رقابت سیاسی احزاب ، گروه ها و جریان های سیاسی جز جدا نشدنی انتخابات است و هر گاه نامی از انتخاب و انتخابات برده می شود، پای رقابت و تلاش برای پیروزی در آن به میان می آید. اساساً انتخابات بدون رقابت وتلاش احزاب و گروه ها برای به دست آوردن آرای مردم معنا و مفهوم پیدا نمی کند.البته رقابت سیاسی به همان میزان که می تواند سازنده و مفید باشد و در ایجاد فضای مناسب برای انتخابات و شور و نشاط تأثیر گذار باشد، ممکن است مخرّب و منفی باشد، از این رو ضابطه مند نمودن رقابت های سیاسی ضرورتی غیر قابل انکار می باشد لذا لازم است چارچوب هایی برای رقابت های سیاسی مشخص گردد تا زمینه رقابت های سیاسی سالم و سازنده را فراهم نمایند، روشن است که چارچوب ها و ضوابط رقابت های سیاسی در هر نظام سیاسی بسته به مبانی فکری وارزشی حاکم بر آن متفاوت می باشد و در نظام سیاسی اسلامی که بر پایه مبانی و اصول فکری و ارزش های ناب اسلامی شکل گرفته است، فعالیت و رقابت سیاسی احزاب و گروه های سیاسی به عنوان بخشی از مجموعه نظام نیز باید در چارچوب نظام ارزشی اسلام صورت بگیرد. بایسته های رقابت سیاسی سالم رقابت سیاسی برای اینکه مفید وسازنده باشد باید شرایط و ضوابطی داشته باشد که مهمترین بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم عبارتند از: قانون مداری: اولین شاخصه رقابت سیاسی سالم، توجه به قوانین و مبنا قرار دادن آن توسط احزاب وگروه های سیاسی در رقابت هاست. قانونمندی و قاعده مندی رفتارهای سیاسی و از جمله رقابت های سیاسی نقش مهمی در ایجاد فضای رقابت سیاسی سالم دارد و احزاب و گروه های سیاسی با رعایت چارچوب های مشخص شده در قوانین و مقررات کشور گام مهمی در جهت فراهم نمودن رقابت سیاسی سالم برخواهند داشت. اساساً جامعه بدون نظم و قانون به هرج و مرج خواهد انجامید و ضرورت وجود نظم وقانون در جامعه بر کسی پوشیده نیست و رقابت سیاسی نیز به عنوان بخشی از ابعاد جامعه نیازمند قوانین و ضوابطی است که از لجام گسیختگی و بی انضباطی آن جلوگیری نماید. بی توجهی و رعایت نکردن قوانین در رقابت های سیاسی، زمینه ساز رقابت نا سالم و مخرب خواهد بود. اخلاق مداری: توجه به اخلاق و هنجارهای اخلاقی و ارزشی در رقابت سیاسی موجب می شود که رقابت سیاسی احزاب و گروه های سیاسی از حالت تخریبی فاصله گرفته و در مسیر رقابتی سازنده وسالم قرار بگیرد. گرچه رقابت سیاسی به عنوان یک فعالیت تخصصی، تابع ضوابط و اصول قانونی خاص خود است، امّا این امر به هیچ وجه از ضرورت التزام بازیگران به مبادی و اصول اخلاقی، نمی کاهد. اخلاق می تواند همچون محافظی قوی در عرصه رقابت سیاسی عمل نموده و از نفوذ پاره ای از بینش ها و رفتارهای ناسالم که فضای رقابت سیاسی را مخدوش و ناسالم می سازند، جلوگیری نماید؛ گونه ای از رفتارها که حتی سد قانون نیز توان مقابله با آن را ندارد. توجه به اصول و مبانی اسلامی و انقلابی: با توجه به اسلامی بودن نظام ، توجه به اصول و مبانی ارزشی اسلامی و انقلابی نظام از سوی احزاب و گروه ها و جریان های سیاسی و رقابت در چارچوب آن، زمینه ساز رقابت سالم و صحیح خواهد بود و رقابتی سالم خواهد بود که با در نظر گرفتن اصول و مبانی اسلامی و انقلابی انجام شود . نمی توان انتظار داشت که احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی در نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن معیارها و اصول اسلامی و انقلابی با یکدیگر به رقابت بپردازند. بر همین اساس، مطابق قانون اساسی (احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.)[1] حاکمیت عقلانیت: از مؤلفه های اساسی رقابت سالم میان احزاب و گروه های سیاسی، حاکم شدن عقلانیت بر رقابت های سیاسی است. حاکمیت فضای عقلانی بر رقابت های سیاسی موجب خواهد شد که تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و همه فعالیت ها و از جمله رقابت های احزاب و جریان های سیاسی بر اساس عقل و منطق و به دور از احساسات و عواطف و هیجان های مقطعی و زود گذر صورت بگیرد و در سایه عقلانیت ، منافع و مصالح عموم جامعه در نظر گرفته خواهد شد. رعایت این بایسته ها و شاخصه ها موجب خواهد شد که رقابت های سیاسی، سالم و سازنده باشد و چنین رقابتی مصداق و نمونه ( فاستبقوا الخیرات)[2] و (یسارعون فی الخیرات)[3] پیشی گرفتن در نیکیها و خوبی خواهد بود. در نگاه دینی و بر اساس آموزه های اسلامی ، مسئولیت و حکومت در نظام اسلامی ، امانت و فرصتی برای خدمت به مردم محسوب می گردد، نه زمینه ای برای کسب قدرت و ثروت و همانگونه که حضرت علی علیه السلام به یکی از کارگزاران خود فرمودند: (و انّ عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه)[4] (همانا مسئولیت تو برای تو وسیله آب و نان نبوده ، بلکه امانتی در گردن تو است). براین اساس، پذیرش مسئولیت ها و مناصب در نظام اسلامی باید با هدف خدمت به مردم صورت بگیرد و در نتیجه رقابتی که با این نگرش و در این راستا صورت می گیرد ، رقابتی است که در آن ارزش ها و اصول اسلامی و اخلاقی رعایت خواهد شد و عقلانیت در آن حاکم خواهد بود و جایی برای بد اخلاقی و رقابت های مخّرب و ناسالم نخواهد بود ، زیرا هدف در نهایت خدمت به مردم است نه کسب قدرت و این همان نکته ای است که رقابت های سیاسی در نظام اسلامی را از نظام های سیاسی غیر دینی جدا می کند و رنگ اخلاقی، ارزشی و معنوی به تمامی فعالیت های در این زمینه می دهد. به یقین اگر احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی، مسئولیت هایی که برای به دست آوردن آنها با یکدیگر رقابت می کنند ، زمینه و فرصتی برای خدمت به جامعه بدانند، رقابت های سیاسی آنان از مرز های اخلاقی و اسلامی فراتر نرفته و شکل زیبایی به خود خواهد گرفت و شاهد بد اخلاقی ها و رقابت های سیاسی نا سالم نخواهیم بود. آسیب شناسی رقابت احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی در کنار بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم ، رقابت سیاسی احزاب و گروههای سیاسی با آسیب هایی روبرو می باشد که در صورت بی توجهی به آنها ، رقابت های سیاسی را از یک رقابت سازنده و سالم به رقابتی مخرب و ناسالم تبدیل خواهد نمود که نه تنها به ثبات و توسعه سیاسی کشور هیچ کمکی نخواهد کرد ، بلکه عامل لجام گسیختگی و بی ثباتی خواهد شد. اگر چه به یک معنا فقدان بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم که بدان اشاره شد، در قالب رعایت نکردن قوانین ، زیر پا گذاشتن ارزش ها و اخلاق اسلامی، نادیده گرفتن اصول و مبانی نظام و حاکمیت احساسات و عواطف به جای عقلانیت، را می توان به عنوان آسیب های کلی رقابت سیاسی احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی برشمرد، امّا در اینجا نگاهی گذرا به مهمترین آسیب های رقابت های سیاسی را از دیدگاه امام راحل و مقام معظم رهبری خواهیم داشت. مهمترین آسیب های فرا روی رقابت سیاسی احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی از منطر امام راحل و مقام معظم رهبری عبارتند از: اختلاف افکنی و تشنج آفرینی یکی از آسیب های رقابت های سیاسی ، اختلاف افکنی و تشنج آفرینی در سایه رقابت در جامعه است . هر چند احزاب و گرو ه های سیاسی ممکن است دیدگاه ها و نظرات مختلفی در مورد مسائل کشور داشته باشند ، ولی این به معنای اختلاف افکنی و ایجاد تنش و تشنج در جامعه نیست و باید رقابت آنها به دور از هر گونه اختلاف افکنی و تشنج باشد تا فضای مناسب برای انتخاب و گزینش مناسب توسط مردم فراهم گردد. حضرت امام(ره) در این باره فرمودند: (این طور نباشد که گروههای مختلف، احزاب مختلف، و اشخاص مختلف، در یک موقعی که ما همه احتیاج به وحدت کلمه داریم، اختلاف ایجاد کنند؛ تشنج ایجاد کنند...توجه به این معنا داشته باشند که در صدر مشروطیت که احزاب مختلف پیدا شد دنبال آن پیروزی که ملت پیدا کرده بود، این احزاب مختلف به جان هم افتادند و این کشور را تباه کردند. شما گمان نکنید که احزابی که در ممالک دیگری هست، در صدر مشروطیت در انگلستان بود، آن احزاب با همان کاری که آنها می‌کردند و حزب بازی می‌کردند ماها را به اختلاف می‌کشیدند، و خود آنها با هم دشمنی نداشتند. هیچ حزبی بر ضد مصالح کشور خودش عمل نمی‌کرد. اگر هم با هم اختلاف سلیقه یا اختلاف رَویّه داشتند، عاقلانه بود؛ با حساب بود. این طور نبود که یک دسته دسته دیگر را آن چنان تضعیف کنند که کشورشان آسیب ببیند. مع الأسف همان احزابی که در آنجا بودند به ما نمایش می‌دادند که کشور باید احزاب داشته باشد و احزاب هم باید مخالف با هم باشند، ما را و احزاب ما را روبروی یکدیگر قرار می‌دادند و به ضرر هم صحبت می‌کردند و به ضرر هم قلم فرسایی می‌کردند؛ و نتیجه این شد که به‌ ضرر کشور بود.)[5] مقام معظم رهبری فرمودند: (گروهها و جریانهای سیاسی با هم کنار بیایند و با هم کار کنند بدبینی ، تهمت، اهانت به یکدیگر و قهر از یکدیگر نداشته باشند حالا می‌گویند که اختلاف مذاق سیاسی داریم... به فرض اگر در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی با هم اختلافی دارند، اگر اختلافشان فقط اختلاف عاطفی نیست، در دایره آن اختلافات با هم رقابت کنند، حرفی نیست امّا این رقابتها را به خصومت به دشمنی و به کینه‌ورزی در مقابل هم نکشانند، ببینید که دشمن این‌جا ایستاده است ببینید که دشمن منتظر فرصت است ببینید که روی جنگ جناحها با یکدیگر محاسبه می‌کند.)[6] جبهه گیری، تخریب و تضعیف دیگران از آسیب های رقابت های سیاسی، تخریب و تضعیف دیگران است. رقابتی که به دنبال آن تخریب و تضعیف دیگران باشد، رقابتی نا سالم خواهد بود. حضرت امام(ره) فرمودند: (ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را به میان بگذاریم و حل کنیم. با تفاهم مسائل‌ را حل کنیم؛ نه اینکه جبهه‌گیری کنیم. یکی یک طرف بایستد، با دار و دسته خودش؛ و یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش؛ و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی. اینها برای این است که تعهد اسلامی نیست، و دید سیاسی هم نیست. شماها اگر مُسْلم هستید، به احکام اسلام عمل کنید. و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید. اگر ملت اشخاصی را دید، گروههایی را دید که بر خلاف مصالح کشور دارند جبهه‌گیری می‌کنند و این طایفه آن طایفه را میکوبند و آن طایفه آن طایفه را، تکلیف شرعی ملت این است که از آنها اعراض کنند و آنها را پذیرا نباشند.)[7] مقام معظم رهبری فرمودند: (من خواهش می کنم همیشه، در همه دوران ها، انتخابات ها را وسیله ای قرار بدهید برای قوت ملی، برای افزایش اقتدار ملی؛ نه برای تضعیف نظام و تضعیف آبروی ملت. جنجالهایی که بعضاً از طرف بعضی از احزاب و گروه ها و جریانهای سیاسی و جناحهای بداخلاق در اطراف انتخابات می شود، تضعیف کننده کشور و ملت و نظام است. جناحهای مختلف، جریانهای مختلف، گرایشهای مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندی همه عواملشان را بسیج کنند و انتخابات را به عنوان یک هدف عالی، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روی هم کشیدن قضایا را نکشانند. انتخابات را وسیله ای بکنید برای اینکه دشمنان را نا امید بکنید.)[8] توهین و اتهام به سایر رقیب ها یکی از آسیب ها و آفت های رقابت های سیاسی ، توهین و اتهام به دیگران در جریان رقابت است. حضرت امام(ره) فرمودند: (هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران که مخالف نظرشان هستند توهین کنند، یا خدای نخواسته افشاگری نمایند؛ گرچه همه حق تبلیغات صحیح برای خود یا کاندیداهای خود یا دیگران را دارند، و هیچ کس نمی‌تواند جلوگیری از این حق نماید. و البته لازم است تبلیغات موافق مقررات دولت باشد. و احدی شرعاً نمی‌تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد.)[9] مقام معظم رهبری نیز فرمودند: (فضا باید متعادل، منطقی و عقلایی باشد. گفتگوی انتقادی اشکالی ندارد؛ امّا گفتگو با های و هوی فرق دارد. در مردم سالاری اسلامی، گفتگو با عربده کشی و چاقوکشی در بعضی از دمکراسی ها تفاوت دارد. این جا گفتگو می کنند؛ به قول امام، مثل مباحثه های طلبگی. در مجلس و جاهای دیگر مباحثه کنند، حتّی بر سر مسأله ای دعوا کنند؛ امّا کینه از هم به دل نگیرند؛ بعد هم پهلوی همدیگر بنشینند و با هم صحبت کنند. نگذارند اختلاف نظر به تنازع برسد. این تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد. دروغ، اهانت، دستگاه ها یکدیگر را متّهم کردن، شایعه پراکنی، افتراء به رقیب، تحریک عصبیّت های گوناگون؛ این ها هیچکدام با انتخابات اسلامی سازگار نیست. این خطاب به همه ی جناحهاست؛ خطاب به اشخاص یا جناح معیّنی نیست؛ این وظیفه ی همه ی ماست. همه ی جناح ها باید این چیزها را رعایت کنند. همه هم در چارچوب قانون حرکت کنند.)[10] بی توجهی به اصول و مبانی اسلامی و انقلابی از آسیب های رقابت های سیاسی ، نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن اصول و مبانی اسلامی و انقلابی و توجه نکردن به آنها ست. حضرت امام (ره) فرمودند: (اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می‌شود .... هر دو ]جناح[ باید کاملًا متوجه باشند که موضعگیری ها باید به گونه‌ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.)[11] مقام معظم رهبری فرمودند: (من به خط و گرایش سیاسی شما و رقبایتان و اختلافات شما کاری ندارم، امّا تأکید می‌کنم که باید با حفظ اصول و مبانی با یکدیگر رقابت و مباحثه کنید... همه شما معتقد به اسلام، انقلاب و امام هستید ولی در داخل کشور کسانی هستند که همچون آمریکا با این اصول دشمنی می‌ورزند و مهم این است که در برابر این مخالفتها و دشمنی‌ها، به طور شفاف و روشن موضعگیری شود امّا موضع برخی دوستان و مجموعه‌های سیاسی در این زمینه‌ها به قدری نامحسوس است که اگر کسی به این مواضع، اعتقاد یافت، احساس می‌کند می‌تواند حتی به ضد انقلاب نیز نوعی دلبستگی داشته باشد به همین لحاظ همه شخصیت ها، گروها و جناح‌های وفادار به اسلام و انقلاب باید مواضع محکم خود را در برابر کسانی که در داخل و خارج زیر پوشش اصلاحات، انقلاب، راه امام، ولایت فقیه و قانون اساسی را مورد تعرض قرار می‌دهند، اعلام کنند...)[12] فراموشی دشمن و فقدان مرز بندی مشخص با آنان حضرت امام (ره) فرمودند: (هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره‌ای از سیاست (نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی) عدول نشود که اگر ذره‌ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمی‌کند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند...)[13] مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند: (انتخابات مال ملت ایران است، مال جمهوری اسلامی است، مال اسلام است؛ مرز هاشان را با دشمن مشخص و متمایز کنند. من بار ها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیتهایی دارند و گاهی یک مخالف خوانیهایی میکنند، تذکر دادهام، نصیحت کردهام؛ گفته ام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. مرز ها را روشن کنید؛ مشخص کنید.)[14] ترجیح منافع حزبی و جناحی بر منافع کشور: از آسیب های مهم رقابتهای سیاسی احزاب و گروه های سیاسی، مقدم داشتن منافع حزبی و گروهی بر منافع عمومی کشور و مردم است حضرت امام(ره) در این خصوص فرمودند: (اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی‌جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی‌از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‌هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می‌کند، در برابرش قاطعانه بایستید)[15] مقام معظم رهبری فرمودند: (از ورود در مناقشات جناحی و حزبی که عدهای میخواهند در کشور ما اینها را روز به روز بیشتر کنند، پرهیز کنید و راز موفقیت شما این است. دستهایی در کار است تا سر مسائل هیچ و پوچ عدهای را به جان هم بیاندازند و سر موضعگیریهای گوناگون حزبی و جناحی و گروهی و گاهی گروهکی افراد را نسبت به یکدیگر مسأله دار کنند، درست نقطه مقابل (انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم) قرآن میفرماید که مؤمنین به خدا، مومنین به دین، مومنین به راه انبیاء با هم برادرند دو برادر ممکن است با هم دعوا کنند امّا تکلیف ما چیست؟ فاصلحوا بین اخویکم بین دو برادر را باید اصلاح کرد درست نقطه مقابل این عده میخواهند با جناح بندی و اظهارات حزبی و ایجاد ولایت حزبی به تنور اختلاف افکنی و آتش افروزی بدمند.)[16] تقابل، دشمنی و نفی دیگران به جای رقابت: از دیگر آسیبهای رقابت های سیاسی، تبدیل شدن رقابت به تقابل، تعارض و دشمنی است روشن است که در چنین فضایی نمیتوان انتظار رشد و بالندگی کشور را داشت ، رقابت هیچگاه به معنای دشمنی ، کینه توزی و نفی دیگران نیست، ماهیت رقابت سالم، تکیه و تأکید بر توانایی ها و داشته های خود است نه تقابل ، دشمنی و نفی دیگران. حضرت امام این گونه نگرانی خود را نسبت به رقابت احزاب و گروه های سیاسی بیان فرمودند: (هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبوده‌ام ولی نگران تقابل و تعارض جناحهای مؤمن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب بی‌درد و نق بزن گردد.)[17] همچنین فرمودند : (البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقه‌های مختلف باید باشد، لکن سلیقه‌های مختلف اسباب این نمی‌شود که انسان با هم خوب نباشد...اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم.)[18] مقام معظم رهبری نیز فرمودند: (انتخابات باید سالم باشد، رقابتی باشد. رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمت زنیِ متقابل است؛ این ها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست که کسی اثبات خود را متوقف بر نفی دیگری بداند. رقابت این نیست که کسانی بیایند برای جلب نظر مردم، وعدههای خلاف قانون اساسی، خلاف قوانین عادی بدهند؛ این ها نباید باشد. کسانی که وارد عرصه ی انتخابات می شوند، چه از طرف مجریان و مسئولان، چه از طرف کسانی که نامزد می شوند، بایستی به آداب و شروط یک حرکت عمومیِ سالم پایبند باشند، متعهد باشند؛ این لازم است.)[19] آنچه در جریان انتخابات سال 88 رخ داد، نتیجه بی توجهی به شاخصه های رقابتهای سالم و در نظر نگرفتن مرزهای اخلاقی ، ارزشی و اسلامی در رقابت و حاکمیت فضای احساسی و جنجالی به جای عقلانیت بود و همین مسأله موجب شد تا فضای رقابتی و انتخاباتی به صحنه ای برای اتهام زنی، دروغ پراکنی، سیاه نمایی، تضعیف و تخریب دیگران، تشنج آفرینی، اختلاف افکنی و... تبدیل گردد. برای اینکه دیگر شاهد چنین صحنههای ناگواری در کشور نباشیم، احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی باید با در نظر گرفتن شاخصههای رقابتهای سالم و توجه به آسیبها و آفتهای آن با یکدیگر به رقابت بپردازند و مرزهای اخلاقی، ارزشی و اسلامی را رعایت نمایند و پستها و مسئولیتها را، فرصتی برای خدمت به مردم بدانند نه زمینهای برای کسب قدرت و ثروت. پینوشتها: 1- قانون اساسی، اصل 26 2- سوره بقره، آیه 148 و سوره مائده ، آیه 48 3- سوره آل عمران، آیه 114، سوره مؤمنون، آیه 61 4- نهج البلاغه، نامه 5 5- صحیفه امام، ج14، صص 48-50 6- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، نماز جمعه‌ تهران، 1378/5/8 7- صحیفه امام، ج14، صص 48-50 8- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 1386/6/31 9- صحیفه امام، ج 18، ص 337 10- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 1382/5/15 11- صحیفه امام، ج21، ص 178-179 12- گروهها و جناح‌های سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، قم: انتشارات سطر، 1381، ص 2 و8 و 9، سخنرانی در دیدار سران جبهه دوم خرداد، 1379/2/7 13- صحیفه امام، ج 21، صص 178-179 14- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم قم به مناسبت سالروز قیام 19 دی، 1386/10/19 15- صحیفه امام، ج21 ، صص 179-180 16- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات مقام معظم رهبری ر دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 1382/2/22 17- صحیفه امام، ج 21، صص 287-288 18- صحیفه امام، ج 21، ص 47 19- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی، 1390/10/19
رقابت های سیاسی گروهها و جریانهای سیاسی باید چگونه باشد تا تجربه فتنه هشتاد و هشت تکرار نگردد؟
رقابت سیاسی احزاب ، گروه ها و جریان های سیاسی جز جدا نشدنی انتخابات است و هر گاه نامی از انتخاب و انتخابات برده می شود، پای رقابت و تلاش برای پیروزی در آن به میان می آید. اساساً انتخابات بدون رقابت وتلاش احزاب و گروه ها برای به دست آوردن آرای مردم معنا و مفهوم پیدا نمی کند.البته رقابت سیاسی به همان میزان که می تواند سازنده و مفید باشد و در ایجاد فضای مناسب برای انتخابات و شور و نشاط تأثیر گذار باشد، ممکن است مخرّب و منفی باشد، از این رو ضابطه مند نمودن رقابت های سیاسی ضرورتی غیر قابل انکار می باشد لذا لازم است چارچوب هایی برای رقابت های سیاسی مشخص گردد تا زمینه رقابت های سیاسی سالم و سازنده را فراهم نمایند، روشن است که چارچوب ها و ضوابط رقابت های سیاسی در هر نظام سیاسی بسته به مبانی فکری وارزشی حاکم بر آن متفاوت می باشد و در نظام سیاسی اسلامی که بر پایه مبانی و اصول فکری و ارزش های ناب اسلامی شکل گرفته است، فعالیت و رقابت سیاسی احزاب و گروه های سیاسی به عنوان بخشی از مجموعه نظام نیز باید در چارچوب نظام ارزشی اسلام صورت بگیرد.
بایسته های رقابت سیاسی سالم
رقابت سیاسی برای اینکه مفید وسازنده باشد باید شرایط و ضوابطی داشته باشد که مهمترین بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم عبارتند از:
قانون مداری:
اولین شاخصه رقابت سیاسی سالم، توجه به قوانین و مبنا قرار دادن آن توسط احزاب وگروه های سیاسی در رقابت هاست. قانونمندی و قاعده مندی رفتارهای سیاسی و از جمله رقابت های سیاسی نقش مهمی در ایجاد فضای رقابت سیاسی سالم دارد و احزاب و گروه های سیاسی با رعایت چارچوب های مشخص شده در قوانین و مقررات کشور گام مهمی در جهت فراهم نمودن رقابت سیاسی سالم برخواهند داشت. اساساً جامعه بدون نظم و قانون به هرج و مرج خواهد انجامید و ضرورت وجود نظم وقانون در جامعه بر کسی پوشیده نیست و رقابت سیاسی نیز به عنوان بخشی از ابعاد جامعه نیازمند قوانین و ضوابطی است که از لجام گسیختگی و بی انضباطی آن جلوگیری نماید. بی توجهی و رعایت نکردن قوانین در رقابت های سیاسی، زمینه ساز رقابت نا سالم و مخرب خواهد بود.
اخلاق مداری:
توجه به اخلاق و هنجارهای اخلاقی و ارزشی در رقابت سیاسی موجب می شود که رقابت سیاسی احزاب و گروه های سیاسی از حالت تخریبی فاصله گرفته و در مسیر رقابتی سازنده وسالم قرار بگیرد.
گرچه رقابت سیاسی به عنوان یک فعالیت تخصصی، تابع ضوابط و اصول قانونی خاص خود است، امّا این امر به هیچ وجه از ضرورت التزام بازیگران به مبادی و اصول اخلاقی، نمی کاهد. اخلاق می تواند همچون محافظی قوی در عرصه رقابت سیاسی عمل نموده و از نفوذ پاره ای از بینش ها و رفتارهای ناسالم که فضای رقابت سیاسی را مخدوش و ناسالم می سازند، جلوگیری نماید؛ گونه ای از رفتارها که حتی سد قانون نیز توان مقابله با آن را ندارد.
توجه به اصول و مبانی اسلامی و انقلابی:
با توجه به اسلامی بودن نظام ، توجه به اصول و مبانی ارزشی اسلامی و انقلابی نظام از سوی احزاب و گروه ها و جریان های سیاسی و رقابت در چارچوب آن، زمینه ساز رقابت سالم و صحیح خواهد بود و رقابتی سالم خواهد بود که با در نظر گرفتن اصول و مبانی اسلامی و انقلابی انجام شود . نمی توان انتظار داشت که احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی در نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن معیارها و اصول اسلامی و انقلابی با یکدیگر به رقابت بپردازند.
بر همین اساس، مطابق قانون اساسی (احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.)[1]
حاکمیت عقلانیت:
از مؤلفه های اساسی رقابت سالم میان احزاب و گروه های سیاسی، حاکم شدن عقلانیت بر رقابت های سیاسی است. حاکمیت فضای عقلانی بر رقابت های سیاسی موجب خواهد شد که تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و همه فعالیت ها و از جمله رقابت های احزاب و جریان های سیاسی بر اساس عقل و منطق و به دور از احساسات و عواطف و هیجان های مقطعی و زود گذر صورت بگیرد و در سایه عقلانیت ، منافع و مصالح عموم جامعه در نظر گرفته خواهد شد.
رعایت این بایسته ها و شاخصه ها موجب خواهد شد که رقابت های سیاسی، سالم و سازنده باشد و چنین رقابتی مصداق و نمونه ( فاستبقوا الخیرات)[2] و (یسارعون فی الخیرات)[3] پیشی گرفتن در نیکیها و خوبی خواهد بود.
در نگاه دینی و بر اساس آموزه های اسلامی ، مسئولیت و حکومت در نظام اسلامی ، امانت و فرصتی برای خدمت به مردم محسوب می گردد، نه زمینه ای برای کسب قدرت و ثروت و همانگونه که حضرت علی علیه السلام به یکی از کارگزاران خود فرمودند: (و انّ عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه)[4] (همانا مسئولیت تو برای تو وسیله آب و نان نبوده ، بلکه امانتی در گردن تو است).
براین اساس، پذیرش مسئولیت ها و مناصب در نظام اسلامی باید با هدف خدمت به مردم صورت بگیرد و در نتیجه رقابتی که با این نگرش و در این راستا صورت می گیرد ، رقابتی است که در آن ارزش ها و اصول اسلامی و اخلاقی رعایت خواهد شد و عقلانیت در آن حاکم خواهد بود و جایی برای بد اخلاقی و رقابت های مخّرب و ناسالم نخواهد بود ، زیرا هدف در نهایت خدمت به مردم است نه کسب قدرت و این همان نکته ای است که رقابت های سیاسی در نظام اسلامی را از نظام های سیاسی غیر دینی جدا می کند و رنگ اخلاقی، ارزشی و معنوی به تمامی فعالیت های در این زمینه می دهد.
به یقین اگر احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی، مسئولیت هایی که برای به دست آوردن آنها با یکدیگر رقابت می کنند ، زمینه و فرصتی برای خدمت به جامعه بدانند، رقابت های سیاسی آنان از مرز های اخلاقی و اسلامی فراتر نرفته و شکل زیبایی به خود خواهد گرفت و شاهد بد اخلاقی ها و رقابت های سیاسی نا سالم نخواهیم بود.
آسیب شناسی رقابت احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی
در کنار بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم ، رقابت سیاسی احزاب و گروههای سیاسی با آسیب هایی روبرو می باشد که در صورت بی توجهی به آنها ، رقابت های سیاسی را از یک رقابت سازنده و سالم به رقابتی مخرب و ناسالم تبدیل خواهد نمود که نه تنها به ثبات و توسعه سیاسی کشور هیچ کمکی نخواهد کرد ، بلکه عامل لجام گسیختگی و بی ثباتی خواهد شد.
اگر چه به یک معنا فقدان بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم که بدان اشاره شد، در قالب رعایت نکردن قوانین ، زیر پا گذاشتن ارزش ها و اخلاق اسلامی، نادیده گرفتن اصول و مبانی نظام و حاکمیت احساسات و عواطف به جای عقلانیت، را می توان به عنوان آسیب های کلی رقابت سیاسی احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی برشمرد، امّا در اینجا نگاهی گذرا به مهمترین آسیب های رقابت های سیاسی را از دیدگاه امام راحل و مقام معظم رهبری خواهیم داشت.
مهمترین آسیب های فرا روی رقابت سیاسی احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی از منطر امام راحل و مقام معظم رهبری عبارتند از:
اختلاف افکنی و تشنج آفرینی
یکی از آسیب های رقابت های سیاسی ، اختلاف افکنی و تشنج آفرینی در سایه رقابت در جامعه است . هر چند احزاب و گرو ه های سیاسی ممکن است دیدگاه ها و نظرات مختلفی در مورد مسائل کشور داشته باشند ، ولی این به معنای اختلاف افکنی و ایجاد تنش و تشنج در جامعه نیست و باید رقابت آنها به دور از هر گونه اختلاف افکنی و تشنج باشد تا فضای مناسب برای انتخاب و گزینش مناسب توسط مردم فراهم گردد.
