آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟
آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟ چنانکه گذشت؛ از نظر تاریخی در بنیاد دین زرتشت ابهامات زیادی وجود دارد و برای اولین بار مسلمانان به استناد پاره‌ای از نصوص دینی آنان را اهل کتاب آسمانی به حساب آوردند. بنابراین احتمال دارد دین زرتشت، در اصل از ادیان آسمانی بوده اما در طول تاریخ دچار تحریف‌ها و دگرگونی‌هایی شده است‌ برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید : بر این اساس علی‌القاعده دین زرتشت باید در اصل توحیدی بوده و سپس به ثنویت پیش از خود بازگشته است. (اوستا)ی موجود نیز در این باره ابهام دارد؛ زیرا قسمت‌های مختلف این کتاب، تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد. بخش (وندیداد) اوستا صراحت در ثنویت دارد؛ ولی از بخش (گاتاها) چندان دوگانگی فهمیده نمی‌شود. به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ برخی برآنند که اوستای موجود اثر یک نفر نیست؛ بلکه هر بخش آن از یک شخص است و نفوذ ثنویّت در آن، از ناحیه سوابق دو خدا انگاری در نژاد آریا، قبل از زرتشت بوده است. از طرف دیگر (گاتاها) را نیز نمی‌توان ملاک توحیدی انگاشتن آیین زرتشت قرار داد، زیرا توحید کامل شامل امور زیر می‌شود: 1. توحید ذاتی؛ یعنی یکتایی و یگانگی خداوند. 2. توحید صفاتی؛ یعنی یگانگی ذات و صفات الهی و عدم اتصاف خداوند به وصفی زاید بر ذات. 3. توحید افعالی؛ یعنی این که تنها فاعل مستقل خداوند است؛ و خالق و پروردگاری جز خداوند در دار هستی وجود ندارد. 4. توحید در عبادت و پرستش؛ حداکثر آنچه به استناد (گاتاها) می‌توان گفت این است که زرتشت طرفدار (توحید ذاتی) بوده است؛ یعنی، تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق می‌دانسته و آن (آهورمزدا) است. در نتیجه این انگاره همه موجودات دیگر حتی اهریمن (انگره مئنیو ) آفریده آهورمزدا است. به عبارت دیگر احتمالاً زرتشت برای درخت هستی، بیش از یک ریشه قائل نبوده است. اما - به حسب مدارک تاریخی - از نظر خالقیّت، کاملاً ثنوی است؛ زیرا از تعلیمات آن استفاده می‌شود که قطب مخالفِ (انگره مئنیو) (خرد خبیث )، (سپنت مئنیو) (خرد مقدس ) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیاء نیک است؛ یعنی، همان اشیائی که خوب است و می‌بایست آفریده بشود. اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیاء بد است؛ یعنی، منشأ اشیائی که نمی‌بایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آنها نیست؛ بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آنها است. از طرف دیگر زرتشت هرگز نتوانست دوگانه‌پرستی جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه‌های شرک در آیین زرتشت ر.ک: . بنابراین اگر گاتاها را - که اصیل‌ترین، معتبرترین‌ و و توحیدی‌ترین اثری است که از زرتشت باقی مانده است - ملاک قرار دهیم، زرتشت را در شش و پنج خیر و شر، و اینکه نظام موجود، نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمی‌آید، گرفتار می‌بینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانی، جدا می‌سازد. مگر آن که همه اینها تحریفات و اضافات پس از زرتشت باشد و دین حقیقی او مشتمل بر همه مراتب توحید بوده و اکنون از میان ما غایب است. و شرک در پرستش را ریشه‌کن سازد و به گونه‌های مختلف آیین او گرفتار شرک و انحطاط شده است‌. (ادیان و مذاهب، حمید رضا شاکرین، کد: 12/500012)
عنوان سوال:

آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟


پاسخ:

آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟

چنانکه گذشت؛ از نظر تاریخی در بنیاد دین زرتشت ابهامات زیادی وجود دارد و برای اولین بار مسلمانان به استناد پاره‌ای از نصوص دینی آنان را اهل کتاب آسمانی به حساب آوردند. بنابراین احتمال دارد دین زرتشت، در اصل از ادیان آسمانی بوده اما در طول تاریخ دچار تحریف‌ها و دگرگونی‌هایی شده است‌
برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید :
بر این اساس علی‌القاعده دین زرتشت باید در اصل توحیدی بوده و سپس به ثنویت پیش از خود بازگشته است. (اوستا)ی موجود نیز در این باره ابهام دارد؛ زیرا قسمت‌های مختلف این کتاب، تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد. بخش (وندیداد) اوستا صراحت در ثنویت دارد؛ ولی از بخش (گاتاها) چندان دوگانگی فهمیده نمی‌شود. به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ برخی برآنند که اوستای موجود اثر یک نفر نیست؛ بلکه هر بخش آن از یک شخص است و نفوذ ثنویّت در آن، از ناحیه سوابق دو خدا انگاری در نژاد آریا، قبل از زرتشت بوده است.
از طرف دیگر (گاتاها) را نیز نمی‌توان ملاک توحیدی انگاشتن آیین زرتشت قرار داد، زیرا توحید کامل شامل امور زیر می‌شود:
1. توحید ذاتی؛ یعنی یکتایی و یگانگی خداوند.
2. توحید صفاتی؛ یعنی یگانگی ذات و صفات الهی و عدم اتصاف خداوند به وصفی زاید بر ذات.
3. توحید افعالی؛ یعنی این که تنها فاعل مستقل خداوند است؛ و خالق و پروردگاری جز خداوند در دار هستی وجود ندارد.
4. توحید در عبادت و پرستش؛ حداکثر آنچه به استناد (گاتاها) می‌توان گفت این است که زرتشت طرفدار (توحید ذاتی) بوده است؛ یعنی، تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق می‌دانسته و آن (آهورمزدا) است.
در نتیجه این انگاره همه موجودات دیگر حتی اهریمن (انگره مئنیو ) آفریده آهورمزدا است. به عبارت دیگر احتمالاً زرتشت برای درخت هستی، بیش از یک ریشه قائل نبوده است. اما - به حسب مدارک تاریخی - از نظر خالقیّت، کاملاً ثنوی است؛ زیرا از تعلیمات آن استفاده می‌شود که قطب مخالفِ (انگره مئنیو) (خرد خبیث )، (سپنت مئنیو) (خرد مقدس ) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیاء نیک است؛ یعنی، همان اشیائی که خوب است و می‌بایست آفریده بشود. اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیاء بد است؛ یعنی، منشأ اشیائی که نمی‌بایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آنها نیست؛ بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آنها است. از طرف دیگر زرتشت هرگز نتوانست دوگانه‌پرستی
جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه‌های شرک در آیین زرتشت ر.ک: .
بنابراین اگر گاتاها را - که اصیل‌ترین، معتبرترین‌ و و توحیدی‌ترین اثری است که از زرتشت باقی مانده است - ملاک قرار دهیم، زرتشت را در شش و پنج خیر و شر، و اینکه نظام موجود، نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمی‌آید، گرفتار می‌بینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانی، جدا می‌سازد. مگر آن که همه اینها تحریفات و اضافات پس از زرتشت باشد و دین حقیقی او مشتمل بر همه مراتب توحید بوده و اکنون از میان ما غایب است.
و شرک در پرستش را ریشه‌کن سازد و به گونه‌های مختلف آیین او گرفتار شرک و انحطاط شده است‌. (ادیان و مذاهب، حمید رضا شاکرین، کد: 12/500012)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین