قرآن در آیة (107) سورة انبیاء به رحمت عامه وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اشاره کرده و میفرماید: (ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم). عموم مردم دنیا (اعم از مؤمن و کافر) مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آئینی را به عهده گرفتی که سبب نجات همگان است، حال اگر گروهی از آن استفاده کردند و گروهی نکردند، این مربوط به خودشان است و تأثیری بر عمومی بودن رحمت نمیگذارد. این درست شبیه به آن است که؛ بیمارستان مجهزی برای درمان بیماریها با پزشکان ماهر و انواع داروها تأسیس کنند. حال اگر بعضی از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند؛ تأثیری در عمومی بودن آن نخواهد داشت. و به تعبیر دیگر رحمت بودن وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله برای همة جهانیان، جنبة مقتضی و فاعلیت فاعل دارد و مسلماً فعلیت نتیجه، بستگی به قابلیت قابل نیز دارد.[1] شرایط شفاعت: شفاعت، شرایط و قیودی دارد که بدون آن امکانپذیر نیست، چنان که در آیات قرآن صریحاً این معنی ذکر شده است که شفاعت تمام شیعیان دربارة گروهی از مجرمان بیاثر است، (شفاعت هیچ یک از شفاعت کنندگان به حال آنها سودی ندارد)[2] نه شفاعت انبیا و رسولان و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صدیقین و شهدا و صالحین، چرا که شفاعت، نیاز به وجود زمینة مساعد دارد، و اینها زمینهها را به کلی از میان بردهاند، شفاعت همچون آب زلالی است که بر پای نهال ضعیفی ریخته میشود و بدیهی است اگر نهال به کلی مرده باشد این آب زلال آن را زنده نمیکند و به تعبیر دیگر (شفاعت) از مادة (شفع) به معنی، ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است، و مفهوم این سخن آن است که شخص شفاعت شونده قسمتی از راه را با پای خود پیموده، و در فراز و نشیبهای سخت وامانده، شخص شفاعت کننده به او ضمیمه میشود و او را یاری میکند تا بقیة راه را بپیماید.[3] نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی: پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله در مسائل شخصی، نرم و ملایم بودند و در مسائل اصولی و کلی صد درصد صلابت داشت. انعطاف ناپذیر بود. اگر کسی به شخص پیامبر صلّی الله علیه و آله اهانت میکرد، با عفو و بخشش پیامبر صلّی الله علیه و آله مواجه میشد و اگر کسی قانون اسلام را نقض میکرد؛ مثلاً دزدی میکرد یا شراب میخورد؛ به شدت با او برخورد مینمود. به عنوان مثال، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در برابر اهانت یک فرد یهودی آن قدر نرمش نشان داد که مرد یهودی همان جا ایمان آورد.[4] امّا دربارة زنی از اشراف قریش که مرتکب دزدی شده بود، هیچ گونه توصیه و وساطتی را نپذیرفت و فرمود: آیا میگویید من قانون اسلام را معطّل کنم؟![5] پس پیغمبر صلّی الله علیه و آله در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمیداد، درحالی که در مسائل شخصی فوقالعاده مهربان و باگذشت بود.[6] بدیهی است که مسئلة مهجور گذاردن قرآن نیز از جمله مسائل اصولی اسلام است، و عفو و گذشت پیامبر صلّی الله علیه و آله نیز شامل آن نمیشود. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله روز قیامت به خاطر عمل نکردن امتش به قرآن، از آنان شکایت میکند. امام باقر علیه السلام از، پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله روایت میکند که فرمود: (روز قیامت، من نخستین اعزام شونده به نزد خدا هستم و کتابش و بعد اهل بیتم و سپس امّتم. آنگاه از ایشان میپرسم که با کتاب خدا و اهلبیت من چه کردید؟)[7] در روایت دیگری از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده است: (قرآن هدایت از گمراهی، روشنگری از نابینایی، بازدارنده از لغزش، نور از تیرگی، بازدارنده از هلاکت و نابودی، رهایی از کجروی و بیان آزمونها و رسیدن از دنیا به آخرت، و در آن کمال دینتان وجود دارد، و هیچ کس از قرآن روی نتابد، مگر آن که به سوی دوزخ روان شود.) معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. سید محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت، ترجمة پرویز اتابکی، مشهد: آستان قدس رضوی، چ 1، 78، ج 8، ص 424. 2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 15، ص 76 77. 3. جمعی از نویسندگان، ره توشة راهیان نور ویژة جوانان قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ 1، 1376، ص 43 50. پی نوشتها: [1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1362، ج 13، ص 526. [2] . مدثر/48. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، 1370، ج25، ص256. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403، ه . ق، ج 16، ص 216. [5] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اوّل، 1408 ه . ق، ج 18، ص 7. [6] . مطهری، مرتضی، سیری در سیرة نبوی، تهران، صدرا، چاپ پنجم، 1367، ص 236 238 با اندکی تصرف. [7] . جمعه عروسی حویزی، عبد علی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1373، ج 4، ص 13. منبع: اندیشه قم
پیامبر اکرم«رحمه للعالمین» و «شفیع» امت اسلام است پس چرا در روز قیامت از امتش در مهجوریت قرآن شکایت می کند؟
قرآن در آیة (107) سورة انبیاء به رحمت عامه وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اشاره کرده و میفرماید: (ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم).
عموم مردم دنیا (اعم از مؤمن و کافر) مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آئینی را به عهده گرفتی که سبب نجات همگان است، حال اگر گروهی از آن استفاده کردند و گروهی نکردند، این مربوط به خودشان است و تأثیری بر عمومی بودن رحمت نمیگذارد. این درست شبیه به آن است که؛ بیمارستان مجهزی برای درمان بیماریها با پزشکان ماهر و انواع داروها تأسیس کنند. حال اگر بعضی از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند؛ تأثیری در عمومی بودن آن نخواهد داشت. و به تعبیر دیگر رحمت بودن وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله برای همة جهانیان، جنبة مقتضی و فاعلیت فاعل دارد و مسلماً فعلیت نتیجه، بستگی به قابلیت قابل نیز دارد.[1]
شرایط شفاعت: شفاعت، شرایط و قیودی دارد که بدون آن امکانپذیر نیست، چنان که در آیات قرآن صریحاً این معنی ذکر شده است که شفاعت تمام شیعیان دربارة گروهی از مجرمان بیاثر است، (شفاعت هیچ یک از شفاعت کنندگان به حال آنها سودی ندارد)[2] نه شفاعت انبیا و رسولان و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صدیقین و شهدا و صالحین، چرا که شفاعت، نیاز به وجود زمینة مساعد دارد، و اینها زمینهها را به کلی از میان بردهاند، شفاعت همچون آب زلالی است که بر پای نهال ضعیفی ریخته میشود و بدیهی است اگر نهال به کلی مرده باشد این آب زلال آن را زنده نمیکند و به تعبیر دیگر (شفاعت) از مادة (شفع) به معنی، ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است، و مفهوم این سخن آن است که شخص شفاعت شونده قسمتی از راه را با پای خود پیموده، و در فراز و نشیبهای سخت وامانده، شخص شفاعت کننده به او ضمیمه میشود و او را یاری میکند تا بقیة راه را بپیماید.[3]
نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی:
پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله در مسائل شخصی، نرم و ملایم بودند و در مسائل اصولی و کلی صد درصد صلابت داشت. انعطاف ناپذیر بود. اگر کسی به شخص پیامبر صلّی الله علیه و آله اهانت میکرد، با عفو و بخشش پیامبر صلّی الله علیه و آله مواجه میشد و اگر کسی قانون اسلام را نقض میکرد؛ مثلاً دزدی میکرد یا شراب میخورد؛ به شدت با او برخورد مینمود.
به عنوان مثال، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در برابر اهانت یک فرد یهودی آن قدر نرمش نشان داد که مرد یهودی همان جا ایمان آورد.[4] امّا دربارة زنی از اشراف قریش که مرتکب دزدی شده بود، هیچ گونه توصیه و وساطتی را نپذیرفت و فرمود: آیا میگویید من قانون اسلام را معطّل کنم؟![5] پس پیغمبر صلّی الله علیه و آله در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمیداد، درحالی که در مسائل شخصی فوقالعاده مهربان و باگذشت بود.[6]
بدیهی است که مسئلة مهجور گذاردن قرآن نیز از جمله مسائل اصولی اسلام است، و عفو و گذشت پیامبر صلّی الله علیه و آله نیز شامل آن نمیشود.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله روز قیامت به خاطر عمل نکردن امتش به قرآن، از آنان شکایت میکند. امام باقر علیه السلام از، پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله روایت میکند که فرمود: (روز قیامت، من نخستین اعزام شونده به نزد خدا هستم و کتابش و بعد اهل بیتم و سپس امّتم. آنگاه از ایشان میپرسم که با کتاب خدا و اهلبیت من چه کردید؟)[7]
در روایت دیگری از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده است: (قرآن هدایت از گمراهی، روشنگری از نابینایی، بازدارنده از لغزش، نور از تیرگی، بازدارنده از هلاکت و نابودی، رهایی از کجروی و بیان آزمونها و رسیدن از دنیا به آخرت، و در آن کمال دینتان وجود دارد، و هیچ کس از قرآن روی نتابد، مگر آن که به سوی دوزخ روان شود.)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سید محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت، ترجمة پرویز اتابکی، مشهد: آستان قدس رضوی، چ 1، 78، ج 8، ص 424.
2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 15، ص 76 77.
3. جمعی از نویسندگان، ره توشة راهیان نور ویژة جوانان قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ 1، 1376، ص 43 50.
پی نوشتها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1362، ج 13، ص 526.
[2] . مدثر/48.
[3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، 1370، ج25، ص256.
[4] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403، ه . ق، ج 16، ص 216.
[5] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اوّل، 1408 ه . ق، ج 18، ص 7.
[6] . مطهری، مرتضی، سیری در سیرة نبوی، تهران، صدرا، چاپ پنجم، 1367، ص 236 238 با اندکی تصرف.
[7] . جمعه عروسی حویزی، عبد علی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1373، ج 4، ص 13.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است؟
- [سایر] «رب صل علی محمد و آل محمد» بعد از ذکر سجده یا رکوع نماز، به چه معنا است؟
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) است؟
- [سایر] «محمد بن علی بنابی قره» کیست؟
- [سایر] آیا منظور از «فی» درآیه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه ...»[1] عمل و رفتار پیامبر اکرم (ص) است یا وجود مبارکه حضرت زهرا (س)؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] چرا در بین اهلبیت پیامبر اکرم(ص)، به حضرت زهرا و حضرت رضا(ع) بضعه النبی «پاره تن رسول الله» می گویند؟
- [سایر] آیا منظور از «فی» درآیه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه ...»[1] عمل و رفتار پیامبر اکرم (ص) است یا وجود مبارکه حضرت زهرا (س)؟
- [سایر] آیا روایاتی از اهل سنت داریم که پیامبر اسلام(ص) و یا ائمه(ع) «مبیّن قرآن» یا «حامل علم الهی» معرّفی کرده باشند؟
- [سایر] «ابو رافع» که بود و رابطه او با پیامبراکرم(ص) و سابقه اش در اسلام چگونه بود؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)