مقصود از جامعه بی‌امتیاز توحیدی، جامعه‌ای است که افراد در برابر حق و قانون، مساوی و برابر باشند و قانون نسبت به همه، از مرد و زن، کوچک و بزرگ، توانگر و نیازمند، عالم و جاهل و سیاه و سفید، یکسان اجرا شود و تفاوتهای طبقاتی موجب نشود که قانون در حق بعضی اجرا شود و در حق بعضی دیگر اجرا نشود. و یا هر یک از این تفاوتها که به صلاحیّت افراد ارتباط ندارد، موجب شود که برای بعضی به علت این تفاوتها امتیازی قائل شوند، و مثلًا آنها را در کارها بیشتر مداخله بدهند یا بیشتر احترام کنند، که بدیهی است این حرفها در اسلام نیست، و حتی در احادیث است که: (مَنْ تَواضَعَ لِغَنیِّ لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دِینِه هر کس برای توانگری برای توانگریش فروتنی کند، دو ثلث دین او می‌رود). اما نظام بی طبقة توحیدی که بعضی چپ گرایان و گرایشمندان به مارکسیسم و اصالت اقتصاد، آن را شعار خود ساخته‌اند، و با کلمة (نظام بی طبقة توحیدی) ساده‌دلان مسلمان را می‌فریبند و دعوت شعار خود را اسلامی جلوه می‌دهند، با برنامه‌های اسلام و آیات قرآن مجید و احادیث شریف، سازگار نیست و وقوع آن در خارج، امکان پذیر نمی‌باشد، و همانگونه که در عالم تکوین تفاوت و تفاضل وجود داد و همه در برخورداری از نعمتها و مواهب مادی و معنوی یکسان نیستند، در عالم گیاهان و درختان، و انسان و حیوان نیز، همه جا تفاوت به چشم می‌خورد و این یکی از سنّت‌های الهیّه است که حتّی می‌گویند: در عالم تکوین تکرار نیست. میزان بهره‌گیری یک درخت از آب و زمین و هوا با درخت دیگر یکسان نیست، میزان استفاده دو دانش آموز در یک کلاس از یک آموزگار مساوی نیست و استعدادات آنها برابر نیست. آنانکه در مناطق معتدل زندگی می‌کنند، یک نوع آمادگی هایی برای ترقی دارند که اهل مناطق دیگر ندارند. این مسائل در عالم تکوینی با توحید منافی نیست و قابل تغییر نمی‌باشد. در امور غیر تکوینی نیز همین‌طور است، جامعه، طبقات مختلف دارد، به حسب استعدادهایی که دارند و موجبات و حوادث قهری و اتّفاقی یا کسبی و ارادی، استفاده آنها از نعمتها و مواهب، مختلف می‌شود چنانکه مشاغل و نقشهای آنها نیز تفاوت پیدا می‌کند، و بالأخره با اینکه امکانات همه برابر نیست، نمی‌توان از فعالیت آن کسانی که استعداد بیشتر در استخراج و تصاحب مواهب طبیعی یا نیل به مقامات اجتماعی دارند، یا کوشش بیشتر می‌کنند جلوگیری کرد. دنیا جائی است که همه باید در میدان کار و کوشش عرض وجود نمایند. می‌توان برای هر کس به قدر امکاناتی که دارد وسیلة استفاده و بهره‌برداری فراهم کرد و امکانات اختیاری را، برای همه یکسان قرار داد. مثلًا می‌توان برای همه امکان تحصیل فراهم نمود، اما نمی‌توان ترقّی همه را در تحصیل، یک نواخت ساخت. و بالأخره باید بگوئیم نظام بی‌طبقه‌ای، در حدّی با مدنیّت بشر ناسازگار است. زیرا نظام زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بشر، بدون طبقه‌ای بودن مشاغل و کارها، که قهراً بازده آنها و موضع صاحبان آنها در اجتماع متفاوت است، امکان پذیر نیست، بنای مدنیّت بر این است که اصناف و طبقات باشند. دسته‌ای مستقیماً در کار تولید وارد باشند، دسته‌ای ابزار تولید بسازند، دسته‌ای بهداشت تولید کنندگان را متعهّد شوند و دسته‌ای تبدیل و مبادله اشیای تولید شده و توزیع و رساندن آن را به دیگران عهده‌دار باشند، دسته‌ای برقراری عدالت و نظم و امنیت را، و دسته‌ای هدایتهای اخلاقی و تربیتی و آموزش را به عهده بگیرند. امامت و مهدویت ج 1- تجلی توحید در نظام امامت، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی
مقصود از جامعه بیامتیاز توحیدی، جامعهای است که افراد در برابر حق و قانون، مساوی و برابر باشند و قانون نسبت به همه، از مرد و زن، کوچک و بزرگ، توانگر و نیازمند، عالم و جاهل و سیاه و سفید، یکسان اجرا شود و تفاوتهای طبقاتی موجب نشود که قانون در حق بعضی اجرا شود و در حق بعضی دیگر اجرا نشود. و یا هر یک از این تفاوتها که به صلاحیّت افراد ارتباط ندارد، موجب شود که برای بعضی به علت این تفاوتها امتیازی قائل شوند، و مثلًا آنها را در کارها بیشتر مداخله بدهند یا بیشتر احترام کنند، که بدیهی است این حرفها در اسلام نیست، و حتی در احادیث است که:
(مَنْ تَواضَعَ لِغَنیِّ لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دِینِه هر کس برای توانگری برای توانگریش فروتنی کند، دو ثلث دین او میرود).
اما نظام بی طبقة توحیدی که بعضی چپ گرایان و گرایشمندان به مارکسیسم و اصالت اقتصاد، آن را شعار خود ساختهاند، و با کلمة (نظام بی طبقة توحیدی) سادهدلان مسلمان را میفریبند و دعوت شعار خود را اسلامی جلوه میدهند، با برنامههای اسلام و آیات قرآن مجید و احادیث شریف، سازگار نیست و وقوع آن در خارج، امکان پذیر نمیباشد، و همانگونه که در عالم تکوین تفاوت و تفاضل وجود داد و همه در برخورداری از نعمتها و مواهب مادی و معنوی یکسان نیستند، در عالم گیاهان و درختان، و انسان و حیوان نیز، همه جا تفاوت به چشم میخورد و این یکی از سنّتهای الهیّه است که حتّی میگویند: در عالم تکوین تکرار نیست.
میزان بهرهگیری یک درخت از آب و زمین و هوا با درخت دیگر یکسان نیست، میزان استفاده دو دانش آموز در یک کلاس از یک آموزگار مساوی نیست و استعدادات آنها برابر نیست. آنانکه در مناطق معتدل زندگی میکنند، یک نوع آمادگی هایی برای ترقی دارند که اهل مناطق دیگر ندارند.
این مسائل در عالم تکوینی با توحید منافی نیست و قابل تغییر نمیباشد. در امور غیر تکوینی نیز همینطور است، جامعه، طبقات مختلف دارد، به حسب استعدادهایی که دارند و موجبات و حوادث قهری و اتّفاقی یا کسبی و ارادی، استفاده آنها از نعمتها و مواهب، مختلف میشود چنانکه مشاغل و نقشهای آنها نیز تفاوت پیدا میکند، و بالأخره با اینکه امکانات همه برابر نیست، نمیتوان از فعالیت آن کسانی که استعداد بیشتر در استخراج و تصاحب مواهب طبیعی یا نیل به مقامات اجتماعی دارند، یا کوشش بیشتر میکنند جلوگیری کرد. دنیا جائی است که همه باید در میدان کار و کوشش عرض وجود نمایند. میتوان برای هر کس به قدر امکاناتی که دارد وسیلة استفاده و بهرهبرداری فراهم کرد و امکانات اختیاری را، برای همه یکسان قرار داد. مثلًا میتوان برای همه امکان تحصیل فراهم نمود، اما نمیتوان ترقّی همه را در تحصیل، یک نواخت ساخت.
و بالأخره باید بگوئیم نظام بیطبقهای، در حدّی با مدنیّت بشر ناسازگار است. زیرا نظام زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بشر، بدون طبقهای بودن مشاغل و کارها، که قهراً بازده آنها و موضع صاحبان آنها در اجتماع متفاوت است، امکان پذیر نیست، بنای مدنیّت بر این است که اصناف و طبقات باشند. دستهای مستقیماً در کار تولید وارد باشند، دستهای ابزار تولید بسازند، دستهای بهداشت تولید کنندگان را متعهّد شوند و دستهای تبدیل و مبادله اشیای تولید شده و توزیع و رساندن آن را به دیگران عهدهدار باشند، دستهای برقراری عدالت و نظم و امنیت را، و دستهای هدایتهای اخلاقی و تربیتی و آموزش را به عهده بگیرند.
امامت و مهدویت ج 1- تجلی توحید در نظام امامت، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی
- [سایر] جامعه توحیدی در جامعه اسلامی چگونه تشکیل می شود؟
- [سایر] مقصود از (خُزّان العلم) در زیارت جامعه کبیره چیست؟
- [سایر] سؤال:دوران ظهور امام زمان (عج) را زمان تکامل جامعه بشری میدانند مقصود از این تکامل چیست؟
- [سایر] ایران که اندیشه ی توحیدی بر آن حاکم بوده است . آیا در علم ما هم اندیشه ی توحیدی حاکم است ؟ آیا بر اقتصاد کشور ما اندیشه ی توحیدی حاکم است ؟
- [سایر] ویژگیهای جهان بینی توحیدی چیست؟
- [سایر] محورهای وحدت در حوزه ادیان توحیدی, چیست ؟
- [سایر] محورهای وحدت در حوزه ادیان توحیدی، چیست؟
- [سایر] ملاک معنویت توحیدی در کلام مقام معظم رهبری چیست؟
- [سایر] آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟
- [سایر] آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟
- [آیت الله بهجت] در خرید و فروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند، مثلاً اگر فروشنده به فارسی بگوید: این مال را در عوض این پول فروختم، و مشتری بگوید: قبول کردم، معامله صحیح است. و بنابر اظهر لازم نیست ایجاب بر قبول مقدم باشد (مقصود از ایجاب، کلام فروشنده و مقصود از قبول، کلام خریدار است). و احتیاط مستحب آن است که به هر زبانی معامله میکنند، صحیح گفته شود و کاملاً بیانگر مقصود طرفین باشد.
- [آیت الله بهجت] کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمیکند، اگرچه در سفر، معصیتی انجام دهد، مثلاً نعوذباللّه غیبت کند یا شراب بخورد، باید نماز را شکسته بخواند. و اگر مقصود از سفر هم طاعت و هم معصیت باشد اگر هر دو قصد مستقل باشد باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر مقصود اصلی طاعت است و معصیت مقصود فرعی و تبعی است، نماز را شکسته میخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله سبحانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله بروجردی] مقصود از یک ماه از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله وحید خراسانی] مقصود از یک ماه گذشتن سی روز از ابتدای خون دیدن است نه از روز اول ماه تا اخر ماه
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مقصود از یک ماه؛ از ابتدای خون دیدن است تا سی روز؛ نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله نوری همدانی] مقصود از یک ماه ، ابتدای خون دیدن است تا سی روز ، نه از روز اول ماه تا آخر ماه .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز نه از اول ماه تا آخر ماه.