روحانیت در شکل گیری انقلاب اسلامی چه نقشی داشته است؟
به جرئت می توان گفت که روحانیت در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران از دورة صفویه به این سو، نقش مرجع و هدایت کننده داشته و تنها گروهی بوده است که توان به جنبش درآوردن توده ها را داشته است. همین نقش در شکل گیری، پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پررنگ تر از قبل به ظهور رسید و همگان اقتدار معنوی و سیاسی این قشر عظیم را به عینه مشاهده نمودند از این روی می توان نقش روحانیت در انقلاب اسلامی را به شرح زیر توضیح داد: الف) رهبری: در همة انقلاب ها نقش رهبری در ایجاد و تکوین خط جدید و به دنبال آن نظام سیاسی و اجتماعی جدید، انکار ناپذیر است. اما این نقش در بعضی از انقلاب ها مانند انقلاب اسلامی ایران قابل ملاحظه تر به نظر می رسد. بی گمان سرآغاز نهضت مردمی ایران بر ضد حکومت شاهنشاهی از 15 خرداد 1342 می باشد . نقش تعیین کنندة رهبری یک روحانی آگاه به نام امام خمینی (ره) نشان دهندة عظمت جایگاه علماء و نخبگان روحانی در بین عوام و خواص است. امام (ره) به عنوان یک مرجع مسلّم تقلید هدایت و راهبری نهضت عظیم اسلامی ملت ایران را به عهده گرفت و این هدایت را با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و تثبیت نظام جمهوری اسلامی تکمیل نمود. در دوران تبعید 15 سالة او از وطن، هر چند نقش حضور او کمرنگ تر از قبل جلوه می کرد، اما با این حال هیچگاه از خاطره ها محو نشد. بلکه هر از چند گاهی با سخنرانی ها و اعلامیه های شورانگیز خود، مردم را به ادامة روند نهضت دلگرم تر می نمود. از این گذشته، شاگردان و مریدان روحانی او به عنوان حلقة واسطه، ارتباط امام با ملت را حفظ کرده و در غیاب او، رهبری و هدایت نهضت در داخل ایران را بر عهده گرفتند. البته این عمل، پیامدهای سختی نیز به همراه داشت. دستگیری، شکنجه، آزار و اذیت و در نهایت، شهادت برخی از یاران صمیمی امام از سوی رژیم دیکتاتوری پهلوی چالش هایی را متوجه رهبری روحانیت نمود اما این چالش ها هرگز موجب ایستایی و رخوت رهبری آنان نشد، چرا که در بهمن 1357 رهبری چندین ساله نهضت مردم ایران توسط روحانیت آگاه موجب سقوط سلطنت 2500 سالة شاهنشاهی ایران شد. ب) بسیج مردم در اغلب جنبش های توده ای ایران، علماء و روحانیون نقش کلیدی در برانگیختن توده های مسلمان داشته اند. واقعة رژی و تحریم تنباکو و امتیاز ننگین رویتر و ده ها رویداد دیگر، حکایت از این می کند که قدرت مرجع تقلید در بسیج توده های مردم از هر کس دیگر بیشتر است. "گوستاولوبون" معتقد است: "بررسی یقین توده در دوران های عقیدتی و چه در زمان قیام های بزرگ سیاسی قرن گذشته، نشان می دهد که این یقین ها، همیشه شکل مشخصی دارند که من نام بهتری از "دین حسی" برای آن نمی شناسم."1 بنابراین حس ناشی از اعتقاد دین یکی از مهمترین عوامل محرک توده هاست و مسلّماً آن گروه اجتماعی می تواند در بسیج توده ها نقش مهمتری ایفاء نماید که با اعتقادات و احساسات دینی مردم سر و کار داشته باشد که در ایران این گروه روحانیون بودند.2 نقش روحانیت در سازماندهی و بسیج توده ها از راه های مختلف انجام می پذیرفت: 1. مساجد: مسجد از دیر باز در زندگی مسلمانان نقش محوری و مؤثری داشته است. این مکان مقدس، در نظام اجتماعی مسلمانان فقط کارکرد مذهبی و عبادی نداشته است، بلکه مکانی عمومی برای تشکیل جلسات مهم برای مسائل حیاتی بوده است "نیکی کدی" در این مورد معتقد است که: "طبقة وسیعی از تحصیل کرده ها، دانشجویان، طبقة سیاسی جدید و تهیدستان شهری تحت تاثیر و سازماندهی مساجد ستون فقرات سیاست نوین مردمی را فراهم ساختند."3 این گونه جاذبه ها در واقع تحت تاثیر روحانیون برجسته ای صورت می گرفت که جوان ها به آن اعتقاد و اعتماد داشتند. مانند دکتر محمد مفتح در مسجد امیر المومنین علیه السّلام امیر آباد، آیت الله سعیدی در مسجد موسی بن جعفر علیه السّلام و همین طور مساجدی مانند هدایت، الجواد و حسینیه ارشاد که توسط روحانیون برجسته ای مانند: شهید هاشمی نژاد، شهید مطهری، آیت الله خامنه ای، آقای رفسنجانی و ... هدایت می شد. مساجد همچنین عامل مهمی در تکثیر و ارسال پیام های رهبران انقلاب به پیروان در اقصی نقاط کشور بودند. از این گذشته، عمده ترین ابزار روحانیت برای رابطه با اقشار مختلف مردم مساجد و منابر بودند. 2. اطلاع رسانی و آگاه کردن مردم مقدمة هر بسیج سیاسی، شبکه های اطلاع رسانی برای سازماندهی نیروهای انقلابی است. روحانیت نیز از چند طریق به اطلاع رسانی و آگاهی مردم همت می گماشتند. این روش ها عبارت بودند از: سخنرانی ها، گفتگوها، اطلاعیه ها، اعلامیه ها، تلگراف ها، نوارها و.... 3. مراسم مذهبی و عزاداری از جمله عواملی که روحانیت برای بسیج سیاسی در انقلاب اسلامی از آن به طور گسترده استفاده نمود، مراسم گوناگون مذهبی از قبیل دهه های محرم و صفر و اعیاد مذهبی بودند. از این گذشته برخی از مراسم مذهبی دیگر مانند مراسم ختم و چهلم ها و... نیز بهترین مکان برای آگاهی و بسیج توده ها محسوب می گشت. حتی جرقه اولین مخالفت ها نیز در مراسم ختم فرزند امام در سال 1356 زده شد. در واقع آخرین ضربه به رژیم در عاشورای سال 1357 زده شد. چنان که 2 تا 3 میلیون نفر در تهران 700 هزار نفر در مشهد و 500 هزار نفر در اصفهان راه پیمایی کردند. ج) تبیین و ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایدئولوژی ها ابزار اصلی بسیج سیاسی در انقلاب ها مطرح می شوند. انقلاب اسلامی نیز مانند هر انقلاب دیگری دارای ایدئولوژی فراگیر بود که این ایدئولوژی بیش از هر عامل دیگری بر مذهب تشیع استوار بود. آن بخش از علماء و روحانیون که از توانایی و سطح علمی و فقهی بالاتری برخوردار بودند، همراه امام، ایدئولوگ های اصلی انقلاب بودند هر چند روحانیون تنها افراد تدوین کنندة ایدئولوژی اسلامی نبودند و برخی روشنفکران مذهبی نیز نقشی ایفاء نموده اند، اما با این حال نقش روحانیون جلوة دیگری داشت. در این میان، امام خمینی (ره) به عنوان ایدئولوگ اصلی انقلاب اسلامی محسوب می شد. ایشان به عنوان رهبر اصلی انقلاب از عنصر آگاهی و اندیشه و برنامة بدون مبارزه غافل نبوده، خود بیش ترین تلاش را برای آگاهی بخشی به توده ها انجام داد. عمده ترین فعالیت ایشان در این زمینه، تدریس و تالیف کتاب "ولایت فقیه" در بهمن 1348 بود. در این کتاب، همة کار ویژه های مربوط به ایدئولوژی انقلابی مطرح شده و راه مبارزه برای رسیدن به آن جامعة آرمانی بیان گردیده است. غیر از امام، می توان به سه روحانی برجستة دیگر اشاره نمود که به نوعی تئوریسین و ایدئولوگ انقلاب بعد از امام محسوب می شدند. شهید مطهری، شهید بهشتی، و شهید مفتح. استاد مطهری فلسفه و ایدئولوژی را برای مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی برگزیده بود. او نه تنها دست اندر کار ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی بود، بلکه از منتقدین اصلی سایر ایدئولوژی ها نیز به شمار می آمد. شهید بهشتی نیز به عنوان متفکر و سازمان دهندة انقلاب محسوب می شد. او نقش مهمی در شکل دهی فکری و عملی در انقلاب اسلامی داشت. از عمده فعالیت های آن شهید، طرح موضوعات اسلامی روز برای دانشجویان و طلبه های جوان بود که مقدمات ایدئولوژی انقلاب را فراهم می نمود. دکتر مفتح نیز پس از امام و شهیدان مطهری و بهشتی، از جمله روحانیون فعالی بود که برای عرضه و گسترش یک ایدئولوژی انقلابی مبتنی بر اسلام، تلاش فراوانی در محیط های دانشگاهی و حوزوی نمود و نقش به سزایی در وحدت دو نهاد تاثیر گذار حوزه و دانشگاه داشت. د) ایجاد همبستگی میان نیروهای مخالف: ائتلاف مردمی نیروهای مخالف، یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شد. این ائتلاف توسط روحانیت آگاه و در راس آن، امام خمینی (ره) صورت پذیرفت. ایشان در پیام ها و اعلامیه های مختلف، همة نیروهای مخالف رژیم را به اتحاد و یکدلی دعوت می نمود. به عنوان مثال در یکی از پیام ها تاکید می نماید که : " مخالفت ها را کنار بگذارید و با هم دوست باشید. همه با هم، هم قدم باشید... ما همه باید دست به هم بدهیم... "4 نقش وحدت بخش این پیام ها در امکان ائتلافی فراگیر. میان مخالفین متعدد رژیم تاثیر گذار بود. علاوه بر این پیام ها، سایر روحانیون نیز تا حد امکان، سعی در وحدت و همکاری با سایر نیروهای مبارز غیر روحانی داشتند. و) عامل اصلی انقلاب اسلامی: مهندس مهدی بازرگان اولین رییس دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی معتقد بود فاتح اصلی انقلاب اسلامی روحانیت ایران بود. او می گوید: "روحانیت تشیع به رهبری قاطعانه و مدبرانه یکی از مراجع تقلید خود، به عنوان اسلام و برای اجرا و اشاعة آن با نیروی معتقدات عمیق ملت ایران و استفاده از سُنن و سرمایه های عظیم شیعی و پس از تجربیات عدیدة تاریخی به بزرگترین پیروزی حکومتی نایل آمده است تا آنجا که اگر انقلاب اسلامی ایران را انقلاب روحانی ایران بنامیم و همین واژه را در عناوین دیگر نظام به کار ببریم، دور از واقعیت نرفته ایم."5 حضرت آیت الله خامنه ای نیز در این مورد می گویند: "نظام اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته به علمای دین است و علمای دین هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام، سهم وافر داشته اند و هم از این جهت که مردم دربارة نظام به آن ها مراجعه می کنند و هم از این جهت که خود، از جهات مختلف و در مشاغل مختلف نظام مسئول اند، وظیفة سنگینی به عهده دارند."6 یعنی می توان این نظریه را پذیرفت که: حاکمیت قشر روحانی در تثبیت اسلامی بودن انقلاب و محکم کردن آن یا در سازوکار تاسیس جمهوری اسلامی و کار فکری و نظری بر روی قانون اساسی نقش مهمی داشته است. ه) مدیریت بحران پس از انقلاب: روحانیت، نقش راهبردی و اساسی خود را در دوران پس از پیروزی انقلاب نیز حفظ کرد. چرا که انقلاب ها همیشه توام با غلیان احساسات توده های مردم است. در انقلاب ها، نهادها، سازمانها و تشکلات سنتی جامعه که حامی و حافظ روابط اجتماعی اند فرو می پاشد و با توجه به جامعة آرمانی مد نظر انقلابیون، بسیاری از ساختارهای سنتی که ممکن است فوایدی هم داشته باشد دچار تزلزل شده، سازمان ها و نهاد های جدیدی با نیروهای تازه نفس، امّا بی تجربه به وجود می آید که همة این عوامل مجموعاً جوّ جامعه را ناآرام و متشنج می کند. یکی از مهمترین کار ویژه های رهبران انقلابی در هر انقلاب، آرام نمودن جو جامعه برای سازندگی و اصلاح ساختارها به صورت قانونی، آرام و بدون هیاهوست. روحانیون نیز که یکی از شأن های مهم و گروه های مرجع برای توده های مردم در حرکت توده ای بودند، نقش به سزایی در آرام سازی جو ملتهب جامعه داشته اند. در نتیجه می توان گفت که نقش روحانیت در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران، تعیین کننده و راهبردی بوده است، نقش آنان را می توان در: 1. رهبری 2. بسیج توده ها 3. تبیین و ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی 4. همبستگی میان نیروهای مخالف 5. عامل اصلی انقلاب 6. آرام سازی جو ملتهب جامعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و موارد کلی و عمومی مشابه جستجو کرد. معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر: نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، احمد نقیب زاده و وحید امانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. پی نوشتها: 1 . گوستاولوبون، روان شناسی توده ها، ترجمة کیومرث خواجوی ها، تهران، روشنگران، 1371، ص 93. 2 . دکتر احمد نقیب زاده و وحید امانی، نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 128. 3 . روزنامة ایران، ش 465، 18/6/1375، ص 6. 4 . صحیفة نور، ج 1، ص 599. 5 .مهدی بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ص 178. 6 . حوزه و روحانیت از نگاه رهبری، دفتر رهبری، ص 241. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

روحانیت در شکل گیری انقلاب اسلامی چه نقشی داشته است؟


پاسخ:

به جرئت می توان گفت که روحانیت در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران از دورة صفویه به این سو، نقش مرجع و هدایت کننده داشته و تنها گروهی بوده است که توان به جنبش درآوردن توده ها را داشته است. همین نقش در شکل گیری، پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پررنگ تر از قبل به ظهور رسید و همگان اقتدار معنوی و سیاسی این قشر عظیم را به عینه مشاهده نمودند از این روی می توان نقش روحانیت در انقلاب اسلامی را به شرح زیر توضیح داد:

الف) رهبری:
در همة انقلاب ها نقش رهبری در ایجاد و تکوین خط جدید و به دنبال آن نظام سیاسی و اجتماعی جدید، انکار ناپذیر است. اما این نقش در بعضی از انقلاب ها مانند انقلاب اسلامی ایران قابل ملاحظه تر به نظر می رسد. بی گمان سرآغاز نهضت مردمی ایران بر ضد حکومت شاهنشاهی از 15 خرداد 1342 می باشد . نقش تعیین کنندة رهبری یک روحانی آگاه به نام امام خمینی (ره) نشان دهندة عظمت جایگاه علماء و نخبگان روحانی در بین عوام و خواص است. امام (ره) به عنوان یک مرجع مسلّم تقلید هدایت و راهبری نهضت عظیم اسلامی ملت ایران را به عهده گرفت و این هدایت را با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و تثبیت نظام جمهوری اسلامی تکمیل نمود. در دوران تبعید 15 سالة او از وطن، هر چند نقش حضور او کمرنگ تر از قبل جلوه می کرد، اما با این حال هیچگاه از خاطره ها محو نشد. بلکه هر از چند گاهی با سخنرانی ها و اعلامیه های شورانگیز خود، مردم را به ادامة روند نهضت دلگرم تر می نمود. از این گذشته، شاگردان و مریدان روحانی او به عنوان حلقة واسطه، ارتباط امام با ملت را حفظ کرده و در غیاب او، رهبری و هدایت نهضت در داخل ایران را بر عهده گرفتند. البته این عمل، پیامدهای سختی نیز به همراه داشت. دستگیری، شکنجه، آزار و اذیت و در نهایت، شهادت برخی از یاران صمیمی امام از سوی رژیم دیکتاتوری پهلوی چالش هایی را متوجه رهبری روحانیت نمود اما این چالش ها هرگز موجب ایستایی و رخوت رهبری آنان نشد، چرا که در بهمن 1357 رهبری چندین ساله نهضت مردم ایران توسط روحانیت آگاه موجب سقوط سلطنت 2500 سالة شاهنشاهی ایران شد.

ب) بسیج مردم
در اغلب جنبش های توده ای ایران، علماء و روحانیون نقش کلیدی در برانگیختن توده های مسلمان داشته اند. واقعة رژی و تحریم تنباکو و امتیاز ننگین رویتر و ده ها رویداد دیگر، حکایت از این می کند که قدرت مرجع تقلید در بسیج توده های مردم از هر کس دیگر بیشتر است. "گوستاولوبون" معتقد است: "بررسی یقین توده در دوران های عقیدتی و چه در زمان قیام های بزرگ سیاسی قرن گذشته، نشان می دهد که این یقین ها، همیشه شکل مشخصی دارند که من نام بهتری از "دین حسی" برای آن نمی شناسم."1
بنابراین حس ناشی از اعتقاد دین یکی از مهمترین عوامل محرک توده هاست و مسلّماً آن گروه اجتماعی می تواند در بسیج توده ها نقش مهمتری ایفاء نماید که با اعتقادات و احساسات دینی مردم سر و کار داشته باشد که در ایران این گروه روحانیون بودند.2
نقش روحانیت در سازماندهی و بسیج توده ها از راه های مختلف انجام می پذیرفت:
1. مساجد:
مسجد از دیر باز در زندگی مسلمانان نقش محوری و مؤثری داشته است. این مکان مقدس، در نظام اجتماعی مسلمانان فقط کارکرد مذهبی و عبادی نداشته است، بلکه مکانی عمومی برای تشکیل جلسات مهم برای مسائل حیاتی بوده است "نیکی کدی" در این مورد معتقد است که: "طبقة وسیعی از تحصیل کرده ها، دانشجویان، طبقة سیاسی جدید و تهیدستان شهری تحت تاثیر و سازماندهی مساجد ستون فقرات سیاست نوین مردمی را فراهم ساختند."3 این گونه جاذبه ها در واقع تحت تاثیر روحانیون برجسته ای صورت می گرفت که جوان ها به آن اعتقاد و اعتماد داشتند. مانند دکتر محمد مفتح در مسجد امیر المومنین علیه السّلام امیر آباد، آیت الله سعیدی در مسجد موسی بن جعفر علیه السّلام و همین طور مساجدی مانند هدایت، الجواد و حسینیه ارشاد که توسط روحانیون برجسته ای مانند: شهید هاشمی نژاد، شهید مطهری، آیت الله خامنه ای، آقای رفسنجانی و ... هدایت می شد. مساجد همچنین عامل مهمی در تکثیر و ارسال پیام های رهبران انقلاب به پیروان در اقصی نقاط کشور بودند. از این گذشته، عمده ترین ابزار روحانیت برای رابطه با اقشار مختلف مردم مساجد و منابر بودند.
2. اطلاع رسانی و آگاه کردن مردم
مقدمة هر بسیج سیاسی، شبکه های اطلاع رسانی برای سازماندهی نیروهای انقلابی است. روحانیت نیز از چند طریق به اطلاع رسانی و آگاهی مردم همت می گماشتند. این روش ها عبارت بودند از: سخنرانی ها، گفتگوها، اطلاعیه ها، اعلامیه ها، تلگراف ها، نوارها و....
3. مراسم مذهبی و عزاداری
از جمله عواملی که روحانیت برای بسیج سیاسی در انقلاب اسلامی از آن به طور گسترده استفاده نمود، مراسم گوناگون مذهبی از قبیل دهه های محرم و صفر و اعیاد مذهبی بودند. از این گذشته برخی از مراسم مذهبی دیگر مانند مراسم ختم و چهلم ها و... نیز بهترین مکان برای آگاهی و بسیج توده ها محسوب می گشت. حتی جرقه اولین مخالفت ها نیز در مراسم ختم فرزند امام در سال 1356 زده شد. در واقع آخرین ضربه به رژیم در عاشورای سال 1357 زده شد. چنان که 2 تا 3 میلیون نفر در تهران 700 هزار نفر در مشهد و 500 هزار نفر در اصفهان راه پیمایی کردند.

ج) تبیین و ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی
ایدئولوژی ها ابزار اصلی بسیج سیاسی در انقلاب ها مطرح می شوند. انقلاب اسلامی نیز مانند هر انقلاب دیگری دارای ایدئولوژی فراگیر بود که این ایدئولوژی بیش از هر عامل دیگری بر مذهب تشیع استوار بود. آن بخش از علماء و روحانیون که از توانایی و سطح علمی و فقهی بالاتری برخوردار بودند، همراه امام، ایدئولوگ های اصلی انقلاب بودند هر چند روحانیون تنها افراد تدوین کنندة ایدئولوژی اسلامی نبودند و برخی روشنفکران مذهبی نیز نقشی ایفاء نموده اند، اما با این حال نقش روحانیون جلوة دیگری داشت. در این میان، امام خمینی (ره) به عنوان ایدئولوگ اصلی انقلاب اسلامی محسوب می شد. ایشان به عنوان رهبر اصلی انقلاب از عنصر آگاهی و اندیشه و برنامة بدون مبارزه غافل نبوده، خود بیش ترین تلاش را برای آگاهی بخشی به توده ها انجام داد. عمده ترین فعالیت ایشان در این زمینه، تدریس و تالیف کتاب "ولایت فقیه" در بهمن 1348 بود. در این کتاب، همة کار ویژه های مربوط به ایدئولوژی انقلابی مطرح شده و راه مبارزه برای رسیدن به آن جامعة آرمانی بیان گردیده است. غیر از امام، می توان به سه روحانی برجستة دیگر اشاره نمود که به نوعی تئوریسین و ایدئولوگ انقلاب بعد از امام محسوب می شدند. شهید مطهری، شهید بهشتی، و شهید مفتح. استاد مطهری فلسفه و ایدئولوژی را برای مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی برگزیده بود. او نه تنها دست اندر کار ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی بود، بلکه از منتقدین اصلی سایر ایدئولوژی ها نیز به شمار می آمد. شهید بهشتی نیز به عنوان متفکر و سازمان دهندة انقلاب محسوب می شد. او نقش مهمی در شکل دهی فکری و عملی در انقلاب اسلامی داشت. از عمده فعالیت های آن شهید، طرح موضوعات اسلامی روز برای دانشجویان و طلبه های جوان بود که مقدمات ایدئولوژی انقلاب را فراهم می نمود.
دکتر مفتح نیز پس از امام و شهیدان مطهری و بهشتی، از جمله روحانیون فعالی بود که برای عرضه و گسترش یک ایدئولوژی انقلابی مبتنی بر اسلام، تلاش فراوانی در محیط های دانشگاهی و حوزوی نمود و نقش به سزایی در وحدت دو نهاد تاثیر گذار حوزه و دانشگاه داشت.

د) ایجاد همبستگی میان نیروهای مخالف:
ائتلاف مردمی نیروهای مخالف، یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شد. این ائتلاف توسط روحانیت آگاه و در راس آن، امام خمینی (ره) صورت پذیرفت. ایشان در پیام ها و اعلامیه های مختلف، همة نیروهای مخالف رژیم را به اتحاد و یکدلی دعوت می نمود. به عنوان مثال در یکی از پیام ها تاکید می نماید که : " مخالفت ها را کنار بگذارید و با هم دوست باشید. همه با هم، هم قدم باشید... ما همه باید دست به هم بدهیم... "4 نقش وحدت بخش این پیام ها در امکان ائتلافی فراگیر. میان مخالفین متعدد رژیم تاثیر گذار بود. علاوه بر این پیام ها، سایر روحانیون نیز تا حد امکان، سعی در وحدت و همکاری با سایر نیروهای مبارز غیر روحانی داشتند.

و) عامل اصلی انقلاب اسلامی:
مهندس مهدی بازرگان اولین رییس دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی معتقد بود فاتح اصلی انقلاب اسلامی روحانیت ایران بود. او می گوید: "روحانیت تشیع به رهبری قاطعانه و مدبرانه یکی از مراجع تقلید خود، به عنوان اسلام و برای اجرا و اشاعة آن با نیروی معتقدات عمیق ملت ایران و استفاده از سُنن و سرمایه های عظیم شیعی و پس از تجربیات عدیدة تاریخی به بزرگترین پیروزی حکومتی نایل آمده است تا آنجا که اگر انقلاب اسلامی ایران را انقلاب روحانی ایران بنامیم و همین واژه را در عناوین دیگر نظام به کار ببریم، دور از واقعیت نرفته ایم."5 حضرت آیت الله خامنه ای نیز در این مورد می گویند: "نظام اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته به علمای دین است و علمای دین هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام، سهم وافر داشته اند و هم از این جهت که مردم دربارة نظام به آن ها مراجعه می کنند و هم از این جهت که خود، از جهات مختلف و در مشاغل مختلف نظام مسئول اند، وظیفة سنگینی به عهده دارند."6
یعنی می توان این نظریه را پذیرفت که: حاکمیت قشر روحانی در تثبیت اسلامی بودن انقلاب و محکم کردن آن یا در سازوکار تاسیس جمهوری اسلامی و کار فکری و نظری بر روی قانون اساسی نقش مهمی داشته است.

ه) مدیریت بحران پس از انقلاب:
روحانیت، نقش راهبردی و اساسی خود را در دوران پس از پیروزی انقلاب نیز حفظ کرد. چرا که انقلاب ها همیشه توام با غلیان احساسات توده های مردم است. در انقلاب ها، نهادها، سازمانها و تشکلات سنتی جامعه که حامی و حافظ روابط اجتماعی اند فرو می پاشد و با توجه به جامعة آرمانی مد نظر انقلابیون، بسیاری از ساختارهای سنتی که ممکن است فوایدی هم داشته باشد دچار تزلزل شده، سازمان ها و نهاد های جدیدی با نیروهای تازه نفس، امّا بی تجربه به وجود می آید که همة این عوامل مجموعاً جوّ جامعه را ناآرام و متشنج می کند. یکی از مهمترین کار ویژه های رهبران انقلابی در هر انقلاب، آرام نمودن جو جامعه برای سازندگی و اصلاح ساختارها به صورت قانونی، آرام و بدون هیاهوست. روحانیون نیز که یکی از شأن های مهم و گروه های مرجع برای توده های مردم در حرکت توده ای بودند، نقش به سزایی در آرام سازی جو ملتهب جامعه داشته اند.
در نتیجه می توان گفت که نقش روحانیت در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران، تعیین کننده و راهبردی بوده است، نقش آنان را می توان در: 1. رهبری 2. بسیج توده ها 3. تبیین و ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی 4. همبستگی میان نیروهای مخالف 5. عامل اصلی انقلاب 6. آرام سازی جو ملتهب جامعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و موارد کلی و عمومی مشابه جستجو کرد.

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، احمد نقیب زاده و وحید امانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

پی نوشتها:
1 . گوستاولوبون، روان شناسی توده ها، ترجمة کیومرث خواجوی ها، تهران، روشنگران، 1371، ص 93.
2 . دکتر احمد نقیب زاده و وحید امانی، نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 128.
3 . روزنامة ایران، ش 465، 18/6/1375، ص 6.
4 . صحیفة نور، ج 1، ص 599.
5 .مهدی بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ص 178.
6 . حوزه و روحانیت از نگاه رهبری، دفتر رهبری، ص 241.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین