فرق انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب ها چیست؟ مقایسه پدیدههای مشابه میتواند در شناخت هر چه بیشتر آنها مفید واقع شود در تاریخجهان انقلابهائی رخ داده و ممکن ستبین این انقلابها تشابهات فراوانی وجود داشته باشد. بحث مراحل یا روند انقلاب در قرن بیستم و پس از انقلاب روسیه، مطرح شد.در این میان برخی از محققین غربی که پدیده، انقلاب را بررسی میکردند متوجه شدند که بین انقلاب روسیه و انقلابهای فرانسه، انگلستان، هلند و...شباهتهایی وجود دارد که این موجب پیدایش مکتبی بنام تاریخ طبیعی انقلاب گردید. نویسندگان این مکتب معتقدند که انقلابهای گذشته کم و بیش روند مشابهی را طی کردهاند و این روند بر آیندی طبیعی و اجتناب ناپذیر است. از مهمترین نویسندگان این مکتب (کرین برینتون) و (ادواردبتی) میباشند.اما انقلاب اسلامی خط بطلان بر نظریات این مکتب کشید، اگر چه در بعضی موارد انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها وجه تشابه دارد، در عین حال شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی آنها تفاوتهای اساسی را نشان میدهد و از آنجا که کثرت پدیدههای مورد مقایسه کار سنجش و تطبیق را مشکل و پیچیده میسازد ما در این نوشتار انقلاب فرانسه و روسیه را به عنوان دو سمبل از دو نظام غرب و شرق و دو ایدهئولوژی متفاوت شناخته شده، برای مقایسه با انقلاب اسلامی که آرمانهای مذهبی و حاکمیت جهانی اسلام و حاکمیت مستضعفین و مستکبرین را نوید میدهد برگزیدهایم. باید توجه داشت که مقایسه این دو انقلاب با انقلاب اسلامی نیاز به یک تحقیق وسیع و مشروح دارد که در این نوشتار مختصر نمیتوان به این مهم دستیافت.از این رو میخواهیم یک چهار چوب کلی برای مقایسه این سه انقلاب با یکدیگر ارائه دهیم. 1- میزان مشارکتسیاسی در انقلاب فرانسه جز جمعیت محدودی از طبقه اشراف و بورژواها با نظام همکاری نکردند و فقط در منطقه جغرافیایی پاریس فعال بودند.در انقلاب روسیه نیز عده محدودی از کارگران کارخانجات و سربازان فعال بودند و گروههای شرکت کننده همان کارگران و سربازان و حزب بلشویک بود و فقط در منطقه جغرافیایی پطرزبورگ - مسکو فعال بودند، اما انقلاب اسلامی ایران تمام اقشار ملت اعم از کارگران، کارمندان، دانشگاهیان، بازاریان، روحانیون و...در تمام نقاط کشور همزمان ولی بطور عمده در شهرها مشارکت فعال داشتند و بر این اساس میتوان گفت: یکی از مشخصههای انقلاب اسلامی شرکت وسیع مردم در آن میباشد که در مقایسه با دیگر انقلابها بسیار چشمگیرتر و فراگیرتر بوده است. پروفسور حامد الگار در این زمینه میگوید: (یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران شرکت وسیع تودههای مردم بود.در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه بود...) فرد هالیدی نیز معتقد است که از لحاظ به صحنه کشاندن اقشار وسیع مردم، انقلاب اسلامی عظیمترین انقلاب تاریخ است. 2- رهبری در انقلاب فرانسه رهبران اصلی انقلاب بطور خلق الساعة در این مقام قرار گرفتند و وابستگی طبقاتی داشتند و در انقلاب روسیه نیز در فوریه 1917 نام هیچ رهبری به چشم نمیخورد و در اکتبر 1917 نام لنین، تروتسکی، استالین، بوخارین و...به چشم میخورد که اینان هم مانند رهبران انقلاب فرانسه پایگاه مردمی چندانی نداشتند و تودههای مردم لنین را نمیشناختند. ولی در انقلاب اسلامی ایران رهبر انقلاب از یک پایگاه وسیع و عمیق مذهبی و بلا منازع برخوردار بود.او هم طراح، هم ایدئولوگ و هم معمار، مدیر و مجری انقلاب بود که در همه مراحل انقلاب چه قبل و چه بعد از پیروزی به این عنوان شناخته شد..ایدئولوژی در انقلاب فرانسه اساس ایدئولوژی، لیبرالیسم بود که هر چند در پیشبرد انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب نقش اساسی داشته است و در واقع شاخهای از اومانیسم و انسان محوری است که آزادی خواهی را تبلیغ میکند. لیبرالیسم گر چه در پیشبرد ابعاد اقتصادی و سیاسی در ظاهر تا حدودی موفق بوده ولی در ترویج ارزشهای مثبت اخلاقی و فضائل انسانی با شکست مواجه شده است که همین امر موجب نوعی ایجاد سر در گمی روحی و توسعه بیماریهای روانی و افزایش روز افزون خودکشی در جوامع پیشرفته صنعتی گردیده است تا آنجا که امروزه این بحران عظیم اجتماعی روانی، ذهن بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود مشغول کرده تا به امید رهایی از این بن بست راه حلی ارائه دهند. برخی چون آرنولد توین بی، اریک فروم، پدل فورد، و تا حدودی هربرت مارکوزه، چاره آن را در احیاء عنصر مذهب بر اساس مقتضیات زمان میدانند و برخی دیگر چون ژان پل سارتر معتقدند درمان جدی و اساسی برای این بحران انسان وجود ندارد و تنها راه علاج، دادن فرصتها و امکانات لازم به فرد فرد انسانهاست که طبق مصالح و خواستههای فردی خود آنچنان که لازم بدانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند. اساس ایدئولوژی در روسیه مارکسیسم - لنینیسم بود که این ایدئولوژی نیز در انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب و تحولات بعدی نقش اساسی را به عهده داشته است.ولی انقلاب اسلامی ایران همانند انقلاب کبیر فرانسه برای کسب آزادی تنها و یا مثل انقلاب اکتبر روسیه یک انقلاب کارگری نبود بلکه در انقلاب اسلامی تاکید بر ایدئولوژی اسلام با تکیه بر تعالیم مکتب تشیع بود که در تهییج و تشکل مبارزات مردمی و نهایتا سقوط نظام شاهنشاهی و نیز در شکل گیری تحولات بعد از انقلاب با تکیه بر اصل ولایت فقیه نقش زیر بنایی داشته است.در انقلاب اسلامی آزادی به آن معنی که در غرب مطرح است وجود ندارد.در اسلام انسان موجودی آزاد است اما نه بمعنی رها و لا قید و بی بند و بار بلکه به معنی مختار و انتخابگر. در این مکتب انسان موجودی است که آزادانه درسرنوشتخویش باید تصمیم گیری نماید. در جمهوری اسلامی افراد جامعه در محدوده قوانین اسلامی و با توجه به مصالح جامعه هم آزادی مذهبی وجود دارد و هم آزادی سیاسی، هم آزادی بیان و هم آزادی عقیده...در نظام اسلامی اقلیتها و پیروان دیگر مذاهب آزادند به آئین و معتقدات خویش پای بند باشند و به برنامه و راه و روش خود عمل نمایند. در انقلاب فرانسه رهبران انقلاب گامهایی در جهت جدایی کامل سیاست از دین یعنی سکولاریسم برداشتند و در انقلاب روسیه با عناد و ضدیتشدید با دین برخورد کردند و دین را افیون تودهها معرفی نمودند، ولی در انقلاب اسلامی ایران بازگشتبه دین و اسلام روح و اساس انقلاب است و در واقع یکی از شگفت انگیزترین و در عین حال پیچیدهترین ویژگیهای انقلاب اسلامی بعد دینی آن است. و همین ویژگی یعنی بازگشتبه دین یکی از مهمترین فصول ممیز انقلاب اسلامی از تمامی جهان است. آقای حامد الگار در این باره مینویسد: مهمترین وجه تمایز بین انقلاب ایران و انقلابهای روسیه و فرانسه، ریشه مذهبی آن است که هیچگونه شباهتی به دو انقلاب دیگر ندارد در ایران مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب به شمار میرفت و آتش انقلاب از درون مساجد زبانه کشید و سرانجام منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد. تمام نویسندگان نیز به مذهب به عنوان عاملی در جهت تحریک و تهییج تودههای میلیونی نگاه میکنند و سیاست اسلام زدایی شما را به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده سقوط رژیم شاه میدانند. آقای حامد الگار مینویسد: انقلاب اسلامی ایران بر عکس همه انقلابها تداوم و توالی بخش مهمی از میراث اسلامی استبه یک معنی آغاز این میراث به قرن هفتم میلادی و گشوده شدن ایران به روی اسلام بر میگردد و یکی از عوامل مهمی که انقلاب اسلامی ایران را از تمامی انقلابهای دگرگون ساز دیگر متمایز میسازد همین ریشههای عمیقی است که این انقلاب در گذشتهتاریخی دارد. امروزه میبینیم که به اعتقاد صاحب نظران آنچه فرهنگ غربی را مورد تهدید قرار میدهد همین سکولاریسم است که ملهم از انقلاب فرانسه میباشد و امروزه تنها راه رهایی از این بحران را در احیاء عنصر مذهب میدانند. آقای برژینسگی میگوید: سکولاریسم عنان گسیخته حاکم بر نیمکره غربی، در درون خود نقطه ویرانی فرهنگ غربی را میپرورد از اینرو آنچه ابر قدرتی آمریکا را در معرض زوال قرار میدهد همین سکولاریسم است. پس میتوان نتیجه گرفت که مساله توجه به عنصر مذهب به عنوان نقطه اتکایی برای بسیاری از اندیشمندان غربی ومارکسیست فراموششده است و تنها راه چاره را در احیاء عنصر مذهب میدانند. یکی از اصول دیگر انقلاب فرانسه ناسیونالیسم بود و ناسیونالیسم قرن نوزدهم از انقلاب فرانسه زاییده شده و از آن پس یکی از شرایط و اصول اساسی حکومتهای ملی قلمداد گردید و به عنوان یک نهضتسیاسی، همراه با افکار و عقاید ویژهای در اروپا رواج پیدا نمود.انقلاب فرانسه ابتدا مفهوم حکومت ملی را شور و حرکتبخشید و سپس آنرا به عنوان الگو و سر مشق معرفی کرد که تا دو قرن نفوذش ادامه یافت و وقتی ناپلئون که خود عامل توقف جریان انقلاب فرانسه بود مروج مفاهیم جدید سیاسی در سراسر اروپا شد و آمیزهای از آرمانگرایی، ناسیونالیسم و سکولاریسم را عرضه داشت.انقلاب روسیه نیز خواستار استقرار نظام انتر ناسیونال سوسیالیسم بود و آنرا به عنوان هدفی کاملا جهانشمول تبلیغ و تجویز میکرد. اما انقلاب اسلامی نه با ناسیونالیسم و ملی گرائی میانهای دارد و نه با انتر ناسیونالیسم کمونیستی و بیفرهنگی سرمایهداری، بلکه بدین معنی است که ما با عالمی که ناسیونالیسم در آن پدید آمده و امکان بسط و گسترش یافته است مخالفیم و باید توجه داشت که در اسلام هیچ شخصی و یا طایفهای بر دیگران حکومت نمیکند ناسیونالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، انتر ناسیونالیسم و هیچ ایسم دیگری را در آن جائی نیست. امام خمینی قدس سره با توجه به پیامدهای ناشی از ملی گرایی و تعصبات میفرمایند: اساس بدبختی مسلمین ملی گرایی است زیرا او خوب میداند که چه ضربهها و خسارتهای جبران ناپذیر بر پیکر اسلامی از راه ملی گرایی وارد شده است. 4- اهداف ماهیت و هدف انقلاب اسلامی یک پدیده منحصر به فرد است چرا که تمام انقلابها از جمله انقلاب فرانسه و روسیه میخواستند یک جامعه بهتر از نظر مادی برای انسان بسازند و هدف آنها تولید ثروت بیشتر و توزیع این ثروت در میان مردم بود ولی انقلاب ایران دارای اهدافی متعالیتر میباشد و هدف انقلاب ایران برقراری نظام الله و حاکمیتخدا میباشد. در واقع اهداف انقلاب اسلامی عبارتند از: 1- احیاء و زنده کردن احکام اسلام و اجرای آن 2- استقرار عدالت اجتماعی 3- استقرار نظام سیاسی اسلام 4- تقویت عملی و فرهنگی جامعه آقای احمد هوبر در این باره میگوید: تمام انقلابهای دیگر میخواستند یک نظام انسانی را در زمین استقرار دهند، یعنی نظام ژان ژاک روسو را یا نظام مارکس، لنین را، در صورتیکه انقلاب اسلامی میخواهد نظام الله را در زمین مستقر کند و...و معتقد است که انقلاب اسلامی راه خود را به سوی تمام دنیای اسلام باز خواهد کرد و بر روی جهان غیر اسلام نیز تاثیر خود را خواهد گذارد و... امام خمینی (ره) میفرمایند: انقلاب ما متکی بر معنویات و خداست و آنهایی که با ما موافقند آنهایی هستند که با خط توحیدی موافقند 5- هویتیکی از تفاوتهای دیگر انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای روسیه و فرانسه این است که انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال بورژواری و از نتائج آن واژگونی نظام سلطنتی و برقراری یک جمهوری پارلمانی بود و انقلاب روسیه یک انقلاب سوسیالیستی و از نتائج آن سرنگونی حکومت تزاری و نهایتا تسلط نظام سوسیالیسم بود ولی انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی و ضد استکباری است که تنها به واژگونی کامل استبداد اکتفا نکرده و در واقع انقلابی در فرهنگ انقلابهای جهان بوجود آورد انقلاب اسلامی رژیم شاهنشاهی را سرنگون و حکومت اسلامی را برقرار کرد و بخاطر ماهیت ضد استکباری خود از همان ابتدا با دشمنی تمام ابرقدرتها روبرو بوده است.آقای حامد الگار مینویسد: انقلاب اسلامی راه دیگری را پیموده است و از همان اول با دشمنی مشترک تمام ابرقدرتها مواجه بوده است 6- آزادی و عدالت در انقلابهای لیبرالیستی غربی، آزادی افراد به قیمت فدا کردن عدالت اجتماعی مطرح میشود و در انقلابهای مارکسیستی عدالت اجتماعی را با اعمال خشونت و دیکتاتوری و به قیمت از دست دادن آزادیهای فردی نوید میدهند ولی در سیستم سیاسی اسلامی عدالت اجتماعی همراه آزادی فردی بطور متوازن و تا آنجا که ممکن استبطور هماهنگ مطرح میشوند. اسلام آزادی لیبرالیستی را که به بیعدالتیها و فاصلههای زیاد طبقاتی منتهی میشود نفی میکند چنانکه مساوات و برابری بدون توجه به خصوصیات و استعدادهای فردی را نیز که حالت تحمیلی دارد و همراه با زور و دیکتاتوری است نمیپذیرد. روح برادری را ترویج وامتیازات بیجا و تبعیض طبقاتی را تکذیب میکند و از این رو، مورد توجه بسیاری از مردم محروم دنیا قرار گرفته است. نهرو میگوید: مساله مساوات اسلامی روی افکار هندوها، خصوصا طبقه محرومشان تاثیر عمیق بخشیده است زیرا اسلام بساط اختلافات طبقاتی و امتیازات نژادی را از میان برده است و میان ملل مختلف روابط حسنه بر اساس عدل و مساوات برقرار میسازد. در پایان باید متذکر شویم همین ویژگیهای برجسته انقلاب اسلامی بود که توجه بسیاری از مردم دنیا بویژه قشر روشنفکر و باسواد را به خود جلب نمود انقلاب اسلامی نیامد تا برنامههای انقلاب دموکراتیک فرانسه را با برنامههای سوسیالیستی انقلاب روسیه را پیاده کند بلکه آمد تا محیطی را برای رشد و شکوفائی ایدههای نوین و مناسب با ربع آخر قرن بیستم فراهم سازد و سعی دارد این مکتب جامع پویا و سازنده بر اساس اصول اسلام بر پا نماند. اسکاچ پل که مطالعات وسیعی در زمینه بررسی تطبیقی انقلابها انجام داده است میگوید: جای تردید نیست که علل بروز انقلاب ایران با آنچه در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین رخ داد، متفاوت بوده و اختلافات فاحش دارد، انقلاب ایران پدیدهای کاملا خلاف طبیعتبود این انقلاب محققا یک انقلاب اجتماعی است مع ذالک پروسه انقلاب مخصوصا حوادثی که منجر به سقوط شاه شد، علتهایی را که در مطالعه تطبیقی خود از انقلابهای فرانسه، روسیه و چین مطرح کرده بود، زیر سؤال برد.انقلاب ایران آشکارا آنقدر مردمی بود و آنقدر روابط اساسی و پایه فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی - اجتماعی را در ایران تغییر داد که حقیقتا از نمونههای انقلابهای اجتماعی - تاریخی بزرگ میباشد... در پایان باید این فراز از وصیتنامه سیاسی امام خمینی را متذکر شویم که میگوید: ...شک نباید کرد که انقلاب اسلامی از همه انقلابها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام... کوتاه سخن اینکه ویژگیهایی که انقلاب ایران را از سایر انقلابها متمایز میسازد عبارتند از: 1- حاکمیت الله 2- نفوذ و قدرت معنوی رهبر 3- وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت 4- ارتباط بین دین و سیاست 5- روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم 6- استقلال طلبی 7- آزادی خواهی 8- سازش ناپذیری 9- عدم وابستگی به شرق و غرب 10- حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار 11- رسیدن به پیروزی با کمترین خسارت و خونریزی 12- تغییرات بنیادی و پرهیز از رفوریسم 13- تلاش برای خود کفائی اقتصادی 14- پایگاه مردمی انقلاب و پذیرش آن از سوی ملل آزاده جهان 15- دنبال کردن اهداف عمیق انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی 16- همراه بودن انقلاب با مشروعیت دینی 17- تفاهم و یگانگی میان دولت و ملت 18- جامعیت انقلاب اسلامی نسبتبه همه ابعاد انسانی اجتماعی. (منبع:چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، ص 237 نویسنده: محمد باقر حشمتزاده ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100112719)
فرق انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب ها چیست؟
مقایسه پدیدههای مشابه میتواند در شناخت هر چه بیشتر آنها مفید واقع شود در تاریخجهان انقلابهائی رخ داده و ممکن ستبین این انقلابها تشابهات فراوانی وجود داشته باشد.
بحث مراحل یا روند انقلاب در قرن بیستم و پس از انقلاب روسیه، مطرح شد.در این میان برخی از محققین غربی که پدیده، انقلاب را بررسی میکردند متوجه شدند که بین انقلاب روسیه و انقلابهای فرانسه، انگلستان، هلند و...شباهتهایی وجود دارد که این موجب پیدایش مکتبی بنام تاریخ طبیعی انقلاب گردید.
نویسندگان این مکتب معتقدند که انقلابهای گذشته کم و بیش روند مشابهی را طی کردهاند و این روند بر آیندی طبیعی و اجتناب ناپذیر است. از مهمترین نویسندگان این مکتب (کرین برینتون) و (ادواردبتی) میباشند.اما انقلاب اسلامی خط بطلان بر نظریات این مکتب کشید، اگر چه در بعضی موارد انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها وجه تشابه دارد، در عین حال شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی آنها تفاوتهای اساسی را نشان میدهد و از آنجا که کثرت پدیدههای مورد مقایسه کار سنجش و تطبیق را مشکل و پیچیده میسازد ما در این نوشتار انقلاب فرانسه و روسیه را به عنوان دو سمبل از دو نظام غرب و شرق و دو ایدهئولوژی متفاوت شناخته شده، برای مقایسه با انقلاب اسلامی که آرمانهای مذهبی و حاکمیت جهانی اسلام و حاکمیت مستضعفین و مستکبرین را نوید میدهد برگزیدهایم. باید توجه داشت که مقایسه این دو انقلاب با انقلاب اسلامی نیاز به یک تحقیق وسیع و مشروح دارد که در این نوشتار مختصر نمیتوان به این مهم دستیافت.از این رو میخواهیم یک چهار چوب کلی برای مقایسه این سه انقلاب با یکدیگر ارائه دهیم.
1- میزان مشارکتسیاسی در انقلاب فرانسه جز جمعیت محدودی از طبقه اشراف و بورژواها با نظام همکاری نکردند و فقط در منطقه جغرافیایی پاریس فعال بودند.در انقلاب روسیه نیز عده محدودی از کارگران کارخانجات و سربازان فعال بودند و گروههای شرکت کننده همان کارگران و سربازان و حزب بلشویک بود و فقط در منطقه جغرافیایی پطرزبورگ - مسکو فعال بودند، اما انقلاب اسلامی ایران تمام اقشار ملت اعم از کارگران، کارمندان، دانشگاهیان، بازاریان، روحانیون و...در تمام نقاط کشور همزمان ولی بطور عمده در شهرها مشارکت فعال داشتند و بر این اساس میتوان گفت: یکی از مشخصههای انقلاب اسلامی شرکت وسیع مردم در آن میباشد که در مقایسه با دیگر انقلابها بسیار چشمگیرتر و فراگیرتر بوده است. پروفسور حامد الگار در این زمینه میگوید: (یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران شرکت وسیع تودههای مردم بود.در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه بود...) فرد هالیدی نیز معتقد است که از لحاظ به صحنه کشاندن اقشار وسیع مردم، انقلاب اسلامی عظیمترین انقلاب تاریخ است.
2- رهبری در انقلاب فرانسه رهبران اصلی انقلاب بطور خلق الساعة در این مقام قرار گرفتند و وابستگی طبقاتی داشتند و در انقلاب روسیه نیز در فوریه 1917 نام هیچ رهبری به چشم نمیخورد و در اکتبر 1917 نام لنین، تروتسکی، استالین، بوخارین و...به چشم میخورد که اینان هم مانند رهبران انقلاب فرانسه پایگاه مردمی چندانی نداشتند و تودههای مردم لنین را نمیشناختند. ولی در انقلاب اسلامی ایران رهبر انقلاب از یک پایگاه وسیع و عمیق مذهبی و بلا منازع برخوردار بود.او هم طراح، هم ایدئولوگ و هم معمار، مدیر و مجری انقلاب بود که در همه مراحل انقلاب چه قبل و چه بعد از پیروزی به این عنوان شناخته شد..ایدئولوژی در انقلاب فرانسه اساس ایدئولوژی، لیبرالیسم بود که هر چند در پیشبرد انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب نقش اساسی داشته است و در واقع شاخهای از اومانیسم و انسان محوری است که آزادی خواهی را تبلیغ میکند. لیبرالیسم گر چه در پیشبرد ابعاد اقتصادی و سیاسی در ظاهر تا حدودی موفق بوده ولی در ترویج ارزشهای مثبت اخلاقی و فضائل انسانی با شکست مواجه شده است که همین امر موجب نوعی ایجاد سر در گمی روحی و توسعه بیماریهای روانی و افزایش روز افزون خودکشی در جوامع پیشرفته صنعتی گردیده است تا آنجا که امروزه این بحران عظیم اجتماعی روانی، ذهن بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود مشغول کرده تا به امید رهایی از این بن بست راه حلی ارائه دهند.
برخی چون آرنولد توین بی، اریک فروم، پدل فورد، و تا حدودی هربرت مارکوزه، چاره آن را در احیاء عنصر مذهب بر اساس مقتضیات زمان میدانند و برخی دیگر چون ژان پل سارتر معتقدند درمان جدی و اساسی برای این بحران انسان وجود ندارد و تنها راه علاج، دادن فرصتها و امکانات لازم به فرد فرد انسانهاست که طبق مصالح و خواستههای فردی خود آنچنان که لازم بدانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند.
اساس ایدئولوژی در روسیه مارکسیسم - لنینیسم بود که این ایدئولوژی نیز در انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب و تحولات بعدی نقش اساسی را به عهده داشته است.ولی انقلاب اسلامی ایران همانند انقلاب کبیر فرانسه برای کسب آزادی تنها و یا مثل انقلاب اکتبر روسیه یک انقلاب کارگری نبود بلکه در انقلاب اسلامی تاکید بر ایدئولوژی اسلام با تکیه بر تعالیم مکتب تشیع بود که در تهییج و تشکل مبارزات مردمی و نهایتا سقوط نظام شاهنشاهی و نیز در شکل گیری تحولات بعد از انقلاب با تکیه بر اصل ولایت فقیه نقش زیر بنایی داشته است.در انقلاب اسلامی آزادی به آن معنی که در غرب مطرح است وجود ندارد.در اسلام انسان موجودی آزاد است اما نه بمعنی رها و لا قید و بی بند و بار بلکه به معنی مختار و انتخابگر.
در این مکتب انسان موجودی است که آزادانه درسرنوشتخویش باید تصمیم گیری نماید. در جمهوری اسلامی افراد جامعه در محدوده قوانین اسلامی و با توجه به مصالح جامعه هم آزادی مذهبی وجود دارد و هم آزادی سیاسی، هم آزادی بیان و هم آزادی عقیده...در نظام اسلامی اقلیتها و پیروان دیگر مذاهب آزادند به آئین و معتقدات خویش پای بند باشند و به برنامه و راه و روش خود عمل نمایند.
در انقلاب فرانسه رهبران انقلاب گامهایی در جهت جدایی کامل سیاست از دین یعنی سکولاریسم برداشتند و در انقلاب روسیه با عناد و ضدیتشدید با دین برخورد کردند و دین را افیون تودهها معرفی نمودند، ولی در انقلاب اسلامی ایران بازگشتبه دین و اسلام روح و اساس انقلاب است و در واقع یکی از شگفت انگیزترین و در عین حال پیچیدهترین ویژگیهای انقلاب اسلامی بعد دینی آن است. و همین ویژگی یعنی بازگشتبه دین یکی از مهمترین فصول ممیز انقلاب اسلامی از تمامی جهان است.
آقای حامد الگار در این باره مینویسد: مهمترین وجه تمایز بین انقلاب ایران و انقلابهای روسیه و فرانسه، ریشه مذهبی آن است که هیچگونه شباهتی به دو انقلاب دیگر ندارد در ایران مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب به شمار میرفت و آتش انقلاب از درون مساجد زبانه کشید و سرانجام منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد. تمام نویسندگان نیز به مذهب به عنوان عاملی در جهت تحریک و تهییج تودههای میلیونی نگاه میکنند و سیاست اسلام زدایی شما را به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده سقوط رژیم شاه میدانند.
آقای حامد الگار مینویسد: انقلاب اسلامی ایران بر عکس همه انقلابها تداوم و توالی بخش مهمی از میراث اسلامی استبه یک معنی آغاز این میراث به قرن هفتم میلادی و گشوده شدن ایران به روی اسلام بر میگردد و یکی از عوامل مهمی که انقلاب اسلامی ایران را از تمامی انقلابهای دگرگون ساز دیگر متمایز میسازد همین ریشههای عمیقی است که این انقلاب در گذشتهتاریخی دارد. امروزه میبینیم که به اعتقاد صاحب نظران آنچه فرهنگ غربی را مورد تهدید قرار میدهد همین سکولاریسم است که ملهم از انقلاب فرانسه میباشد و امروزه تنها راه رهایی از این بحران را در احیاء عنصر مذهب میدانند. آقای برژینسگی میگوید: سکولاریسم عنان گسیخته حاکم بر نیمکره غربی، در درون خود نقطه ویرانی فرهنگ غربی را میپرورد از اینرو آنچه ابر قدرتی آمریکا را در معرض زوال قرار میدهد همین سکولاریسم است. پس میتوان نتیجه گرفت که مساله توجه به عنصر مذهب به عنوان نقطه اتکایی برای بسیاری از اندیشمندان غربی ومارکسیست فراموششده است و تنها راه چاره را در احیاء عنصر مذهب میدانند. یکی از اصول دیگر انقلاب فرانسه ناسیونالیسم بود و ناسیونالیسم قرن نوزدهم از انقلاب فرانسه زاییده شده و از آن پس یکی از شرایط و اصول اساسی حکومتهای ملی قلمداد گردید و به عنوان یک نهضتسیاسی، همراه با افکار و عقاید ویژهای در اروپا رواج پیدا نمود.انقلاب فرانسه ابتدا مفهوم حکومت ملی را شور و حرکتبخشید و سپس آنرا به عنوان الگو و سر مشق معرفی کرد که تا دو قرن نفوذش ادامه یافت و وقتی ناپلئون که خود عامل توقف جریان انقلاب فرانسه بود مروج مفاهیم جدید سیاسی در سراسر اروپا شد و آمیزهای از آرمانگرایی، ناسیونالیسم و سکولاریسم را عرضه داشت.انقلاب روسیه نیز خواستار استقرار نظام انتر ناسیونال سوسیالیسم بود و آنرا به عنوان هدفی کاملا جهانشمول تبلیغ و تجویز میکرد.
اما انقلاب اسلامی نه با ناسیونالیسم و ملی گرائی میانهای دارد و نه با انتر ناسیونالیسم کمونیستی و بیفرهنگی سرمایهداری، بلکه بدین معنی است که ما با عالمی که ناسیونالیسم در آن پدید آمده و امکان بسط و گسترش یافته است مخالفیم و باید توجه داشت که در اسلام هیچ شخصی و یا طایفهای بر دیگران حکومت نمیکند ناسیونالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، انتر ناسیونالیسم و هیچ ایسم دیگری را در آن جائی نیست. امام خمینی قدس سره با توجه به پیامدهای ناشی از ملی گرایی و تعصبات میفرمایند: اساس بدبختی مسلمین ملی گرایی است زیرا او خوب میداند که چه ضربهها و خسارتهای جبران ناپذیر بر پیکر اسلامی از راه ملی گرایی وارد شده است.
4- اهداف ماهیت و هدف انقلاب اسلامی یک پدیده منحصر به فرد است چرا که تمام انقلابها از جمله انقلاب فرانسه و روسیه میخواستند یک جامعه بهتر از نظر مادی برای انسان بسازند و هدف آنها تولید ثروت بیشتر و توزیع این ثروت در میان مردم بود ولی انقلاب ایران دارای اهدافی متعالیتر میباشد و هدف انقلاب ایران برقراری نظام الله و حاکمیتخدا میباشد. در واقع اهداف انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- احیاء و زنده کردن احکام اسلام و اجرای آن
2- استقرار عدالت اجتماعی
3- استقرار نظام سیاسی اسلام
4- تقویت عملی و فرهنگی جامعه آقای احمد هوبر در این باره میگوید: تمام انقلابهای دیگر میخواستند یک نظام انسانی را در زمین استقرار دهند، یعنی نظام ژان ژاک روسو را یا نظام مارکس، لنین را، در صورتیکه انقلاب اسلامی میخواهد نظام الله را در زمین مستقر کند و...و معتقد است که انقلاب اسلامی راه خود را به سوی تمام دنیای اسلام باز خواهد کرد و بر روی جهان غیر اسلام نیز تاثیر خود را خواهد گذارد و... امام خمینی (ره) میفرمایند: انقلاب ما متکی بر معنویات و خداست و آنهایی که با ما موافقند آنهایی هستند که با خط توحیدی موافقند
5- هویتیکی از تفاوتهای دیگر انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای روسیه و فرانسه این است که انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال بورژواری و از نتائج آن واژگونی نظام سلطنتی و برقراری یک جمهوری پارلمانی بود و انقلاب روسیه یک انقلاب سوسیالیستی و از نتائج آن سرنگونی حکومت تزاری و نهایتا تسلط نظام سوسیالیسم بود ولی انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی و ضد استکباری است که تنها به واژگونی کامل استبداد اکتفا نکرده و در واقع انقلابی در فرهنگ انقلابهای جهان بوجود آورد انقلاب اسلامی رژیم شاهنشاهی را سرنگون و حکومت اسلامی را برقرار کرد و بخاطر ماهیت ضد استکباری خود از همان ابتدا با دشمنی تمام ابرقدرتها روبرو بوده است.آقای حامد الگار مینویسد: انقلاب اسلامی راه دیگری را پیموده است و از همان اول با دشمنی مشترک تمام ابرقدرتها مواجه بوده است
6- آزادی و عدالت در انقلابهای لیبرالیستی غربی، آزادی افراد به قیمت فدا کردن عدالت اجتماعی مطرح میشود و در انقلابهای مارکسیستی عدالت اجتماعی را با اعمال خشونت و دیکتاتوری و به قیمت از دست دادن آزادیهای فردی نوید میدهند ولی در سیستم سیاسی اسلامی عدالت اجتماعی همراه آزادی فردی بطور متوازن و تا آنجا که ممکن استبطور هماهنگ مطرح میشوند. اسلام آزادی لیبرالیستی را که به بیعدالتیها و فاصلههای زیاد طبقاتی منتهی میشود نفی میکند چنانکه مساوات و برابری بدون توجه به خصوصیات و استعدادهای فردی را نیز که حالت تحمیلی دارد و همراه با زور و دیکتاتوری است نمیپذیرد.
روح برادری را ترویج وامتیازات بیجا و تبعیض طبقاتی را تکذیب میکند و از این رو، مورد توجه بسیاری از مردم محروم دنیا قرار گرفته است. نهرو میگوید: مساله مساوات اسلامی روی افکار هندوها، خصوصا طبقه محرومشان تاثیر عمیق بخشیده است زیرا اسلام بساط اختلافات طبقاتی و امتیازات نژادی را از میان برده است و میان ملل مختلف روابط حسنه بر اساس عدل و مساوات برقرار میسازد. در پایان باید متذکر شویم همین ویژگیهای برجسته انقلاب اسلامی بود که توجه بسیاری از مردم دنیا بویژه قشر روشنفکر و باسواد را به خود جلب نمود انقلاب اسلامی نیامد تا برنامههای انقلاب دموکراتیک فرانسه را با برنامههای سوسیالیستی انقلاب روسیه را پیاده کند بلکه آمد تا محیطی را برای رشد و شکوفائی ایدههای نوین و مناسب با ربع آخر قرن بیستم فراهم سازد و سعی دارد این مکتب جامع پویا و سازنده بر اساس اصول اسلام بر پا نماند. اسکاچ پل که مطالعات وسیعی در زمینه بررسی تطبیقی انقلابها انجام داده است میگوید: جای تردید نیست که علل بروز انقلاب ایران با آنچه در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین رخ داد، متفاوت بوده و اختلافات فاحش دارد، انقلاب ایران پدیدهای کاملا خلاف طبیعتبود این انقلاب محققا یک انقلاب اجتماعی است مع ذالک پروسه انقلاب مخصوصا حوادثی که منجر به سقوط شاه شد، علتهایی را که در مطالعه تطبیقی خود از انقلابهای فرانسه، روسیه و چین مطرح کرده بود، زیر سؤال برد.انقلاب ایران آشکارا آنقدر مردمی بود و آنقدر روابط اساسی و پایه فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی - اجتماعی را در ایران تغییر داد که حقیقتا از نمونههای انقلابهای اجتماعی - تاریخی بزرگ میباشد... در پایان باید این فراز از وصیتنامه سیاسی امام خمینی را متذکر شویم که میگوید: ...شک نباید کرد که انقلاب اسلامی از همه انقلابها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام... کوتاه سخن اینکه ویژگیهایی که انقلاب ایران را از سایر انقلابها متمایز میسازد عبارتند از: 1- حاکمیت الله 2- نفوذ و قدرت معنوی رهبر 3- وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت 4- ارتباط بین دین و سیاست 5- روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم 6- استقلال طلبی 7- آزادی خواهی 8- سازش ناپذیری 9- عدم وابستگی به شرق و غرب 10- حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار 11- رسیدن به پیروزی با کمترین خسارت و خونریزی 12- تغییرات بنیادی و پرهیز از رفوریسم 13- تلاش برای خود کفائی اقتصادی 14- پایگاه مردمی انقلاب و پذیرش آن از سوی ملل آزاده جهان 15- دنبال کردن اهداف عمیق انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی 16- همراه بودن انقلاب با مشروعیت دینی 17- تفاهم و یگانگی میان دولت و ملت 18- جامعیت انقلاب اسلامی نسبتبه همه ابعاد انسانی اجتماعی. (منبع:چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، ص 237 نویسنده: محمد باقر حشمتزاده ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100112719)
- [سایر] منظور از انقلاب و انقلاب اسلامی چیست؟ علت وقوع، ارکان و نقش انقلاب اسلامی در جهان چیست؟
- [سایر] آیا انقلاب اسلامی، انقلاب طبقهی متوسط جدید بود؟ چگونه می توان رویکرد طبقاتی در تحلیل انقلاب اسلامی را نقد کرد؟
- [سایر] نقطه اساسی نزاع انقلاب اسلامی ایران و ضدّ انقلاب چیست؟
- [سایر] فرق انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب ها چیست؟
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران با انقلاب روسیه چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامی ایران ؟
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران چه تأثیراتی بیداری اسلامی جهان داشته است؟
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران چگونه به پیروزی رسید ؟
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران چگونه به پیروزی رسید ؟
- [سایر] جایگاه عاشورا در تکوین انقلاب اسلامی ایران؟
- [آیت الله مظاهری] چیز نجسی که معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است. 5 - انقلاب:
- [آیت الله سیستانی] چیز نجسی که معلوم نیست استحاله شده یا نه ، نجس است . 5 انقلاب :
- [آیت الله جوادی آملی] .در این زمان که نظام جمهوری اسلامی ایران با کشورهای شرق و غرب و دولت های کفّار حربی , معاهده و پیمان عدم تعرّض و تجاوز بسته است، سرقت و نیرنگ و عدم وفا به تعهّد نسبت به حقوق و اموال کفّار حربی, جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر شراب به خودی خود یا به واسطه ریختن چیزی مثل سرکه و نمک در آن، سرکه شود پاک میگردد، و این را انقلاب مینامند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه شراب به خودی خود یا به واسطه ریختن چیزی در آن مبدل به سرکه گردد، پاک می شود و آن را (انقلاب) گویند.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.