اینکه می گویید نظام ما مقدس است و به خاطر تقدس نظام باید صبر کنیم یعنی چه؟ ما نمی فهمیم منشا این تقدس کجاست؟
در پاسخ به این سوال لازم است چند نکته بیان شود : نخستین نکته ای که باید در ابتدا مشخص شود این است که اساساً یک حکومت و یا نظام که ذاتاً امری نامقدس است چگونه صفت تقدس به خود می گیرد ؟ همچنین پیش از آن باید این سوال مورد بررسی قرار گیرد که به طور کلی امور نامقدس چگونه مقدس می شوند ؟ جهت پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است معنای "مقدس" و ویژگی‌های امور مقدس روشن شود. برای "مقدس" معانی متعددی ذکر شده است، بدون اینکه بخواهیم در معرکه آزاد دربارة تعریف الفاظ وارد شویم به آنچه می‌تواند به تعیین موضوع کمک کند اشاره می‌کنیم. باید توجه داشت که منشاء تقدس امری طبیعی و عادی نیست، بلکه امری متعالی و برتر از عالم طبیعت است. خداپرستان، خدا را منشاء همه تقدس‌ها می‌دانند، زیرا او متعالی است. چنانکه در آیات کریمه قرآن کریم و روایات اسلامی بر عظمت و تعالی خداوند تأکید فراوان شده است. منشاء قدسی به دلیل تعالی‌اش واجد دو خصیصه اصلی هیبت و جذابیت است و به همین علت موجب برانگیختن دو واکنش به ظاهر متضاد در انسان می‌شود از طرفی خوف و خشیت و از طرف دیگر رجاء و شوق. البته این خوف و خشیت به هیچ وجه به معنای ترس نفرت‌آور نیست، بلکه احساس عظمت و شکوه و جلالی است که موجب درک کوچکی خود می‌شود در مثال به مراتب جزئی و کوچک‌تر آن می‌توان احساسی را که انسان نسبت به یک استاد فرهیخته و دنیا دیده پیدا می‌کند به آن تشبیه کرد، به صورتی که هر اندازه عظمت بیشتری در طرف مقابل یافت شده و فاصله وجودی بیشتری مشاهده و در دل احترام بیشتری به او احساس می‌کند. در اینجاست که اگر از حد عادی و ممکن در عالم طبیعت فراتر رود به حد قداست می‌رسد. این اشتیاق و جذبه شدید به دلیل ادراک نوعی هم سنخی و ملائمت با نفس است. یعنی در عمق وجود خود امر مقدسی را می‌یابیم، بلکه امر مقدس را اصل و حقیقت هستی خویش یافته و به همین دلیل شدیدترین احساس نزدیکی را به آن داریم. وَ لَقَدْ خَلَقنَا الْاِنسانَ و نَعْلَمُ ما توُسوسُ به نفسُهُ و نَحنُ اَقرَبُ الیه مِنْ حَبْلِ الوَرید[1] ما که باشیم ای تو ما را جانِ جان *** تا که ما باشیم با تو در میان؟ باد ما و بود ما از داد توست *** هستی ما جمله از ایجاد توست لذت هستی نمودی نیست را *** عاشق خود کرده بودی نیست را با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان ویژگی‌های امر مقدس را اینچنین برشمرد: 1 . دارای عظمت و تعالی و برتری از عالم طبیعت است و فاصله پرناشدنی میان خالق و مخلوق وجود دارد. 2 . به علت همین تعالی هیبت‌انگیز، موجب پیدایش حالت خوف و خشیت در انسان می‌شود، به نحوی که در برابر او نه چون و چرایی روا می‌دارد و نه نقض فرمانی می‌کند. 3 . اصل و ارزش و حقیقت هستی است به نحوی که همه حیات را پوشانده و به زندگی معنا می‌دهد. 4 . به همین علت، تمام خوبی‌ها را دارد و پر جذبه و دلرباست. 5 . در نتیجه دلربائی و زیبائی مطلقش، حالت شوق و رجا را در انسان برمی‌انگیزد و به سوی اوامر و نواهی جذب می‌کند.[2] امر مقدس، منشاء تقدس یافتن امور ذاتاً نامقدس می‌شود. هیچ یک از امور طبیعی و بشری، و به عبارت دیگر هیچ امر مخلوقی، فی نفسه، مقدس نیست؛ زیرا نه تعالی و عظمت دارد، نه هستی ذاتی مستقل و نه کمال مطلق است؛ بنابراین هر امر بشری یا طبیعی تقدس یافته، تقدسش از خودش نیست. فرایند قداست یافتن و قدسی شدن این امور چگونه است؟ و چگونه امور ذاتاً نامقدس، جذب قداست می‌کنند؟ از نظر انسان مؤمن، که جذبة امر مقدس او را فرا گرفته و عشق به‌ آن منبع ازلی وجود او را پر کرده است، هر آنچه به معشوق ازلی تعلق دارد زیبا، کامل، بزرگ و محترم است. ملاک احترام یافتن و کسب قداست، تعلق به امور مقدس یا حضور و تجلی آن است. از این روست که برای فرد عاشق، خانه معشوق زیبا و محترم بوده و در و دیوار آن هم دوست‌داشتنی است و هر چه نشانی از معشوق متعالی دارد بزرگ و زیبا و محترم است. از نظر فرد دیندار، همه زمان‌ها و مکان‌ها و اشیاء و انسان‌ها، از آنجا که متعلق به خداوند هستند، نوعی تقدس دارند، اما برخی از آنان به جهت ارتباط خاص، تقدس ویژه‌ای کسب می‌کنند. زمان‌هایی که تجلی خاص خداوند در آنها اتفاق افتاده (مانند: شب‌های قدر، ماه خدا، عید فطر و قربان و غیره) و مکان‌هایی که خداوند در آنها تجلی ویژه‌ای داشته قداست و حرمت بیشتری می‌یابد (مانند: کوه طور، مکه معظمه، مدینه، کربلا...) و انسان‌های برگزیده که مخاطب خاص الهی بوده و تلاش بیشتری برای دریافت تجلیات الهی داشته‌اند (مانند: پیامبران، ائمه اطهار، شهدا، علماء و...) و همین طور متون و کلماتی که محل تجلی خداوند هستند (مانند آیات قرآن کریم) و یا بر دل اولیاء و انبیاء تابیده‌اند (مانند احادیث قدسی و کلمات نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام ) همه و همه قداست و احترام ویژه‌ای خواهند یافت. بدین ترتیب معلوم می‌شود که امور بشری که فی نفسه فاقد تقدس به‌شمار می‌روند، نیز می‌توانند قداست یابند. با توجه به این موضوع باید بگوییم که حکومت و نظام حکومتی نیز از جمله اموری می باشد که ذاتاً نامقدس می باشد ، اما همین حکومت وقتی به گونه ای طراحی و تدوین شود که با خالق هستی و منشا تقدس همه مقدسات بالعرض ، ارتباط یابد ، رنگ تقدس به خود خواهد گرفت و مقدس خواهد شد . از طرفی نظام جمهوری اسلامی ، نظامی است که در راستای حاکمیت خداوند متعال بر جهان هستی ، پایه ریزی شده است و تلاش دارد تا بیشترین قرابت را با حکومت ایده آل و مطلوب برقرار نماید . این حکومت دقیقاً در راستای اندیشه سیاسی اسلام طراحی شده است و به همین دلیل منشاء تقدسش نیز ،همان امر مقدسی است که می تواند امور نامقدس را مقدس نماید . برای درک این موضوع مبانی نظری حکومت اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم : حکومت اسلامی بر این اصل مهم و اساسی مبتنی است؛ "حاکمیت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و همو انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم گردانیده است"[3] این اصول در اصل از آیات متعددی ناشی شده است همچون این آیه : (ان الحکم الالله) ؛ انعام (6)، آیه 57. (حاکمیت نیست مگر از آن خدا). پس هیچ کس حق حاکمیت و تصرف در شؤون اجتماعی مردم را ندارد؛ مگر آنکه به دلیل معتبر شرعی منصوب یا مأذون بودن‌اش از سوی خداوند، ثابت شده باشد. نصب یا اذن الهی، می‌تواند به صورت مستقیم یاغیر مستقیم؛ یعنی، از سوی پیامبر(ص) یا اوصیای او بیان شود. از طرف دیگر، همه مسلمانان، پیامبر اکرم(ص) را منصوب از سوی خداوند می‌دانند. این حقیقت را قرآن مجید در آیات متعدد بیان فرموده است. شماری از این آیات عبارت است از: 1. (النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم...)؛[4]. (پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است). 2. (اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم) ؛[5] (خدا را فرمان برید و از پیامبر و اولی‌الامر اطاعت کنید). 3. (و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذ قضی الله و رسوله امراً اَن یکون لهم الخیره من امرهم...)؛[6] (هیچ زن و مرد مؤمنی را نسزد که وقتی خدا و فرستاده‌اش حکمی کنند، در کار خویش اختیاری داشته باشد؛ و هر که نافرمانی خدای متعال و فرستاده‌اش کند، گمراه شده است). همچنین شیعه امامیه، بر اساس ادلّه قطعی، ائمه اطهار(ع) را امامان منصوب به نصب خاص، از سوی پروردگار عالم می‌داند. [7] افزون بر این عالمان شیعه، بر اساس ادلّه عقلی و نقلی، فقیهان عادل و با کفایت را منصوب از سوی شارع و نایب امام عصر(ع) در امر حکومت و رهبری سیاسی واجتماعی امت در عصر غیبت می‌دانند. البته این مسأله - که از آن به (ولایت فقیه) تعبیر می‌شود - به عصر غیبت اختصاص ندارد و در عصر حضور و بسط ید معصوم نیز امکان تحقق دارد؛ چنان که مالک اشتر از سوی امیرمؤمنان(ع)، به ولایت مصر منصوب گردید. از طرفی در شرایط حاضر ، نظام جمهوری اسلامی ایران که هم مبتنی بر حاکمیت الهی بوده و مشروعیت خود را از ذات اقدس اله می گیرد و هم با خواست ، رای و نظر مردم تحقق عینی پیدا می کند ، حکومتی است که به جهت اخذ مشروعیت خوش از ناحیه خداوند متعال ، نوعی حکومت و نظام دینی تلقی می گردد و بدین‌ ترتیب حکومت اسلامی در شکل نظام جمهوری تحقق پیدا می‌کند. به این معنی که متکی به آرای ملت و مبتنی بر قواعد و موازین اسلامی است[8] و چنین حکومتی با چنین ویژگی هایی تقدس خود را از ناحیه تقدس بخش هستی دریافت می کند و به همین دلیل هیچ ایرادی نداردکه از چنین نظامی با عنوان (نظام مقدس جمهوری اسلامی) یاد شود. پی نوشتها: [1] سوره ق، آیه 16. و همانا ما انسان را آفریدیم و آنچه را که نفسش او را به آن وسوسه می کند، می دانیم و ما از رگ وریدش به او نزدیک تریم. [2] هادی صادقی، درآمدی برکلام جدید، ص 63. [3] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل پنجاه و ششم. [4] احزاب (33)، آیه 6 [5] نساء (4)، آیه 59. [6] احزاب (33)، آیه 36. [7] برای آگاهی بیشتر ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن (تفسیر موضوعی قرآن)، ج 9؛ امامت در قرآن. [8] همان، ج 4، ص 169. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

اینکه می گویید نظام ما مقدس است و به خاطر تقدس نظام باید صبر کنیم یعنی چه؟ ما نمی فهمیم منشا این تقدس کجاست؟


پاسخ:

در پاسخ به این سوال لازم است چند نکته بیان شود :
نخستین نکته ای که باید در ابتدا مشخص شود این است که اساساً یک حکومت و یا نظام که ذاتاً امری نامقدس است چگونه صفت تقدس به خود می گیرد ؟ همچنین پیش از آن باید این سوال مورد بررسی قرار گیرد که به طور کلی امور نامقدس چگونه مقدس می شوند ؟
جهت پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است معنای "مقدس" و ویژگی‌های امور مقدس روشن شود. برای "مقدس" معانی متعددی ذکر شده است، بدون اینکه بخواهیم در معرکه آزاد دربارة تعریف الفاظ وارد شویم به آنچه می‌تواند به تعیین موضوع کمک کند اشاره می‌کنیم.
باید توجه داشت که منشاء تقدس امری طبیعی و عادی نیست، بلکه امری متعالی و برتر از عالم طبیعت است. خداپرستان، خدا را منشاء همه تقدس‌ها می‌دانند، زیرا او متعالی است. چنانکه در آیات کریمه قرآن کریم و روایات اسلامی بر عظمت و تعالی خداوند تأکید فراوان شده است.
منشاء قدسی به دلیل تعالی‌اش واجد دو خصیصه اصلی هیبت و جذابیت است و به همین علت موجب برانگیختن دو واکنش به ظاهر متضاد در انسان می‌شود از طرفی خوف و خشیت و از طرف دیگر رجاء و شوق. البته این خوف و خشیت به هیچ وجه به معنای ترس نفرت‌آور نیست، بلکه احساس عظمت و شکوه و جلالی است که موجب درک کوچکی خود می‌شود در مثال به مراتب جزئی و کوچک‌تر آن می‌توان احساسی را که انسان نسبت به یک استاد فرهیخته و دنیا دیده پیدا می‌کند به آن تشبیه کرد، به صورتی که هر اندازه عظمت بیشتری در طرف مقابل یافت شده و فاصله وجودی بیشتری مشاهده و در دل احترام بیشتری به او احساس می‌کند.
در اینجاست که اگر از حد عادی و ممکن در عالم طبیعت فراتر رود به حد قداست می‌رسد. این اشتیاق و جذبه شدید به دلیل ادراک نوعی هم سنخی و ملائمت با نفس است. یعنی در عمق وجود خود امر مقدسی را می‌یابیم، بلکه امر مقدس را اصل و حقیقت هستی خویش یافته و به همین دلیل شدیدترین احساس نزدیکی را به آن داریم.
وَ لَقَدْ خَلَقنَا الْاِنسانَ و نَعْلَمُ ما توُسوسُ به نفسُهُ و نَحنُ اَقرَبُ الیه مِنْ حَبْلِ الوَرید[1]
ما که باشیم ای تو ما را جانِ جان *** تا که ما باشیم با تو در میان؟
باد ما و بود ما از داد توست *** هستی ما جمله از ایجاد توست
لذت هستی نمودی نیست را *** عاشق خود کرده بودی نیست را
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان ویژگی‌های امر مقدس را اینچنین برشمرد:
1 . دارای عظمت و تعالی و برتری از عالم طبیعت است و فاصله پرناشدنی میان خالق و مخلوق وجود دارد.
2 . به علت همین تعالی هیبت‌انگیز، موجب پیدایش حالت خوف و خشیت در انسان می‌شود، به نحوی که در برابر او نه چون و چرایی روا می‌دارد و نه نقض فرمانی می‌کند.
3 . اصل و ارزش و حقیقت هستی است به نحوی که همه حیات را پوشانده و به زندگی معنا می‌دهد.
4 . به همین علت، تمام خوبی‌ها را دارد و پر جذبه و دلرباست.
5 . در نتیجه دلربائی و زیبائی مطلقش، حالت شوق و رجا را در انسان برمی‌انگیزد و به سوی اوامر و نواهی جذب می‌کند.[2]
امر مقدس، منشاء تقدس یافتن امور ذاتاً نامقدس می‌شود. هیچ یک از امور طبیعی و بشری، و به عبارت دیگر هیچ امر مخلوقی، فی نفسه، مقدس نیست؛ زیرا نه تعالی و عظمت دارد، نه هستی ذاتی مستقل و نه کمال مطلق است؛ بنابراین هر امر بشری یا طبیعی تقدس یافته، تقدسش از خودش نیست.
فرایند قداست یافتن و قدسی شدن این امور چگونه است؟ و چگونه امور ذاتاً نامقدس، جذب قداست می‌کنند؟
از نظر انسان مؤمن، که جذبة امر مقدس او را فرا گرفته و عشق به‌ آن منبع ازلی وجود او را پر کرده است، هر آنچه به معشوق ازلی تعلق دارد زیبا، کامل، بزرگ و محترم است. ملاک احترام یافتن و کسب قداست، تعلق به امور مقدس یا حضور و تجلی آن است. از این روست که برای فرد عاشق، خانه معشوق زیبا و محترم بوده و در و دیوار آن هم دوست‌داشتنی است و هر چه نشانی از معشوق متعالی دارد بزرگ و زیبا و محترم است.
از نظر فرد دیندار، همه زمان‌ها و مکان‌ها و اشیاء و انسان‌ها، از آنجا که متعلق به خداوند هستند، نوعی تقدس دارند، اما برخی از آنان به جهت ارتباط خاص، تقدس ویژه‌ای کسب می‌کنند. زمان‌هایی که تجلی خاص خداوند در آنها اتفاق افتاده (مانند: شب‌های قدر، ماه خدا، عید فطر و قربان و غیره) و مکان‌هایی که خداوند در آنها تجلی ویژه‌ای داشته قداست و حرمت بیشتری می‌یابد (مانند: کوه طور، مکه معظمه، مدینه، کربلا...) و انسان‌های برگزیده که مخاطب خاص الهی بوده و تلاش بیشتری برای دریافت تجلیات الهی داشته‌اند (مانند: پیامبران، ائمه اطهار، شهدا، علماء و...) و همین طور متون و کلماتی که محل تجلی خداوند هستند (مانند آیات قرآن کریم) و یا بر دل اولیاء و انبیاء تابیده‌اند (مانند احادیث قدسی و کلمات نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام ) همه و همه قداست و احترام ویژه‌ای خواهند یافت.
بدین ترتیب معلوم می‌شود که امور بشری که فی نفسه فاقد تقدس به‌شمار می‌روند، نیز می‌توانند قداست یابند.
با توجه به این موضوع باید بگوییم که حکومت و نظام حکومتی نیز از جمله اموری می باشد که ذاتاً نامقدس می باشد ، اما همین حکومت وقتی به گونه ای طراحی و تدوین شود که با خالق هستی و منشا تقدس همه مقدسات بالعرض ، ارتباط یابد ، رنگ تقدس به خود خواهد گرفت و مقدس خواهد شد .
از طرفی نظام جمهوری اسلامی ، نظامی است که در راستای حاکمیت خداوند متعال بر جهان هستی ، پایه ریزی شده است و تلاش دارد تا بیشترین قرابت را با حکومت ایده آل و مطلوب برقرار نماید . این حکومت دقیقاً در راستای اندیشه سیاسی اسلام طراحی شده است و به همین دلیل منشاء تقدسش نیز ،همان امر مقدسی است که می تواند امور نامقدس را مقدس نماید . برای درک این موضوع مبانی نظری حکومت اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم :
حکومت اسلامی بر این اصل مهم و اساسی مبتنی است؛ "حاکمیت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و همو انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم گردانیده است"[3] این اصول در اصل از آیات متعددی ناشی شده است همچون این آیه : (ان الحکم الالله) ؛ انعام (6)، آیه 57. (حاکمیت نیست مگر از آن خدا).
پس هیچ کس حق حاکمیت و تصرف در شؤون اجتماعی مردم را ندارد؛ مگر آنکه به دلیل معتبر شرعی منصوب یا مأذون بودن‌اش از سوی خداوند، ثابت شده باشد. نصب یا اذن الهی، می‌تواند به صورت مستقیم یاغیر مستقیم؛ یعنی، از سوی پیامبر(ص) یا اوصیای او بیان شود. از طرف دیگر، همه مسلمانان، پیامبر اکرم(ص) را منصوب از سوی خداوند می‌دانند. این حقیقت را قرآن مجید در آیات متعدد بیان فرموده است. شماری از این آیات عبارت است از:
1. (النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم...)؛[4]. (پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است).
2. (اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم) ؛[5] (خدا را فرمان برید و از پیامبر و اولی‌الامر اطاعت کنید).
3. (و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذ قضی الله و رسوله امراً اَن یکون لهم الخیره من امرهم...)؛[6] (هیچ زن و مرد مؤمنی را نسزد که وقتی خدا و فرستاده‌اش حکمی کنند، در کار خویش اختیاری داشته باشد؛ و هر که نافرمانی خدای متعال و فرستاده‌اش کند، گمراه شده است).
همچنین شیعه امامیه، بر اساس ادلّه قطعی، ائمه اطهار(ع) را امامان منصوب به نصب خاص، از سوی پروردگار عالم می‌داند. [7]
افزون بر این عالمان شیعه، بر اساس ادلّه عقلی و نقلی، فقیهان عادل و با کفایت را منصوب از سوی شارع و نایب امام عصر(ع) در امر حکومت و رهبری سیاسی واجتماعی امت در عصر غیبت می‌دانند. البته این مسأله - که از آن به (ولایت فقیه) تعبیر می‌شود - به عصر غیبت اختصاص ندارد و در عصر حضور و بسط ید معصوم نیز امکان تحقق دارد؛ چنان که مالک اشتر از سوی امیرمؤمنان(ع)، به ولایت مصر منصوب گردید.
از طرفی در شرایط حاضر ، نظام جمهوری اسلامی ایران که هم مبتنی بر حاکمیت الهی بوده و مشروعیت خود را از ذات اقدس اله می گیرد و هم با خواست ، رای و نظر مردم تحقق عینی پیدا می کند ، حکومتی است که به جهت اخذ مشروعیت خوش از ناحیه خداوند متعال ، نوعی حکومت و نظام دینی تلقی می گردد و بدین‌ ترتیب حکومت اسلامی در شکل نظام جمهوری تحقق پیدا می‌کند. به این معنی که متکی به آرای ملت و مبتنی بر قواعد و موازین اسلامی است[8] و چنین حکومتی با چنین ویژگی هایی تقدس خود را از ناحیه تقدس بخش هستی دریافت می کند و به همین دلیل هیچ ایرادی نداردکه از چنین نظامی با عنوان (نظام مقدس جمهوری اسلامی) یاد شود.

پی نوشتها:
[1] سوره ق، آیه 16. و همانا ما انسان را آفریدیم و آنچه را که نفسش او را به آن وسوسه می کند، می دانیم و ما از رگ وریدش به او نزدیک تریم.
[2] هادی صادقی، درآمدی برکلام جدید، ص 63.
[3] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل پنجاه و ششم.
[4] احزاب (33)، آیه 6
[5] نساء (4)، آیه 59.
[6] احزاب (33)، آیه 36.
[7] برای آگاهی بیشتر ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن (تفسیر موضوعی قرآن)، ج 9؛ امامت در قرآن.
[8] همان، ج 4، ص 169.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین