آیا چگونگی رشد جنین در شکم مادر و دمیده شدن روح به آن، در احادیث تشریح شده است؟
روایتی که به صراحت به این موضوع بپردازد، در متون روایی مشاهده نشده است، اما در بعضی از روایات ضمن طرح مباحثی به این مسئله اشاره شده است؛ مانند این روایات: 1. (نَبْدَأُ یَا مُفَضَّلُ بِذِکْرِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ فَاعْتَبِرْ بِهِ فَأَوَّلُ ذَلِکَ مَا یُدَبَّرُ بِهِ الْجَنِینُ فِی الرَّحِمِ وَ هُوَ مَحْجُوبٌ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ظُلْمَةِ الْبَطْنِ وَ ظُلْمَةِ الرَّحِمِ وَ ظُلْمَةِ الْمَشِیمَةِ حَیْثُ لَا حِیلَةَ عِنْدَهُ فِی طَلَبِ غِذَاءٍ وَ لَا دَفْعِ أَذًی وَ لَا اسْتِجْلَابِ مَنْفَعَةٍ وَ لَا دَفْعِ مَضَرَّةٍ فَإِنَّهُ یَجْرِی إِلَیْهِ مِنْ دَمِ الْحَیْضِ مَا یَغْذُوهُ الْمَاءُ وَ النَّبَاتُ فَلَا یَزَالُ ذَلِکَ غِذَاؤُهُ‌ کیفیة ولادة الجنین و غذائه و طلوع أسنانه و بلوغه‌ حَتَّی إِذَا کَمَلَ خَلْقُهُ وَ اسْتَحْکَمَ بَدَنُهُ وَ قَوِیَ أَدِیمُهُ عَلَی مُبَاشَرَةِ الْهَوَاءِ وَ بَصَرُهُ عَلَی مُلَاقَاةِ الضِّیَاءِ هَاجَ الطَّلْقُ بِأُمِّهِ فَأَزْعَجَهُ أَشَدَّ إِزْعَاجٍ وَ أَعْنَفَهُ حَتَّی یُولَدَ....)؛[1] امام صادق(ع) به مفضّل فرمود: ای مفضّل شروع می‌کنم به تشریح مسئله خلقت انسان، پس از آن درس ‌بگیر. اولین درس‌‌ها تدبیری است که حق تعالی در جنین می‌‌فرماید: در رحم در حالی‌که او پنهان در سه ظلمت است: تاریکی شکم، تاریکی رحم، و تاریکی بچه‌‌دان، در هنگامی که او را چاره‌ای نیست در طلب غذایی و نه در دفع اذیتی و بلایی، و نه در جلب‌ منفعتی، و نه در دفع ضرری، پس جاری می‌‌شود به سوی او از خون حیض آن مقدار که غذای او شود، چنانچه آب، غذا برای نباتات است. پیوسته این غذا به او می‌‌رسد تا خلقتش کامل می‌‌‌شود و بدنش مستحکم می‌گردد، و پوستش با مباشرت هوا قوی می‌شود، و از سردی و گرمی به او آسیبی نمی‌رسد، و دیده‌اش تاب دیدن روشنائی می‌یابد، چون چنین شد مادرش درد زائیدن می‌گیرد تا او متولد می‌‌شود. 2. (قَضَی عَلِیٌّ (ع) فِی رَجُلٍ ضَرَبَ امْرَأَةً فَأَلْقَتْ عَلَقَةً أَنَّ عَلَیْهِ دِیَتَهَا أَرْبَعِینَ دِینَاراً وَ تَلَا (ع) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ).[2] امام علی(ع) در باره مردی که زنی آبستن را زد تا این‌که (آن زن بچه‌ای که در رحم داشت) و به صورت علقه (شده بود) آن‌را سقط کرد، آن‌حضرت داوری فرمود: که دیه آن چهل دینار است و (برای گواه گفته خود) این آیه را تلاوت فرمود: (و همانا آفریدیم انسان را از چکیده از گل، پس قرار دادیم او را نطفه در آرامگاهی جایدار، پس آفریدیم نطفه را علقه، پس آفریدیم علقه را مضغة (گوشتی جویده)، پس آفریدیم گوشت را استخوان‌هایی، پس پوشانیدیم استخوان را گوشتی، سپس پدید آوردیمش آفرینشی دیگر، پس خجسته باد خدا بهترین آفرینندگان).[3] پی نوشت: [1]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، ص 48- 49، داوری، قم، چاپ سوم، بی‌تا؛ توحید مفضل، ترجمه، مجلسی، محمد باقر، ص 57، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1379ش. [2]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 222 ،کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق‌؛ ارشاد مفید، ترجمه، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‌1، ص 215، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، بی‌تا. [3] . مؤمنون، 12- 14. منبع:http://islamquest.net
عنوان سوال:

آیا چگونگی رشد جنین در شکم مادر و دمیده شدن روح به آن، در احادیث تشریح شده است؟


پاسخ:

روایتی که به صراحت به این موضوع بپردازد، در متون روایی مشاهده نشده است، اما در بعضی از روایات ضمن طرح مباحثی به این مسئله اشاره شده است؛ مانند این روایات:
1. (نَبْدَأُ یَا مُفَضَّلُ بِذِکْرِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ فَاعْتَبِرْ بِهِ فَأَوَّلُ ذَلِکَ مَا یُدَبَّرُ بِهِ الْجَنِینُ فِی الرَّحِمِ وَ هُوَ مَحْجُوبٌ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ظُلْمَةِ الْبَطْنِ وَ ظُلْمَةِ الرَّحِمِ وَ ظُلْمَةِ الْمَشِیمَةِ حَیْثُ لَا حِیلَةَ عِنْدَهُ فِی طَلَبِ غِذَاءٍ وَ لَا دَفْعِ أَذًی وَ لَا اسْتِجْلَابِ مَنْفَعَةٍ وَ لَا دَفْعِ مَضَرَّةٍ فَإِنَّهُ یَجْرِی إِلَیْهِ مِنْ دَمِ الْحَیْضِ مَا یَغْذُوهُ الْمَاءُ وَ النَّبَاتُ فَلَا یَزَالُ ذَلِکَ غِذَاؤُهُ‌
کیفیة ولادة الجنین و غذائه و طلوع أسنانه و بلوغه‌ حَتَّی إِذَا کَمَلَ خَلْقُهُ وَ اسْتَحْکَمَ بَدَنُهُ وَ قَوِیَ أَدِیمُهُ عَلَی مُبَاشَرَةِ الْهَوَاءِ وَ بَصَرُهُ عَلَی مُلَاقَاةِ الضِّیَاءِ هَاجَ الطَّلْقُ بِأُمِّهِ فَأَزْعَجَهُ أَشَدَّ إِزْعَاجٍ وَ أَعْنَفَهُ حَتَّی یُولَدَ....)؛[1]
امام صادق(ع) به مفضّل فرمود: ای مفضّل شروع می‌کنم به تشریح مسئله خلقت انسان، پس از آن درس ‌بگیر. اولین درس‌‌ها تدبیری است که حق تعالی در جنین می‌‌فرماید: در رحم در حالی‌که او پنهان در سه ظلمت است: تاریکی شکم، تاریکی رحم، و تاریکی بچه‌‌دان، در هنگامی که او را چاره‌ای نیست در طلب غذایی و نه در دفع اذیتی و بلایی، و نه در جلب‌ منفعتی، و نه در دفع ضرری، پس جاری می‌‌شود به سوی او از خون حیض آن مقدار که غذای او شود، چنانچه آب، غذا برای نباتات است. پیوسته این غذا به او می‌‌رسد تا خلقتش کامل می‌‌‌شود و بدنش مستحکم می‌گردد، و پوستش با مباشرت هوا قوی می‌شود، و از سردی و گرمی به او آسیبی نمی‌رسد، و دیده‌اش تاب دیدن روشنائی می‌یابد، چون چنین شد مادرش درد زائیدن می‌گیرد تا او متولد می‌‌شود.
2. (قَضَی عَلِیٌّ (ع) فِی رَجُلٍ ضَرَبَ امْرَأَةً فَأَلْقَتْ عَلَقَةً أَنَّ عَلَیْهِ دِیَتَهَا أَرْبَعِینَ دِینَاراً وَ تَلَا (ع) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ).[2]
امام علی(ع) در باره مردی که زنی آبستن را زد تا این‌که (آن زن بچه‌ای که در رحم داشت) و به صورت علقه (شده بود) آن‌را سقط کرد، آن‌حضرت داوری فرمود: که دیه آن چهل دینار است و (برای گواه گفته خود) این آیه را تلاوت فرمود: (و همانا آفریدیم انسان را از چکیده از گل، پس قرار دادیم او را نطفه در آرامگاهی جایدار، پس آفریدیم نطفه را علقه، پس آفریدیم علقه را مضغة (گوشتی جویده)، پس آفریدیم گوشت را استخوان‌هایی، پس پوشانیدیم استخوان را گوشتی، سپس پدید آوردیمش آفرینشی دیگر، پس خجسته باد خدا بهترین آفرینندگان).[3]

پی نوشت:
[1]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، ص 48- 49، داوری، قم، چاپ سوم، بی‌تا؛ توحید مفضل، ترجمه، مجلسی، محمد باقر، ص 57، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1379ش.
[2]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 222 ،کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق‌؛ ارشاد مفید، ترجمه، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‌1، ص 215، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، بی‌تا.
[3] . مؤمنون، 12- 14.
منبع:http://islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین