لذت دعا و انقطاع چه مقامی است؟
آن ها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند، هیچ لذتی را بر این لذت مقدّم نمی دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و لذت می رسد و صاحب خود را غرق در سعادت می کند که دعا کننده، لطف خاص الهی را با خود ببیند و آثار استجابت دعای خود را مشاهده کند: وَ أنِلْنی حُسنَ النَّظَرِ فی ما شَکَوتُ وَ اَذِقْنِی حَلاوَةَ الصَّنِع فِی ما سَاَلْتَ. خدایا! حسن نظر خود را در آن چه به تو شکایت کردم، به من ابلاغ کن و حلاوت استجابت آن چه از تو خواسته ام، به من بچشان. دانشمندان می گویند فرق است بین علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین. [در توضیح فرق] این طور مثال می آورند و می گویند فرض کنید آتشی در نقطه ای افروخته شده است. یک وقت شما اثر آتش (مثلاً دودی که بلند است) را می بینید و همین مقدار می دانید که در آن جا آتشی هست که این دود از آن جا بلند است این علم الیقین است، و یک وقت دود آتش را از نزدیک می بینید این عین الیقین است. بالاتر از دانستن است، مشهود است. و یک وقت به قدری نزدیک می شوید که حرارت آتش به بدن شما می رسد و شما را گرم می کند، داخل آتش می شوید؛ این حق الیقین است. انسان ممکن است خدا را کاملاً بشناسد و به وجود مقدسش ایمان و اذعان داشته باشد، ولی در زندگی خصوصی خود اثر لطف خاص خدا و عنایت های مخصوصی که گاهی به بندگانش عنایت می فرماید نبیند. این مرتبه علم الیقین است، ولی گاهی هست که عملاً اثر تردید را مشاهده می کند. دعا می کند و دعای خود را مستجاب شده می بیند. در کارها به خدا اعتماد و توکل می کند و از غیر خدا اعتمادش را قطع می کند و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش می بیند، اثر توحید را شهود می کند. این مرتبه عین الیقین است. آن دسته از بندگان حق لذت می برند که اهل دل و اهل توکل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهای خود و توکل ها و اعتمادهای خود را مشاهده می کنند و از بهجت ها بهره مند می شوند که برای ما کم تر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است که دعا کننده مستقیماً خود را با ذات حق در تماس می بیند، بلکه خودی نمی بیند و خودی مشاهده نمی کند. فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چیز، او را می بیند. انسان وقتی که هنر کوچکی را می آموزد، وقتی علمی را یاد می گیرد، درس می خواند، طبیب یا مهندس می شود، بعد از سال ها زحمت و رنج، همین که اولین بار اثر هنر خودش را می بیند، مثلاً مریضی را معالجه می کند و او بهبودی می یابد، طرح ساختمانی را می ریزد و ساخته می شود و خوب و ظریف و عالی از کار در می آید، غرق سرور و بهجت می گردد و عزتی در خود احساس می کند. از بالاترین لذت ها این است که انسان اثر هنر خود را ببیند. چه حالی به انسان دست می دهد اگر اثر هنر ایمان خود را؛ یعنی لطف خاص خدا را نسبت به خود ببیند. عزتی که از راه موفقیت در توحید برای انسان دست می دهد و سرور و بهجتی که در آن حال دست می دهد هزارها درجه بالاتر و هزارها درجه لذیذتر و شیرین تر است. www.irc.ir
عنوان سوال:

لذت دعا و انقطاع چه مقامی است؟


پاسخ:

آن ها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند، هیچ لذتی را بر این لذت مقدّم نمی دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و لذت می رسد و صاحب خود را غرق در سعادت می کند که دعا کننده، لطف خاص الهی را با خود ببیند و آثار استجابت دعای خود را مشاهده کند:
وَ أنِلْنی حُسنَ النَّظَرِ فی ما شَکَوتُ وَ اَذِقْنِی حَلاوَةَ الصَّنِع فِی ما سَاَلْتَ.
خدایا! حسن نظر خود را در آن چه به تو شکایت کردم، به من ابلاغ کن و حلاوت استجابت آن چه از تو خواسته ام، به من بچشان.
دانشمندان می گویند فرق است بین علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین. [در توضیح فرق] این طور مثال می آورند و می گویند فرض کنید آتشی در نقطه ای افروخته شده است. یک وقت شما اثر آتش (مثلاً دودی که بلند است) را می بینید و همین مقدار می دانید که در آن جا آتشی هست که این دود از آن جا بلند است این علم الیقین است، و یک وقت دود آتش را از نزدیک می بینید این عین الیقین است. بالاتر از دانستن است، مشهود است. و یک وقت به قدری نزدیک می شوید که حرارت آتش به بدن شما می رسد و شما را گرم می کند، داخل آتش می شوید؛ این حق الیقین است.
انسان ممکن است خدا را کاملاً بشناسد و به وجود مقدسش ایمان و اذعان داشته باشد، ولی در زندگی خصوصی خود اثر لطف خاص خدا و عنایت های مخصوصی که گاهی به بندگانش عنایت می فرماید نبیند. این مرتبه علم الیقین است، ولی گاهی هست که عملاً اثر تردید را مشاهده می کند. دعا می کند و دعای خود را مستجاب شده می بیند. در کارها به خدا اعتماد و توکل می کند و از غیر خدا اعتمادش را قطع می کند و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش می بیند، اثر توحید را شهود می کند. این مرتبه عین الیقین است. آن دسته از بندگان حق لذت می برند که اهل دل و اهل توکل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهای خود و توکل ها و اعتمادهای خود را مشاهده می کنند و از بهجت ها بهره مند می شوند که برای ما کم تر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است که دعا کننده مستقیماً خود را با ذات حق در تماس می بیند، بلکه خودی نمی بیند و خودی مشاهده نمی کند. فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چیز، او را می بیند.
انسان وقتی که هنر کوچکی را می آموزد، وقتی علمی را یاد می گیرد، درس می خواند، طبیب یا مهندس می شود، بعد از سال ها زحمت و رنج، همین که اولین بار اثر هنر خودش را می بیند، مثلاً مریضی را معالجه می کند و او بهبودی می یابد، طرح ساختمانی را می ریزد و ساخته می شود و خوب و ظریف و عالی از کار در می آید، غرق سرور و بهجت می گردد و عزتی در خود احساس می کند. از بالاترین لذت ها این است که انسان اثر هنر خود را ببیند. چه حالی به انسان دست می دهد اگر اثر هنر ایمان خود را؛ یعنی لطف خاص خدا را نسبت به خود ببیند. عزتی که از راه موفقیت در توحید برای انسان دست می دهد و سرور و بهجتی که در آن حال دست می دهد هزارها درجه بالاتر و هزارها درجه لذیذتر و شیرین تر است.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین