آیا اشغال لانة جاسوسی به ضرر ملّت ایران بود یا به نفع ملّت ایران؟
در ارزیابی اشغال لانه جاسوسی باید به نکاتی توجه کنیم: اولاً: اشغال سفارت آمریکا حرکتی کاملاً خودجوش بود که توسط گروهی از دانشجویان انقلابی انجام شد و حتی با نگاه به سیر اجرائی و عملیاتی این واقعه متوجه می‌شویم که نه تنها هیچ مرجع رسمی و حکومتی در جریان این اقدام نبوده‌اند. که طراحان عملیات نیز که ارتباط نزدیکی با حضرت امام(ره) داشتند، نیز ایشان را در جریان طرح و تصمیم خود قرار ندادند.[1] ثانیاً: ماباید وقوع هر حادثه‌ای را در ظرف زمان خاص خود و اوضاع و احوال و شرایط دورانش بررسی کنیم. ارزیابی دقیق این حادثه نشان می‌دهد که وقوع آن در شرائط بعد از انقلاب و توطئه‌گری‌های آمریکا بر ضدّ انقلاب امری ریزناپذیر بوده است، زیرا در آن مقطع زمانی سه جریان اصلی در داخل ایران شکل گرفته بود. یکی جریان آمریکائی‌ها بود که با ابقة آنها در همکاری با رژیم پهلوی در مبارزه با انقلاب ایران بر کسی پوشیده نبود و بعد از پیروزی هم دست از وطئه برنمی‌داشتند و مدام سعی داشتند تا به وسیلة عوامل جاسوسی و سیاسی - امنیتی خود که مستقر در سفارت بودند، روند انقلاب را سرکوب و یا منحرف سازند. تمام شواهد و مدارک، گواهی می‌دادند که سفارت آمریکا برنامه‌ای ترتیب داده بود تا کشور را دچار اغتشاش و بی نظمی کند از جمله حرکت‌های جدائی طلبانه در استان های مرزی، آشوب‌ها و فتنه‌های ضدّ انقلاب در داخل شهرها، اعتصابات، تحصن‌ها، درگیری‌ها، و اغتشاشات در ادارات و کارخانه‌ها همه به تائید اسناد و مدارک توسط سفارت آمریکا رهبری می‌شد.[2] همچنین شواهد حاکی از وقوع یک کودتا در ایران خصوصاً بعد از رفتن شاه به آمریکا، توسط سازمان جاسوسی آمریکا بود.[3] جریان دوم، امام و ملّت انقلابی ایران بودند که با تمام توان سعی در مقابله با توطئه‌های آمریکا داشتند. و جریان سوم، لیبرال‌ها و غرب‌گراها بودند و مدام سعی داشتند تا آمریکا را به صورت فعّال در صحنه‌های ایران حفظ کنند و به قدری با آنها همکاری و معاشرت می‌کردند که حتی به آنها اجازه دادند تا بسیاری از وسایل پیچیدة الکترونیکی و نظامی و جاسوسی را که قبلاً به هزینه گزاف به ایران فروخته و بهای آن را دریافت کرده بودند، از ایران خارج کنند.[4] در این اوضاع و احوال بود که عده ای از دانشجویان حامی امام و انقلاب که به حق وضعیت را به زیان ملّت و انقلاب می‌دیدند؛ تصمیم به چنین اقدامی گرفتند. یعنی، در واقع این اقدام یک عکس العمل کاملاً تدافعی در برابر توطئه‌های آمریکا بود که از طریق سفارت خانه‌اش در تهران هدایت می‌شد. ثالثاً: با بررسی ابعاد مختلف این واقعه، متوجه می‌شویم که هر چند مشکلاتی را در پی داشت، اما در مجموع این واقعه به نفع ملّت ایران بوده و دستاوردهای بسیار مثبتی را به دنبال داشته است. از جمله این که این حادثه وحدت و یکپارچگی مردم را حول خطّ امام و انقلاب بیشتر کرد. افشای اسناد لانة جاسوسی موجب افزایش رشد سیاسی و آگاهی عمومی در شناخت دشمنان داخلی و خارجی و شناخت چهره‌های واقعی عناصر به ظاهر ملی و مردمی شد. با وجودی که در ابتدا واقعه و عوامل سفارت سعی در انهدام اسناد و مدارک داشتند امّا اسناد به جای مانده در توطئه‌گری‌های آمریکا علیه انقلاب به قدری زیاد بود که تنها در طول 5 سال بعدی، بیش از 50 جلد از آنها منتشر شد.[5] در پی این واقعه هیبت آمریکا فرو ریخت و اختلاف بین جناح های امپریالیستی تشدید شد و مبارزات ضدّ استعماری در منطقة خاورمیانه تحت تأثیر قرار گرفت و دهها مزایای دیگری که گواهی می‌دهند، این حادثه که در اثر خشم عمومی ملّت ایران نسبت به استعمار خارجی بروز کرد؛ انقلاب را از انحراف بازداشت و دست توطئه‌گر استعمار را قطع کرد و حتی به اذعان بسیاری از ناظران خارجی این اقدام در داخل ایران و نیز در سطح بین‌الملل به نفع انقلاب تمام شد و مخالفت با آمریکا به صورت سمبل و مظهر قدرت و استقلال جمهوری اسلامی ایران در آمد.)[6] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. امیر رضا ستوده، حمد کاویانی، بحران 444 روزه در تهران، تهران، نشر ذکر، 1379. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . کاویانی، حمید و ستوده، امیررضا ، بحران 444 روزه در تهران ، تهران، انتشارات ذکر، 1379، ص 86. [2] . همان، ص 68. [3] . همان، ص 70. [4] . همان، ص 64. [5]. شوکراس، ویلیام، آخرین سفرشاه، ص 361. [6] . روبین، باری، جنگ قدرت‌ها در ایران، ص 213.
عنوان سوال:

آیا اشغال لانة جاسوسی به ضرر ملّت ایران بود یا به نفع ملّت ایران؟


پاسخ:

در ارزیابی اشغال لانه جاسوسی باید به نکاتی توجه کنیم: اولاً: اشغال سفارت آمریکا حرکتی کاملاً خودجوش بود که توسط گروهی از دانشجویان انقلابی انجام شد و حتی با نگاه به سیر اجرائی و عملیاتی این واقعه متوجه می‌شویم که نه تنها هیچ مرجع رسمی و حکومتی در جریان این اقدام نبوده‌اند. که طراحان عملیات نیز که ارتباط نزدیکی با حضرت امام(ره) داشتند، نیز ایشان را در جریان طرح و تصمیم خود قرار ندادند.[1]
ثانیاً: ماباید وقوع هر حادثه‌ای را در ظرف زمان خاص خود و اوضاع و احوال و شرایط دورانش بررسی کنیم. ارزیابی دقیق این حادثه نشان می‌دهد که وقوع آن در شرائط بعد از انقلاب و توطئه‌گری‌های آمریکا بر ضدّ انقلاب امری ریزناپذیر بوده است، زیرا در آن مقطع زمانی سه جریان اصلی در داخل ایران شکل گرفته بود. یکی جریان آمریکائی‌ها بود که با ابقة آنها در همکاری با رژیم پهلوی در مبارزه با انقلاب ایران بر کسی پوشیده نبود و بعد از پیروزی هم دست از وطئه برنمی‌داشتند و مدام سعی داشتند تا به وسیلة عوامل جاسوسی و سیاسی - امنیتی خود که مستقر در سفارت بودند، روند انقلاب را سرکوب و یا منحرف سازند.
