آیا احادیثی درمورد انقلاب ایران وجود دارد؟
بی شک انقلاب اسلامی ایران را باید یکی از مهم ترین تحولات سیاسی و اجتماعی قرن دانست که ویژگی مهم آن ارتباط کامل با دین و مذهب می باشد و به همین جهت عنوان (انقلاب اسلامی) به شایستگی برازنده این انقلاب عظیم می باشد . مهم ترین ارتباطی که میان این انقلاب و مذهب وجود دارد به چند مساله باز می گردد از جمله نقش بارز و غیر قابل انکار رهبری مذهبی در رهبری و هدایت آن ، تاثیر آموزه های دینی در تغییر و تحولات مربوط به انقلاب که نقش مهمی در پیروزی انقلاب و پس از آن داشت ، هدف گذاری آینده انقلاب که تحقق حکومت اسلامی از مهمترین اهداف آن بود و دهها موضوع دیگر که به نوعی نقش دین و مذهب را در انقلاب اسلامی برجسته می سازد . از طرفی با نگاهی به آموزه های دین مبین اسلام در می یابیم که این انقلاب در مسیر اهداف متعالی دین مبین اسلام و تحقق بخش آرمان های آن می باشد و به همین دلیل قطعاً مورد تایید امامان معصوم می باشد . از جمله این آموزه ها که انقلاب اسلامی در مسیر تحقق آن در حرکت می باشد عبارت است از احیای امر به معروف و نهی از منکر که در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده و خداوند متعال چنین فرموده است : (َ وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر) یعنی بایستی در میان شما امتی باشند که دعوت به خیر می کنند و امر به معروف و نهی از منکر را به پای می دارند که بالاترین جلوه امر به معروف ونهی از منکر ، قیام بر علیه حکومت طاغوت می باشد همانگونه که امام حسین ع چنین اقدامی را انجام دادند و در وصیت خویش به برادرشان محمد حنفیه نیز بر آن تاکید کرده و فرمودند : ( إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَر) یعنی من برای ایجاد شرارت و فساد و ظلم خروج نکرده ام بلکه برای طلب اصلاح در میان امت جدم قیام کرده و قصدم از این قیام امر به معروف و نهی از منکر می باشد . از این فراز ها مشخص می شودکه قیام بر علیه حاکم طاغوت مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر می باشد و از آنجایی که در انقلاب اسلامی ایران نیز ، هدف مهم انقلاب ، قیام بر علیه حکومت طاغوت و احیای امر به معروف و نهی از منکر بود لذا این انقلاب نیز قطعا باید مورد تایید قرآن و روایات باشد . همچنین آموزه دیگری که انقلاب اسلامی همراستا با آن می باشد عبارت است از برپایی حکومت اسلامی در عصر غیبت و اعمال حاکمیت ولی فقیه بر اساس روایات متعدد . چرا که بر اساس روایات فراوانی از فقها به عنوان جانشینان پیامبران نام برده شده است کما اینکه در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است : ( اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی‌)(من لا یحضره الفقیه، ج‌4، ص: 420) از طرف دیگر بر اساس روایات متعدد دیگری از جمله مقبوله عمر بن حنظله ، امامان معصوم ، فقها را به عنوان حاکم در شرایط غیبت امام معصوم نصب کرده و اطاعت از آنها را واجب دانسته و فرموده اند : ( فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِما)(مقبوله عمر بن حنظله ،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌1، ص: 67) یعنی من فقها را بر شما حاکم قرار داده ام . اما از آنجایی که در طول تاریخ هرگز زمینه برای اجرای حکومت ولایت فقیه فراهم نشده بود انقلاب اسلامی را باید نخستین گام در راستای عملی شدن این اصل مهم و عملی شدن حاکمیت فقهایی که منصوب از طرف امام معصوم هستند دانست . بر این اساس این انقلاب از این منظر نیز قطعاً مورد تایید امامان معصوم می باشد . از جهت اینکه در روایات ، به صورت صریح به انقلاب اسلامی اشاره شده باشد ابتدا باید نکته ای را به عنوان مقدمه بیان نماییم و آن اینکه در تطبیق روایات بر مصادیق خارجی به ویژه مواردی که مربوط به تحولات دوران غیبت می باشد ، همواره بهتر است از عنوان (احتمال) استفاده کرد ، به گونه ای که احتمال اینکه این روایات بر مصادیق دیگری نیز منطبق باشد وجود داشته باشد . با توجه به این موضوع باید بگوییم که در خلال روایات متعدد که از حضرات معصومین (ع) به دست ما رسیده است روایاتی وجود دارد که حاکی از این است که در مقاطعی از دوران غیبت ، قیام هایی در ایران یا مشرق زمین رخ خواهد داد که این قیام ها مورد تایید آن حضرات بوده و به پاره ای از ویژگی های این قیام ها و نیز قیام کنندگان، در این روایات پرداخته شده است که هر چند بنا به اصل مقدماتی مذکور ، نباید با قاطعیت اعلام کرد که منظور امامان معصوم از این قیام ها ، انقلاب اسلامی مردم ایران می باشد امّا با توجه به شواهد و قرائنی که در این روایات وجود دارد احتمال قوی وجود دارد که این روایات مربوط به انقلاب اسلامی ایران باشد که برخی از این روایات از این قرار میباشند : 1 - وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَی الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ یعنی امام کاظم ع فرمودند : مردی از اهل قم مردم را به حق دعوت می کند و گرد او قومی جمع می شوند که همچون پاره های آهن هستند که بادهای سهمگین متزلزلشان نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و بر خداوند توکل می کنند.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‌57، ص: 216) 2 - حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ یَحْیَی بْنِ سَامٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ. یعنی امام باقر ع فرمودند گویی قومی را می بینم که از مشرق قیام کرده و مطالبه حق می کنند اما به آنان داده نمی شود پس دیگر بار آن را طلب می کنند اما باز هم حقشان را نمی دهند . پس آنگاه که اوضاع را چنین می بینند شمشیرهایشان را بر گردن هایشان می گذارند که در این حالت آنچه را خواسته بودند به آنها داده می شود اما آنها آن را قبول نمی کنند تا اینکه قیام می کنند و این حکومت را جز به صاحبشان امام زمان تحویل نمی دهند . کشته شدگان این جمع شهید هستند (الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: 273) 3 - الْبَابُ الْخَامِسُ فِی ذِکْرِ نُصْرَةِ أَهْلِ الْمَشْرِقِ لِلْمَهْدِیِّ ع عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جَزْءٍ الزُّبَیْدِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ أَخْرَجَهُ الْحَافِظُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ مَاجَةَ الْقَزْوِینِیُّ فِی سُنَنِهِ. یعنی زبیدی از پیامبر اکرم نقل کرده است که مردی از مشرق قیام می کند که زمینه را برای حکومت حضرت مهدی فراهم می سازد . زبیدی می گوید این حدیث حسن و صحیح السند است و راویان ثقه ای آن را نقل کرده اند که اسناد آن را حافظ ابوعبدالله ابن ماجه قزوینی در سنن خویش ذکر کرده است . (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‌51، ص: 87) منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا احادیثی درمورد انقلاب ایران وجود دارد؟


پاسخ:

بی شک انقلاب اسلامی ایران را باید یکی از مهم ترین تحولات سیاسی و اجتماعی قرن دانست که ویژگی مهم آن ارتباط کامل با دین و مذهب می باشد و به همین جهت عنوان (انقلاب اسلامی) به شایستگی برازنده این انقلاب عظیم می باشد . مهم ترین ارتباطی که میان این انقلاب و مذهب وجود دارد به چند مساله باز می گردد از جمله نقش بارز و غیر قابل انکار رهبری مذهبی در رهبری و هدایت آن ، تاثیر آموزه های دینی در تغییر و تحولات مربوط به انقلاب که نقش مهمی در پیروزی انقلاب و پس از آن داشت ، هدف گذاری آینده انقلاب که تحقق حکومت اسلامی از مهمترین اهداف آن بود و دهها موضوع دیگر که به نوعی نقش دین و مذهب را در انقلاب اسلامی برجسته می سازد .
از طرفی با نگاهی به آموزه های دین مبین اسلام در می یابیم که این انقلاب در مسیر اهداف متعالی دین مبین اسلام و تحقق بخش آرمان های آن می باشد و به همین دلیل قطعاً مورد تایید امامان معصوم می باشد . از جمله این آموزه ها که انقلاب اسلامی در مسیر تحقق آن در حرکت می باشد عبارت است از احیای امر به معروف و نهی از منکر که در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده و خداوند متعال چنین فرموده است : (َ وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر) یعنی بایستی در میان شما امتی باشند که دعوت به خیر می کنند و امر به معروف و نهی از منکر را به پای می دارند که بالاترین جلوه امر به معروف ونهی از منکر ، قیام بر علیه حکومت طاغوت می باشد همانگونه که امام حسین ع چنین اقدامی را انجام دادند و در وصیت خویش به برادرشان محمد حنفیه نیز بر آن تاکید کرده و فرمودند : ( إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَر) یعنی من برای ایجاد شرارت و فساد و ظلم خروج نکرده ام بلکه برای طلب اصلاح در میان امت جدم قیام کرده و قصدم از این قیام امر به معروف و نهی از منکر می باشد . از این فراز ها مشخص می شودکه قیام بر علیه حاکم طاغوت مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر می باشد و از آنجایی که در انقلاب اسلامی ایران نیز ، هدف مهم انقلاب ، قیام بر علیه حکومت طاغوت و احیای امر به معروف و نهی از منکر بود لذا این انقلاب نیز قطعا باید مورد تایید قرآن و روایات باشد .
