امام صادق علیه‌السلام خطاب به مفضّل بن عمر فرمودند: لَو رَأَیتَ الدِّماغَ إذا کُشِفَ عَنهُ لَرَأَیتَهُ قَد لُفَّ بِحُجُبٍ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ؛ لِتَصونَهُ مِنَ الأَعراضِ وتُمسِکَهُ فَلا یَضطَرِبَ ، ولَرَأَیتَ عَلَیهِ الجُمجُمَةَ بِمَنزِلَةِ البَیضَةِ ؛ کَیما یَفُتُّهُ هَدُّ الصَّدمَةِ وَالصَّکَّةِ الَّتی رُبَّما وَقَعَت فِی الرَّأسِ ، ثُمَّ قَد جُلِّلَتِ الجُمجُمَةُ بِالشَّعرِ حَتّی صارَ بِمَنزِلَةِ الفَروِ لِلرَّأسِ تَستُرُهُ مِن شِدَّةِ الحَرِّ وَالبَردِ ؛ فَمَن حَصَّنَ الدِّماغَ هذَا التَّحصینَ إلاَّ الَّذی خَلَقَهُ وجَعَلَهُ یَنبوعَ الحِسِّ وَالمُستَحِقَّ لِلحیطَةِ وَالصِّیانَةِ لِعُلُوِّ مَنزِلَتِهِ مِنَ البَدَنِ وَارتفاعِ دَرَجَتِهِ وخَطَرِ مَرتَبَتِهِ ؟ . . . یا مُفَضَّلُ ، مَن غَیَّبَ الفُؤادَ فی جَوفِ الصَّدرِ وکَساهُ المِدرَعَةَ الَّتی هِیَ غِشاؤُهُ ، وحَصَّنَهُ بِالجَوانِحِ وما عَلَیها مِنَ اللَّحمِ وَالعَصَبِ ؛ لِئَلاّ یَصِلَ إلَیهِ ما یَنکَؤُه؟ . . . فَکِّر یا مُفَضَّلُ ، لِمَ صارَ المُخُّ الرَّقیقُ مُحَصَّنا فی أنابیبِ العِظامِ ، هَل ذلِکَ إلاّ لِیَحفَظَهُ ویَصونَهُ ؟ ! . اگر جمجمه باز می‌شد و می‌توانستی مغز را ببینی ، می‌دیدی که به حجاب‌هایی (لایه‌هایی) که روی همدیگر قرار گرفته‌اند ، در میان گرفته شده است تا هم آن را از عارضه‌ها مصون بدارد ، و هم آن را استوار نگه دارد ، تا بدان ، لرزش راه نیابد؛ و می‌دیدی که جمجمه ، به سان کُلَهْ‌خودی بر آن قرار گرفته است تا آن را از اثر ضربت‌های سختی که ممکن است به سر برسد ، حفظ کند. سپس ، تاجی از مو بر روی جُمجُمه پوشانده شده و این پوشش ، همانند پوستینی برای سر است که آن را از شدّت سرما و گرما ، نگه می‌دارد . پس چه کسی مغز را در چنین دِژی جای داده است ، مگر همو که آن را آفرید و سرچشمه احساس ساخت و به واسطه منزلت والایی که در بدن دارد ، و نیز به واسطه مرتبه بلند و جایگاه برجسته‌اش آن را سزامند این همه حفظ و مراقبت دانست؟ ای مفضّل! چه کسی قلب را در درون سینه انسان قرار داد و زِرِهی که پوشش استوار آن است ، بر آن قرار داد و آن را به دنده‌ها و گوشت و پی‌ای که بر آن است ، مصونیت داد تا جراحت و آزاری بدان نرسد؟ ای مفضّل! نیک بیندیش که چرا مغز که جسمی رقیق است ، در لابه‌لای استخوان‌ها حصار یافته است . آیا جز برای این است که از آن ، حفاظت کند و آن را مصون بدارد ؟ بحار الأنوار ، جلد 61 ، صفحه 325 ، حدیث 30 وج 3 ، صفحه 72 کلاهما نقلاً عن الخبر المشتهر بتوحید المفضّل دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 240 www.hadithcity.com
امام صادق علیهالسلام خطاب به مفضّل بن عمر فرمودند:
لَو رَأَیتَ الدِّماغَ إذا کُشِفَ عَنهُ لَرَأَیتَهُ قَد لُفَّ بِحُجُبٍ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ؛ لِتَصونَهُ مِنَ الأَعراضِ وتُمسِکَهُ فَلا یَضطَرِبَ ، ولَرَأَیتَ عَلَیهِ الجُمجُمَةَ بِمَنزِلَةِ البَیضَةِ ؛ کَیما یَفُتُّهُ هَدُّ الصَّدمَةِ وَالصَّکَّةِ الَّتی رُبَّما وَقَعَت فِی الرَّأسِ ، ثُمَّ قَد جُلِّلَتِ الجُمجُمَةُ بِالشَّعرِ حَتّی صارَ بِمَنزِلَةِ الفَروِ لِلرَّأسِ تَستُرُهُ مِن شِدَّةِ الحَرِّ وَالبَردِ ؛ فَمَن حَصَّنَ الدِّماغَ هذَا التَّحصینَ إلاَّ الَّذی خَلَقَهُ وجَعَلَهُ یَنبوعَ الحِسِّ وَالمُستَحِقَّ لِلحیطَةِ وَالصِّیانَةِ لِعُلُوِّ مَنزِلَتِهِ مِنَ البَدَنِ وَارتفاعِ دَرَجَتِهِ وخَطَرِ مَرتَبَتِهِ ؟ . . .
یا مُفَضَّلُ ، مَن غَیَّبَ الفُؤادَ فی جَوفِ الصَّدرِ وکَساهُ المِدرَعَةَ الَّتی هِیَ غِشاؤُهُ ، وحَصَّنَهُ بِالجَوانِحِ وما عَلَیها مِنَ اللَّحمِ وَالعَصَبِ ؛ لِئَلاّ یَصِلَ إلَیهِ ما یَنکَؤُه؟ . . .
فَکِّر یا مُفَضَّلُ ، لِمَ صارَ المُخُّ الرَّقیقُ مُحَصَّنا فی أنابیبِ العِظامِ ، هَل ذلِکَ إلاّ لِیَحفَظَهُ ویَصونَهُ ؟ ! .
اگر جمجمه باز میشد و میتوانستی مغز را ببینی ، میدیدی که به حجابهایی (لایههایی) که روی همدیگر قرار گرفتهاند ، در میان گرفته شده است تا هم آن را از عارضهها مصون بدارد ، و هم آن را استوار نگه دارد ، تا بدان ، لرزش راه نیابد؛ و میدیدی که جمجمه ، به سان کُلَهْخودی بر آن قرار گرفته است تا آن را از اثر ضربتهای سختی که ممکن است به سر برسد ، حفظ کند. سپس ، تاجی از مو بر روی جُمجُمه پوشانده شده و این پوشش ، همانند پوستینی برای سر است که آن را از شدّت سرما و گرما ، نگه میدارد . پس چه کسی مغز را در چنین دِژی جای داده است ، مگر همو که آن را آفرید و سرچشمه احساس ساخت و به واسطه منزلت والایی که در بدن دارد ، و نیز به واسطه مرتبه بلند و جایگاه برجستهاش آن را سزامند این همه حفظ و مراقبت دانست؟
ای مفضّل! چه کسی قلب را در درون سینه انسان قرار داد و زِرِهی که پوشش استوار آن است ، بر آن قرار داد و آن را به دندهها و گوشت و پیای که بر آن است ، مصونیت داد تا جراحت و آزاری بدان نرسد؟
ای مفضّل! نیک بیندیش که چرا مغز که جسمی رقیق است ، در لابهلای استخوانها حصار یافته است . آیا جز برای این است که از آن ، حفاظت کند و آن را مصون بدارد ؟
بحار الأنوار ، جلد 61 ، صفحه 325 ، حدیث 30 وج 3 ، صفحه 72 کلاهما نقلاً عن الخبر المشتهر بتوحید المفضّل دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 240
www.hadithcity.com
- [آیت الله خوئی] مغز سر حیوان که میفرمایید حرام است آیا تمام مغز مقصود است یا دانهای که میگویند در میان مغز موجود است چون مغز سر حیوان فراهم آمده از دانههای فراوانی که در پهلوی هم قرار گرفته است آنچه که حرام است لطفاً بفرمائید.
- [سایر] حکم دست زدن دانشجویان پرستاری به استخوانهای (بدون گوشت) میت چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا تصادف به هنگام احرام، داخل در عنوان محصور است، و شخصی که تصادف کرده باید احکام محصور را بجا آورد؟
- [سایر] حکم دست زدن دانشجویان پرستاری به استخوانهای (بدون گوشت ) میت چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکم کسی که حجّش را فاسد کرده سپس مصدود و یا محصور شده است چیست؟
- [سایر] آثار سوء مصرف سیگار برعملکرد مغز چیست؟
- [سایر] چه چیزهایی مغز را تقویت می کند؟
- [سایر] مغز قرآن چه سوره ای است؟
- [سایر] رابطه امام عسکری (ع) با شیعیان با توجه به محصور بودن آن حضرت را توضیح دهید.
- [سایر] آیا امام علی بعد از جنگ جمل عایشه را در خانه اش محصور کرد؟؟
- [آیت الله اردبیلی] حرام است که پیش از بیرون آمدن روح، سرِ حیوان را از بدن آن جدا کنند، ولی با این عمل حیوان حرام نمیشود و بنابر احتیاط واجب پیش از بیرون آمدن روح، پوست حیوان را نکنند و مغز حرام را که در تیره پشت است نبرند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که پیش از بیرون آمدن روح سر حیوان را از بدنش جدا نکنند، بنابراین اگر دستگاه هایی برای ذبح حیوانات تهیه شود که سر حیوان را بکلی قطع می کند حیوان حرام نمی شود هر چند بهتر است طوری باشد که تمام سر را قطع نکند، ولی در هر حال باید تمام شرایط با دستگاه های ماشینی رعایت شود و نیز احتیاط مستحب آن است که مغز حرام حیوان را که در وسط تیره پشت است قبل از جان دادن نبرند و پوست حیوان را جدا ننمایند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که پیش از بیرون آمدن روح سر حیوان را از بدنش جدا نکنند، بنابراین اگر دستگاه هایی برای ذبح حیوانات تهیه شود که سر حیوان را بکلی قطع می کند حیوان حرام نمی شود هر چند بهتر است طوری باشد که تمام سر را قطع نکند، ولی در هر حال باید تمام شرایط با دستگاه های ماشینی رعایت شود و نیز احتیاط مستحب آن است که مغز حرام حیوان را که در وسط تیره پشت است قبل از جان دادن نبرند و پوست حیوان را جدا ننمایند.
- [آیت الله بهجت] هرچه در نظر مردم جزء چیزهای خبیث باشد و متعارف مردم از آنها متنفّر باشند، خوردن آنها حرام است، و بنابر احتیاط واجب باید از خوردن ده چیز اجتناب کرد، اگرچه جزء چیزهای خبیث نباشند، که عبارتند از: 1 مثانه (بولدان)؛ 2 زَهرهدان؛ 3 بچهدان؛ 4 فرج؛ 5 غُدد، که آنها را دُشْوِل هم میگویند؛ 6 نخاع (مغز حرام)، که داخل ستون فقرات و گردن است؛ 7 نخود مغز (و آن چیزی است در مغز بهشکل نخود)؛ 8 چیزی که در میان سُم است و به آن ذاتُالاَشاجع هم میگویند؛ 9 حدقه چشم؛ 10 پِی دو طرف تیره پشت.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که پیش از بیرون آمدن روح سر حیوان را از بدنش جدا نکنند، بنابراین اگر دستگاه هایی برای ذبح حیوانات تهیه شود که سر حیوان را بکلی قطع می کند حیوان حرام نمی شود هر چند بهتر است طوری باشد که تمام سر را قطع نکند، ولی در هر حال باید تمام شرایط با دستگاه های ماشینی رعایت شود و نیز احتیاط مستحب آن است که مغز حرام حیوان را که در وسط تیره پشت است قبل از جان دادن نبرند و پوست حیوان را جدا ننمایند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره کند؛ باید یک صدم دیه انسان را که در مسأله (2807) گفته شد به او بدهد و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد؛ باید دو صدم بدهد و اگر خیلی از گوشت را پاره کند باید سه صدم بدهد و اگر به پرده نازک استخوان برسد چهار صدم و اگر استخوان نمایان شود پنج صدم و اگر استخوان بشکند ده صدم و اگر بعضی از ریزه های استخوان از جای خود بیرون آید پانزده صدم و اگر به پرده مغز سر برسد باید سی و سه صدم بدهد.
- [آیت الله بروجردی] اگر پوست سر، یا صورت مردی را پاره کند، باید یک شتر به او بدهد و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد، باید دو شتر بدهد و اگر خیلی از گوشت را پاره کند، باید سه شتر بدهد و اگر به پردهی نازک استخوان برسد چهار شتر و اگر استخوان نمایان شود پنج شتر و اگر استخوان بشکند ده شتر و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید پانزده شتر و اگر به پردهی مغز سر برسد، باید سی و سه شتر بدهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر پوست سر، یا صورت مردی را پاره کند، باید یک صدم دیه انسان را که در )مسأله 2834) گفته شد به او بدهد، و اگر به گوشت برسد وقدری از آن را هم ببرد، باید دو صدم بدهد و اگر خیلی از گوشت را پاره کند باید سه صدم بدهد و اگر به پرده نازک استخوان برسد، چهار صدم، و اگر استخوان نمایان شود پنج صدم، و اگر استخوان بشکند ده صدم، و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده صدم، و اگر به پرده مغز سر برسد باید سی وسه صدم بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره کند، باید یک شتر به او بدهد، و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد، باید دو شتر بدهد، و اگر خیلی از گوشت را پاره کند، باید سه شتر بدهد، و اگر به پرده نازک استخوان برسد، چهار شتر، و اگر استخوان نمایان شود، پنج شتر، و اگر استخوان بشکند، ده شتر، و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده شتر، و اگر به پرده مغز سر برسد، باید سی و سه شتر بدهد.
- [آیت الله خوئی] اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره کند، باید یک صدم دیة انسان را که در مسألة (2807) گفته شد به او بدهد. و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد، باید دو صدم بدهد و اگر خیلی از گوشت را پاره کند باید سه صدم بدهد و اگر به پردة نازک استخوان برسد، چهار صدم. و اگر استخوان نمایان شود پنج صدم و اگر استخوان بشکند ده صدم و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده صدم و اگر به پردة مغز سر برسد باید سی و سه صدم بدهد.