تمام شواهد و مدارک، گواهی می‌دادند که سفارت آمریکا برنامه‌ای ترتیب داده بود تا کشور را دچار اغتشاش و بی نظمی کند از جمله حرکت‌های جدائی طلبانه در استان های مرزی، آشوب‌ها و فتنه‌های ضدّ انقلاب در داخل شهرها، اعتصابات، تحصن‌ها، درگیری‌ها، و اغتشاشات در ادارات و کارخانه‌ها همه به تائید اسناد و مدارک توسط سفارت آمریکا رهبری می‌شد.[2] همچنین شواهد حاکی از وقوع یک کودتا در ایران خصوصاً بعد از رفتن شاه به آمریکا، توسط سازمان جاسوسی آمریکا بود.[3] جریان دوم، امام و ملّت انقلابی ایران بودند که با تمام توان سعی در مقابله با توطئه‌های آمریکا داشتند. و جریان سوم، لیبرال‌ها و غرب‌گراها بودند و مدام سعی داشتند تا آمریکا را به صورت فعّال در صحنه‌های ایران حفظ کنند و به قدری با آنها همکاری و معاشرت می‌کردند که حتی به آنها اجازه دادند تا بسیاری از وسایل پیچیدة الکترونیکی و نظامی و جاسوسی را که قبلاً به هزینه گزاف به ایران فروخته و بهای آن را دریافت کرده بودند، از ایران خارج کنند.[4] در این اوضاع و احوال بود که عده ای از دانشجویان حامی امام و انقلاب که به حق وضعیت را به زیان ملّت و انقلاب می‌دیدند؛ تصمیم به چنین اقدامی گرفتند. یعنی، در واقع این اقدام یک عکس العمل کاملاً تدافعی در برابر توطئه‌های آمریکا بود که از طریق سفارت خانه‌اش در تهران هدایت می‌شد.
ثالثاً: با بررسی ابعاد مختلف این واقعه، متوجه می‌شویم که هر چند مشکلاتی را در پی داشت، اما در مجموع این واقعه به نفع ملّت ایران بوده و دستاوردهای بسیار مثبتی را به دنبال داشته است. از جمله این که این حادثه وحدت و یکپارچگی مردم را حول خطّ امام و انقلاب بیشتر کرد. افشای اسناد لانة جاسوسی موجب افزایش رشد سیاسی و آگاهی عمومی در شناخت دشمنان داخلی و خارجی و شناخت چهره‌های واقعی عناصر به ظاهر ملی و مردمی شد. با وجودی که در ابتدا واقعه و عوامل سفارت سعی در انهدام اسناد و مدارک داشتند امّا اسناد به جای مانده در توطئه‌گری‌های آمریکا علیه انقلاب به قدری زیاد بود که تنها در طول 5 سال بعدی، بیش از 50 جلد از آنها منتشر شد.[5]
در پی این واقعه هیبت آمریکا فرو ریخت و اختلاف بین جناح های امپریالیستی تشدید شد و مبارزات ضدّ استعماری در منطقة خاورمیانه تحت تأثیر قرار گرفت و دهها مزایای دیگری که گواهی می‌دهند، این حادثه که در اثر خشم عمومی ملّت ایران نسبت به استعمار خارجی بروز کرد؛ انقلاب را از انحراف بازداشت و دست توطئه‌گر استعمار را قطع کرد و حتی به اذعان بسیاری از ناظران خارجی این اقدام در داخل ایران و نیز در سطح بین‌الملل به نفع انقلاب تمام شد و مخالفت با آمریکا به صورت سمبل و مظهر قدرت و استقلال جمهوری اسلامی ایران در آمد.)[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امیر رضا ستوده، حمد کاویانی، بحران 444 روزه در تهران، تهران، نشر ذکر، 1379.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . کاویانی، حمید و ستوده، امیررضا ، بحران 444 روزه در تهران ، تهران، انتشارات ذکر، 1379، ص 86.
[2] . همان، ص 68.
[3] . همان، ص 70.
[4] . همان، ص 64.
[5]. شوکراس، ویلیام، آخرین سفرشاه، ص 361.
[6] . روبین، باری، جنگ قدرت‌ها در ایران، ص 213.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین