به جا و شایسته است رابطه‌ ی عاطفی و صمیمانه خود را با وی بیشتر کنید و در یک فضای گرم و محبت‌آمیز و در عین حال منطقی و بدون هرگونه مشاجره به محاسن وارزش‌های حجاب بپردازید. به وی گفته شود به شما و نقطه نظراتتان احترام می‌گذارم ولی پیروی از دستورات شوهر در راه عصیان و سرپیچی کردن از دستورات الهی، صحیح و جایز نیست. چه بسا هنوز از معایب و زشتی‌ها و عوارض سوء بدحجابی و بی‌توجهی به این موضوع مهم آگاهی و شناخت کافی ندارد چه خوب است داستان‌هایی واقعی (که مطالعه کرده‌اید یا شنیده‌اید) که به خاطر بی‌حجابی، خانواده و نظام آن و روابط زن و شوهر دچار اختلال شده و به سقوط کشیده شده است برای وی نقل کنید و او را نسبت به عوارض سوء آن مطلع کنید. در این راه می‌توانید از برخی کتاب‌ها استفاده کنید و یا وی را تشویق به مطالعه آنها کنید (مثلًا فلسفه حجاب، شهید مطهری). تأکید می‌کنیم در این امر با وی به مشاجره نپردازید بلکه نقطه نظرات مثبت دیگر وی را برجسته کنید و بگویید فلان مطلب و یا فلان نقطه نظر شما بسیار عالی است و به نظرم در این مورد هم به یک توافق می‌رسیم و چندان مشکلی نیست و صریحا و مستقیما با نقطه‌ی نظرات منفی او مخالفت نکنید. راه دیگر این که از طریق تهیه برخی نوارهای مذهبی و تأثیرگذار و یا برنامه‌های تلویزیونی و یا برخی جلسات مذهبی ودعا که گوینده نفس گرم دارد و تأثیر مثبت دارد و مورد پذیرش همسرتان نیز می‌باشد، به انتقال این مطلب و اهمیت مسأله حجاب بپردازید. راه سوم این که با خانواده‌های مذهبی و متدین که به حجاب اهمیت می‌دهند (اقوام یا دوستان) بیشتر رفت و آمد کنید تا از آنها الگو بگیرد و از رفت و آمد با دوستان یا فامیل بدحجاب کمتر رفت و آمد کنید. ================ در مورد دلایل حجاب حرفهای زیادی شنیده ام و خوانده ام ولی هنوز قانع نشده ام که چرا برخی زنان تشنه نگاه مردانند.چرا احساس خوشایندی دارند از اینکه مردان به آْنها نگاه کنند. فلسفه حجاب: اولا: چون ما در عقاید خویش برای وحی جایگاهی ویژه قائل هستیم آنچه را که از این طریق به ما برسد با منت می‌پذیریم زیرا می‌دانیم که خداوند جز به مصلحت بندگان خویش فرمان نمی‌راند. ثانیا: بسیاری از حکمت‌ها و فلسفه‌های حجاب امروزه روشن شده است: الف) پوشش، امری غریزی و فطری برای بشر است کاوش‌های باستان شناسی نشان می‌دهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده‌اند. ب) مستور بودن زیباییها و جذبه‌های جنسی زن و مرد آنها را از معرض دید و طمع ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت می‌کند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تامین می‌نماید. ج) برهنگی، راهبر به سوی بی‌بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و زیانباری دارد از جمله: 1- گسترش فساد و ناهنجاری‌های اجتماعی، 2- شیوع بیماری‌هایی چون سفلیس، سوزاک، ایدز و، 3- سست شدن پیمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقده‌های روحی در کودکان، 4- زیاد شدن فرزندان نامشروع. اینها و ده‌ها مشکل اجتماعی دیگر عواقب شومی است که جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول می‌کشاند تا آن جا که حتی فریاد متفکرین ماتریالیستی چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ کرده است. ولی مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدایت‌های نورانی‌اش همچون حجاب از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیب‌های بی‌شمار قرار داده است. از همین روست که استعمارگران برای تخدیر جوانان، در بند کشیدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خویش از بی‌حجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود می‌جویند. این که چرا برخی زنان سعی در جلب توجه مردان دارند و از این امر احساس رضایت می‌نمایند به علل و عوامل متعددی برمی‌گردد که به اختصار به آن اشاره می‌گردد: الف) عوامل فرهنگی و اعتقادی. این عوامل برخاسته از چند چیز است: 1. عدم آگاهی یا آگاهی ناچیز. 2. سستی ایمان. 3. انحراف اعتقادی و یا اخلاقی 4. گریز از تحقیر. زنان به دلیل ویژگی‌های شخصیتی، احتیاج به محبت دارند و یکی از راه‌های جلب محبت را جلوه‌نمایی می‌دانند. 5. خودباختگی ب) عوامل و انگیزه‌های روانی. این عوامل نیز ناشی از چند امر است: 1. جستجوی شخصیت 2. اثبات لیاقت. 3. اشتیاق به تحسین‌برانگیزی. 4. ناکامی جنسی ج) عوامل اجتماعی: این عوامل نیز متأثر از چند چیز است: 1. تأثیرپذیری از محیط 2. برخورداری از احترام متقابل 3. تظاهر به زندگی مترقی اجتماعی. برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: 1- فلسفه حجاب، شهید مرتضی‌مطهری 2- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل 3- مجله پرسمان، دی ماه 1380 (مقاله‌ای درخصوص چرائی پوشش) 4- کتاب‌های تفسیر قرآن در ذیل آیات 31، 32، 59 و 60 سوره نور و 32 و 33 سوره احزاب 5- جلوه‌نمایی زنان و نگاه مردان، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی 6- راز یک فریب، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی
به جا و شایسته است رابطه ی عاطفی و صمیمانه خود را با وی بیشتر کنید و در یک فضای گرم و محبتآمیز و در عین حال منطقی و بدون هرگونه مشاجره به محاسن وارزشهای حجاب بپردازید. به وی گفته شود به شما و نقطه نظراتتان احترام میگذارم ولی پیروی از دستورات شوهر در راه عصیان و سرپیچی کردن از دستورات الهی، صحیح و جایز نیست.
چه بسا هنوز از معایب و زشتیها و عوارض سوء بدحجابی و بیتوجهی به این موضوع مهم آگاهی و شناخت کافی ندارد چه خوب است داستانهایی واقعی (که مطالعه کردهاید یا شنیدهاید) که به خاطر بیحجابی، خانواده و نظام آن و روابط زن و شوهر دچار اختلال شده و به سقوط کشیده شده است برای وی نقل کنید و او را نسبت به عوارض سوء آن مطلع کنید.
در این راه میتوانید از برخی کتابها استفاده کنید و یا وی را تشویق به مطالعه آنها کنید (مثلًا فلسفه حجاب، شهید مطهری).
تأکید میکنیم در این امر با وی به مشاجره نپردازید بلکه نقطه نظرات مثبت دیگر وی را برجسته کنید و بگویید فلان مطلب و یا فلان نقطه نظر شما بسیار عالی است و به نظرم در این مورد هم به یک توافق میرسیم و چندان مشکلی نیست و صریحا و مستقیما با نقطهی نظرات منفی او مخالفت نکنید.
راه دیگر این که از طریق تهیه برخی نوارهای مذهبی و تأثیرگذار و یا برنامههای تلویزیونی و یا برخی جلسات مذهبی ودعا که گوینده نفس گرم دارد و تأثیر مثبت دارد و مورد پذیرش همسرتان نیز میباشد، به انتقال این مطلب و اهمیت مسأله حجاب بپردازید.
راه سوم این که با خانوادههای مذهبی و متدین که به حجاب اهمیت میدهند (اقوام یا دوستان) بیشتر رفت و آمد کنید تا از آنها الگو بگیرد و از رفت و آمد با دوستان یا فامیل بدحجاب کمتر رفت و آمد کنید. ================
در مورد دلایل حجاب حرفهای زیادی شنیده ام و خوانده ام ولی هنوز قانع نشده ام که چرا برخی زنان تشنه نگاه مردانند.چرا احساس خوشایندی دارند از اینکه مردان به آْنها نگاه کنند.
فلسفه حجاب: اولا: چون ما در عقاید خویش برای وحی جایگاهی ویژه قائل هستیم آنچه را که از این طریق به ما برسد با منت میپذیریم زیرا میدانیم که خداوند جز به مصلحت بندگان خویش فرمان نمیراند.
ثانیا: بسیاری از حکمتها و فلسفههای حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امری غریزی و فطری برای بشر است کاوشهای باستان شناسی نشان میدهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار دادهاند.
ب) مستور بودن زیباییها و جذبههای جنسی زن و مرد آنها را از معرض دید و طمع ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت میکند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تامین مینماید.
ج) برهنگی، راهبر به سوی بیبند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و زیانباری دارد از جمله:
1- گسترش فساد و ناهنجاریهای اجتماعی،
2- شیوع بیماریهایی چون سفلیس، سوزاک، ایدز و،
3- سست شدن پیمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقدههای روحی در کودکان،
4- زیاد شدن فرزندان نامشروع.
اینها و دهها مشکل اجتماعی دیگر عواقب شومی است که جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول میکشاند تا آن جا که حتی فریاد متفکرین ماتریالیستی چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ کرده است. ولی مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدایتهای نورانیاش همچون حجاب از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیبهای بیشمار قرار داده است. از همین روست که استعمارگران برای تخدیر جوانان، در بند کشیدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خویش از بیحجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود میجویند.
این که چرا برخی زنان سعی در جلب توجه مردان دارند و از این امر احساس رضایت مینمایند به علل و عوامل متعددی برمیگردد که به اختصار به آن اشاره میگردد:
الف) عوامل فرهنگی و اعتقادی. این عوامل برخاسته از چند چیز است:
1. عدم آگاهی یا آگاهی ناچیز.
2. سستی ایمان.
3. انحراف اعتقادی و یا اخلاقی
4. گریز از تحقیر. زنان به دلیل ویژگیهای شخصیتی، احتیاج به محبت دارند و یکی از راههای جلب محبت را جلوهنمایی میدانند.
5. خودباختگی
ب) عوامل و انگیزههای روانی. این عوامل نیز ناشی از چند امر است:
1. جستجوی شخصیت
2. اثبات لیاقت.
3. اشتیاق به تحسینبرانگیزی.
4. ناکامی جنسی
ج) عوامل اجتماعی: این عوامل نیز متأثر از چند چیز است:
1. تأثیرپذیری از محیط
2. برخورداری از احترام متقابل
3. تظاهر به زندگی مترقی اجتماعی.
برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک:
1- فلسفه حجاب، شهید مرتضیمطهری
2- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل
3- مجله پرسمان، دی ماه 1380 (مقالهای درخصوص چرائی پوشش)
4- کتابهای تفسیر قرآن در ذیل آیات 31، 32، 59 و 60 سوره نور و 32 و 33 سوره احزاب
5- جلوهنمایی زنان و نگاه مردان، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی
6- راز یک فریب، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صورتی که مردی بخواهد علی رغم کراهت، با زوجه خود از دبر نزدیکی کند، آیا زوجه می تواند امتناع کند و تمکین نکند؟
- [سایر] چرا رهبری علی رغم وجود مشکلات فرمودند کشور همچنان در مسیر پیشرفت مطلوب قرار دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا برای زن مسلمان تحصیل در دانشکده مختلط در غرب علی رغم وضع بد اخلاقی و رفتار ناهنجار دختران و پسران دانشجوی آنجا، جایز است؟
- [سایر] چرا برخی علی رغم علاقه فراوان، در روخوانی قرآن مشکل دارند؟ چگونه میتوان با قرآن کریم انس گرفت؟
- [سایر] توصیه های امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره ی زن چیست؟
- [سایر] سیره وروش برخورد امام رضا (ع)، در رد جدایی دین از سیاست را ثابت نمائید؟آقای بازرگان می گوید: (علی بن موسی الرضا - امام هشتم - علی رغم اصرار مامون، زیر بار خلافت نمی رود و ولایتعهدی را بنا به مصالحی، فقط به صورت ظاهری و با خودداری از هر گونه دخالت و مسئولیت قبول می نماید، در صورتی که اگر امامت او همچون نبوت جدش، ملازمه قطعی (یا ارگانیک و الهی) با حکومت و در دست گرفتن قدرت می داشت، آن را قبلا اعلام و اجرا می نمود.)؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر امام جماعت تلفظ یکی از کلمات تشهد را یقیناً صحیح نخواند و علی رغم تذکر به وی اصلاح نکند حکم نماز چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا طلاق بدون رضایت قلبی طرفین و تنها با احراز رضایت زبانی، علی رغم وجود شواهد کافی بر عدم رضایت صحیح است یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا مرد میتواند از همسرش تقاضا کند که برای خروج از منزل و شرکت در فعالیتهای اجتماعی با اطلاع و هماهنگی او عمل نماید؟ در صورتی که زن بخواهد بدون رضایت شوهر اقدام به خروج از منزل و انجام فعالیتهای مختلف نماید وظیفه شوهر او چیست؟ در صورتی که زن بر این کار اصرار ورزد آیا جدایی پسندیده است؟
- [آیت الله سیستانی] شخصی با خانمی ازدواج کرده است که قبلاً آن خانم مرتکب زنا شده مرد قبل از ازدواج از ارتکاب زنا توسط آن خانم مطلع بوده علی رغم آن با او ازدواج کرده زن بشدّت پشیمان است در این صورت تکلیف شوهر نسبت به مردی که با زنش مرتکب زنا شده است چیست ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغ? مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَتِی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیلباید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَةَ مُوکِّلی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی? مَهْرِه?ا) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند باید زن را به گونهای مشخّص کند، مثلاً چنانچه اسم زن فاطمه باشد و مالی را به شوهرش بخشیده تا طلاقش دهد، شوهر او میگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) (یعنی من از زنم فاطمه در مقابل مالی که او بذل کرده جدا میشوم) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل میگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی بارَأْتُ زَوْجَتُهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و در هر دو صورت پس از صیغه مبارات بنا بر احتیاط واجب صیغه طلاق را نیز بگوید، مثلاً بگوید: (هِیَ طالِقٌ) یا (فَهِیَ طالِقٌ) و اگر به جای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید اشکال ندارد.