همچنین آموزه دیگری که انقلاب اسلامی همراستا با آن می باشد عبارت است از برپایی حکومت اسلامی در عصر غیبت و اعمال حاکمیت ولی فقیه بر اساس روایات متعدد . چرا که بر اساس روایات فراوانی از فقها به عنوان جانشینان پیامبران نام برده شده است کما اینکه در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است : ( اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی یَرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی‌)(من لا یحضره الفقیه، ج‌4، ص: 420) از طرف دیگر بر اساس روایات متعدد دیگری از جمله مقبوله عمر بن حنظله ، امامان معصوم ، فقها را به عنوان حاکم در شرایط غیبت امام معصوم نصب کرده و اطاعت از آنها را واجب دانسته و فرموده اند : ( فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِما)(مقبوله عمر بن حنظله ،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌1، ص: 67) یعنی من فقها را بر شما حاکم قرار داده ام . اما از آنجایی که در طول تاریخ هرگز زمینه برای اجرای حکومت ولایت فقیه فراهم نشده بود انقلاب اسلامی را باید نخستین گام در راستای عملی شدن این اصل مهم و عملی شدن حاکمیت فقهایی که منصوب از طرف امام معصوم هستند دانست . بر این اساس این انقلاب از این منظر نیز قطعاً مورد تایید امامان معصوم می باشد .
از جهت اینکه در روایات ، به صورت صریح به انقلاب اسلامی اشاره شده باشد ابتدا باید نکته ای را به عنوان مقدمه بیان نماییم و آن اینکه در تطبیق روایات بر مصادیق خارجی به ویژه مواردی که مربوط به تحولات دوران غیبت می باشد ، همواره بهتر است از عنوان (احتمال) استفاده کرد ، به گونه ای که احتمال اینکه این روایات بر مصادیق دیگری نیز منطبق باشد وجود داشته باشد . با توجه به این موضوع باید بگوییم که در خلال روایات متعدد که از حضرات معصومین (ع) به دست ما رسیده است روایاتی وجود دارد که حاکی از این است که در مقاطعی از دوران غیبت ، قیام هایی در ایران یا مشرق زمین رخ خواهد داد که این قیام ها مورد تایید آن حضرات بوده و به پاره ای از ویژگی های این قیام ها و نیز قیام کنندگان، در این روایات پرداخته شده است که هر چند بنا به اصل مقدماتی مذکور ، نباید با قاطعیت اعلام کرد که منظور امامان معصوم از این قیام ها ، انقلاب اسلامی مردم ایران می باشد امّا با توجه به شواهد و قرائنی که در این روایات وجود دارد احتمال قوی وجود دارد که این روایات مربوط به انقلاب اسلامی ایران باشد که برخی از این روایات از این قرار میباشند :
1 - وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَی الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ یعنی امام کاظم ع فرمودند : مردی از اهل قم مردم را به حق دعوت می کند و گرد او قومی جمع می شوند که همچون پاره های آهن هستند که بادهای سهمگین متزلزلشان نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و بر خداوند توکل می کنند.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‌57، ص: 216)
2 - حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ یَحْیَی بْنِ سَامٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ. یعنی امام باقر ع فرمودند گویی قومی را می بینم که از مشرق قیام کرده و مطالبه حق می کنند اما به آنان داده نمی شود پس دیگر بار آن را طلب می کنند اما باز هم حقشان را نمی دهند . پس آنگاه که اوضاع را چنین می بینند شمشیرهایشان را بر گردن هایشان می گذارند که در این حالت آنچه را خواسته بودند به آنها داده می شود اما آنها آن را قبول نمی کنند تا اینکه قیام می کنند و این حکومت را جز به صاحبشان امام زمان تحویل نمی دهند . کشته شدگان این جمع شهید هستند (الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: 273)
3 - الْبَابُ الْخَامِسُ فِی ذِکْرِ نُصْرَةِ أَهْلِ الْمَشْرِقِ لِلْمَهْدِیِّ ع عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جَزْءٍ الزُّبَیْدِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ أَخْرَجَهُ الْحَافِظُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ مَاجَةَ الْقَزْوِینِیُّ فِی سُنَنِهِ. یعنی زبیدی از پیامبر اکرم نقل کرده است که مردی از مشرق قیام می کند که زمینه را برای حکومت حضرت مهدی فراهم می سازد . زبیدی می گوید این حدیث حسن و صحیح السند است و راویان ثقه ای آن را نقل کرده اند که اسناد آن را حافظ ابوعبدالله ابن ماجه قزوینی در سنن خویش ذکر کرده است . (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‌51، ص: 87)
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین