حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با قیام علیه ظلم بر جهانیان این پیام را داد که تا جهان هست بر آزاد مردان امر به خوبی ها و نهی از بدی ها و اصلاح جامعه بر محور قرآن با تفسیر اهل بیت عصمت و طهارت یک تکلیف اساسی است و آن کس را سزد خود را شیعه بداند که زندگیش شبیه زندگی امام حسین علیه السلام و مرگش نیز مرگ آن حضرت باشد و این نخواهد شد مگر آن که پیام عاشورا را درک کند و در زندگی خود جاری ساخته و جامعه را با آن پیام های والا به سعادت برساند. برقراری مجالس عزاداری حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام برای همین تکلیف است که در این مجالس اهداف قیام بررسی شده و به جامعه ارائه گردد تا انسان ها به سوی کمال حرکت کنند و گریه بر آن حضرت خود مقدمه ای است برای رسیدن به این اهداف و گریه ها به خاطر این است که عده ای در عاشورا نگذاشتند این اهداف روشن و انسان ساز در جامعه اجرا گردد. آری اشک ریختن بر مظلومیت های اهل بیت علیهم السلام و به خصوص حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام، انسان ساز، جامعه ساز، سعادت بخش و تنها راه رسیدن به کمال الهی است و این است فرمایش حضرت امام صادق علیه السلام که فرمودند: (آه کشیدن غمگین برای ستمی که به ما رسیده تسبیح است و اندوه او برای ما عبادت و پوشیدن راز ما، جهاد در راه خداست. آن گاه فرمود: باید این حدیث با طلا نوشته شود).[1] این نیست جز برای انسان ساز بودن این مجالس، چرا که در این مجالس سخنان راه گشای اهل بیت علیهم السلام به جامعه ارائه می گردد و راه و روش امامان معصوم الگوی انسان ها شده و به سعادت می رسند که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند: (من دو چیز گران بها بین شما به امانت می گذارم : کتاب خدا و اهل بیتم. مادامی که به این دو چنگ زنید، گمراه نخواهید شد).[2] آری مجالس امام حسین علیه السلام که همراه با معرفت باشد، عمل کردن و امانتداری است و گمراه نشدن است، چرا که این مجالس به قرآن و اهل بیت علیهم السلام تمسک جستن است. غش کردن در این مراسم اگر منظور این است که اگر کسی برای ابا عبد الله الحسین علیه السلام آن قدر گریه کند که حالت غش به او دست دهد، آیا روایات اسلامی چنین عملی را تایید می کند یا نه؟ جواب مثبت است چنان چه شیخ عباس قمی در کتاب معتبر نفس المهموم آورده است که: امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: (آن شبی که فردایش پدرم کشته شد، عمه ام زینب پرستاری من می کرد، ناگاه پدرم برخاست و در خیمه دیگر که (حویّ) مولای ابی ذر غفاری شمشیرها را تیز می کرد، وارد شد و اشعاری را خواند. دو سه بار این ابیات را تکرار کرد تا من مقصود پدرم را یافتم، پس گریه گلوی مرا گرفت و خود را نگه داشته و دانستم بلا فرود آمد ولی عمه ام زینب نتوانست خودداری کند و برخاست نزد پدرم رفت و گفت: ای وای از این مصیبت، کاش مرگ آمده و زندگانی را نابود کرده بود، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن علیهم السلام از دنیا رفتند. ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان. امام سوی او نگریست و فرمود: ای خواهر من! بردباری تو را شیطان نبرد و اشک در دو چشمش بگردید و فرمود: اگر مرغ سنگ خوار را به حال خود بگذارند می خوابد. پس عمه ام گفت: آیا تو را به ستم می گیرند و این دل مرا بیشتر خسته و آزرده می کند و بر جان من گران و دشوار است. آن گاه سیلی بر روی خود زد و گریبان چاک کرد و بی هوش افتاد. امام حسین علیه السلام برخاست و آب بر روی او ریخت تا به هوش آمد...).[3] از این روایت می توان استفاده کرد که اگرکسی بر اثر گریه بر مصیبت های امام حسین علیه السلام بیهوش شود، کار ناروایی انجام نداده است. در روایت دیگر آمده امیر مؤمنان علیه السلام وقتی به سرزمین کربلا رسید آن قدر گریه کرد تا آن که به صورت به زمین افتاد و به مدت طولانی در حال بی هوشی ماند.[4] در شهادت حضرت قاسم بن حسن مجتبی علیه السلام نیز می خوانیم: چون امام حسین علیه السلام دید که او به جنگ می رود، در آغوشش گرفت و با هم گریستند. چندان که بیهوش شدند و پس از آن که به هوش آمد از امام حسین علیه السلام اذن جهاد خواست و حضرت اذن نداد. پس حضرت قاسم بر دست و پای عمویش افتاد و بوسید تا اذن گرفت و به میدان رفت... .[5] در روایت دیگر آمده است که وقتی بلال اذان می گفت و حضرت زهرا سلام الله علیها نام پدرش را شنید به صورتش زد و غش کرد و مردم به بلال گفتند: اذان را ترک کن که دختر پیامبر از دنیا رفت و مردم فکر می کردند که حضرت از دنیا رفت.[6] یادآوری این نکته لازم است که اگر افرادی ناراحتی جسمی داشته باشند و گریه های زیاد و در بین جمعیت رفتن برای قلب آن ها خطر داشته باشد، جایز نیست خود را به خطر اندازند، بلکه بهتر است در گوشه ای خلوت کرده و به روضه و سینه زن ها گوش داده و اشک بر ابا عبد الله الحسین بریزد. چرا که بر چنین افرادی وارد شدن در میان ازدحام جمعیت خطرآفرین می باشد. پس به مقدار توان بایستی در گوشه ای از این مجالس که ازدحام نباشد بنشینند و نکته دیگر این که همه فضایل و ثواب هایی که در گریه کردن وجود دارد مشروط بر شناخت امام، اخلاص، تقوی و الگوی عملی قرار دادن امام در زندگانی است نه این که خدای نکرده به بهانه این ثواب، دست از واجبات و وظایف دینی بردارد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 لهوف، سید بن طاوس، ترجمه بخشایشی. 2 ارشاد شیخ مفید، ج 2، ترجمه ساعدی خراسانی. پاورقی ها: [1] . قمی، عباس، نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، قم، هجرت، اول، 1381 ه.ش، ص 35، حدیث هفتم. [2] . کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365 ه.ش، ج 1، ص 293، حدیث 3. [3] . شیخ عباس قمی ؛ نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، ص 198. [4] . ابو المظفر سبط بن جوزی، تذکره الخواص، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص 225، و ر.ک: مقتل خوارزمی، ص 162، کتاب صفین، ص 58. [5] . نفس المهموم، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 274. [6] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413 ه.ق، ج 1، ص 297، باب الاذان و الاقامه.... . منبع : اندیشه قم
حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با قیام علیه ظلم بر جهانیان این پیام را داد که تا جهان هست بر آزاد مردان امر به خوبی ها و نهی از بدی ها و اصلاح جامعه بر محور قرآن با تفسیر اهل بیت عصمت و طهارت یک تکلیف اساسی است و آن کس را سزد خود را شیعه بداند که زندگیش شبیه زندگی امام حسین علیه السلام و مرگش نیز مرگ آن حضرت باشد و این نخواهد شد مگر آن که پیام عاشورا را درک کند و در زندگی خود جاری ساخته و جامعه را با آن پیام های والا به سعادت برساند.
برقراری مجالس عزاداری حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام برای همین تکلیف است که در این مجالس اهداف قیام بررسی شده و به جامعه ارائه گردد تا انسان ها به سوی کمال حرکت کنند و گریه بر آن حضرت خود مقدمه ای است برای رسیدن به این اهداف و گریه ها به خاطر این است که عده ای در عاشورا نگذاشتند این اهداف روشن و انسان ساز در جامعه اجرا گردد. آری اشک ریختن بر مظلومیت های اهل بیت علیهم السلام و به خصوص حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام، انسان ساز، جامعه ساز، سعادت بخش و تنها راه رسیدن به کمال الهی است و این است فرمایش حضرت امام صادق علیه السلام که فرمودند:
(آه کشیدن غمگین برای ستمی که به ما رسیده تسبیح است و اندوه او برای ما عبادت و پوشیدن راز ما، جهاد در راه خداست. آن گاه فرمود: باید این حدیث با طلا نوشته شود).[1]
این نیست جز برای انسان ساز بودن این مجالس، چرا که در این مجالس سخنان راه گشای اهل بیت علیهم السلام به جامعه ارائه می گردد و راه و روش امامان معصوم الگوی انسان ها شده و به سعادت می رسند که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند:
(من دو چیز گران بها بین شما به امانت می گذارم : کتاب خدا و اهل بیتم. مادامی که به این دو چنگ زنید، گمراه نخواهید شد).[2]
آری مجالس امام حسین علیه السلام که همراه با معرفت باشد، عمل کردن و امانتداری است و گمراه نشدن است، چرا که این مجالس به قرآن و اهل بیت علیهم السلام تمسک جستن است.
غش کردن در این مراسم
اگر منظور این است که اگر کسی برای ابا عبد الله الحسین علیه السلام آن قدر گریه کند که حالت غش به او دست دهد، آیا روایات اسلامی چنین عملی را تایید می کند یا نه؟ جواب مثبت است چنان چه شیخ عباس قمی در کتاب معتبر نفس المهموم آورده است که: امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:
(آن شبی که فردایش پدرم کشته شد، عمه ام زینب پرستاری من می کرد، ناگاه پدرم برخاست و در خیمه دیگر که (حویّ) مولای ابی ذر غفاری شمشیرها را تیز می کرد، وارد شد و اشعاری را خواند. دو سه بار این ابیات را تکرار کرد تا من مقصود پدرم را یافتم، پس گریه گلوی مرا گرفت و خود را نگه داشته و دانستم بلا فرود آمد ولی عمه ام زینب نتوانست خودداری کند و برخاست نزد پدرم رفت و گفت:
ای وای از این مصیبت، کاش مرگ آمده و زندگانی را نابود کرده بود، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن علیهم السلام از دنیا رفتند. ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان.
امام سوی او نگریست و فرمود: ای خواهر من! بردباری تو را شیطان نبرد و اشک در دو چشمش بگردید و فرمود: اگر مرغ سنگ خوار را به حال خود بگذارند می خوابد.
پس عمه ام گفت: آیا تو را به ستم می گیرند و این دل مرا بیشتر خسته و آزرده می کند و بر جان من گران و دشوار است. آن گاه سیلی بر روی خود زد و گریبان چاک کرد و بی هوش افتاد.
امام حسین علیه السلام برخاست و آب بر روی او ریخت تا به هوش آمد...).[3]
از این روایت می توان استفاده کرد که اگرکسی بر اثر گریه بر مصیبت های امام حسین علیه السلام بیهوش شود، کار ناروایی انجام نداده است.
در روایت دیگر آمده امیر مؤمنان علیه السلام وقتی به سرزمین کربلا رسید آن قدر گریه کرد تا آن که به صورت به زمین افتاد و به مدت طولانی در حال بی هوشی ماند.[4]
در شهادت حضرت قاسم بن حسن مجتبی علیه السلام نیز می خوانیم:
چون امام حسین علیه السلام دید که او به جنگ می رود، در آغوشش گرفت و با هم گریستند. چندان که بیهوش شدند و پس از آن که به هوش آمد از امام حسین علیه السلام اذن جهاد خواست و حضرت اذن نداد. پس حضرت قاسم بر دست و پای عمویش افتاد و بوسید تا اذن گرفت و به میدان رفت... .[5]
در روایت دیگر آمده است که وقتی بلال اذان می گفت و حضرت زهرا سلام الله علیها نام پدرش را شنید به صورتش زد و غش کرد و مردم به بلال گفتند: اذان را ترک کن که دختر پیامبر از دنیا رفت و مردم فکر می کردند که حضرت از دنیا رفت.[6]
یادآوری این نکته لازم است که اگر افرادی ناراحتی جسمی داشته باشند و گریه های زیاد و در بین جمعیت رفتن برای قلب آن ها خطر داشته باشد، جایز نیست خود را به خطر اندازند، بلکه بهتر است در گوشه ای خلوت کرده و به روضه و سینه زن ها گوش داده و اشک بر ابا عبد الله الحسین بریزد. چرا که بر چنین افرادی وارد شدن در میان ازدحام جمعیت خطرآفرین می باشد. پس به مقدار توان بایستی در گوشه ای از این مجالس که ازدحام نباشد بنشینند و نکته دیگر این که همه فضایل و ثواب هایی که در گریه کردن وجود دارد مشروط بر شناخت امام، اخلاص، تقوی و الگوی عملی قرار دادن امام در زندگانی است نه این که خدای نکرده به بهانه این ثواب، دست از واجبات و وظایف دینی بردارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 لهوف، سید بن طاوس، ترجمه بخشایشی.
2 ارشاد شیخ مفید، ج 2، ترجمه ساعدی خراسانی.
پاورقی ها:
[1] . قمی، عباس، نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، قم، هجرت، اول، 1381 ه.ش، ص 35، حدیث هفتم.
[2] . کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365 ه.ش، ج 1، ص 293، حدیث 3.
[3] . شیخ عباس قمی ؛ نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، ص 198.
[4] . ابو المظفر سبط بن جوزی، تذکره الخواص، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص 225، و ر.ک: مقتل خوارزمی، ص 162، کتاب صفین، ص 58.
[5] . نفس المهموم، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 274.
[6] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413 ه.ق، ج 1، ص 297، باب الاذان و الاقامه.... .
منبع : اندیشه قم
- [سایر] آیا روایتی در مورد فضیلت غش کردن در میان هیئت ها، وجود دارد؟
- [سایر] آیا گزارش تاریخی و روایتی در مورد فضیلت غش کردن در میان هیئت ها، وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنده از خادمان یکی از هیئات عزاداری می باشم. در طول ایام عزاداری سالار شهیدان از طرف مردم گوسفندان زیادی جهت ذبح نذر هیئت می شود. آیا مسئولین هیئت اجازه دارند تعدادی از این گوسفندان ذبح شده یا مقداری از گوشت آن را بفروشند و صرف امور هیئت نمایند؟ برای مثال صرف خرید اقلام مورد نیاز غذای نذری از قبیل برنج، روغن و.. .
- [آیت الله علوی گرگانی] تعدادی وسائل از قبیل ظرف و فرش و غیره متعلّق به هیئت عزاداران حسینی که در ایّام محرّم الحرام برای برگزاری مراسم عزاداری حضرت اباعبداللّه الحسین 7 مورد استفاده قرار میگرفت یکی از بانیان هیئت عزاداری حسینی آنها را در یک میهمانی عروسی استفاده کرد و بعد از پایان عروسی این وسائل کاملااز بین رفته است وظیفه چیست؟
- [سایر] شرکت در هیئت های عزاداری امام حسین علیه السّلام و وای حسین گویی درکوچه وخیابان وجلوی مردم چه پشتوانه تاریخی ودینی دارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] ایستادن و نگاهِ خانمها به مردانی که در خیابان مشغول عزاداری هستند، چه حکمی دارد؟ و مسئولیت دست اندرکارانِ هیئت در این مورد چه مقدار است؟
- [سایر] نوع و شیوه عزاداری مرسوم نزد اهل بیت(ع) و فقهای امامیه به چه شکل بوده است؟ نظر مراجع در مورد عزاداری به چه شکل است؟ اگر روایتی یا کتابی در مورد این بحث معرفی بفرمائید.
- [سایر] اگر برای عزاداری و گریه امام حسین(ع) روایت و حدیثی وجود دارد ، آیا برای راه افتادن در کوچه و خیابان چه روایتی موجود است؟
- [آیت الله نوری همدانی] گاراژی که صاحب ملک آن چندین سال در ماه محرّم الحرام به مدت 13 روز و با مدیریت خود عزاداری ابا عبد الله الحسینعلیهالسلام را در آن برگزار میکرده بعد از فوت صاحب ملک چندین نفر از هیئت جوانان حسینی پس از 13 روز عزاداری، مکان فوق را وقف هیئت میدانند با این دلیل که مرحوم، این مکان را وقف کرده است ژ، لذا لوازم هیئت را از این مکان تخلیه نمیکنند. در صورتی که هیچگونه مدرکی دال بر وقف این مکان ندارند. نظر مبارک را بیان فرمایید.
- [آیت الله اردبیلی] نذر کردم در دهة محرم گوسفندی به یک هیئت عزاداری حسینی مشخص بدهم ولی بعد فکر کردم اگر این کار را برای یکی از مؤسسات خیریه انجام دهم شاید بهتر باشد. امکان این کار است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقت فضیلت نماز ظهر تا موقعی است که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود (منظور سایه ای است که از ظهر به بعد پیدا می شود) و وقت فضیلت عصر از موقعی که سایه شاخص به اندازه خود آن است تا موقعی که به اندازه دو برابر آن شود و وقت فضیلت نماز مغرب از غروب است تا ناپدید شدن حمره مغربیه (رنگ سرخی که بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر می شود) و وقت فضیلت نماز عشاء از موقعی است که سرخی مزبور ناپدیدمی شود تا یک سوم از شب و وقت فضیلت نماز صبح از اول طلوع فجر سپیده صبح است تا موقعی که هوا روشن شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] یکی از مستحبات مؤکد این است که نماز را در اول وقت فضیلت آن بخوانند و در روایات راجع به آن بسیار سفارش شده است و هرچه به اول وقت فضیلت نزدیکتر باشد بهتر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، یعنی هرکدام را در وقت فضیلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله یا تعقیبات کافی نیست، بلکه معیار همان وقت فضیلت است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در تجارت و معامله و کلیه مناسبات و روابط فیمابین خود و بیگانه، دستورات اسلام را از هر جهت، رعایت کنند و از غش و کم فروشی و خیانت و اجحاف، خودداری نمایند.
- [آیت الله مظاهری] وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب )تقریباً یک ربع بعد از غروب آفتاب( ولی وقت فضیلت آنها از اوّل زوال است تا موقعی که سایه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود )تقریباً یک ساعت و نیم بعد از ظهر( و وقت فضیلت عصر ادامه دارد تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقریباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح ولی وقت فضیلت آنها از مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود (یک ساعت و نیم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضیلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقریباً ساعت نه و نیم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب و وقت فضیلت آن از طلوع فجر است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود (تقریباً یک ساعت بعد از طلوع فجر).
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اوّل وقت فرادی، بهتر است - ولی نماز فرادی در وقت فضیلت، افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است - و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند، از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر است.
- [آیت الله جوادی آملی] . نافله نماز عصر, پیش از نماز عصر انجام میشود و وقت فضیلت آن, تا موقعی است که سایه پدید آمده از اول ظهر به مقدار چهار هفتمِ اندازه شاخص شود و پس از آن، وقت فضیلت زائل میشود; اما اصل وقت نافله باقی است, تا آخرین فرصت نماز عصر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است انسان صبر کند نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی - یعنی تنها خوانده شود بهتر است؛ ولی نماز فرادی در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و رابطه با غیر مسلمانان نیز باید مطابق با مقرّرات اسلام تنظیم گردد، بنابر این باید از کارهایی همچون تخلّف از قراردادها، پیمانها و وعدهها، غَشّ در معامله، کم فروشی، خیانت در امانت، اجحاف و نظایر آن خودداری شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده میشود. وقت فضیلت آن از اول ظهر است، تا هنگامی که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود به اندازه دو هفتم آن شود؛ مثلاً اگر درازای شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایهای که بعد از ظهر پیدا میشود به دو وجب رسید، آخر وقت فضیلت نافله ظهر است.