همان طور که رهبر معظم انقلاب فرموده اند: (خط کلی نظام اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی است برای ایجاد یک تمدن اسلامی، مانند هر تمدن دیگر دو عنصر اساسی لازم است یکی تولید فکر و یکی پرورش انسان.)[1] در واقع اسلام برخلاف دنیای غرب. کسب علم و پیشرفت در میدان های علمی را ملازم با کسب فضیلت و ارتقای معرفت دینی می داند، لذا تولید علم و فرهنگ سازی و در نهایت رسیدن به تمدن اسلامی منوط به پیش شرط هائی می باشد که در صورت وجود آن پیش شرط ها زمینه برای ایجاد یک نهضت نرم افزاری فراهم می شود که از جمله می توان موارد زیر را برشمرد: 1. ایمان باوری و خدا محوری: روشن است که ایمان به خدا خاستگاه شکل گیری دیگر عناصر فرهنگی همچون امانت داری، وفاداری، قانون گرائی راستی و درستکاری، خیراندیشی و امید به آینده به حساب می آید که وجه تمایز فرهنگ اسلامی از دیگر فرهنگ ها می باشد. در پرتو آن رفتارها، معنای درست می یابد و نشاط انگیز و تعالی بخش می گردد و از آن جا که جاودانگی انسان را پیوند می دهد، در وجود آدمی روح حیات و پویائی می دمد و کمیت و کیفیت عملکردها را در او دو چندان می کند. 2. ایجاد روحیه علم جوئی و تحقیق: ما دارای میراث فکری، فرهنگی و اجتماعی اسلاف گذشته هستیم، اما وظیفه ما فقط دریافت کردن و شاگردی کردن نیست باید با ایجاد روحیه جستجوگری و نقد و پرسشگری در کلاس های درسی مدارس و دانشگاه ها و ایجاد روحیه علم گرائی به جای مدرک گرائی بستر مناسب فرهنگی و آموزشی را برای تولید علم فراهم آورد. چنان که رهبر معظم انقلاب با تأکید بر این نکته فرمودند: (ما نمی توانیم در شهید مطهری متوقف شویم). 3. تلاش و پشتکار: تولید علم و فرهنگ سازی در جهان امروز فقط در سایه تلاش و پشتکار سخت حاصل می شود. کار و تلاش سازنده خواست خدا و سیره انبیاء و بزرگان دین است، هر اندازه ملّتی در این وادی کوشاتر باشد به کمال های مطلوب بیشتری دست می یابد. 4. انجام تحقیقات و پژوهش ها به صورت گروهی: درست است که در تاریخ گذشته ما افرادی همچون ملاصدرا و ابن سینا و ... با تلاش های فردی خود خدمات شایانی به علم و گسترش آن نمودند، ولی در جهان امروز با توجه به عقب نگهداشتن کشور ما از کاروان علم توسط ایادی استکبار و رشد سریع علم و تولید فکر و همچنین انجام تحقیقات بین رشته ای، ایجاد روحیه همکاری و تشریک مساعی بین اندیشمندان و تشکیل انجمن های علمی مفید و کارآمد و به دور از تشریفات بی جا و نمایش با حضور دانش آموختگان مربوط ضروری می باشد. 5. اعتماد به نفس: باید حس خود کم بینی را که طی 200 سال گذشته به ملت ما تلقین و تحمیل شده است را کنار بزنیم و بدانیم که هوش و استعداد درخشان ایرانی ریشه در تاریخ این کشور دارد که نمونه عینی و امروزی آن موفقیت های علمی جوانان این کشور در المپیادهای جهانی است و به قول رهبر معظم انقلاب: (این مهر نمی توانیم و نمی توانید را که یکی از بخش های عمدة سیاست فرهنگی دشمنان بود، بایستی از ذهن خود پاک کنیم). 6. تکریم و احترام، دانشمندان و اندیشمندان: اگر به راستی خواهان پیشرفت علم و دانش هستیم باید فرهنگ احترام به دانشمندان و مبتکران را در جامعه گسترش دهیم مع الأسف در جامعه ما آنچه مایه ارزش و افتخار افراد است، لااقل در نظر مردم ظاهر بین برخورداری از ثروت یا پست های مهم و حساس می باشد با چنین فرهنگی کمتر انگیزه ای برای انسان ها پدید می آید که در صدد تولید علم و نظریه پردازی باشند. باید با تکریم واقعی اندیشمندان بستر فرهنگی و اجتماعی مناسب را برای رشد علم و فناوری بوجود آورد. 7. مدیریت صحیح: یک مدیریت ممتاز با برنامه ریزی صحیح و با درک خواسته ها و نگرانی های اندیشمندان و مبتکران و حمایت معنوی و مادی مناسب از آنان باعث تولید علم و رشد اندیشه و حفظ نیروهای کارآمد می شود. همچنین با تعیین اولویت های پژوهشی کشور و هدایت تفکرات و اندیشه ها، اندیشمندان را از رفتن به سوی تحقیقات غیر لازم و پژوهش های موازی باز می دارد و با فراهم نمودن زمینه مناسب جهت کاربردی شدن پژوهش ها و به بار نشستن آنها متناسب با نوع پژوهش باعث توسعه و پیشرفت کشور می شود. 8. پرهیز از تعصب و جمودگرایی: رهبر معظم انقلاب در مورد زمینه ها و بسترهای آسیب پذیری نهضت نرم افزاری و تولید علم می فرمایند: (یکی از زمینه ها، تحجر است. نگاه نو به مسائل نکردن، گذران تاریخ و تحول فکر انسان ها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقی فکر و اندیشه و راه های زندگی را انکار کردن، این تحجر است. در کنار تحجر، ولنگاری فکری و عملی، ولنگاری و بی بند و باری چه در فکر، یعنی این که انسان هر آنچه را که در بازار فکر اندیشه مطرح می شود، بدون ارزیابی، بدون نقّادی، بدون فهم درست با آن مواجه بشود و با زرق و برق، این متاع بسیار حساس را برای خود تهیه کند و چه در عمل، یعنی نقطة مقابل تقوا، از جمله آفت ها طعمه جوئی است. این آفت بزرگی است. مسند را، مسئولیت را، مقام اجتماعی را، حتی علم را به عنوان طعمه برای این که بتواند به نان و نوائی برسد این آفت است.)[2] 9. پرهیز از کمیت گرایی به جای کیفیت گرایی (مدرک گرایی): در یکی از مهم ترین آفت های آموزشی ما در دانشگاه ها از بین رفتن تشنگی علم و کیفیت گرایی و در عوض جایگزین شدن مطلوب انگاری و کمیت گرایی می باشد. دلیل این امر این است که عده کثیری از اساتیدی می باشند که روند تحصیلات خود را طبق سلسله مراتب آموزشی و هنجارهای علمی خاص، یعنی تئوری های مسائل، فرایندها و روش های تجویز شده و منع شده، می گذرانند و پس از آن با ارائه مقاله ای که اغلب غیر بدیع می باشد به مقام دکتری و استادی نائل می آیند. این محصوریت در دگمه های علمی، موجب ایستائی علم و همچنین تقدیس و تمدیع سنت های علمی می شود. در این راستا فضائی برای نقد و انتقاد علمی که موجب رشد و پویش علم است. همچنین ظهور اندیشه های نو و بدیع و پژوهش و نوآوری باقی نمی ماند، بنابراین کار استاد پس دادن دروس خوانده شده خود به دانشجو می باشد و دانشجو نیز در مقابل با الگوگیری از متدلوژی استاد بر حفظ سنت ها تأکید می ورزد و این گونه است که جامعه علمی به سمت مدرک گرایی و نمره متمایل می شود و در عوض از تمایل به پژوهش کاسته می شود با این تفاسیر هدف نهائی استاد باید خلاقیت باشد که موجب تولید علم می شود. 10. تأمین ابزارهای لازم در امر پژوهش: مراکز آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی که نهادهای اصلی رشد علوم هستند، از جمله ساختارهای علمی می باشند که در یک جامعه به مشابه پیکرهای جانداری هستند که رشد آنها منجر به رشد جامعه می شود و به بیان دیگر هر حرکت اجتماعی از طریق این ساختارها اعمال می شود، لذا مراکز آموزشی از ابزارهای مهم توسعه علمی باشد که دولت باید از طریق تخصیص بودجه لازم از آنها حمایت نماید و با تأمین مالی و رفاهی پژوهشگران باعث شود که پژوهشگران تمام دغدغه و توانشان متمرکز بر کار پژوهش باشد. یکی دیگر از وظائف لازم الاجراء سازمان های علمی، فراهم نمودن تمام امکانات و ابزارهای پژوهشی برای متخصصین و محققین می باشد، از جمله این ابزارها و عوامل که نقش زیر بنائی در توسعه علمی دارد، تحقق سخت افزار آموزشی، یعنی ایجاد فن آوری آموزشی در جامعه علمی می باشد، مانند تجهیزات کامپیوتری و ... 11. فراموش نکردن نخبگان: یکی دیگر از وظایف ساختارهای آموزشی بیرون آوردن نخبگان علمی از انزوا و ایجاد شرایطی برای تعامل و تبادل اطلاعات بین آنها می باشد. البته در شرایطی نتیجه پژوهش های آنها به ثمر می نشیند و موجب توسعه می شود که سازمان ها، نظرات و پژوهش های آنها را کاربری کنند و یا حداقل اعتنای کافی به پژوهش ها و تحقیقات آنها بنمایند بنابراین دانشگاه برای این که نقش موثری را در فرهنگ سازی و تولید علم ایفا نماید، باید با توجه به پیش شرط های مطرح شده و سرلوحه قرار دادن روحیة تحقیق و تولید علم و توجه به کیفیت و تلاش و پیشتکار و تکیه بر فرهنگ پر بار دینی، روحیه خود باختگی و مرعوب شدن در برابر فرهنگ استعماری غرب را کنار زده و پلی به سوی پیشرفت و توسعه علمی کشور ایجاد نمایند. بدیهی است تا زمانی که دانشگاه مروج افکار مادی و فرهنگ بیگانه باشد و پیشرفت غرب را از زاویه فرهگ آن بنگرد قادر نخواهد بود سهم بسزایی در فرهنگ سازی و تولید علم داشته باشد و تنها نقش یک مصرف کننده و ترجمه کننده فرهنگ بیگانه را ایفا خواهد نمود. دانشگاهی می تواند فرهنگ ساز باشد که فرهنگ اسلامی را سر لوحه فعالیت های خویش قرار داده و با تکیه بر قدرت و استعداد جوانان خلاق و متعهد خود راه های ترقی و توسعه علمی را بپیماید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مجله پگاه حوزه شماره های آبان 79، اردیبهشت 83. 2. کتاب درآمدی بر آزاد اندیشی نظریه پردازی در علوم دینی انتشار دبیرخانه نهضت آزاد اندیش و تولید علم، چاپ انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم. 3. مجله بازتاب اندیشه، شماره های 30 - 52. 4. خبرنامه دبیرخانه نهضت آزاد اندیشی دینی و تولید علم چاپ مرکز مدیریت حوزه علمیه قم. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سخنرانی مقام معظم رهبری، در شهر مقدس قم، 1379. [2] . مجله پگاه حوزه، سخنرانی مقام معظم رهبری، 1379.
آیا دانشگاه با وضع موجودش و با فرهنگی که در آنجا حاکم شده و مروج افکار مادی است می تواند در امور فرهنگ سازی و تولید علم نقش داشته باشد؟
همان طور که رهبر معظم انقلاب فرموده اند: (خط کلی نظام اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی است برای ایجاد یک تمدن اسلامی، مانند هر تمدن دیگر دو عنصر اساسی لازم است یکی تولید فکر و یکی پرورش انسان.)[1] در واقع اسلام برخلاف دنیای غرب. کسب علم و پیشرفت در میدان های علمی را ملازم با کسب فضیلت و ارتقای معرفت دینی می داند، لذا تولید علم و فرهنگ سازی و در نهایت رسیدن به تمدن اسلامی منوط به پیش شرط هائی می باشد که در صورت وجود آن پیش شرط ها زمینه برای ایجاد یک نهضت نرم افزاری فراهم می شود که از جمله می توان موارد زیر را برشمرد:
1. ایمان باوری و خدا محوری: روشن است که ایمان به خدا خاستگاه شکل گیری دیگر عناصر فرهنگی همچون امانت داری، وفاداری، قانون گرائی راستی و درستکاری، خیراندیشی و امید به آینده به حساب می آید که وجه تمایز فرهنگ اسلامی از دیگر فرهنگ ها می باشد. در پرتو آن رفتارها، معنای درست می یابد و نشاط انگیز و تعالی بخش می گردد و از آن جا که جاودانگی انسان را پیوند می دهد، در وجود آدمی روح حیات و پویائی می دمد و کمیت و کیفیت عملکردها را در او دو چندان می کند.
2. ایجاد روحیه علم جوئی و تحقیق: ما دارای میراث فکری، فرهنگی و اجتماعی اسلاف گذشته هستیم، اما وظیفه ما فقط دریافت کردن و شاگردی کردن نیست باید با ایجاد روحیه جستجوگری و نقد و پرسشگری در کلاس های درسی مدارس و دانشگاه ها و ایجاد روحیه علم گرائی به جای مدرک گرائی بستر مناسب فرهنگی و آموزشی را برای تولید علم فراهم آورد. چنان که رهبر معظم انقلاب با تأکید بر این نکته فرمودند: (ما نمی توانیم در شهید مطهری متوقف شویم).
3. تلاش و پشتکار: تولید علم و فرهنگ سازی در جهان امروز فقط در سایه تلاش و پشتکار سخت حاصل می شود. کار و تلاش سازنده خواست خدا و سیره انبیاء و بزرگان دین است، هر اندازه ملّتی در این وادی کوشاتر باشد به کمال های مطلوب بیشتری دست می یابد.
4. انجام تحقیقات و پژوهش ها به صورت گروهی: درست است که در تاریخ گذشته ما افرادی همچون ملاصدرا و ابن سینا و ... با تلاش های فردی خود خدمات شایانی به علم و گسترش آن نمودند، ولی در جهان امروز با توجه به عقب نگهداشتن کشور ما از کاروان علم توسط ایادی استکبار و رشد سریع علم و تولید فکر و همچنین انجام تحقیقات بین رشته ای، ایجاد روحیه همکاری و تشریک مساعی بین اندیشمندان و تشکیل انجمن های علمی مفید و کارآمد و به دور از تشریفات بی جا و نمایش با حضور دانش آموختگان مربوط ضروری می باشد.
5. اعتماد به نفس: باید حس خود کم بینی را که طی 200 سال گذشته به ملت ما تلقین و تحمیل شده است را کنار بزنیم و بدانیم که هوش و استعداد درخشان ایرانی ریشه در تاریخ این کشور دارد که نمونه عینی و امروزی آن موفقیت های علمی جوانان این کشور در المپیادهای جهانی است و به قول رهبر معظم انقلاب: (این مهر نمی توانیم و نمی توانید را که یکی از بخش های عمدة سیاست فرهنگی دشمنان بود، بایستی از ذهن خود پاک کنیم).
6. تکریم و احترام، دانشمندان و اندیشمندان: اگر به راستی خواهان پیشرفت علم و دانش هستیم باید فرهنگ احترام به دانشمندان و مبتکران را در جامعه گسترش دهیم مع الأسف در جامعه ما آنچه مایه ارزش و افتخار افراد است، لااقل در نظر مردم ظاهر بین برخورداری از ثروت یا پست های مهم و حساس می باشد با چنین فرهنگی کمتر انگیزه ای برای انسان ها پدید می آید که در صدد تولید علم و نظریه پردازی باشند. باید با تکریم واقعی اندیشمندان بستر فرهنگی و اجتماعی مناسب را برای رشد علم و فناوری بوجود آورد.
7. مدیریت صحیح: یک مدیریت ممتاز با برنامه ریزی صحیح و با درک خواسته ها و نگرانی های اندیشمندان و مبتکران و حمایت معنوی و مادی مناسب از آنان باعث تولید علم و رشد اندیشه و حفظ نیروهای کارآمد می شود. همچنین با تعیین اولویت های پژوهشی کشور و هدایت تفکرات و اندیشه ها، اندیشمندان را از رفتن به سوی تحقیقات غیر لازم و پژوهش های موازی باز می دارد و با فراهم نمودن زمینه مناسب جهت کاربردی شدن پژوهش ها و به بار نشستن آنها متناسب با نوع پژوهش باعث توسعه و پیشرفت کشور می شود.
8. پرهیز از تعصب و جمودگرایی: رهبر معظم انقلاب در مورد زمینه ها و بسترهای آسیب پذیری نهضت نرم افزاری و تولید علم می فرمایند: (یکی از زمینه ها، تحجر است. نگاه نو به مسائل نکردن، گذران تاریخ و تحول فکر انسان ها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقی فکر و اندیشه و راه های زندگی را انکار کردن، این تحجر است. در کنار تحجر، ولنگاری فکری و عملی، ولنگاری و بی بند و باری چه در فکر، یعنی این که انسان هر آنچه را که در بازار فکر اندیشه مطرح می شود، بدون ارزیابی، بدون نقّادی، بدون فهم درست با آن مواجه بشود و با زرق و برق، این متاع بسیار حساس را برای خود تهیه کند و چه در عمل، یعنی نقطة مقابل تقوا، از جمله آفت ها طعمه جوئی است. این آفت بزرگی است. مسند را، مسئولیت را، مقام اجتماعی را، حتی علم را به عنوان طعمه برای این که بتواند به نان و نوائی برسد این آفت است.)[2]
9. پرهیز از کمیت گرایی به جای کیفیت گرایی (مدرک گرایی): در یکی از مهم ترین آفت های آموزشی ما در دانشگاه ها از بین رفتن تشنگی علم و کیفیت گرایی و در عوض جایگزین شدن مطلوب انگاری و کمیت گرایی می باشد. دلیل این امر این است که عده کثیری از اساتیدی می باشند که روند تحصیلات خود را طبق سلسله مراتب آموزشی و هنجارهای علمی خاص، یعنی تئوری های مسائل، فرایندها و روش های تجویز شده و منع شده، می گذرانند و پس از آن با ارائه مقاله ای که اغلب غیر بدیع می باشد به مقام دکتری و استادی نائل می آیند. این محصوریت در دگمه های علمی، موجب ایستائی علم و همچنین تقدیس و تمدیع سنت های علمی می شود. در این راستا فضائی برای نقد و انتقاد علمی که موجب رشد و پویش علم است. همچنین ظهور اندیشه های نو و بدیع و پژوهش و نوآوری باقی نمی ماند، بنابراین کار استاد پس دادن دروس خوانده شده خود به دانشجو می باشد و دانشجو نیز در مقابل با الگوگیری از متدلوژی استاد بر حفظ سنت ها تأکید می ورزد و این گونه است که جامعه علمی به سمت مدرک گرایی و نمره متمایل می شود و در عوض از تمایل به پژوهش کاسته می شود با این تفاسیر هدف نهائی استاد باید خلاقیت باشد که موجب تولید علم می شود.
10. تأمین ابزارهای لازم در امر پژوهش: مراکز آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی که نهادهای اصلی رشد علوم هستند، از جمله ساختارهای علمی می باشند که در یک جامعه به مشابه پیکرهای جانداری هستند که رشد آنها منجر به رشد جامعه می شود و به بیان دیگر هر حرکت اجتماعی از طریق این ساختارها اعمال می شود، لذا مراکز آموزشی از ابزارهای مهم توسعه علمی باشد که دولت باید از طریق تخصیص بودجه لازم از آنها حمایت نماید و با تأمین مالی و رفاهی پژوهشگران باعث شود که پژوهشگران تمام دغدغه و توانشان متمرکز بر کار پژوهش باشد. یکی دیگر از وظائف لازم الاجراء سازمان های علمی، فراهم نمودن تمام امکانات و ابزارهای پژوهشی برای متخصصین و محققین می باشد، از جمله این ابزارها و عوامل که نقش زیر بنائی در توسعه علمی دارد، تحقق سخت افزار آموزشی، یعنی ایجاد فن آوری آموزشی در جامعه علمی می باشد، مانند تجهیزات کامپیوتری و ...
11. فراموش نکردن نخبگان: یکی دیگر از وظایف ساختارهای آموزشی بیرون آوردن نخبگان علمی از انزوا و ایجاد شرایطی برای تعامل و تبادل اطلاعات بین آنها می باشد. البته در شرایطی نتیجه پژوهش های آنها به ثمر می نشیند و موجب توسعه می شود که سازمان ها، نظرات و پژوهش های آنها را کاربری کنند و یا حداقل اعتنای کافی به پژوهش ها و تحقیقات آنها بنمایند بنابراین دانشگاه برای این که نقش موثری را در فرهنگ سازی و تولید علم ایفا نماید، باید با توجه به پیش شرط های مطرح شده و سرلوحه قرار دادن روحیة تحقیق و تولید علم و توجه به کیفیت و تلاش و پیشتکار و تکیه بر فرهنگ پر بار دینی، روحیه خود باختگی و مرعوب شدن در برابر فرهنگ استعماری غرب را کنار زده و پلی به سوی پیشرفت و توسعه علمی کشور ایجاد نمایند. بدیهی است تا زمانی که دانشگاه مروج افکار مادی و فرهنگ بیگانه باشد و پیشرفت غرب را از زاویه فرهگ آن بنگرد قادر نخواهد بود سهم بسزایی در فرهنگ سازی و تولید علم داشته باشد و تنها نقش یک مصرف کننده و ترجمه کننده فرهنگ بیگانه را ایفا خواهد نمود. دانشگاهی می تواند فرهنگ ساز باشد که فرهنگ اسلامی را سر لوحه فعالیت های خویش قرار داده و با تکیه بر قدرت و استعداد جوانان خلاق و متعهد خود راه های ترقی و توسعه علمی را بپیماید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مجله پگاه حوزه شماره های آبان 79، اردیبهشت 83.
2. کتاب درآمدی بر آزاد اندیشی نظریه پردازی در علوم دینی انتشار دبیرخانه نهضت آزاد اندیش و تولید علم، چاپ انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
3. مجله بازتاب اندیشه، شماره های 30 - 52.
4. خبرنامه دبیرخانه نهضت آزاد اندیشی دینی و تولید علم چاپ مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سخنرانی مقام معظم رهبری، در شهر مقدس قم، 1379.
[2] . مجله پگاه حوزه، سخنرانی مقام معظم رهبری، 1379.
- [سایر] طبق افکار و ایده های مادی گرای دولتهای حاکم در غرب دین و علوم دو راه متضاد هستند، نظر حضرت عالی در این باره چیست؟
- [سایر] طبق افکار و ایده های مادی گرای دولتهای حاکم در غرب دین و علوم دو راه متضاد هستند، نظر حضرت عالی در این باره چیست؟
- [سایر] با سلام سوال اول- نقش فرهنگ در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست سوال دوم- اساسا چه پارمترهایی در روابط فرهنگی ایران در عرصه بین المللی تاثیرگذار هستند سوال سوم- چرا هانتگتون در معرفی تمدن اسلامی (ترک- عرب و مالایی) اشاره ای به نقش ایران و گفتمان ایرانی اسلام توجهی ندارد با تشکر
- [آیت الله علوی گرگانی] اخیراقالیچههایی تولید و پخش میشود که بر روی آن عکس زنان به صورت بدحجاب یا در حال ناز و عشوه و یا همراه با آلات لهو و لعب مانند طنبور و زدن آن آلات نقش بسته است که نصب این قالیچهها در خانهها یا مغازهها نوعی ترویج فرهنگ ضدّ دینی یا اشاعه فساد محسوب میشود آیا خرید و فروش این قالیچهها چه صورت دارد و پولی که تولید کنندگان یا کسبه از این راه به دست میآورند چگونه است؟
- [سایر] در تولید علوم نظری مانند فیزیک نظری آیا پیش فرض¬های فلسفی دینی و ایدئولوژیک در تولید فرضیه¬ها، نظریه¬ها و قانون-ها مؤثر است؟ در علوم تجربی و عملی چطور؟ مانند پزشکی، داروسازی و ... آیا اینکه این پیش فرض¬ها توحیدی، الهی و برگرفته از فلسفه و حکمت الهی باشد یا اینکه مادی و عرفی باشد در تولید این علوم تفاوتی ایجاد می¬کند؟ اگر می¬کند چرا و اگر نمی¬کند چرا و به چه شکل؟ مقصود از تولید علم از شناخت اولیه مفاهیم یا پدیده¬ها تا شکل گیری و توسعه علوم و روند آن؟
- [آیت الله اردبیلی] دانشجویان کارشناسی ارشد در پایان دورة تحصیل خود جهت اخذ مدرک و فراغت از تحصیل یا شرکت در دورههای بالاتر، موظّف به نگارش پایاننامهای پس از مطالعه و سیر در منابع مختلف و رجوع به جوامع آماری میباشند. اخیراً مشاهده شده برخی افراد بدون انجام هیچگونه مطالعه و تلاش علمی برای نگارش پایاننامه به کتب و یا مقالات منتشر شده توسط دیگران مراجعه کرده و همان مطالب را عیناً به عنوان پایاننامه و دستاورد علمی خویش به دانشگاه ارائه میدهند و در واقع خلاف مقررات آموزشی دانشگاه عمل میکنند به نحوی که در صورت اطلاع دانشگاه از چنین عملی، مدرک تحصیلی به دانشجو داده نخواهد شد. حکم شرعی این عمل چیست و تکسّب با چنین مدرکی (بالأخص به عنوان استاد در دانشگاه که خود محل تولید و نشر علم است)، چه حکمی دارد؟ حکم حضور در دورههای بالاتر علمی (نظیر دکترا) توسط این افراد و رقابت با افرادی که پایاننامههای آنها صحیح نگاشته شده است در صورتی که با حضورشان باعث عدم قبولی دیگران (که پایاننامة سالم دارند) در دوره دکترا شوند چیست؟
- [سایر] جناب حجه الاسلام نقدی بر یادداشت \"پیامک؟!\" ضمن تبریک سال نو مطابق درخواست کوتاه به استحضار میرساند که 1-فرهنگ استفاده از یک کالا یا یک خدمت همانند موبایل در تار پود آن کالا تنیده شده جزء لاینفک آن است. فرهنگ عارضی نیست که بتوان از بیرون آن را شکل داد از درون می جوشد بارور می شود و رشد می کند. آن کشورهایی که میلیون ها نفر ساعت در حوزه موبایل وقت و سرمایه گذاری کرده اند و آن را از هیچ ساخته اند حتما مطابق با یک سری نیازهایی که خود تشخیص داده اند آن را درست کرده اند. ما هم در این طرف مرزها به پشتوانه در آمد های نفتی و به حکم اینکه \"ایرانی شایسته بهترین هاست\" نظاره گر تولید کالا ها و خدمات آنها هستیم تا در اسرع وقت مسئولین در قالب خدمت خالصانه و بی مزد و منت آنها را برای ما هم فراهم نمایند.-البته نه با عرق جبین بلکه با درآمدهای باد آورده نفتی- بدانید که موبایل خود پرداز خودرو اینترنت و .. که به نادرستی از آن استفاده می کنیم زاییده یک فکر دیگر یک اندیشه دیگر یک جهان بینی دیگر است. این موبایل خود فرهنگ است خود شعور است خود تعالی فکری و ذهنی است خود خلاقیت نبوغ و شکوفایی است فرهنگش در تار و پودش تنیده شده فرهنگ را نمی شود از بیرون به آن پیچ کرد. راستی چقدر خوب بود اگر می توانستیم 2000 کیلو فرهنگ استفاده از خودرو را با گمرک 4% از کشور ژاپن وارد و با یارانه بین مردم توزیع می کردیم. بدانید اگر بودجه فرهنگی را 10 برابر هم که کنیم نمی توانیم فرهنگی را که شکل گرفته اصلاح کنیم و مثل یک سفال سفت شده ای می باشد که اگر بخواهید کمی به آن فشار بیاورید می شکند. و جمله آخر اینکه یک سری کالاهای آن ور آبی عمدتا بدون پیشتوانه و ما به ازاء در قالب نیاز های ضروری و حیاتی به کشور های جهان سومی مثل ما تحمیل می شود و ما خود بی خبریم. ما باید بهای توسعه یافتگی خودمان را پرداخت کنیم. 2- بر خلاف نظر شما در عدم استفاده از زبان انگلیسی بایستی به زبان انگلیسی مسلط شویم تا بتوانیم مستقیم و بدون واسطه با جهان خارج در ارتباط شویم حرف هایمان را به گوش جهانیان مستقیم برسانیم و در ضمن عقب ماندگی های علمی یمان را جبران هم جبران نماییم. با احترام
- [سایر] با سلام و خسته نباشید به شما که این همه وقت میذارین و به پیام های همه پاسخ میدین. من یکی از دانشجو های دانشگاه علم و فرهنگ هستم.سخنرانی شما عالی وجذاب بود همه ی بچه ها از صحبت های شما استفاده کردن و واقا از شما تشکر میکنیم. 1-راجع به دانشگاهمون چه نظری دارین؟ 2-من 20 سالمه و توی خانواده ی مذهبی بزرگ شدم.و مدتیه که با فکر کردن به اعمالم و سرگذشت انسان پس از مرگ یا بهتره بگم به مرگ و ماهیت اون دچار آشفتگی و پریشان حالی شدم.درک این وقایع برام سخت و دشواره.شما میتونید راه حلی به من پیشنهاد کنید که آرامش پیدا کنم؟با تشکر فراوان
- [سایر] 1.هدف از بوجود آمدن دنیا چیه ؟ 3. چرا بندگان خدا اختلاف طبقاتی دارن ؟ یکی خوشبخته یکی بدبخت ؟ اون آدم بدبخت که اینطوری انتخاب نکرده .. حالا که نا خواسته وارد این بازی شده و خدا خواسته که اینطوری بشه چرا خدا نمی خواد اون که بدبخته خوشبخت باشه ؟ سخته ؟ عین اینه که من به زور یکی رو دعوت کنم به مهمونی بعد تو مهمونی عذابش بدم .. غیر عادلانه نیست؟ 5. تولید مثل چه کاریه ؟ اگه تولید مثل با شهوت و لذت های جنسی که رابطه ی مستقیم داره هیچ رابطه ای نداشت باز انسانها تولید مثل می کردن ؟ منظورم اینه که آیا اگه یکی بشینه فکر کنه خوب ، دلیلی واسه تولید مثل پیدا می کنه ؟ اگه پیدا می کنه چه دلیلی ؟ برای چی باید این کار انجام بشه ؟ چرا باید نسل انسان ماندگار باشه ؟ مگه جز اهداف دنیوی و اخروی دلیل دیگه ای هست که یه انسان زندگی کنه ؟ اگه نیست پس چرا انسانها تمایل به زیستن دارن ؟ اهداف دنیوی و اخروی به چه دردی می خوره مگه ؟ یه آدم سعادتمند بشه تو این دنیا و اون دنیا چی میشه ؟ چه اتفاق خاص و مهم و مفیدی میفته ؟ که چی بشه ؟ 7. این دنیا که بر اساس علمی کامل و جامع برنامه ریزی و ساخته شده چرا بعضی چیزها توش از لحاض علمی اثبات نداره و به همین دلیل از شاخه های متافیزیک به شمار می ره ؟ مثل وجود خدا ( البته من بهش اعتقاد دارم ) . روح . جن و ... اگه بجز احساسات درونی و منطق و استدلال می شد با علم هم خدا رو اثبات کرد ، این رشته ی اتصال انسان به خدا مستحکم تر نمی شد ؟ 9. آیا انسانها مثل فردی که هیپنوتیزم شده و حرف ها و دستوراتی در ضمیر ناخود آگاهش تحمیل شده و اونم داره همینطور به اونا عمل می کنه نیست؟ درک و فهم و اخلاق و رفتار و اعتقادات و علم و اینجور چیزا اکتسابیه . در این دوره از زمان و میشه گفت در هر دوره ای از زمان ، همه ی اینا تحمیلی شدن . یعنی فرد که به دنیا میاد تا به دوران بلوغ برسه بسته به مکان زندگیش و فرهنگ و اعتقادات مردم اون منطقه اینقدر رو مغزش کار می کنند که می کشنش طرف خودشون و فرد هم که مثل یه فرد هیپنوتیزم شده عمل می کنه همینطور پیش می ره. اینطور نیست ؟ چرا اینطوره؟
- [سایر] سلام.امیدوارم برنامه های امروز خستتون نکرده باشه . امروز ، توی دانشگاه علم و فرهنگ، نامه من اخرین نامه ای بود که خوندید . ازتون خواسته بودم بهم میل بزنید تا باهاتون بتونم صحبت کنم . انتظارم خیلی زیاد بود . اما شاید این کسی که براتون این نامه رو نوشته بود، اینقدی صحبتش اهمیت داشت که ارزش یه میل رو داشت. شاید اینقد نگرانش کرده بود که به قول شما حضور رو با ظ بنویسه . چه اهمیتی داشت؟ خدا خیلی منو دوسم داره . اینو مطمعنم[مطمئن] . نمیگذاره هر گوشی حرفم رو بشنوه . نمیگذاره هر جایی حرفم رو بزنم. حتی به امامزادمون هم یک کلمه حرف نزدم . خودش بردم امام رضا ، گفت هرچی میخوای به امام رضا بگو .جاتون خالی 2 هفته پیش امام رضا بودم . خیلی قرار بود این مساله با کسایی گفته بشه . اما همشون یجورایی به هم خورد. حتی با آقای راشد یزدی . رودر رو صحبت کردیم . اما نتونستم یک کلام بهشون در این مورد بگم. این مساله که مهم نیست . تموم شد . اما تورو خدا یکم بیشتر توی حرف زدناتون دقت کنید. خدا میدونه تا الان دل چند نفرو شکستید ، چند نفر رو مسخره کردید . چند نفرو دلخور کردید . چند نفرو . . . بیخیال . فقط یکم بیشتر مراقب صحبتاتون باشید . التماس دعا ... براتون آرزوی موفقیت دارم.