آیا مردم می توانند به فقیهی به عنوان ولی فقیه رجوع کنند که منتخب مجلس خبرگان نباشد؟
نظام ما جمهوری اسلامی است که در عین اسلامی بودن حکومتی است مردمی و این مردم بودند که انقلاب کردند و در زمینه تحقق حکومت اسلامی را فراهم نمودند و به قانون اساسی که بر گرفته از اصول و مبانی اسلام بود رای داده و آنرا پذیرفتند. که در آن مسیر مشروع و منطقی، یعنی انتخاب از سوی مجلس خبرگان رهبری برای تعیین و انتخاب رهبر در نظر گرفته شده است. لذا در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده ی فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد.[1] و در این اصل آمده است: پس از مرجع عالی قدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره ی همه ی فقهاء واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می کنند هرگاه یکی از آنان (فقهاء) را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولات عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می نمایند.[2] با توجه به اصول یاد شده ی قانون اساسی: 1 تعیین رهبر به عهده ی خبرگان منتخب مردم می باشد که کارشناس، خبره و فقیه هستند. 2 که بهترین راهکار متصور برای آن هم در زمان حاضر در این اصل بیان شده است یعنی فقیه مورد نظر باید واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و اصل یکصد و نهم باشد. نتیجه: مردم با ایجاد حکومت اسلامی که در قالب جمهوری اسلامی، قانون اساسی را به عنوان منشور ملّی کشور با اکثریت قاطع قبول نموده و در همین منشور ملّی (قانون اساسی) هم تعیین رهبر به عهده ی خبرگان و کارشناسان و فقیهان منتخب مردم گذاشته شده است و بنابراین همان طوری که مردم در مسائل دیگر، مثلاً مهندسی ساختمان و صنعت اگر مهندس و تکنیسین را به عنوان اهل فن انتخاب کنند با او مخالفت نمی کنند و هر آنچه را که کارشناس آنها بگوید آنها قبول می کنند چون که مردم در کارهای فنّی و پیچیده و مهم اهل فن نیستند، در اینجا نیز همین طور است. یعنی: آنها فقیهان واجد شرایط را به عنوان کارشناس انتخاب کردند و این خبرگان منتخب مردم هستند که با بررسی و تفحص و تلاش فقیه واجد شرایط رهبری را یافته و بعد از انتخاب و تعیین آن، او را به مردم معرفی می کنند. با این راهکار قانونی است که هیچ گونه تعارض و مخالفتی بین مردم و نمایندگان آنها به وجود نمی آید. البته ناگفته نماند که خبرگان ملت کسی را به رهبری بر می گزینند که علاوه بر داشتن شرائط رهبری مطابق اصل یکصد و نهم از مقبولیّت عامه نیز برخوردار باشد و مردم از صمیم جان او را پذیرا شوند. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . قانون اساسی، اصل پنجم. [2] . همان منبع، اصل یکصد و هفتم.
عنوان سوال:

آیا مردم می توانند به فقیهی به عنوان ولی فقیه رجوع کنند که منتخب مجلس خبرگان نباشد؟


پاسخ:

نظام ما جمهوری اسلامی است که در عین اسلامی بودن حکومتی است مردمی و این مردم بودند که انقلاب کردند و در زمینه تحقق حکومت اسلامی را فراهم نمودند و به قانون اساسی که بر گرفته از اصول و مبانی اسلام بود رای داده و آنرا پذیرفتند. که در آن مسیر مشروع و منطقی، یعنی انتخاب از سوی مجلس خبرگان رهبری برای تعیین و انتخاب رهبر در نظر گرفته شده است.
لذا در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده ی فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد.[1] و در این اصل آمده است: پس از مرجع عالی قدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره ی همه ی فقهاء واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می کنند هرگاه یکی از آنان (فقهاء) را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولات عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می نمایند.[2] با توجه به اصول یاد شده ی قانون اساسی:
1 تعیین رهبر به عهده ی خبرگان منتخب مردم می باشد که کارشناس، خبره و فقیه هستند.
2 که بهترین راهکار متصور برای آن هم در زمان حاضر در این اصل بیان شده است یعنی فقیه مورد نظر باید واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و اصل یکصد و نهم باشد.
نتیجه:
مردم با ایجاد حکومت اسلامی که در قالب جمهوری اسلامی، قانون اساسی را به عنوان منشور ملّی کشور با اکثریت قاطع قبول نموده و در همین منشور ملّی (قانون اساسی) هم تعیین رهبر به عهده ی خبرگان و کارشناسان و فقیهان منتخب مردم گذاشته شده است و بنابراین همان طوری که مردم در مسائل دیگر، مثلاً مهندسی ساختمان و صنعت اگر مهندس و تکنیسین را به عنوان اهل فن انتخاب کنند با او مخالفت نمی کنند و هر آنچه را که کارشناس آنها بگوید آنها قبول می کنند چون که مردم در کارهای فنّی و پیچیده و مهم اهل فن نیستند، در اینجا نیز همین طور است. یعنی: آنها فقیهان واجد شرایط را به عنوان کارشناس انتخاب کردند و این خبرگان منتخب مردم هستند که با بررسی و تفحص و تلاش فقیه واجد شرایط رهبری را یافته و بعد از انتخاب و تعیین آن، او را به مردم معرفی می کنند. با این راهکار قانونی است که هیچ گونه تعارض و مخالفتی بین مردم و نمایندگان آنها به وجود نمی آید. البته ناگفته نماند که خبرگان ملت کسی را به رهبری بر می گزینند که علاوه بر داشتن شرائط رهبری مطابق اصل یکصد و نهم از مقبولیّت عامه نیز برخوردار باشد و مردم از صمیم جان او را پذیرا شوند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . قانون اساسی، اصل پنجم.
[2] . همان منبع، اصل یکصد و هفتم.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین