یک . علم لدنی انسان کامل: علم لدنی، علمی است که هیچ واسطه ای میان تعلم و معلم نیست. (لدن)؛ یعنی، نزد و حضور. اگر علمی با وساطت ، حاصل شود، علم لدنی نخواهد بود. اگر علمی از معلم صادر شود و به یک واسطه یا بیشتر، به شاگرد برسد؛ شاگرد آن علم را از نزد معلم فرا نگرفته است و به آن علم لدنی نمی گویند. اما اگر شاگرد از حضور خود معلم، علمی را فرا گرفت، آن علم را لدنی می نامند. از آنجا که انسان کامل نخستین مخلوق است و هیچ واسطه ای میان او و حضرت حق وجود ندارد، از علم ، لدنی بهره مند خواهد بود و هیچ واسطه ای میان او و خدای سبحان در این تعلیم و تعلم وجود ندارد. آن که بی تعلیم بد ناطق خداست که صفات او ز علت ها جداست یا چون آدم کرده تلقینش خدا بی حجاب مادر و دایه و ازا (1) دو. احاطه بر عوالم وجود: از آنجا که انسان کامل، مخلوق اول است؛ از حیث وجودی در برترین مرتبه قرار دارد (مرتبه ای که از آن به عالم اسما یاد می کنند). از آنجا که این عالم، احاطه وجودی بر تمامی عوالم وجود (عالم تجرد، مثال و مادی) دارد، انسان کامل بر تمامی آنها احاطه وجودی دارد. (2) اولیا اطفال حق اند ای پسر! در حضور و غیبت، ایشان با خبر(3) سه. عصمت انسان کامل: مقام منیع عصمت عملی، برای کسی حاصل می شود که به مرز (اخلاص) رسیده باشد. در این حال در حرم امن او، شهوت، غضب و باطل راه ندارد؛ چون وی هر دو را مهار کرده و به صورت اراده و کراهت در آورده است. درواقع انسان کامل، مراحل جذب و دفع، شهوت و غضب و محبت و عداوت را طی کرده و به مقام (تولی و تبری) رسیده است. شخصی که به این مرحله بار یافته باشد، شیطان را دشمن ترین دشمن درون و بیرون می داند و او را سرکوب کرده، بر همه دشمنان فائق می آید و متولی حق می شود. (4) آن که معصوم آمد و پاک از غلط آن خروس جان وحی آمد فقط (5) چهار. فرشتگان امور، شاگردان انسان کامل: جهان هستی ازسوی مدبرات امر الهی (فرشتگان، مخصوصا حاملان عرش) اداره می شود. (احیا) را اسرافیل (علیه السلام) و دستیاران ا ، (رزق) را میکائیل (علیه السلام) و خدمه او (مرگ) را عزرائیل (علیه السلام) و زیردستان او ، (تعلیم و تربیت) را جبرئیل (علیه السلام) و سایر کارها را مدبرات جزئی و کلی دیگر اداره می کنند؛ ولی چون انسان کامل ، اولین مخلوق و محیط بر تمام عوالم وجود است، همه آنان شاگردان انسان کامل اند و او گزارش گر و معلم همه فرشتگان است. (6) ای سلیمان ! مسجد اقصی بساز لشکر بلقیس آمد در نماز چون که او بنیاد آن مسجد نهاد جن و انس آمد بدن در کار داد (7) پنج. انسان کامل، هدف غایی انسان: هدف غایی انسان، همان بار یافتن به مقام نخستین خویش و مبدا هستی خود، روح خدایی و مثل اعلا است که با انسان کامل یکی است. قرآن این حقیقت را با طرح این نکته که پایان زندگی به سوی خداوند است، مطرح می کند. (8) البته هدف نهایی و غایت انسانی، دو چهره دارد: چهره ای که به خداوند متعال مرتبط است (لقاء الله) و چهره ای که با ما سوا ارتباط دارد (خلافة الله). اما چهره (خلافت الهی) کامل تر و برتر از چهره (لقاء الله) است؛ زیرا کسانی که به لقای خدا می رسند؛ چون در همان لقای حق مستغرق اند، سفری به منظور خلافت الهی نسبت به ما سوا ندارند. اما از آنجا که انسان کامل که برترین مرتبه وجودی را در عالم امکان به خود اختصاص داده در اثر مظهریت اسم اعظم در عین ادراک شهودی لقاء الله ماموریت خلافت الهی را نیز بر عهده دارد، ما سوای خداوند را به اذن او تدبیر می کند، انسان کامل با جمع میان لقاء الله و خلافة الله ، نه تنها به غایت قصوای انسانی نایل می شود؛ بلکه خود غایت قصوای آفرینش و منتهای چهره نمایی حق، در آینه خلقت است. (9) پی نوشتها: 1- همان، دفتر 4، ابیات 3041-3042. 2- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 7، ص 345 و ج 9، ص 261. 3- مثنوی معنوی، دفتر 3،بیت 79. 4- ر. ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 9، ص 19. 5- مثنوی معنوی، دفتر 3، بیت 3337. 6- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 9، ص 32-33. 7- مثنوی معنوی، دفتر 4، ابیات 1113-1114. 8- لقمان (31)، آیه 22؛ حج (22)، آیه 41؛ آل عمران (3)، آیه 109؛ روم (30)، آیه 11 و... 9- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 14، صص 118-120، ص 268 و ص 275 به بعد
یک . علم لدنی انسان کامل:
علم لدنی، علمی است که هیچ واسطه ای میان تعلم و معلم نیست. (لدن)؛ یعنی، نزد و حضور. اگر علمی با وساطت ، حاصل شود، علم لدنی نخواهد بود. اگر علمی از معلم صادر شود و به یک واسطه یا بیشتر، به شاگرد برسد؛ شاگرد آن علم را از نزد معلم فرا نگرفته است و به آن علم لدنی نمی گویند. اما اگر شاگرد از حضور خود معلم، علمی را فرا گرفت، آن علم را لدنی می نامند. از آنجا که انسان کامل نخستین مخلوق است و هیچ واسطه ای میان او و حضرت حق وجود ندارد، از علم ، لدنی بهره مند خواهد بود و هیچ واسطه ای میان او و خدای سبحان در این تعلیم و تعلم وجود ندارد.
آن که بی تعلیم بد ناطق خداست
که صفات او ز علت ها جداست
یا چون آدم کرده تلقینش خدا
بی حجاب مادر و دایه و ازا (1)
دو. احاطه بر عوالم وجود:
از آنجا که انسان کامل، مخلوق اول است؛ از حیث وجودی در برترین مرتبه قرار دارد (مرتبه ای که از آن به عالم اسما یاد می کنند). از آنجا که این عالم، احاطه وجودی بر تمامی عوالم وجود (عالم تجرد، مثال و مادی) دارد، انسان کامل بر تمامی آنها احاطه وجودی دارد. (2)
اولیا اطفال حق اند ای پسر!
در حضور و غیبت، ایشان با خبر(3)
سه. عصمت انسان کامل:
مقام منیع عصمت عملی، برای کسی حاصل می شود که به مرز (اخلاص) رسیده باشد. در این حال در حرم امن او، شهوت، غضب و باطل راه ندارد؛ چون وی هر دو را مهار کرده و به صورت اراده و کراهت در آورده است. درواقع انسان کامل، مراحل جذب و دفع، شهوت و غضب و محبت و عداوت را طی کرده و به مقام (تولی و تبری) رسیده است. شخصی که به این مرحله بار یافته باشد، شیطان را دشمن ترین دشمن درون و بیرون می داند و او را سرکوب کرده، بر همه دشمنان فائق می آید و متولی حق می شود. (4)
آن که معصوم آمد و پاک از غلط
آن خروس جان وحی آمد فقط (5)
چهار. فرشتگان امور، شاگردان انسان کامل:
جهان هستی ازسوی مدبرات امر الهی (فرشتگان، مخصوصا حاملان عرش) اداره می شود. (احیا) را اسرافیل (علیه السلام) و دستیاران ا ، (رزق) را میکائیل (علیه السلام) و خدمه او (مرگ) را عزرائیل (علیه السلام) و زیردستان او ، (تعلیم و تربیت) را جبرئیل (علیه السلام) و سایر کارها را مدبرات جزئی و کلی دیگر اداره می کنند؛ ولی چون انسان کامل ، اولین مخلوق و محیط بر تمام عوالم وجود است، همه آنان شاگردان انسان کامل اند و او گزارش گر و معلم همه فرشتگان است. (6)
ای سلیمان ! مسجد اقصی بساز
لشکر بلقیس آمد در نماز
چون که او بنیاد آن مسجد نهاد
جن و انس آمد بدن در کار داد (7)
پنج. انسان کامل، هدف غایی انسان:
هدف غایی انسان، همان بار یافتن به مقام نخستین خویش و مبدا هستی خود، روح خدایی و مثل اعلا است که با انسان کامل یکی است. قرآن این حقیقت را با طرح این نکته که پایان زندگی به سوی خداوند است، مطرح می کند. (8)
البته هدف نهایی و غایت انسانی، دو چهره دارد: چهره ای که به خداوند متعال مرتبط است (لقاء الله) و چهره ای که با ما سوا ارتباط دارد (خلافة الله). اما چهره (خلافت الهی) کامل تر و برتر از چهره (لقاء الله) است؛ زیرا کسانی که به لقای خدا می رسند؛ چون در همان لقای حق مستغرق اند، سفری به منظور خلافت الهی نسبت به ما سوا ندارند. اما از آنجا که انسان کامل که برترین مرتبه وجودی را در عالم امکان به خود اختصاص داده در اثر مظهریت اسم اعظم در عین ادراک شهودی لقاء الله ماموریت خلافت الهی را نیز بر عهده دارد، ما سوای خداوند را به اذن او تدبیر می کند، انسان کامل با جمع میان لقاء الله و خلافة الله ، نه تنها به غایت قصوای انسانی نایل می شود؛ بلکه خود غایت قصوای آفرینش و منتهای چهره نمایی حق، در آینه خلقت است. (9)
پی نوشتها:
1- همان، دفتر 4، ابیات 3041-3042.
2- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 7، ص 345 و ج 9، ص 261.
3- مثنوی معنوی، دفتر 3،بیت 79.
4- ر. ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 9، ص 19.
5- مثنوی معنوی، دفتر 3، بیت 3337.
6- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 9، ص 32-33.
7- مثنوی معنوی، دفتر 4، ابیات 1113-1114.
8- لقمان (31)، آیه 22؛ حج (22)، آیه 41؛ آل عمران (3)، آیه 109؛ روم (30)، آیه 11 و...
9- تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 14، صص 118-120، ص 268 و ص 275 به بعد
- [سایر] حضرت فاطمه (س) دارای شرائط امامت مانند علم کامل و الهی، عصمت و عقل کامل و ... است ولی چرا باز هم امام نیست؟
- [سایر] امامان علیهم السلام از جهت علم و عصمت، دارای چه مقامیاند؟ و این دو چه نسبتی با مقام خلافت الهی دارد؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) دارای شرائط امامت مانند علم کامل و الهی، عصمت و عقل کامل و ... است ولی چرا باز هم امام نیست؟
- [سایر] آیا از نسل محمد بن عبدالوهاب کسی در عربستان باقی مانده است؟ اگر هست, آیا دارای پست و مقامی هست؟
- [سایر] آیا فرشتگان دارای درجهای از عصمت هستند؟
- [سایر] اگر کلام معصوم(ع) کلام واحدی است لزوم امامت سایر معصومان چه ضرورتی داشت؟
- [سایر] آیا میشه گفت که ولی فقیه دارای عصمت است؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا س دارای مقام عصمت هستند؟
- [آیت الله خوئی] آیا معصوم علم غیب میداند و چه مقدار است؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید؛ با توجه به این که همه امامان (ع) معصوم هستند، اما در بین آنها امام حسین (ع) دارای مقامی بالاتر از دیگر امامان (ع) می باشد. با توجه به کثرت روایات می بینیم کسانی که برای امام حسین (ع) حتی اگر کار کوچکی را انجام دهند، در آخرت دارای اجر عظیمی هستند. اصلا چرا به امام حسین (ع) دردانه خداوند یا حضرت زهرا (س) می گویند؟ با تشکر.
- [آیت الله جوادی آملی] .طلاکاری مسجد, مکروه است; نیز تصویر صورت های دارای روح, مانند انسان و حیوان, کراهت دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض مسئولین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، بواسطه این خیانت، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است به هر نحو که ممکن شود آنان را با رعایت موازین شرعی مجازات نمایند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلس موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است ، به واسطة این خیانت ، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است.اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوه ، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن باشد .
- [امام خمینی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلسین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، به واسطه این خیانت، از مقامی که دارد- هر مقامی باشد- منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن شود.
- [آیت الله سیستانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند ، چنانچه تحصیل آن علم واجب عینی باشد میشود از سهم فقرا به او زکات داد ، و اگر تحصیل آن علم دارای مصلحت عامه باشد ، زکات دادن به او از سهم سبیل اللّه و بنابر احتیاط با اجازه حاکم شرع جایز است ، در غیر این دو صورت جایز نیست به او زکات بدهند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] (مجتهد) و (اعلم) را از سه راه می توان شناخت: اوّل: این که خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: این که دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط این که دو نفر عالم دیگر برخلاف گفته آنها شهادت ندهند. سوم: این که آنچنان در میان اهل علم و محافل علمی مشهور باشد که انسان یقین پیدا کند او اعلم است.
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی که به یکی از چهارده معصوم علیهم السلام از روی دشمنی دشنام دهد نجس است
- [آیت الله جوادی آملی] .برای انجام دادن نماز یا کاری که باید قبله در آن مراعات شود، باید به جهت قبله علم داشته باشد, نیز میتواند به شهادت دو عادل که از روی حس نه حدس شهادت میدهند, عمل کند; همچنین به قول منجّم و ریاضی- دانِ ماهر و موثّق که از گفته او اطمینان حاصل میشود, میتوان عمل کرد. محرابی که معصوم(ع) در آن, بدون میل به طرف راست یا چپ, نماز گزارده و هیچ تغییری در آن پدید نیامده، نیز قبر معصوم(ع) که به همان وضع اول مانده باشد, همچنین قبلهنماهای دقیق در صورت اطلاع کامل از کیفیت استفاده از آنها میتوانند معیار قبلهشناسی باشند و در غیر صورتهای یاد شده, میشود به محراب مساجد مسلمانان و قبور اموات آنان, در حالت عدم علم به تسامح آنها در رعایت قبله، اکتفا نمود.
- [آیت الله اردبیلی] (نذر) آن است که انسان ملتزم شود کار خیری را برای خدا بجا آورد یا کاری را که انجام ندادن آن بهتر است، برای خدا ترک نماید و بنابر این متعلّق نذر باید دارای (رجحان) باشد، یعنی فعل یا ترک فعلی که نذر شده، شرعا دارای مزیّت باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر برای انسان مسألهای پیش آید که حکم آن را نمیداند، بهتر آن است که صبر کند تا فتوای مجتهد اعلم را به دست آورد و یا بفتوای مجتهدی که علم او کمتر از مجتهد اعلم و بیشتر از مجتهدهای دیگر است عمل کند اگر علم باختلاف نداشته باشد، و یا اگر میتواند از راه احتیاط وظیفه خود را انجام دهد.