حضرت امام(ره) در این باره فرمودند: (این طور نباشد که گروههای مختلف، احزاب مختلف، و اشخاص مختلف، در یک موقعی که ما همه احتیاج به وحدت کلمه داریم، اختلاف ایجاد کنند؛ تشنج ایجاد کنند...توجه به این معنا داشته باشند که در صدر مشروطیت که احزاب مختلف پیدا شد دنبال آن پیروزی که ملت پیدا کرده بود، این احزاب مختلف به جان هم افتادند و این کشور را تباه کردند. شما گمان نکنید که احزابی که در ممالک دیگری هست، در صدر مشروطیت در انگلستان بود، آن احزاب با همان کاری که آنها میکردند و حزب بازی میکردند ماها را به اختلاف میکشیدند، و خود آنها با هم دشمنی نداشتند. هیچ حزبی بر ضد مصالح کشور خودش عمل نمیکرد. اگر هم با هم اختلاف سلیقه یا اختلاف رَویّه داشتند، عاقلانه بود؛ با حساب بود. این طور نبود که یک دسته دسته دیگر را آن چنان تضعیف کنند که کشورشان آسیب ببیند. مع الأسف همان احزابی که در آنجا بودند به ما نمایش میدادند که کشور باید احزاب داشته باشد و احزاب هم باید مخالف با هم باشند، ما را و احزاب ما را روبروی یکدیگر قرار میدادند و به ضرر هم صحبت میکردند و به ضرر هم قلم فرسایی میکردند؛ و نتیجه این شد که به ضرر کشور بود.)[5]
مقام معظم رهبری فرمودند: (گروهها و جریانهای سیاسی با هم کنار بیایند و با هم کار کنند بدبینی ، تهمت، اهانت به یکدیگر و قهر از یکدیگر نداشته باشند حالا میگویند که اختلاف مذاق سیاسی داریم... به فرض اگر در زمینههای اقتصادی و سیاسی با هم اختلافی دارند، اگر اختلافشان فقط اختلاف عاطفی نیست، در دایره آن اختلافات با هم رقابت کنند، حرفی نیست امّا این رقابتها را به خصومت به دشمنی و به کینهورزی در مقابل هم نکشانند، ببینید که دشمن اینجا ایستاده است ببینید که دشمن منتظر فرصت است ببینید که روی جنگ جناحها با یکدیگر محاسبه میکند.)[6]
جبهه گیری، تخریب و تضعیف دیگران
از آسیب های رقابت های سیاسی، تخریب و تضعیف دیگران است. رقابتی که به دنبال آن تخریب و تضعیف دیگران باشد، رقابتی نا سالم خواهد بود.
حضرت امام(ره) فرمودند: (ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را به میان بگذاریم و حل کنیم. با تفاهم مسائل را حل کنیم؛ نه اینکه جبههگیری کنیم. یکی یک طرف بایستد، با دار و دسته خودش؛ و یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش؛ و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی. اینها برای این است که تعهد اسلامی نیست، و دید سیاسی هم نیست. شماها اگر مُسْلم هستید، به احکام اسلام عمل کنید. و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید. اگر ملت اشخاصی را دید، گروههایی را دید که بر خلاف مصالح کشور دارند جبههگیری میکنند و این طایفه آن طایفه را میکوبند و آن طایفه آن طایفه را، تکلیف شرعی ملت این است که از آنها اعراض کنند و آنها را پذیرا نباشند.)[7]
مقام معظم رهبری فرمودند: (من خواهش می کنم همیشه، در همه دوران ها، انتخابات ها را وسیله ای قرار بدهید برای قوت ملی، برای افزایش اقتدار ملی؛ نه برای تضعیف نظام و تضعیف آبروی ملت. جنجالهایی که بعضاً از طرف بعضی از احزاب و گروه ها و جریانهای سیاسی و جناحهای بداخلاق در اطراف انتخابات می شود، تضعیف کننده کشور و ملت و نظام است. جناحهای مختلف، جریانهای مختلف، گرایشهای مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندی همه عواملشان را بسیج کنند و انتخابات را به عنوان یک هدف عالی، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روی هم کشیدن قضایا را نکشانند. انتخابات را وسیله ای بکنید برای اینکه دشمنان را نا امید بکنید.)[8]
توهین و اتهام به سایر رقیب ها
یکی از آسیب ها و آفت های رقابت های سیاسی ، توهین و اتهام به دیگران در جریان رقابت است.
حضرت امام(ره) فرمودند: (هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران که مخالف نظرشان هستند توهین کنند، یا خدای نخواسته افشاگری نمایند؛ گرچه همه حق تبلیغات صحیح برای خود یا کاندیداهای خود یا دیگران را دارند، و هیچ کس نمیتواند جلوگیری از این حق نماید. و البته لازم است تبلیغات موافق مقررات دولت باشد. و احدی شرعاً نمیتواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد.)[9]
مقام معظم رهبری نیز فرمودند: (فضا باید متعادل، منطقی و عقلایی باشد. گفتگوی انتقادی اشکالی ندارد؛ امّا گفتگو با های و هوی فرق دارد. در مردم سالاری اسلامی، گفتگو با عربده کشی و چاقوکشی در بعضی از دمکراسی ها تفاوت دارد. این جا گفتگو می کنند؛ به قول امام، مثل مباحثه های طلبگی. در مجلس و جاهای دیگر مباحثه کنند، حتّی بر سر مسأله ای دعوا کنند؛ امّا کینه از هم به دل نگیرند؛ بعد هم پهلوی همدیگر بنشینند و با هم صحبت کنند. نگذارند اختلاف نظر به تنازع برسد. این تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد. دروغ، اهانت، دستگاه ها یکدیگر را متّهم کردن، شایعه پراکنی، افتراء به رقیب، تحریک عصبیّت های گوناگون؛ این ها هیچکدام با انتخابات اسلامی سازگار نیست. این خطاب به همه ی جناحهاست؛ خطاب به اشخاص یا جناح معیّنی نیست؛ این وظیفه ی همه ی ماست. همه ی جناح ها باید این چیزها را رعایت کنند. همه هم در چارچوب قانون حرکت کنند.)[10]
بی توجهی به اصول و مبانی اسلامی و انقلابی
از آسیب های رقابت های سیاسی ، نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن اصول و مبانی اسلامی و انقلابی و توجه نکردن به آنها ست.
حضرت امام (ره) فرمودند: (اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام میشود .... هر دو ]جناح[ باید کاملًا متوجه باشند که موضعگیری ها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.)[11]
مقام معظم رهبری فرمودند: (من به خط و گرایش سیاسی شما و رقبایتان و اختلافات شما کاری ندارم، امّا تأکید میکنم که باید با حفظ اصول و مبانی با یکدیگر رقابت و مباحثه کنید... همه شما معتقد به اسلام، انقلاب و امام هستید ولی در داخل کشور کسانی هستند که همچون آمریکا با این اصول دشمنی میورزند و مهم این است که در برابر این مخالفتها و دشمنیها، به طور شفاف و روشن موضعگیری شود امّا موضع برخی دوستان و مجموعههای سیاسی در این زمینهها به قدری نامحسوس است که اگر کسی به این مواضع، اعتقاد یافت، احساس میکند میتواند حتی به ضد انقلاب نیز نوعی دلبستگی داشته باشد به همین لحاظ همه شخصیت ها، گروها و جناحهای وفادار به اسلام و انقلاب باید مواضع محکم خود را در برابر کسانی که در داخل و خارج زیر پوشش اصلاحات، انقلاب، راه امام، ولایت فقیه و قانون اساسی را مورد تعرض قرار میدهند، اعلام کنند...)[12]
فراموشی دشمن و فقدان مرز بندی مشخص با آنان
حضرت امام (ره) فرمودند: (هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست (نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی) عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند...)[13]
مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند: (انتخابات مال ملت ایران است، مال جمهوری اسلامی است، مال اسلام است؛ مرز هاشان را با دشمن مشخص و متمایز کنند. من بار ها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیتهایی دارند و گاهی یک مخالف خوانیهایی میکنند، تذکر دادهام، نصیحت کردهام؛ گفته ام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. مرز ها را روشن کنید؛ مشخص کنید.)[14]
ترجیح منافع حزبی و جناحی بر منافع کشور:
از آسیب های مهم رقابتهای سیاسی احزاب و گروه های سیاسی، مقدم داشتن منافع حزبی و گروهی بر منافع عمومی کشور و مردم است حضرت امام(ره) در این خصوص فرمودند: (اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بیجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکیاز کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطههایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی میکند، در برابرش قاطعانه بایستید)[15]
مقام معظم رهبری فرمودند: (از ورود در مناقشات جناحی و حزبی که عدهای میخواهند در کشور ما اینها را روز به روز بیشتر کنند، پرهیز کنید و راز موفقیت شما این است. دستهایی در کار است تا سر مسائل هیچ و پوچ عدهای را به جان هم بیاندازند و سر موضعگیریهای گوناگون حزبی و جناحی و گروهی و گاهی گروهکی افراد را نسبت به یکدیگر مسأله دار کنند، درست نقطه مقابل (انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم) قرآن میفرماید که مؤمنین به خدا، مومنین به دین، مومنین به راه انبیاء با هم برادرند دو برادر ممکن است با هم دعوا کنند امّا تکلیف ما چیست؟ فاصلحوا بین اخویکم بین دو برادر را باید اصلاح کرد درست نقطه مقابل این عده میخواهند با جناح بندی و اظهارات حزبی و ایجاد ولایت حزبی به تنور اختلاف افکنی و آتش افروزی بدمند.)[16]
تقابل، دشمنی و نفی دیگران به جای رقابت:
از دیگر آسیبهای رقابت های سیاسی، تبدیل شدن رقابت به تقابل، تعارض و دشمنی است روشن است که در چنین فضایی نمیتوان انتظار رشد و بالندگی کشور را داشت ، رقابت هیچگاه به معنای دشمنی ، کینه توزی و نفی دیگران نیست، ماهیت رقابت سالم، تکیه و تأکید بر توانایی ها و داشته های خود است نه تقابل ، دشمنی و نفی دیگران.
حضرت امام این گونه نگرانی خود را نسبت به رقابت احزاب و گروه های سیاسی بیان فرمودند: (هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبودهام ولی نگران تقابل و تعارض جناحهای مؤمن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب بیدرد و نق بزن گردد.)[17]
همچنین فرمودند : (البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقههای مختلف باید باشد، لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد...اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم.)[18]
مقام معظم رهبری نیز فرمودند: (انتخابات باید سالم باشد، رقابتی باشد. رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمت زنیِ متقابل است؛ این ها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست که کسی اثبات خود را متوقف بر نفی دیگری بداند. رقابت این نیست که کسانی بیایند برای جلب نظر مردم، وعدههای خلاف قانون اساسی، خلاف قوانین عادی بدهند؛ این ها نباید باشد. کسانی که وارد عرصه ی انتخابات می شوند، چه از طرف مجریان و مسئولان، چه از طرف کسانی که نامزد می شوند، بایستی به آداب و شروط یک حرکت عمومیِ سالم پایبند باشند، متعهد باشند؛ این لازم است.)[19]
آنچه در جریان انتخابات سال 88 رخ داد، نتیجه بی توجهی به شاخصه های رقابتهای سالم و در نظر نگرفتن مرزهای اخلاقی ، ارزشی و اسلامی در رقابت و حاکمیت فضای احساسی و جنجالی به جای عقلانیت بود و همین مسأله موجب شد تا فضای رقابتی و انتخاباتی به صحنه ای برای اتهام زنی، دروغ پراکنی، سیاه نمایی، تضعیف و تخریب دیگران، تشنج آفرینی، اختلاف افکنی و... تبدیل گردد.
برای اینکه دیگر شاهد چنین صحنههای ناگواری در کشور نباشیم، احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی باید با در نظر گرفتن شاخصههای رقابتهای سالم و توجه به آسیبها و آفتهای آن با یکدیگر به رقابت بپردازند و مرزهای اخلاقی، ارزشی و اسلامی را رعایت نمایند و پستها و مسئولیتها را، فرصتی برای خدمت به مردم بدانند نه زمینهای برای کسب قدرت و ثروت.
پینوشتها:
1- قانون اساسی، اصل 26
2- سوره بقره، آیه 148 و سوره مائده ، آیه 48
3- سوره آل عمران، آیه 114، سوره مؤمنون، آیه 61
4- نهج البلاغه، نامه 5
5- صحیفه امام، ج14، صص 48-50
6- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، نماز جمعه تهران، 1378/5/8
7- صحیفه امام، ج14، صص 48-50
8- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 1386/6/31
9- صحیفه امام، ج 18، ص 337
10- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 1382/5/15
11- صحیفه امام، ج21، ص 178-179
12- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، قم: انتشارات سطر، 1381، ص 2 و8 و 9، سخنرانی در دیدار سران جبهه دوم خرداد، 1379/2/7
13- صحیفه امام، ج 21، صص 178-179
14- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم قم به مناسبت سالروز قیام 19 دی، 1386/10/19
15- صحیفه امام، ج21 ، صص 179-180
16- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات مقام معظم رهبری ر دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 1382/2/22
17- صحیفه امام، ج 21، صص 287-288
18- صحیفه امام، ج 21، ص 47
19- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی، 1390/10/19
- [سایر] رقابت های سیاسی گروه ها و جریان های سیاسی باید چگونه باشد تا تجربه فتنه هشتاد وهشت تکرار نگردد؟
- [سایر] دشمنان در فتنه بعد از انتخابات سال هشتاد و هشت ،چه اهدافی را در نظر داشتند ؟ آیا در انتخابات یازدهم می توانند آن اهداف را دنبال نمایند؟
- [سایر] دشمنان در فتنه بعد از انتخابات سال هشتاد و هشت ،چه اهدافی را در نظر داشتند ؟ آیا در انتخابات یازدهم می توانند آن اهداف را دنبال نمایند؟
- [سایر] رقابت سیاسی در گفتمان حضرت امام(ره)؟
- [سایر] امام(ره) درنوفل لوشاتو فرانسه،چگونه با شخصیت ها، و مقامات مختلف مذاکره میکرد؟ نحوه دیدارهای ایشان با گروهها و شخصیتهای سیاسی چگونه بود؟
- [سایر] فقه سیاسی چیست؟فقه سیاسی و تجربه مدیریت جامعه؟فقه و نظریهپردازی؟اگر فقه از واقعیتها دور شود؟راهکارهای پویایی فقه؟
- [سایر] در یک حکومت دینی و کشوری که می خواهد با اندیشه و زیر بنای قرآن و سنت حرکت کند، رقابت سیاسی برای خدمت کجا معنا می یابد؟
- [سایر] در فتنه ای که کشور، امروز با آن مبتلا شده و گروه های سیاسی یکدیگر را متهم می نمایند، مطابق با دستورات قرآن چگونه باید راه درست را بشناسیم؟
- [سایر] با سلام من دانشجوی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم. به خانمی که ارشد ادبیات میخونه علاقه مند شدم. چند بار قصد کردم با او صحبت کنم و درخواست ازدواج بدهم ولی چون نمیدانم به او چه بگویم که احیاناً موجب ناراحتی نگردد نتوانستم. من برای بار نخست چه باید بگویم؟ با سپاس
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما حاج آقای مرادی، دانشجو هستم و برنامه این شب ها رو به مورخ 14.9.88 دیدم. امیدوارم در چند مورد منو راهنمایی کنید: 1. مخالف شدید مراسم های بدون فکر و آموزش ماه محرم هستم و کمک به دیگران رو مهمتر از خورشت قیمه می دونم. کاری که جا انداختن فرهنگش با شماست. 2. بحث های سنی و شیعه رو مطرح کردید(مثال سر ضربت حورده) که شاید در فضای امروز جامعه چندان مصلحت آمیز نباشه.به خصوص زمانی که دوستان سنی هیچ جایگاهی در رسانه ملی ندارند. 3. به عنوان یک طرفدار فوتبال، اگه نتیجه بازی چلسی مهمتر از برنامه صدا و سیماست بدونید عیب از معلم های بی تجربه و تکرار مکررات است. ممنون منتظر نظرات خوب شما هستم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی یا اقتصادی و تجاری بیگانگان، خوف آن باشد که آنها بر ممالک اسلامی تسلط پیدا کنند، بر همه واجب است که از نفوذ آنان جلوگیری نموده، ایادی آنها را قطع کنند، همچنین در مورد برقرار ساختن روابط سیاسی با دولتهای غیر اسلامی باید طوری باشد که موجب ضعف و ناتوانی مسلمین یا اسارت آنها در چنگال بیگانگان یا وابستگی اقتصادی و تجاری نگردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ناآشنا به مسأله; کسی که مسأله شرعی خود را نمی داند. جاهل قاصر: جاهلی که از روی عذر حکم شرعی را نمی داند. جاهل مقصر: جاهلی که امکان آموختن مسائل را داشته ولی عمداً در فراگیری آن کوتاهی کرده است. جبیره: مرهم; پارچه و پوششی که زخم یا شکستگی را با آن ببندند. جرح، جروح: جراحت، زخم جُنُب: کسی که محتلم شده یا با دیگری مقاربت کرده است. جُعاله: قراردادی که طی آن فردی اعلام می کند هر کس برای او کار معینی را انجام دهد، اجرت مشخصی به او پرداخت می شود. مثلا هر کس گمشده مرا پیدا کند، هزار تومان به او مژدگانی می دهم. قرار گذارنده را (جاعل) و عمل کننده به آن را (عامل) می گویند. جلاّل: حیوانی که عادت کرده فقط نجاست انسان را بخورد. جماع: مقاربت: آمیزش جنسی. جهر: صدای بلند، با صدای بلند چیزی را قرائت کردن. (ح) حائض: زنی که در عادت ماهیانه باشد. حاکم شرع: مجتهدی که بر اساس موازین شرعی دارای فتوا است. حج: زیارت خانه خدا و انجام اعمالی مربوط به آن که به آن اعمال (مناسک حج) می گویند. حج نیابتی: زیارت خانه خدا به نیابت از طرف شخص دیگر با انجام مناسک آن. حدث اصغر: هر علتی که باعث وضو شود و آن شش چیز است: 1 بول، 2 مدفوع، 3 باد شکم، 4 خواب کامل، 5 امور زایل کننده عقل، 6 استحاضه. حدث اکبر: هر کاری که غسل برای نماز را سبب شود مانند احتلام و جماع. حد ترخص: حدی از مسافت که در آن صدای موذن و دیوار محل اقامت قابل تشخیص نباشد. حرام: ممنوع، هر عملی که از نظر شرعی ترکش لازم باشد. حرج: مشقت، سختی، دشواری حصه: سهم حضر: محل حضور (وطن). حنوط: مالیدن کافور بر اعضای مرده از جمله به پیشانی، کف دست ها، سرزانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها. حواله: ارجاع طلبکار به شخص ثالث برای دریافت طلبش به این نحو که ذمه خودش را بری کرده و دیگری به او بدهکار شود. حیض: قاعدگی، عادت ماهیانه زنان. حین عروض شک: وقت پدید آمدن شک. (خ) خارق العاده: غیر طبیعی. خالی از قوت نیست: معتبر است، فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی دیده شود). خالی از وجه نیست: فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی مشاهده شود). خبره: کارشناس خبیث: پلید، زشت. خسارت: زیان، ضرر. خصوصیات: ویژگی ها خمس: یک پنجم، بیست درصد پس انداز سالیانه و غیره که باید به مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید پرداخت شود. خوارج: کسانی که علیه امام معصوم(علیهم السلام) قیام مسلحانه نمایند مثل خوارج نهروان. خوف: ترس، هراس، واهمه خون جهنده: یعنی حیوانی که وقتی رگ آن را ببرند خون از آن جستن می کند. خیار: اختیار بر هم زدن معامله که در یازده مورد طرفین معامله یا یکی از آنها می توانند معامله را بر هم زنند. (د) دائمه: زنی که طی عقد دائم به همسری مردی درامده باشد. دُبُر: پشت; مقعد. دعوی: دادخواهی. دفاع: دفع دشمن; مقاومت در برابر دشمن. دیه: مالی که بنابر احکام شرعی به جبران خون مسلمان یا نقص بدنی به او داده می شود. (ذ) ذبح شرعی: کشتن حیوانات حلال گوشت با رعایت ضوابط شرعی. ذمّه: تعهّد به ادای چیزی یا انجام عملی. ذمّی: کافران اهل کتاب مانند یهود و نصاری در مقابل تعهّدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلامی از حمایت و امنیت حکومت اسلامی برخوردار می شوند و در بلاد مسلمین زندگی خواهند کرد. (ر) ربا: زیادت; اضافه; بدست آوردن مال زائد بر سرمایه با شرایط مذکور در مسائل 2356، 2357، 2361. رباء قرضی: اضافه ای که پرداخت آن در ضمن قرض شرط گردد. ربح سَنه: درآمد سالیانه انسان. رجوع: بازگشتن; بازگشت. رضاعی: همشیر; پسر و دختری که از یک زن شیر خورده باشند با شرائطی که در مسأله 2598 بیان شده نسبت به هم برادر و خواهر رضاعی می شوند و محرم ابدی می باشند. رفع ضرورت: بر طرف شدن حالت اضطرار. رکن; ارکان: پایه; اساسی ترین جزء هر عبادت. رکوع: خم شدن; یکی از ارکان نماز که برای انجام آن شخص نمازگزار در برابر عظمت خداوند چندان خم می شود که دستهایش به زانو برسد. رهن: گرو; گروی. ریبه: احتمال تحریک شهوت. (ز) زائد بر مؤونه: مازاد بر مخارج; اضافه بر هزینه مربوطه. زکات: مقدار معیّنی از اموال خاص انسان که به شرط رسیدن به حد نصاب باید در موارد مشخّص خود مصرف شود، این اموال اختصاص به نُه مورد دارد. زکات فطره: مقدار حدود 3 کیلوگرم گندم، جو، ذرت و غیره یا بهای آن که باید در عید فطر به فقرا بدهند و یا در مصارف دیگر زکات صرف کنند. زمان غیبت کبری: مثل زمان ما، که امام دوازدهم(علیه السلام) در پرده غیبت به سر می برند. زینت: زیور; آرایش. (س) سال شمسی: سالی که مشتمل بر دوازده برج است و از فروردین شروع و به اسفند ختم می شود. سال قمری: سالی که مشتمل بر دوازده ماه است و از محرم شروع و به ذی الحجه ختم می شود. سجده; سجود: بر زمین گذاردن پیشانی و کف دست ها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها برای ستایش خداوند. سجده سهو: سجده ای که نمازگزار در برابر اشتباهاتی که سهواً از او سر زده بجای آورد، به شرح مسأله 1262. سجده شکر: پیشانی بر زمین نهادن به منظور سپاسگزاری از نعمت های خداوند. سجده های واجب قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا گوش کند باید بلافاصله سجده نماید. 1 - جزء 21، سوره سجده، آیه 15. 2 - جزء 24، سوره فصّلت، آیه 37. 3 - جزء 27، سوره نجم، آخرین آیه. 4 - جزء 30، سوره علق، آخرین آیه. سجده های مستحبّ قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا بشنود مستحب است که بلافاصله سجده کند. 1 - جزء 9، سوره اعراف، آیه آخر. 2 - جزء 13، سوره رعد، آیه 15. 3 - جزء 14، سوره نحل، آیه 49. 4 - جزء 15، سوره اسراء، آیه 107. 5 - جزء 16، سوره مریم، آیه 58. 6 - جزء 17، سوره حج، آیه 18. 7 - جزء 17، سوره حج، آیه 77. 8 - جزء 19، سوره فرقان، آیه 60. 9 - جزء 19، سوره نمل، آیه 25. 10 - جزء 23، سوره ص، آیه 24. 11 - جزء 30، سوره انشقاق، آیه 21. سرگین: مدفوع حیوانات. سفیه: بی عقل; کسی که قدرت نگهداری مال خودش را ندارد و سرمایه اش را در کارهای بیهوده مصرف می کند. سقط شده: افتاده; جنین نارس یا مرده که از رحم خارج شده باشد. سلف: معامله پیش خرید. سؤر: نیم خورده آب یا غذا. (ش) شاخص: چوب یا وسیله ای که برای تعیین وقت ظهر در زمین نصب می کنند. شارع: بنیانگزار شریعت اسلامی; خداوند; پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله). شاهد: گواه. شرایط ذمّه: شرایطی که اگر اهل کتاب در بلاد مسلمین به آنها عمل کنند جان و مالشان در پناه حکومت اسلامی است. شهادت: گواهی دادن. شهادتین: شهادت به یگانگی الله و رسالت رسول الله(صلی الله علیه وآله). شیوع: شایع شدن; همگانی شدن. شهرت: مشهور شدن; آشکار شدن برای همه افراد. شیر کامل: منظور انجام یافتن تمام شرایط هشت گانه ای است که در مسأله 2594 گفته شده و موجب محرم شدن است. (ص) صاع: پیمانه ای دارای گنجایش حدود 3 کیلوگرم. صحّاف: شیرازه بند، تعمیرکار کتاب. صحّت: درستی. صراط: منظور پل صراط در روز قیامت است. صرف برات: نقدکردن برات; در مواردی که برات به صورت مدّت دار تنظیم شده باشد طلبکار می تواند زودتر از موعد معیّن از بدهکار بخواهد با کسر مقداری از برات نقداً وجه آن را دریافت نماید، این عمل را در عرف تجّار (صرف برات) می نامند. صغیره: دختری که به سن بلوغ نرسیده است. صلح: سازش طرفین; اینکه کسی مال یا حق خود را برای توافق و سازش به دیگری واگذار کند. صیغه: خواندن کلماتی که وسیله تحقّق عقد است. (ض) ضامن: عهده دار; متعهّد. ضرورت: وجوب; حتمیّت. ضروری دین: آنچه بدون تردید جزء دین است مانند وجوب نماز و روزه. ضعف مفرط: ضعف شدید. (ط) طلاق: گسستن پیمان زناشویی. طلاق بائن: طلاقی است که پس از آن مرد حق رجوع به همسرش را ندارد. طلاق خلع: طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست ولی شوهر او را طلاق نمی دهد و زن مهر یا مال دیگرش را به او می بخشد تا او را راضی به طلاق کند. طلاق رجعی: طلاقی است که مرد در عدّه زن می تواند به او رجوع نماید. طلاق مبارات: طلاقی است که در نتیجه تنفر زن و مرد از یکدیگر و دادن مقداری مال از طرف زن به شوهر واقع می شود. طواف نساء: اخرین طواف حج و عمره مفرده است که ترک آن موجب استمرار حرمت همبستری برای طواف کننده با همسرش می شود. طوق: گردن بند; آنچه در گردن بیاویزند. طهارت: پاکی; حالتی معنوی که در نتیجه وضو و غسل یا تیمّم حاصل شود. طهارت ظاهری: چیزی که براساس نظر شارع مقدّس محکوم به پاکی است هر چند در واقع نجس باشد مثل این که شخصی وارد خانه مسلمانی شود مادام که صاحب خانه نجاست چیزی را مطرح ننماید تمام اشیاء آن خانه محکوم به پاکی است. (ظ) ظاهر این است: فتوا این است، مگر اینکه در کلام قرینه ای برای مقصود دیگر باشد. ظهر شرعی: وقت اذان ظهر که سایه شاخص محو می شود یا به کمترین حد آن می رسد و ساعت آن نسبت به فصول مختلف و افق های گوناگون فرق می کند. (ع) عاجز: ناتوان; درمانده. عادت ماهیانه: قاعدگی; حیض. عادت وقتیّه و عددیّه: زنهایی که عادت ماهیانه آنها دارای وقت مشخّص و زمان معیّن باشد; عادتشان (وقتیّه و عددیّه) است. عادل: شخصی که دارای ملکه عدالت است. عاریه: دادن مال خود به دیگری برای استفاده موقت و بلاعوض از آن. عاصی: عصیان کننده; کسی که نسبت به احکام الهی نافرمان است. عامل: عمل کننده: 1 - کسی که به قرارداد جعاله عمل می کند; 2 - کسی که متصدّی جمع آوری، حسابرسی و تقسیم و سایر امور مربوط به زکات است; 3 - اجیر. عایدات: درآمد. عدول: اشخاص عادل. عذر شرعی: توجیه قابل قبول; دلیل قابل قبول از نظر شرعی. عرف: فرهنگ عموم مردم. عَرَق جُنُب از حرام: عرقی که پس از آمیزش نامشروع یا استمناء از بدن خارج گردد. عزل: کنار گذاشتن: 1 - انزال نمودن در خارج از رحم برای جلوگیری از آبستنی زن; 2 - برکنار کردن وکیل یا مأمور خود از کار مانند برکناری وصی یا متولّی خائن توسط حاکم شرع. عسرت: سختی; تنگدستی. عقد: گره; پیمان زناشویی; پیوند. عقدبیع: قرارداد خرید و فروش. عقد دائم: ازدواج مادام العمر. عقد غیر دائم: ازدواج موقت. عقود: قراردادهای دو طرفه مثل خرید و فروش، ازدواج، مصالحه. عمّال: کارگزاران. عمداً: از روی قصد; کاری را با علم و آگاهی انجام دادن. عمره: زیارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوص خانه کعبه که تا حدودی شبیه حج است و آن بر دو قسم است: عمره تمتّع که قبل از حج تمتّع انجام می گیرد، و عمره مفرده که پس از حج قران و افراد یا بدون حج انجام می گیرد. عمل به احتیاط: مکلّف تکلیف خود را به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف شرعیش را انجام داده است. طریقه احتیاط در کتاب های فقهی مطرح شده است. عنین: مردی که قادر به انجام آمیزش جنسی نیست. عورت: آنچه انسان از ظاهر کردنش حیا می کند; اعضاء تناسلی. عهد: پیمان; تعهّد انسان در برابر خداوند برای کار پسندیده یا ترک ناپسند که با صیغه مخصوص ادا می شود. عیال: زن; همسر. عید فطر: نخستین روز ماه شوّال که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. عید قربان: دهمین روز ماه ذی الحجّه که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. (غ) غائط: مدفوع. غرض عقلائی: هدفی که از نظر عقلا قابل قبول و پسندیده باشد. غساله: آبی که معمولا پس از شستن چیزی خود به خود یا با فشار از آن می چکد. غسل: شستن; شستشو; شستشوی بدن با کیفیت مخصوصی که بر دو نوع است: 1 - ترتیبی; 2 - ارتماسی. غسل واجب: غسلی که انجام دادن آن الزامی است و اقسام آن عبارت است از: 1 - غسل جنابت; 2 - غسل حیض; 3 - غسل نفاس; 4 - غسل استحاضه; 5 - غسل مسّ میّت; 6 - غسل میّت. غسل مستحب: غسلی که به مناسبت ایّام و لیالی خاص یا عبادات و زیارات مخصوص رواست مانند غسل جمعه و غسل زیارت و غیره. غسل ارتماسی: به نیّت غسل یک مرتبه در آب فرو رفتن. عسل ترتیبی: به نیّت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ را شستن. غسل جبیره: غسلی که با وجود جبیره بر اعضای بدن انجام می گیرد و الزاماً باید به صورت غسل ترتیبی باشد. غُلات: گروهی از مسلمانان هستند که درباره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) غلّو می کنند و آن حضرت را خدا می شمارند. (ف) فتوا: رأی مجتهد در مسائل شرعیه. فجر: سپیده صبح. فجر اول و دوم: نزدیک اذان صبح از طرف مشرق سپیده ای رو به بالا حرکت می کند که آن را فجر اول می گویند. موقعی که آن سپیده گسترده شد، فجر دوم، و اولِ نماز صبح است. فجر صادق: منظور فجر دوم است. فجر کاذب: منظور فجر اول است. فرادا: نمازی که انسان به طور انفرادی می گزارد. فَرْج: عورت انسان (زن و مرد; قُبُل و دُبُر). فرض: امرالزامی; امری که انجام یا ادای آن واجب است. فضله: مدفوع حیوانات. فطر: نخستین روز ماه شوّال و یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. فطریه: زکات فطره. فقّاع: آب جو. فقیر: محتاج; کسی که نیازمند تأمین مخارج سال خود و عیالش است و چیزی هم ندارد که به طور روزانه قادر به تأمین هزینه زندگیش باشد. فی سبیل الله: در راه خدا انجام کار خیری که نفعش به عموم مسلمانان برسد مثل ساختن مسجد، پل، جاده و غیره. (ق) قُبُل: پیش (کنایه از عضو جنسی انسان است). قتل: کشتن. قتل نفس محترمه: کشتن کسی که خونش از نظر شرعی محترم است و نباید کشته شود. قرائت: خواندن; خواندن حمد و سوره در نمازهای یومیّه. قروح: دُمَل ها; زخم های چرکین. قریب: نزدیک به واقع و حقیقت. قرینه: نشانه; علامت; همانند. قسم: سوگند; سوگند به یکی از اسامی خداوند برای انجام امور پسندیده یا ترک ناپسند. قصاص: کیفر; نوعی از مجازات است که مشابه با جنایت انجام شده می باشد، مثل اینکه شخصی کسی را عمداً بکشد او را خواهند کشت. قصد اقامه: قصد مسافر به ماندن ده روز یا بیشتر در یک محل. قصد انشاء: تصمیم به ایجاد یک امر اعتباری مانند بیع و شراء و غیره همراه با ادای کلمات مربوطه. قصد وجه: در جایی که مکلّف عمل را با حفظ وصف وجوب و یا استحباب انجام دهد، یعنی بگوید این عمل واجب و یا این عمل مستحب را انجام می دهم. قصد رجاء: در موردی است که مکلّف عمل را به احتمال اینکه به خدا نزیک می کند انجام می دهد. قصد قربت مطلقه: چنانچه مکلّف می داند عملی مورد رضا و قرب خداست ولی نمی داند عنوان آن چیست، مثل اینکه می داند گفتن این جمله در نماز خوب است اما نمی داند استحباب خاص دارد یا به عنوان مطلق ذکر و یا دعا باید خوانده شود. قصد قربت: یعنی کاری را برای خدا انجام دادن. قضا: بجا آوردن عملی که در وقت خاص خود انجام نشده است بعد از آن وقت; قضاوت کردن. قنوت: اطاعت; تواضع در برابر خدا; در رکعت دوم نماز پس از قرائت سوره ها، دست ها را در مقابل صورت قراردادن و ذکر و دعا خواندن. قوی: محکم (کنایه از فتوا) قیام: ایستادن; اقامه نماز. قیام متّصل به رکوع: به نیت رکوع از حالت ایستاده خم شدن و رکن نماز است. قی: استفراغ. قیّم: سرپرست; کسی که براساس وصیّت یا حکم حاکم شرع مسؤول امور یتیم و غیره می شود. (ک) کافر: کسی که به توحید و نبوّت یا هر دوی آنها معتقد نیست، یعنی: 1 - کسی که وجود خدا را انکار می کند. 2 - کسی که برای خدا شریک می تراشد. 3 - کسی که پیغمبری پیغمبر اسلام را قبول ندارد. 4 - کسی که در امور فوق شک دارد. 5 - کسی که منکر ضرورت دین است و انکار او به انکار خدا و رسول(صلی الله علیه وآله)می انجامد. کافر حربی: کافری که با مسلمانان در حال جنگ می باشد و یا در پناه مسلمانان نیست. کافر ذمّی: اهل کتاب که در بلاد اسلامی با شرایط مخصوص اهل ذمّه در پناه حکومت اسلامی قرار گرفته و زندگی می کند. کثیر الشّک: کسی که زیاد به شک می افتد. کشف خلاف شدن: آشکار شدن اشتباه، روشن شدن این که یک عمل درست انجام نشده است. کفّاره: کاری که انسان برای جبران گناهش انجام دهد. کفّاره جمع: کفّاره سه گانه (60 روز روزه گرفتن، 60 فقیر را سیر کردن و بنده ای را آزاد نمودن). کفالت: ضمانت. کفیل: ضامن. کیفیّت: چگونگی. (ل) لازم: واجب; اگر مجتهد دلیل الزامی بودن امری را از ایات و روایات کشف کند و بتواند آن را به شارع نسبت دهد، معمولا تعبیر به واجب می کند. و اگر الزامی بودن آن را به طریق دیگر نظیر ادلّه عقلیّه استفاده کند طوری که استناد آن به شارع میسّر نباشد، معمولا تعبیر به لازم می کند. لازم الوفا بودن: باید به آن عمل شود. لزوجت محل: لغزندگی همراه با چسبندگی که در محلی وجود دارد. لغو: بی فایده; بی معنا; بیهوده. لُقطه: پیدا شده; مال پیدا شده ای که صاحب آن معلوم نباشد. (م) ماترک: آنچه از متوفّی باقی مانده باشد. مال الاجاره: مالی که مستأجر بابت اجاره بپردازد. مال المصالحه: مالی که مورد صلح قرار گرفته است. مالیّت شرعی: چیزهایی که از نظر شارع مقدّس مال محسوب می شود مانند همه اموال مشروع (که ضوابط آن توسّط شارع مقدّس بیان گردیده است). مالیّت عرفی: چیزهایی که از نظر فرهنگ عموم مردم (عرف) مال محسوب می شود، هر چند از نظر دین اسلام مالیّت نداشته باشد، مثل خوک و مشروب. ماه هلالی: گردش ماه به دور زمین، ماه قمری که از ماه محرم شروع می شود و به ماه ذی الحجّه ختم می گردد و در مقابل ماه شمسی است که از فروردین ماه شروع و در اسفند پایان می یابد. مأموم: پیرو; کسی که در نماز به امام جماعت اقتدا نماید. مؤونه: مخارج یا هزینه. مباح: هر فعلی که از نظر شرعی نه پسندیده است و نه ناپسند (در برابر واجب و حرام و مستحب و مکروه). صفحه 542 مبتدئه: زنی که برای اولین بار عادت شود. مبطلات: اموری که باطل کننده عبادت می شود. متعه: زنی که با عقد موقّت به همسری مردی درآمده است. متنجّس: هر چیزی که ذاتاً پاک است و در اثر برخورد با شیء نجس آلوده شده است. متولّی: سرپرست. مثمن: قیمت گذاری شده; فروخته شده; کالایی که در معرض فروش قرار گرفته باشد. مجتهد: کوشا; کسی که در فهم احکام الهی به درجه رسیده و دارای قدرت علمی مناسبی است که می تواند احکام اسلام را از روی کتاب و سنّت استنباط نماید. مجتهد جامع الشرائط: مجتهدی که شرایط مرجعیّت تقلید را دارا می باشد. مجرای طبیعی: مسیر طبیعی هر چیز. مجهول المالک: مالی که معلوم نیست به چه کسی متعلّق است. مجزی است: کافی است ساقط کننده تکلیف است. محتضر: کسی که در حال جان کندن است. محتلم: کسی که در خواب منی از او خارج شده باشد. محذور: مانع; کنار گذاشته شده; آنچه از آن پرهیز گشته است. محرّم (محرّمات): چیزی که حرام است; اولین ماه از سال قمری. مَحْرَم: کسانی که ازدواج با آنها به جهت نسبی و یا سببی و یا شیر خوردن حرام ابدی است مانند: خواهر، مادر، دختر و دخترِ دختر، جدّات، عمّه و عمّات، خاله و خالات، ربائب، مادر زن و مادر او، دختر و خواهر رضاعی، زن پسر، زن پدر و نبیره. مُحرِم: کسی که در حال احرام حج یا عمره باشد. محظور: ممنوع. محفوظ: حفظ شده; نگهداری شده. محلّ اشکال است: اشکال دارد; خلاف احتیاط واجب است (مقلّد می تواند در این مسأله به مجتهد دیگری مراجعه کند). محل تأمّل است: باید احتیاط کرد (مقلّد می تواند در این مسأله به دیگری مراجعه کند). صفحه 543 مخیّر است: فتواست، مقلّد بایستی یکی از دو طرف و یا بیشتر را انتخاب نماید. مخرج بول و غائط: مجرای طبیعی خروج ادرار و مدفوع. مخمّس: مالی که خمس آن پرداخت شده باشد. مُدّ: پیمانه ای که تقریباً ده سیر گنجایش داشته باشد (750 گرم). مدّعی: خواهان ; کسی که برای خودش حقّی قائل است. مذی: رطوبتی که پس از ملاعبه از انسان خارج گردد. مرتد: مسلمانی که منکر خدا و رسول یا حکمی از ضروریّات دین شده که انکارش به انکار خدا و رسول باز گردد. مرتدّ فطری: کسی که از پدر یا مادر مسلمان متولّد شده و خودش نیز مسلمان بوده و سپس از دین خارج شده است. مرتدّ ملّی: کسی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولّد شده ولی خودش پس از اظهار کفر مسلمان شده و مجدّداً کافر گردیده است. مرجوح (مرجوح شرعی): چیزی که کراهت شرعی داشته باشد. مردار: حیوانی که خود به خود مرده و یا بدون شرایط لازم کشته شده باشد. مزارعه: قراردادی که بین مالک زمین و زارع منعقد می شود که براساس آن مالک درصدی از محصول زراعی را صاحب می شود. مس: لمس کردن. مسّ میت: لمس کردن انسان مرده. مساقات: آبیاری کردن; قراردادی بین صاحب باغ و باغبان که براساس آن باغبان در برابر آبیاری و تربیت درختان، حقّ استفاده از مقدار معیّنی میوه باغ را پیدا می کند. مستحاضه: زنی که در حال استحاضه باشد. مستحب: پسندیده; مطلوب; چیزی که مطلوب شارع است ولی واجب نیست; هر حکم شرعی که اطاعت آن موجب ثواب است ولی مخالفت آن عقاب ندارد. مستطیع: توانا; کسی که امکانات و شرائط سفر حج را دارا باشد. مستهلک: از میان رفته; نابود شده; نیست شده. مسح: دست کشیدن بر چیزی; دست کشیدن به فرق سر و روی پاها با رطوبت باقیمانده از شستشوی صورت و دست ها در وضو. مسکین: بیچاره; مفلوک; کسی که از فقیر هم سخت تر می گذراند. مسکرات: چیزهای مست کننده. مشقّت: سختی; رنج; دشواری. مصالحه: سازش; آشتی. مصو نیّت: آسیب ناپذیری. مضطر: ناچار; ناگزیر. مضطربه: زنی که عادت ماهیانه اش بی نظم است. مضمضه: چرخانیدن آب در دهان. مضیقه: تنگدستی; تنگنایی. مطهّرات: پاک کننده ها. مظالم: چیزهایی که در ذمّه انسان است ولی صاحب آن معلوم نیست و یا دسترسی به آن ممکن نمی باشد، مانند اینکه شخصی یقین دارد در زمان طفولیّت به صورت غیر مجاز در مال کسی تصرّف نموده و در اثر تصرّف ضرری به صاحب آن رسیده است، اکنون برای اینکه یقین به برائت ذمّه خود پیدا کند، لازم است مقداری از مال خود را از طرف صاحب مال به عنوان مظالم با اجازه مجتهد جامع الشرایط به فقیر پرداخت نماید. معامله غرری: معامله ای است که اوصاف کالای مورد معامله (مبیع) به صورت کامل مشخّص نباشد مثل اینکه شخصی خانه ای را که اصلا ندیده است و از خصوصیات آن اطلاع ندارد بخرد یا بفروشد، و این نوع معامله کلا باطل است. معرض: برای عموم نشان دادن; در دیدِ همگان قرار دادن. معهود: شناخته شده; معمول و متداول; آنچه به طور ضمنی مورد قبول باشد. مفطِر: چیزی که روزه را می شکند. مفلّس: کسی که دارائیش کمتر از بدهکاریش می باشد. و از طرف حاکم شرع از تصرف در اموالش منع شده است. مقاربت: نزدیکی کردن; آمیزش جنسی. مقرّرات شرعیه: آنچه از طرف خداوند به عنوان تکلیف شرعی معیّن گردیده است. مکروه: ناپسند; نامطلوب; آنچه انجام آن حرام نیست ولی ترکش اولی است. مکلّف: هر انسانی که بالغ و عاقل است. ملاعبه: بازی کردن; معاشقه کردن. ممیّز: خردسالی که خوب و بد را تمیز می دهد. منذورله: کسی که به نفع او نذر شده است مثل امام(رحمه الله). منعزل: خود به خود برکنار شده. موازین شرعیّه: معیارهای شرعیّه. موالات: پشت سر هم; پیاپی انجام دادن. موجر: اجاره دهنده. مورد اشکال است: خلاف احتیاط است; در این مورد می توان به مجتهددیگر مراجعه کرد. موقوفٌ علیهم: کسانی که به نفع آنها وقف شده است. موقوفه: وقف شده. موکّل: وکیل کننده. منع کردن: جلوگیری کردن; بازداشتن. میّت: مرده; جسد بی جان انسان. (ن) ناسیه: زنی که وقت عادت ماهیانه خود را از یاد برده است. نافله: نماز مستحبّی. نری: بیضه. نبش قبر: شکافتن قبر. نصاب: حدّ مشخّص; حد یا مقدار معیّن. نصاب زکات: حدّ مشخّصی که برای هر یک از موارد وجوب زکات در نظر گرفته شده است. نظر به ریبه: نگاه کردن به گونه ای که موجب تحریک شهوت شود; نگاهی که موجب فتنه شود. نجس: پلید; ناپاک. نفاس: خونی که پس از زایمان از رحم زن خارج می گردد. نکاح: ازدواج کردن; زناشویی. نماز آیات: دو رکعت نماز مخصوص که در مواردی نظیر زلزله و کسوف و خسوف واجب است. نماز احتیاط: نماز بدون سوره ای که برای جبران رکعات مورد شک بجا آورده می شود. نماز استسقاء: نمازی که با کیفیت مخصوص برای طلب باران خوانده شود. نماز جماعت: نماز واجبی که دو نفر یا بیشتر با امامت یکی از آنها بجا می آوردند (در نماز جمعه حدّاقل جماعت 5 نفر است). نماز جمعه: دو رکعت نماز مخصوص که در زوال جمعه به جای نماز ظهر و به طور جماعت برگزار می گردد و با کمتر از 5 نفر انجام پذیر نیست. نماز خوف: نماز یومیّه انسان در حال جنگ و امثال آن که با کیفیت مخصوص و به طور شکسته بجا آورده شود. نماز شب: هشت رکعت نماز مستحبّی که به صورت 4 نماز دو رکعتی در ثلث آخر شب گزارده می شود. نماز شفع: دو رکعت نماز مستحبّی که پس از هشت رکعت نافله های شب، پیش از نماز وتر گزارده می شود. نمازطواف: دورکعت نمازمخصوص که در مراسم حجوعمره پس ازطواف گزارده می شود. نماز عید: دو رکعت نماز مخصوص که روز عید فطر و قربان می خوانند. نماز غفیله: دو رکعت نماز مخصوص که پس از نماز مغرب تا وقتی که سرخی مغرب از بین نرفته مستحب است. نماز قصر: نماز کوتاه; نمازهای چهار رکعتی که در سفر دو رکعت خوانده می شود. نماز قضا: نمازی است که به جای نمازهای فوت شده گزارده می شود. نماز مسافر: نماز کوتا; نمازهای چهار رکعتی که مسافر باید در سفر دو رکعتی بجا آورد. نماز مستحب: هر نمازی که بجا آوردن آن پسندیده است ولی واجب نیست. نماز میّت: نماز مخصوصی که باید بر جنازه مسلمان خوانده شود. نماز واجب: نمازی که بجا آوردن آن بر هر مکلّفی لازم است و اقسام آن عبارت است از: 1 - نمازهای یومیّه; 2 - نماز آیات; 3 - نماز میّت; 4 - نماز طواف; 5 - نماز قضای پدر و مادر; 6 - نمازی که انسان با نذر و عهد و قسم بر خود واجب کرده است. نماز وتر: یک رکعت نماز که پس از نماز شفع خوانده می شود و آخرین رکعت از نماز شب محسوب می گردد. نماز وحشت: دو رکعت نماز که برای شب اوّل قبر متوفّی خوانده می شود. نماز یومیّه: نماز روزانه; نمازهای واجب در هر شبانه روز که مجموعاً 17 رکعت است. نوافل یومیّه: نمازهای مستحبّی روزانه که هر شبانه روز 34 رکعت و در جمعه 38 رکعت است. نهی از منکر: بازداشتن دیگری از هر عملی که به حکم شارع ناپسند است. نیّت: قصد; تصمیم به انجام عمل دینی با هدف تقرّب به خداوند. (و) واجب: هر امری که انجام آن از نظر شرع الزامی و اجباری است. واجب تعبّدی: واجبی که در انجام آن قصد قربت لازم است (عبادات) واجب تعیینی: واجبی که به طور مشخّص وجوب به آن تعلّق گرفته است مانند نماز، روزه و حج. واجب توصلی: واجبی که قصد قربت لازم ندارد، مانند ادای دین کردن و جواب سلام دادن و شستن لباس و بدن برای نماز. واجب تخییری: امری که وجوب بین آن و دیگری دوران دارد، مانند کفّاره روزه که مخیّر است بین سه امر: 1 - آزاد کردن بنده; -2 شصت روز روزه گرفتن; 3 - شصت مسکین را اطعام کردن. واجب عینی: واجبی که برهر فردی با قطع نظر از دیگران واجب است، مانند نماز و روزه. واجب کفایی: واجبی که اگر کسی آن را انجام دهد از دیگران ساقط می شود، مانند غسل و سایر تجهیزات میّت که بر همه واجب است ولی وقتی که عدّه ای اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. واجب معلّق: واجبی که زمان وجوب آن (حال) و زمان واجب (آینده) یعنی وجوبش فعلی است ولی واجب را باید در شرایط مشخّصی انجام داد مانند وجوب حج پس از تحقّق شرایط استطاعت یعنی کسی که مستطیع شد حج بر او واجب است ولی باید صبر کند تا ایّام مخصوص حج فرا رسد و آنگاه عمل نماید. واجب منجّز: واجبی است که زمان وجوب و واجب یکی است، مانند روزه که در همان وقتی که واجب می گردد در همان وقت هم باید آن را انجام داد. واجب مطلق: واجبی که در هر شرایطی وجوب دارد، مانند نماز. واجب مشروط: واجبی که تنها در شرایط خاصّی واجب می گردد، مانند حج که تنها با شرط استطاعت واجب می شود. واجب موسّع: واجبی است که وقت انجام آن وسیع است، مانند نماز ظهر و عصر که از ظهر تا غروب وقت دارد. واجب مضیّق: واجبی است که دارای وقت مشخّص و محدود است، مانند روزه گرفتن در ماه رمضان. وارث: کسی که ارث می برد. واقف: وقف کننده. وثیقه: سپرده; گرویی. وجه: صورت; دلیل; عنوان. ودی: رطوبتی که گاهی پس از خروج بول مشاهده می شود. ودیعه: امانت. وذی: رطوبتی که گاهی پس از خروج منی مشاهده می شود. وصل به سکون: حرکت آخر کلمه ای را انداختن وبدون وقف آن را به کلمه بعد چسباندن. وصی: کسی که مسؤول انجام وصیّتی شود. وصیّت: سفارش; توصیه هایی که انسان برای کارهای پس از مرگش به دیگری می کند. وضو: شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها برای برپا داشتن نماز. وضوی ارتماسی: وضویی که انسان به عوض آنکه آب را روی صورت و دست هایش بریزد، صورت و دست هایش را در آب فرو می برد و در حال فروبردن یا بیرون آوردن آن قصد وضو می کند. وضوی ترتیبی: وضویی که انسان با ریختن آب به قصد وضو روی صورت و دست هایش آنها را می شوید. وضوی جبیره: آن است که در محل وضو، جبیره باشد. وطن: جایی که انسان برای اقامت و زندگی دائمی خود اختیار کند. وطی: لگدمال کردن; کنایه از عمل جنسی است. وقف به حرکت: در حین ادای حرکت آخرین حرف یک کلمه بین آن و کلمه بعد فاصله انداختن. وکیل: نماینده; کسی که از طرف شخصی اختیار انجام کاری را داشته باشد. ولایت: سرپرستی; صاحب اختیار بودن. ولیّ (یا قیّم): کسی که به دستور شارع مقدّس سرپرست دیگری است مانند پدر و پدربزرگ و مجتهد جامع الشرایط. (ه) هبه: بخشش. هدم: ویرانی. هدیه: تحفه; ارمغان. (ی) یائسه: زنی که سنّش به حدّی رسیده که دیگر عادت ماهیانه نمی شود.