هر مقامی باشد- منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرد نباید با قصد لذّت به بدن مرد دیگر نگاه کند ونگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذّت حرام است.
- [آیت الله سبحانی] اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان از مرد ساقط نمی شود، بلکه اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشکال دارد.
- [آیت الله سبحانی] مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مرد نباید باقصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند، و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند، و نگاهکردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مرد نباید به قصد لذّت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذّت حرام است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مرد اذان زن را با قصد لذّت بشنود، اذان از او ساقط نمیشود، بلکه اگر قصد لذّت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشکال دارد.