اعتبار و مشروعیت رأی اعضای خبرگان از کجاست؟ آیا مشروعیت آنان، از رهبر و تأیید او سرچشمه ‌می‌گیرد؟‌ ‌
اعضای مجلس خبرگان، (بالاصاله) از طرف خود و (بالوکاله) از طرف موکّلان خویش که جمهور مردم ‌ایرانند (تمام مردم یا اکثریت آنان)، برای شناخت فقیه جامع الشرایط رهبری، به تحقیق و تبادل نظر پیرامون ‌فقیهان عصر می‌پردازند و پس از تبیّن رشد از غیّ و آشکار شدن حق، ولایت فقیه معیّن را خودشان بالاصاله ‌می‌پذیرند و از باب بیّنه یا گزارش کارشناسانه خبیر، او را به موکّلان خود معرفی می‌کنند. اعضای این مجلس، ‌کسانی هستند که از جهت علمی و عملی مورد وثوق جمهور مردمند.‌‌ ‌اصل یکصد و هفتم و یکصد و هشتم قانون اساسی، عهده‌دار مشروعیت مجلس خبرگان و اعتبار آراء اعضای ‌آن می‌باشد؛ البتّه تفصیل آن اعتبار و همچنین مشروعیت مصوّبات مجلس خبرگان، بر عهده قوانین موضوع و ‌مصوب خود خبرگان است که قانون اساسی، چنین اختیاری را به آنان داده است(1). بنابراین، اعتبار ‌مشروعیت مجلس خبرگان، وابسته به آراء عمومی است؛ چنانکه اعتبار ریاست رئیس جمهور و مشروعیت ‌نمایندگی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، متکی به رأی مردم می‌باشد؛ با این تفاوت که نفوذ ‌ریاست جمهوری، نیازمند تنفیذ مقام رهبری است و اصل اعتبار مجلس شورای اسلامی نیز که اعضای آن در ‌سایه مشروعیت آن، صاحب اعتبار و مشروعیّت می‌شوند، به تحقّق شورای نگهبان که فقهای آن منصوب ‌مستقیم رهبری هستند و حقوقدانانش به وسیله مسؤول قوّه قضائیّه که او نیز منصوب رهبر است به ‌مجلس معرفی می‌شود است، ولی اعتبار و مشروعیت نمایندگی اعضاء مجلس خبرگان، همانند ‌مشروعیّت تأسیس خود مجلس خبرگان، محتاج تنفیذ و تصویب و تأیید رهبری نیست.‌‌ ‌در استقلال مجلس خبرگان و بی‌نیازی‌اش از نصب و تأیید رهبر، می‌توان به قانون مصوّب خود مجلس خبرگان ‌استشهاد کرد؛ زیرا مجلس مزبور، در هر گونه عزل و نصب و پذیرش استعفای برخی از اعضای معذور خبرگان، ‌مستقل است و هیچ‌گونه حاجتی به تنفیذ مقام رهبری نیست.‌‌ ‌‌ ‌ ‌(1) قانون اساسی، اصل یکصد و هشتم. ‌ ‌مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه ، ص 446، 447)‌
عنوان سوال:

اعتبار و مشروعیت رأی اعضای خبرگان از کجاست؟ آیا مشروعیت آنان، از رهبر و تأیید او سرچشمه ‌می‌گیرد؟‌ ‌


پاسخ:

اعضای مجلس خبرگان، (بالاصاله) از طرف خود و (بالوکاله) از طرف موکّلان خویش که جمهور مردم ‌ایرانند (تمام مردم یا اکثریت آنان)، برای شناخت فقیه جامع الشرایط رهبری، به تحقیق و تبادل نظر پیرامون ‌فقیهان عصر می‌پردازند و پس از تبیّن رشد از غیّ و آشکار شدن حق، ولایت فقیه معیّن را خودشان بالاصاله ‌می‌پذیرند و از باب بیّنه یا گزارش کارشناسانه خبیر، او را به موکّلان خود معرفی می‌کنند. اعضای این مجلس، ‌کسانی هستند که از جهت علمی و عملی مورد وثوق جمهور مردمند.‌‌ ‌اصل یکصد و هفتم و یکصد و هشتم قانون اساسی، عهده‌دار مشروعیت مجلس خبرگان و اعتبار آراء اعضای ‌آن می‌باشد؛ البتّه تفصیل آن اعتبار و همچنین مشروعیت مصوّبات مجلس خبرگان، بر عهده قوانین موضوع و ‌مصوب خود خبرگان است که قانون اساسی، چنین اختیاری را به آنان داده است(1). بنابراین، اعتبار ‌مشروعیت مجلس خبرگان، وابسته به آراء عمومی است؛ چنانکه اعتبار ریاست رئیس جمهور و مشروعیت ‌نمایندگی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، متکی به رأی مردم می‌باشد؛ با این تفاوت که نفوذ ‌ریاست جمهوری، نیازمند تنفیذ مقام رهبری است و اصل اعتبار مجلس شورای اسلامی نیز که اعضای آن در ‌سایه مشروعیت آن، صاحب اعتبار و مشروعیّت می‌شوند، به تحقّق شورای نگهبان که فقهای آن منصوب ‌مستقیم رهبری هستند و حقوقدانانش به وسیله مسؤول قوّه قضائیّه که او نیز منصوب رهبر است به ‌مجلس معرفی می‌شود است، ولی اعتبار و مشروعیت نمایندگی اعضاء مجلس خبرگان، همانند ‌مشروعیّت تأسیس خود مجلس خبرگان، محتاج تنفیذ و تصویب و تأیید رهبری نیست.‌‌ ‌در استقلال مجلس خبرگان و بی‌نیازی‌اش از نصب و تأیید رهبر، می‌توان به قانون مصوّب خود مجلس خبرگان ‌استشهاد کرد؛ زیرا مجلس مزبور، در هر گونه عزل و نصب و پذیرش استعفای برخی از اعضای معذور خبرگان، ‌مستقل است و هیچ‌گونه حاجتی به تنفیذ مقام رهبری نیست.‌‌ ‌‌

‌(1) قانون اساسی، اصل یکصد و هشتم.

‌مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه ، ص 446، 447)‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین