آیات متعددی در قرآن است که نشان دهنده وجود موجوداتی در زمین وآسمان است بل له ما فی السموات والارض کل له قانتون بلکه هر چه در آسمان و زمین است از آن اوست و همه فرمانپذیر اویند و له اسلم من فی السموات والارض طوعا و کرها و الیه یرجعون هر که در آسمان و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانیده میشوند. (من) در زبان عربی برای موجودات ذیشعور است یعنی در زمین و آسمانها موجوداتی دارای ادراک و فهم هستند. المتر ان الله یسبح له من فی السموات والارض والطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه آیا نمیبینی که هر کس در آسمان و زمین است تا پرندگانی که در آسمان پر گشایند خداوند را تسبیح میکند و همه آنها به تسبیح و نماز خود آگاهند. این آیه صریح است در این که موجودات زمینی و آسانی دارای ادراک و شعور و علم و آگاهی میباشند. آیات از این دست فراوان است، بنابراین از نظر قرآن وجود موجوداتی در آسمانها و کرات دیگر مورد تأیید است. اگر چه جزئیات آن برای ما مکشوف نیست. ضمن این که از نظر عقلی نیز وجود موجوداتی در کرات دیگر و وجود حیات در کهکشانها و سیارهها و ستارهها محال نیست. اما هنوز علم ما به کشف بسیاری از اصرار خلقت موفق نشده است. نکته دیگر این که تمام موجوداتی که در زمین و آسمان و کهکشانها هستند دارای وجود مادیاند. زیرا زمین و آسمان مادیاند. چنانچه در پاسخ سؤال اول روشن شده عالم وجود دارای سه مرتبه است به عالم مادی (ناسوت) که دارای خواص و ویژگیهای مادی است، عالم برزخ که عالمی مجرد است اما برخی آثار ماده چون مقدار را دارد و عالم مجردات که مطلقا و کاملًا مجرد است و کاملًا از ماده منزه است و نام موجوداتی که در میان زمین و آسمان هستند دارای حیات مادیاند. اما این تعبیر که نام سیارهها و ستارهها و منظومهها و کهکشانها برای انسان آفریده شدهاند تعبیر درستی نیست هر موجودی هدف و غایت خود را دارد و ما خلقنا السماء والارض و ما بینهما باطلًا و ما آسمانها و زمین و آنچه را بین این دو است باطل و بیهوده نیافریدیم. هدف و غایت آن بازگشت به خداوند متعال است: (معاد و برگشت به سوی خداوند سبحان از نظر آیات قرآن یک مسأله کلی و عام بوده و مخصوص به انسان نیست با دقت و تدبر در نکات و تعبیرات موجود در آیات به این حقیقت واقف میشویم که خلق و ایجاد هر موجودی ملازم با برگشت دادن آن است یعنی اعطاء وجود هر موجودی از جانب حضرت حق توأم با خصوصیت عود، سیر و حرکت آن به سوی حضرت حق بوده و وجود هر موجودی در نهاد خود برگشت به سوی خداوند را اقتضاء میکند). الله یبدو الخلق ثم بعیده ثم الیه ترجعون خداوند آفرینش را آغاز و سپس آن را اعاده و برگشت میدهد و سپس به سوی او بازگردانیده میشوید. در این رهگذر برخی از موجودات در تصرف انسان هستند نه همگی آن(1) به عبارت دیگر انسان هدف نهایی خلقت و آفرینش است و خداوند متعال به او قدرتی داده است که بتواند بر موجودات دیگر- مادی- تسلط داشته باشد، اما تسلط و تصرف انسان به این معنا نیست که موجودات دیگر برای انسان آفریده شده باشند. بله عرفاء بیان میفرمایند که تمام موجودات عالم تحت تدبیر انسان کامل هستند و این اختصاص به موجودات مادی ندارد بلکه ما سوی الله تحت تدبیر و اراده انسان کامل هستند. موفق باشیدپینوشت (1)) ابراهیم/ 32 و 33- نمل/ 12 و 14- لقمان/ 20- جاثیه/ 31)
با عرض سلام و خدا قوت. من شنیدم که در قرآن در مورد اینکه حیات در هیچ سیاره ای جز زمین نیست و اینکه موجود زنده ای در هیچ جای جهان جز زمین وجود ندارد اشاره شده است. آیا این صحت دارد ؟ و در صورت درستی ، لطفا بخش هایی که در قرآن به این موضوع اشاره شده را برایم بنویسید. با تشکر فراوان.
آیات متعددی در قرآن است که نشان دهنده وجود موجوداتی در زمین وآسمان است بل له ما فی السموات والارض کل له قانتون بلکه هر چه در آسمان و زمین است از آن اوست و همه فرمانپذیر اویند و له اسلم من فی السموات والارض طوعا و کرها و الیه یرجعون هر که در آسمان و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانیده میشوند. (من) در زبان عربی برای موجودات ذیشعور است یعنی در زمین و آسمانها موجوداتی دارای ادراک و فهم هستند. المتر ان الله یسبح له من فی السموات والارض والطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه آیا نمیبینی که هر کس در آسمان و زمین است تا پرندگانی که در آسمان پر گشایند خداوند را تسبیح میکند و همه آنها به تسبیح و نماز خود آگاهند. این آیه صریح است در این که موجودات زمینی و آسانی دارای ادراک و شعور و علم و آگاهی میباشند. آیات از این دست فراوان است، بنابراین از نظر قرآن وجود موجوداتی در آسمانها و کرات دیگر مورد تأیید است. اگر چه جزئیات آن برای ما مکشوف نیست. ضمن این که از نظر عقلی نیز وجود موجوداتی در کرات دیگر و وجود حیات در کهکشانها و سیارهها و ستارهها محال نیست. اما هنوز علم ما به کشف بسیاری از اصرار خلقت موفق نشده است. نکته دیگر این که تمام موجوداتی که در زمین و آسمان و کهکشانها هستند دارای وجود مادیاند. زیرا زمین و آسمان مادیاند. چنانچه در پاسخ سؤال اول روشن شده عالم وجود دارای سه مرتبه است به عالم مادی (ناسوت) که دارای خواص و ویژگیهای مادی است، عالم برزخ که عالمی مجرد است اما برخی آثار ماده چون مقدار را دارد و عالم مجردات که مطلقا و کاملًا مجرد است و کاملًا از ماده منزه است و نام موجوداتی که در میان زمین و آسمان هستند دارای حیات مادیاند. اما این تعبیر که نام سیارهها و ستارهها و منظومهها و کهکشانها برای انسان آفریده شدهاند تعبیر درستی نیست هر موجودی هدف و غایت خود را دارد و ما خلقنا السماء والارض و ما بینهما باطلًا و ما آسمانها و زمین و آنچه را بین این دو است باطل و بیهوده نیافریدیم. هدف و غایت آن بازگشت به خداوند متعال است: (معاد و برگشت به سوی خداوند سبحان از نظر آیات قرآن یک مسأله کلی و عام بوده و مخصوص به انسان نیست با دقت و تدبر در نکات و تعبیرات موجود در آیات به این حقیقت واقف میشویم که خلق و ایجاد هر موجودی ملازم با برگشت دادن آن است یعنی اعطاء وجود هر موجودی از جانب حضرت حق توأم با خصوصیت عود، سیر و حرکت آن به سوی حضرت حق بوده و وجود هر موجودی در نهاد خود برگشت به سوی خداوند را اقتضاء میکند). الله یبدو الخلق ثم بعیده ثم الیه ترجعون خداوند آفرینش را آغاز و سپس آن را اعاده و برگشت میدهد و سپس به سوی او بازگردانیده میشوید. در این رهگذر برخی از موجودات در تصرف انسان هستند نه همگی آن(1) به عبارت دیگر انسان هدف نهایی خلقت و آفرینش است و خداوند متعال به او قدرتی داده است که بتواند بر موجودات دیگر- مادی- تسلط داشته باشد، اما تسلط و تصرف انسان به این معنا نیست که موجودات دیگر برای انسان آفریده شده باشند. بله عرفاء بیان میفرمایند که تمام موجودات عالم تحت تدبیر انسان کامل هستند و این اختصاص به موجودات مادی ندارد بلکه ما سوی الله تحت تدبیر و اراده انسان کامل هستند. موفق باشیدپینوشت (1)) ابراهیم/ 32 و 33- نمل/ 12 و 14- لقمان/ 20- جاثیه/ 31)
- [سایر] با سلام و عرض خدا قوت . لطفا بفزمایید آیا تاریکی اعلام شده از سوی ناسا در جهان ( 3 تا 5 دی ماه ) را می توان با علایم حتمی و غیر حتمی ظهور حضرت مهدی (عج) مطابقت داد ؟ با تشکر
- [سایر] هو الغفور سلام علیکم، عبادات قبول خدا قوت از جلسه اول \"کلاس مجردها\" و سپاس فراوان بابت همه زحماتی که برای این کار کشیدید و می کشید! یقیناً هر چه تشکر کنیم حق سپاسگزاری را ادا نکردیم. اگر حق عذرخواهی را بجا نیاوردم بفرمایید تا در جمع این کار را انجام بدهم یا؟ یا اگر صلاح می دانید متن عذرخواهی را پاک بفرمایید! اگر فقط یه کلمه بنویسید حلال فرمودید، خاطرم تا حدی آسوده می شود. 90/4/10
- [سایر] با عرض سلام، 1. آیا این مطلب صحیح است که در زیارتنامه های موجود، فقط به 3 تن از معصومان، یعنی امیرالمومنین (ع)، حضرت فاطمه زهرا (س( و حضرت جواد (ع)، آیت الله العظمی خطاب شده است؟ 2. در صورت صحت مطلب فوق، آیا جایز است مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ را با عنوان آیت الله العظمی خطاب کرد؟ در صورتی که می دانیم، به هیچ وجه این عزیزان با آن بزرگواران قابل مقایسه نیستند، ضمنا به بقیه ائمه (ع) که نامشان را نیاورده ایم نیز چنین عنوانی گفته نشده است، با وجود این که می دانیم همه آنها آیت عظمای الاهی هستند. با تشکر فراوان.
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما : در سوره مریم 2 نکته است که مورد پرسش بنده است : اول : در آیه شانزده و چندین آیه در بعد نیز اشاره شده "اذکر فی الکتاب ..."، اگر فرض بر این باشد که مخاطب رسول اکرم است (که باید چنین باشد) پیامبر چطور میتواند در قرآن از ایشان یاد کنند مگر حق تصرف در آیات را دارند و میتوانند چیزی را اضافه و کم کنند ؟ منظور چیست ؟ دوم : در آیه 86 و 87 اشاره شده که "لایملکون الشفعه الا من اتخذ عند الرحمن عهداً " اینان که از خداوند وعده شفاعت گرفته اند چه کسانی هستند ؟ یعنی اینان شفاعت میکنند یا شفاعت میشوند ؟ منظور چیست ؟ با تشکر از شما برادر بزرگوار در پناه حق
- [سایر] با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما . حاج آقا به نظر می رسد پیام مرا دریاف نکرده اید برای همین دوباره فرستادم زیرا به راهنماییتان بسیار محتاجم . دختری هستم 18 ساله که مشکل یا بهتربگویم حسی شبیه به حسادت شاید هم سوء تفاهم که خدا کند همین طور باشد یعنی سوء تفاهمی برایم پیش آمده که احتیاج به راهنمایی شما دارم ... هر موضوعی که برایم پیش می آید خود به خود به او نسبت می دهم زمانی که او و برادرم...ابتدا باورم نمی شد ولی طبق مشکلاتی که بین من و او وجود داشته آنها را از یاد نبرده و حتی سعی کردم از گذشته او جویا شوم تا این که یک روز که با هم صحبت می کردیم همان موضوعی را که دوستم به من گفته بود را مطرح کرد ولی با این تفاوت که به یکی از دوستان خود نسبت داد ... ...و خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید ...خواهش دیگری که از شما دارم این است که این موضوع خصوصی باشد . با تشکر فراوان .
- [سایر] مسئله ای که مطرح می کنم سوالی است که به یکباره در ذهنم به وجود نیامده است بلکه به نوعی با آن زندگی کرده ام اما به تازگی نسبت به آن آگاهی یافته ام . این موضوع مربوط به درک من از بیت معروف حافظ است که می فرماید : هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند . وقتی این بیت را با دنیای واقعی و مسائل گوناگون در آن ، چه تاریخی و چه مرتبط با امروز مقایسه می کنم به صحت آن ایمان می آورم . اما از طرف دیگر این موضوع مرا آزار داده و ذهنم را به شدت مشوش می کند . چرا که هرگاه تصمیم می گیرم میزان تقرب و توکل خودم را به خدواند افزایش دهم این احساس پیش می آید که از این لحظه به بعد باید منتظر بلا های آسمانی باشم که بر سرم فرود آید و لذا تقرب به درگاه خداوند برای من نه تنها کمک نمی کند بلکه روحیه ی مرا ضعیفتر از گذشته می کند و احساس می کنم که با توجه به تجربیات تاریخی و حال امروز افراد من هم باید به سیل شکست خوردگانی این چنینی اضافه شوم . این موضوع یک تناقض رنج آور است و گویی سنت الهی بر این است که هر که رابطه اش رابا خداوند قوی تر کند محکوم به بدبختی کشیدن و رنج و حتی در برهه هایی ذلت است .این موضوع را در مطالعه ی سرگذشت بسیاری از مومنان و حقیقت جویان تاریخ و امروز جهان به خوبی مشاهده می کنید . این موضوعات موجب شده نتوانم به خوبی با خداوند رابطه برقرار کنم و این دست سوالات ذهن مرا به شدت آزار می دهد . من انتظار داشتم با توکل و تقرب به درگاه پروردگار بر قوت قلبی من افزوده شود و مطمئن تر از قبل به زندگی ادامه دهم اما احساسم اکنون بر عکس شده . لطفا مرا راهنمایی و از این رنج نجات دهید . با تشکر
- [سایر] با عرض سلام،چند سوال در مورد آیات 35 تا38 سورهٔ بقره داشتم. -- فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَی حِینٍ{36} در آیهٔ 36 می خوانیم آدم به واسطهٔ گناه مرتکب شده اش،از بهشت اخراج شده و خداوند میفرماید که برخی از شما،برخی دیگر را دشمنید.ممکنه در مورد این دشمنی بیشتر توضیح بدهید و اینکه آیا این دشمنی مجازات گناهیست که حضرت آدم مرتکب شده است؟ همانطور که در آیه مشخص شده اهْبِطُواْ به صورت جمع آماده و احتمالا به این معناست که کلا به نسل عدم اشاره دhرد. سوال دیگر که اینجا مطرح میشود اینست که آیا ما انسانها به واسطهٔ مکافات عمل حضرت آدم از بهشت (محل آرامش و آسایش) جدا شده ایم و در زمین با تمام سختیها زندگی میکنیم.اگر این چنین است آیا با عدل خداوند سازگار است؟ --فَتَلَقَّی آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ{37} در آیه 37 میبینیم که حضرت آدم بعد از آموختن کلماتی،توبه اش پذیرفته می شود.ممکنه در مورد این کلمات توضیح بدهید و اینکه چرا این توبه مانع جدا شدن آدم از بهشت نشد. در واقع بخاطر گناه مرتکب شده خداوند آدم را به زمین فرستاد پس چرا با توبه اش مورد عفو خداوند به این معنا که در بهشت باقی بماند نشد. -- قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًی فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ{38} در آیه 38 سخن ازیک راهنما آماده است،منظور چیست؟ با تشکر
- [سایر] سلام آقای مرادی پیشاپیش سال نو را خدمت شما تبریک عرض میکنم. اول از همه اشاره کنم که بنده تازه با سایتتون آشنا شدم .وبه دلیل شاغل بودنم وقت نکردم که بقیه نظرات رو بخونم.اگر سوال و موضوع مطرح شده تکراریست شما ببخشید دختری هستم 24ساله که 4سال است که خوابی می بینم که مضمون آن تکراری است وهر وقت به آن شک می کنم باز خوابی دیگر در تائید آن می بینم.من در 4سال پیش به صورت خیلی اتفاقی از یک پسر خوشم آمد...و از خدا خواستم که من را به او برساند هنوز دو هفته ازاین ماجرا نگذشته بود که خواب مادربزرگ خدا بیامرزم را دیدم.که زنی بسیار پاک دامن سختی کشیده مومن و مادر شهید ...مادربزرگم در خواب به من گفت که در آینده به او میرسم...ولی من باور نکردم علاقه من روز به روز بیشتر میشد.و هر روز افسرده تر میشدم از اینکه او از این عشق بی خبر است...و هر وقت در این مورد شک می کردم واز رسیدن به او نا امید میشدم مادربزرگم باز به خوابم می آمد و حرفایی می زد که خیلی زود در بیداری اتفاق می افتاد و مدام به من نشانه میداد که به او خواهم رسید...در این مدت من حتی خواب ... را هم دیدم که برایم استخاره گرفت و جواب استخاره همانی آمد که در بیداری گرفتم.یکی از دوستانم که کوچک ترین چیزی از این موضوع نمی دانست هم خوابی از آینده من دید که در کنار فرد مورد علاقه ام هستم... سوال بنده از شما اینست که تا چه اندازه می توانم به درستی این خوابها اعتماد کنم...با توجه به اینکه در بیداری متاسفانه اتفاقی نیافتاده است...آیا این خوابها جز رویاهای صادقانه هستند؟لطفا من را راهنمایی کنید چون جدا خسته شده ام... باتشکر
- [سایر] با سلام خدمت شما عزیزان و عرض خدا قوت که وقت خود را برای کمک به من و دیگر دوستان گذاشته اید. من مشکلات و اتفاق هایی درطول زندگی داشتم که از خوب و بد بودن و نحوه ی برخورد با آنها بی خبر بودم واز شما درخواست راهنمایی د ارم. من 2 سال پیش اتفاقهای زیادی در رابطه با جن و... برایم افتاد که به شما مختصراً می گویم. قبل از خواب یکبار روحم از تنم جدا شد و همیشه قبل و بعد از اون هم این رو داشتم ولی مقاومت کردم و فقط یکبار این برام اتفاق افتاده و به طوری بود که از سینه ام روحم جدا می شد و انگار که کسی دارد آن را می کشد بیرون! و یکبار هم خیلی زود از زیر فشارش آمدم بیرون . نمی دانم چه بگویم شاید یک جن بود زیر چشم چپ من.! شاید خنده دار باشد ولی یک جلیقه مشکی با یک شلوار مشکی تنش بود و وقتی من او را دیدم داد کشید و تمام صورت منو گرفت من متقابلا داد کشیدم ولی بی صدا این کار را کردم. من در شهر سنندج زندگی می کنم و با یکی از دوستام که فکر می کنم تو این وادی ها می تواند باشد صحبت کردم گفت تو باید اجازه بدهی روحت را از تنت جدا کند. او می خواهد یک محبتی به تو بکند.! نمی دانم شاید راست می گفت، شما بهتر می دانید و به خاطر همین مدتی بود که این اتفاق برایم نیفتاده بود پیش خودم گفتم: بیا من به تو اجازه می دهم روح مرا بکشی بیرون و جالب همان شب آمد ولی من بازهم ترسیدم و اجازه ندادم. و اتفاقات دیگری مثل داد زدنِ شاید جن تو گوشم و... برایم افتاده لطفا راهنمایی ام کنید. با تشکر
- [سایر] به نام خدا سلام (لطفا بخوانید) من تا امروز نمی دونستم که از این طریق میشه با شما در ارتباط بود واز این بابت خوشحالم چون خیلی وقت بود می خواستم با شما مشورت کنم من 20 سالممه وحدود 7 ساله که عاشقم ومی دونم که عشقم از سر بچگی یا اقتضای سنم نیست شب و روزم شده فکر اون و با یاد اون زندگی می کنم 3 سال بیش انها از این محل رفتن ولی او گه گداری به این محل می اید من به او گفتم که دوستش دارم ولی او در جواب هیچی نگفت و کارهایی کرده که من را در بلا تکلیفی قرار داده و عشق او به این سادگی و شاید هیچ وقت از قلب من نمی رود . ما از نظر خانواده ورشته تحصیلی همه جوره با هم تناسب داریم یک بار خیلی دلم گرفته بود دعای استخاره را خواندم وبا این نیت که خدایا مراد م را میدی قران رو باز کردم ایه 94 سوره یوسف امد ومن هیچ وقت از لطف خدا نا امید نمی شوم و باز هم توسل و توکل میکنم اما شما بگویید من باید چکار کنم که از بلا تکلیفی بیرون بیام با این وجود که می دانم فراموش کردنش برام غیر ممکن است برایم دعا کنید و لطف کنید راهنمایی فرمایید با تشکر فراوان