چه تفاوتی میان بحث‌های منطقی و ادبی درباره موضوع الفاظ وجود دارد؟ چون هم در منطق از الفاظ بحث می‌شود و هم در ادبیات.
تفاوت بحث الفاظ در نگاه ادبی و منطقی را می‌توان با دو عنوان تفاوت‌های کلی و جزئی مورد بررسی قرار داد. 1. تفاوت‌های کلی: رسالت اصلی علم منطق بحث از مفاهیم کلی است. و بسیاری از منطقیون تصریح کرده‌اند که سنخ قضایای منطقی از سنخ قضایای طبیعی است. و از آن‌جا که برقراری مفاهیم بین مردم و نقل افکار غالباً از طریق لفظ صورت می‌پذیرد، از این‌رو به ناچار در علم منطق از الفاظ نیز بحث می‌شود. حال آن‌که در ادبیات و لغت، الفاظ خود موضوع اصلی این علوم هستند. تفاوت دیگر آن است که در علم منطق از الفاظ و لغات از یک جهت کلی بحث می‌شود و قواعد و موضوعاتی که بیان می‌شود، اختصاص به یک زبان خاص ندارد؛ چنانچه گفته می‌شود، علم منطق از یک جهت عامه به بحث در مورد الفاظ می‌پردازد، ولی در ادبیات، لغات و الفاظ تنها بر اساس قواعد مندرج در خود آن زبان مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ و قواعد هر زبان در مورد الفاظ متفاوت از دیگر زبان‌ها است.[1] 2. تفاوت‌های جزئی: از آن‌جا که در علم منطق اصالت بحث با مفاهیم و معانی است، از این‌رو مباحثی مانند دلالت تضمنی و التزامی و همچنین رابطه بین مفاهیم، مانند تخالف، تماثل و تقابل‌های چهار گانه بین نیز مطرح می‌گردد؛ در حالی‌که در ادبیات هیچ‌گاه یک بحث مجزا از این موارد صورت نمی‌گیرد. پی‌نوشت: 1. مظفر، محمد رضا، المنطق، تصحیح علی شیروانی، ج1، ص39 و 40، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم 1382ش. منبع: islamquest.net
عنوان سوال:

چه تفاوتی میان بحث‌های منطقی و ادبی درباره موضوع الفاظ وجود دارد؟ چون هم در منطق از الفاظ بحث می‌شود و هم در ادبیات.


پاسخ:

تفاوت بحث الفاظ در نگاه ادبی و منطقی را می‌توان با دو عنوان تفاوت‌های کلی و جزئی مورد بررسی قرار داد.
1. تفاوت‌های کلی: رسالت اصلی علم منطق بحث از مفاهیم کلی است. و بسیاری از منطقیون تصریح کرده‌اند که سنخ قضایای منطقی از سنخ قضایای طبیعی است. و از آن‌جا که برقراری مفاهیم بین مردم و نقل افکار غالباً از طریق لفظ صورت می‌پذیرد، از این‌رو به ناچار در علم منطق از الفاظ نیز بحث می‌شود. حال آن‌که در ادبیات و لغت، الفاظ خود موضوع اصلی این علوم هستند.
تفاوت دیگر آن است که در علم منطق از الفاظ و لغات از یک جهت کلی بحث می‌شود و قواعد و موضوعاتی که بیان می‌شود، اختصاص به یک زبان خاص ندارد؛ چنانچه گفته می‌شود، علم منطق از یک جهت عامه به بحث در مورد الفاظ می‌پردازد، ولی در ادبیات، لغات و الفاظ تنها بر اساس قواعد مندرج در خود آن زبان مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ و قواعد هر زبان در مورد الفاظ متفاوت از دیگر زبان‌ها است.[1]
2. تفاوت‌های جزئی: از آن‌جا که در علم منطق اصالت بحث با مفاهیم و معانی است، از این‌رو مباحثی مانند دلالت تضمنی و التزامی و همچنین رابطه بین مفاهیم، مانند تخالف، تماثل و تقابل‌های چهار گانه بین نیز مطرح می‌گردد؛ در حالی‌که در ادبیات هیچ‌گاه یک بحث مجزا از این موارد صورت نمی‌گیرد.

پی‌نوشت:
1. مظفر، محمد رضا، المنطق، تصحیح علی شیروانی، ج1، ص39 و 40، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم 1382ش.
منبع: islamquest.net





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین