این پیشنهاد با کلیتی که دارد، شبهاتی را ایجاد میکند: اولا، کسانی که از نظر عقلی و عرفی باید به اهل خبره رجوع کنند تا در امر عمومی و اجتماعی مثل رهبری به نتیجه نهایی برسند، قطعاً خود مردم هستند و وظیفه آنان در این خصوص، رجوع به اهل خبره است. باید توجه داشت در جوامع غربی که دو نگرش حاکم بوده است: تفریطی (کلیت) در قرون وسطی (که هرگونه حضور و مشارکت سیاسی مردم را نفی میکرد و در امور سیاسی و اجتماعی غیر از حضور اطاعتوار، نقشی برای آنها قائل نبود) و نگرش افراطی (که روشنفکران غربی در مقابله با کلیت بعد از رنسانس به آن قائل بودند و تمام عرصههای تصمیمگیری و قانونگذاری را با شعار مردمسالاری و اطاعت اقلیت از آراء اکثریت را به اراده جمعی افراد سپردند)، در جوامع اسلامی تکالیف اجتماعی، وظیفه همه اقشار مسلمان است و مردم پس از اتخاذ مذهب خویش، در پرتو موازین شرعی و مذهبی، از ایفای نقش اجتماعی و حضور در صحنههای سیاسی معاف نیستند، اما تعیین آن موازین را طبق روش عقلی و از طریق دینشناسان خود به انجام میرسانند. ثانیاً، خبرگانی که متصدی تشخیص رهبر هستند، اگر آنها را مردم نپذیرند، مقبولیت را که اعمال ولایت است (نه اصل ولایت) از دست خواهند داد. ثالثاً، از نظر حقوقی نیز معلوم نیست چه مرجعی، باید اهل خبره را شناسایی کند. بنابراین، بهترین راه برای تعیین خبرگان، مراجعه به آراء مردم و انتخاب عمومی است که مطابق با مبنای عقلی نیز است تا در این صورت، رضایت و مقبولیت مردم، سبب استحکام پایههای حکومت اسلامی شود. باید به دو نکته توجه شود: اول: رجوع به اهل خبره و انتخاب عمومی بدان معنا نیست که ولی فقیه، مشروعیت خود را از انتخاب مردم به دست آورد، بلکه انتخابات فقط در تحقق عنصر مقبولیت نظام اسلامی دخیل است و فقیه جامع الشرایط، مشروعیت خود را از نصب الهی به دست آورده است. دوم: وجود عنصر مقبولیت در یک نظام ضروری است، چون اداره حکومت به آن بستگی دارد، گو اینکه راه کسب مقبولیت مردمی در انتخاب عمومی، منحصر نیست. منبع: خبرگان و پرسشهای مبنایی، علی نهاوندی‌، قم، نشر مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما، اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه، 1394.
اگر تعدادی از اهل خبره، خبرگان را برای تعیین رهبر معین کنند و مردم مداخلهای نداشته باشند، چه اشکالی دارد؟
این پیشنهاد با کلیتی که دارد، شبهاتی را ایجاد میکند: اولا، کسانی که از نظر عقلی و عرفی باید به اهل خبره رجوع کنند تا در امر عمومی و اجتماعی مثل رهبری به نتیجه نهایی برسند، قطعاً خود مردم هستند و وظیفه آنان در این خصوص، رجوع به اهل خبره است. باید توجه داشت در جوامع غربی که دو نگرش حاکم بوده است: تفریطی (کلیت) در قرون وسطی (که هرگونه حضور و مشارکت سیاسی مردم را نفی میکرد و در امور سیاسی و اجتماعی غیر از حضور اطاعتوار، نقشی برای آنها قائل نبود) و نگرش افراطی (که روشنفکران غربی در مقابله با کلیت بعد از رنسانس به آن قائل بودند و تمام عرصههای تصمیمگیری و قانونگذاری را با شعار مردمسالاری و اطاعت اقلیت از آراء اکثریت را به اراده جمعی افراد سپردند)، در جوامع اسلامی تکالیف اجتماعی، وظیفه همه اقشار مسلمان است و مردم پس از اتخاذ مذهب خویش، در پرتو موازین شرعی و مذهبی، از ایفای نقش اجتماعی و حضور در صحنههای سیاسی معاف نیستند، اما تعیین آن موازین را طبق روش عقلی و از طریق دینشناسان خود به انجام میرسانند.
ثانیاً، خبرگانی که متصدی تشخیص رهبر هستند، اگر آنها را مردم نپذیرند، مقبولیت را که اعمال ولایت است (نه اصل ولایت) از دست خواهند داد.
ثالثاً، از نظر حقوقی نیز معلوم نیست چه مرجعی، باید اهل خبره را شناسایی کند. بنابراین، بهترین راه برای تعیین خبرگان، مراجعه به آراء مردم و انتخاب عمومی است که مطابق با مبنای عقلی نیز است تا در این صورت، رضایت و مقبولیت مردم، سبب استحکام پایههای حکومت اسلامی شود.
باید به دو نکته توجه شود:
اول: رجوع به اهل خبره و انتخاب عمومی بدان معنا نیست که ولی فقیه، مشروعیت خود را از انتخاب مردم به دست آورد، بلکه انتخابات فقط در تحقق عنصر مقبولیت نظام اسلامی دخیل است و فقیه جامع الشرایط، مشروعیت خود را از نصب الهی به دست آورده است.
دوم: وجود عنصر مقبولیت در یک نظام ضروری است، چون اداره حکومت به آن بستگی دارد، گو اینکه راه کسب مقبولیت مردمی در انتخاب عمومی، منحصر نیست.
منبع: خبرگان و پرسشهای مبنایی، علی نهاوندی، قم، نشر مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما، اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه، 1394.
- [سایر] اگر تعدادی از اهل خبره، خبرگان را جهت تعیین رهبر انتخاب کنند و مردم مداخلهای نداشته باشند، چه اشکالی دارد؟
- [سایر] آیا انتخاب خبرگان برای تعیین رهبر, نوعی (قرارداد اجتماعی) است؟
- [سایر] آیا خبرگان علاوه بر کشف و تعیین ولی فقیه به عنوان رهبر، وظیفه دیگری هم دارند؟
- [سایر] آیا خبرگان علاوه بر کشف و تعیین ولی فقیه به عنوان رهبر، وظیفه دیگری هم دارند؟
- [سایر] در شورای خبرگان برای تعیین رهبر چه کسانی نظر به شورای رهبری داشتند؟ لطفا نام ببرید.
- [سایر] اگر بنا شد احراز صلاحیت خبرگان منتخب مردم، به وسیله شورای نگهبان -که منصوب رهبر هستند انجام گیرد؛ خود رهبر -که حجیتش متوقف بر رأی خبرگان است چگونه میتواند اعضای شورای نگهبان را تعیین کند؟
- [سایر] آیا انتخاب رهبر از سوی خبرگان پس احراز صلاحیت ایشان توسط شورای نگهبان که این شورا را رهبر معین میکند یک دورِ محال نیست؟
- [سایر] اگر تک تک مردم به تشخیص خود به خبره یا خبرگانی مراجعه کنند و از آنان بخواهند که فقیه واجد شرایط برتر را از میان فقها تعیین کنند (مانند آنچه در تعیین مرجع تقلید میشود)، چه اشکالی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی از روی روزنامهها و اعلامیه تقلید کرده و بعد که به اهل خبره رجوع کرده، کسی دیگر را تعیین کردهاند و اکنون تصمیم گرفته از شخصی که اهل خبره تعیین کردهاند، تقلید کند. اوّلاً آیا میتواند چنین کاری بکند یا خیر؟ و ثانیا تکلیف اعمال گذشتهاش چیست؟
- [سایر] چرا مجلس خبرگان، رهبر را برای مدت معلوم انتخاب نمیکنند؟
- [آیت الله نوری همدانی] اجاره دادن درخت برای انکه ازمیوه اش استفاده کننددرصورتیکه میوه اش موجود نباشد ،صحیح است ؛ امّا اگر میوة ان فعلاً موجود است ومثل چاهی است که فعلاً اب دارد اجارة ان صحیح نیست ولی به عنوان صلح باشد اشکال ندارد وبعید نیست که فروش میوه بر درخت با تعیین مقدار ان به وسیله مشاهدة اهل خبره صحیح باشد چنانچه نیز بعید نیست که معاملة میوة بر درخت از باب فروش واجاره نباشد وخود یک معاملة مستقل باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقف مشاع جایز است، یعنی می توان مثلاً، دو دانگ از خانه یا مزرعه ای را وقف کرد و در صورت لزوم حاکم شرع یا متولی می تواند مال موقوفه را با نظر اهل خبره جدا کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر میّت برای غسل و کفن و دفن و نماز خود غیر از ولی، کس دیگری را معین کند، تعیین میّت نافذ است.
- [آیت الله جوادی آملی] .نمازگزار باید نمازی را که می خواهد اقامه نماید , معیّن کند . اگر آن نماز , معیّن است؛ مانند نماز مغرب کسی که نماز مغرب قضا به عهده ندارد، در این صورت قصد نماز مغرب کافی است و تعیین ادا یا قضا لازم نیست; همچنین کسی که مثلاً نماز مغرب قضا به عهده دارد, ولی فقط درصدد انجام دادن نماز اداست, تعیین ادا یا قضا لازم نیست و اگر آن نماز مشترک بین واجب و مستحب , نیز بین ادا و قضاست و هر دو طرف اشتراک می تواند مقصود نمازگزار باشد, در این صورت, باید نمازی را که میخواهد اقامه نماید, معیّن کند, هرچند به اجمال باشد و بدون تعیین، نماز باطل است.
- [آیت الله مظاهری] طرفین بیمه باید رشید باشند و بتوانند در مال خود تصرّف کنند و قرارداد از روی اراده و اختیار انجام شود و باید مجهول نباشد و تمام خصوصیّات را معیّن کنند، مثلاً تعیین کنند مورد بیمه را یا اقساطی که بیمه کننده باید بپردازد و همچنین تعیین کنند خطرهایی که موجب خسارت میشود و تعیین کنند قیمت چیزی که بیمه شده است و مانند آن.
- [آیت الله مظاهری] اگر طلا و نقرهای که دارد نمیداند به اندازه زکات هست یا نه، یا شک دارد که فلز آن به اندازه معمول است یا نه، باید به وسیله اهل خبره یا راه دیگری مقدار آن را معلوم کند. 7 و 8 و 9 - شتر، گاو و گوسفند:
- [آیت الله مظاهری] اگر ملکی را وقف کند که عایدی آن خرج چند چیز شود، در صورتی که نداند که برای هر یک چه مقدار معیّن شده، باید با اذن حاکم شرع تعیین مقدار شود.
- [آیت الله اردبیلی] بعید نیست که (شرکت) عقد لازم باشد؛ بنابراین اگر بعضی از شریکها بخواهند شرکت را پیش از مدّت تعیین شده به هم بزنند، نمیتوانند، مگر این که وقت معیّن فرا رسیده باشد.
- [آیت الله اردبیلی] لازم نیست در قرارداد بیمه میزان خسارت تعیین شود؛ پس اگر قرار بگذارند که هر مقدار خسارت وارد شد جبران کنند، صحیح است، ولی در عقد بیمه باید تعهدات طرفین عرفا معلوم و معین باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مسافرانی که مدّت توقف آنها معلوم نیست, میتوانند با رضایت صاحبان هتل بدون تعیینِ زمانِ توقف بمانند؛ ولی احکام اجاره بر آن مترتّب نیست. البته در صورت معیّن کردن زمانِ توقف، اجاره آن, صحیح خواهد بود.