با سلام و احترامدوست گرامیظهور امام زمان(ع) دارای علایم و شرایطی است که تحقق آنها باعث ظهور میشود.وهرگاه این علائم محقق شد ظهور واقع می شود و همه بشر روی زمین متوجه آن شده بهدنبال مهدی راه می افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر می شتابند.علایم ظهور: علامت در لغت عرب به معنای نشانه است. بنابراین منظور از علائم ظهور،نشانههایی است که نزدیک شدن ظهور را نشان میدهند. با تحلیل ماهیت علائم ظهور،در مییابیم که علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببی ندارند یعنی این گونه نیستکه به محض تحقق نشانهها و علائم ظهور بگوییم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهدیافت، بلکه تنها جنبه اعلام و کاشفیت دارند یعنی تحقق آنها کاشف از این واقعیت استکه ظهور نزدیک شده است.علائم را از جهات مختلفی میتوان تقسیم بندی نمود.از جمله میتوان آنها را به:1. علائم عادی و علائم غیر عادی و معجزه آسا تقسیم کرد.2. با توجه به روایات رسیده میتوان به علائم حتمی و علائم غیر حتمی تقسیم نمود.3. بالآخره میتوان به لحاظ فاصله زمانی بین وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائمقریب و علائم بعید تقسیم کرد.آنچه بیشتر از ظاهر روایات به دست میآید تقسیم علائم به غیر حتمی یا موقوف وعلائم حتمی است. علائم غیر حتمی یا موقوف نشانههایی است که رخ دادن آنهاقطعی نیست و ممکن است به دلیل عدم تحقق شرایط و یا ایجاد مانع به وقوع نپیوندند.و اما علائم حتمی انهاست که رخ دادن آنها حتمی و قطعی است.در منابع روایی، بسیاری از رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی و دگرگونیهای سیاسی واجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به اینمسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان اینروایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبیکه در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمیتوان به صرف دیدن یک روایتو بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانهها،برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است.علائم معروف حتمی، پنج مورد است:1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقهشام، خروج میکند و با تصرف بخشهایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتنشیعیان جایزه تعیین میکند. (بحار الانوار، ج52، ص182).2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است.سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج میکند، هنگامی که از ظهورایشان با خبر میگردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه میفرستد و چون به سرزمینبیداء میرسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو میبرد و هلاک میشوند.3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام میکند و مردم را به حق و عدل دعوت میکند.خروج یمانی، اجمالاٌ از نشانههای ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی،روشن نیست.4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرتمهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل میرسد.5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، ازآسمان به گوش میرسد و همه مردم آن را میشنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوتبه حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) میفرماید:"ندا کنندهای از آسمان، نام قائمما را ندا میکند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را میشنود.(الغیبة، نعمانی،ص252).البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگیدر نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوعخورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).شرایط ظهور: برای هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرطلازم است:الف. برنامه و قانون جامع: از آنجایی که برنامه حرکتی حضرت مهدی(ع) بر اساسدستورات دین اسلام و سیره پیامبر(ص) است. این شرط از شرایط ظهور فراهم است.ب. رهبر: هر انقلاب نیاز به رهبری دارد که عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد.وضعیت موجود و مطلوب را بتواند تشخیص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و ... وچون رهبری ظهور به دست امام زمان(عج) است که متصل به علم الهی و آیینه تمامنمای صفات جلال و جمال خداوند است لذا این شرط نیز برای ظهور فراهم است.ج. یاران: یک انقلاب نیاز به یاورانی دارد که رهبر را شناخته و به او ایمان داشته باشند،از اهداف و برنامههای انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور کنند. شجاع و فداکار باشند و تاآخرین نفس بایستند. این یاران قبل از شروع قیام، به زمینه سازی پرداخته و مردم رانسبت به حرکت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغیب به پذیرش انقلاب میکنند. در جریانانقلاب در صحنهها حاضر شده و از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. و بعد از پیروزی واجرای برنامهها، خود را وقف قیام میکنند و ... انقلاب امام زمان(عج) نیز نیاز به یارانیشجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.د. پذیرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شکل گرفته و به سرانجاممطلوب میرسد. ظهور نیز وقتی است که مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالتگستری او باشند.ما چون علم و اطلاع کامل و درستی نداریم نمیتوانیم در مورد نزدیک بودن ظهور اظهارنظر بکنیم. ائمه معصومین(ع) از ما خواستهاند همیشه منتظر ظهور باشید ولی برایظور زمان تعیین نکنید که تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند.طبق روایات انتظار فرج در زندگی انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگی به جایمیگذارد. راوی میگوید از امام(ع) پیرامون فرج و ظهور پرسیدم. حضرت فرمود: آیا نمیدانیانتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)و آنچه وظیفه انسان است داشتن معرفت صحیح است، زیرا معرفت صحیح باعث میشودانسان به درستی برنامه ریزی کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است "اعرف امامک فانک اذا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پسهنگامی که او را شناختی ضرر نمیرساند تو را مقدم شود این امر یا به عقب بیفتد. (بحارالانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظیفه است.گفتنی است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها میباشد ،بنابراین همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بیان شد به واسطه علائممخصوصا صیحه آسمانی (که معرفی امام عصر(ع) را نیز به همراه دارد) همه متوجهنزدیک شدن ظهور میشوند. علاوه این که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام بهگوش جهانیان خواهد رسید.در مورد صیحه، از امام صادق(ع) پیرامون ظهور و علایم آن نقل شده است که به راویفرمود: نگه دار با دستت هلاک فلانی (مردی از بنی عباس) و خروج سفیانی و کشتهشدن نفس (زکیه) و فرو رفتن سپاه به زمین و صوت. راوی پرسید: صوت چیت؟ آیا همانمنادی است؟ حضرت فرمود: آری و صاحب این امر به وسیله آن شناخته میشود(بحارالانوار، ج52، ص234، ح100) و در حدیث دیگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قیامنمیکند تا اینکه منادی از آسمان ندا میدهد که میشنود آن را دوشیزگان پشت پرده واهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15).در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عین فی وقت ظهوره الا رأته کلعین. نمی بیند چشمی او را در وقت ظهور مگر اینکه همه او را مشا هده میکنندو من الله توفیق
آیا در هنگام خروج سفیانی(خراسانی و یا یمانی)همه مردم جهان متوجه می شوند او همان سفیانی است یا خیر؟
با سلام و احترامدوست گرامیظهور امام زمان(ع) دارای علایم و شرایطی است که تحقق آنها باعث ظهور میشود.وهرگاه این علائم محقق شد ظهور واقع می شود و همه بشر روی زمین متوجه آن شده بهدنبال مهدی راه می افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر می شتابند.علایم ظهور: علامت در لغت عرب به معنای نشانه است. بنابراین منظور از علائم ظهور،نشانههایی است که نزدیک شدن ظهور را نشان میدهند. با تحلیل ماهیت علائم ظهور،در مییابیم که علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببی ندارند یعنی این گونه نیستکه به محض تحقق نشانهها و علائم ظهور بگوییم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهدیافت، بلکه تنها جنبه اعلام و کاشفیت دارند یعنی تحقق آنها کاشف از این واقعیت استکه ظهور نزدیک شده است.علائم را از جهات مختلفی میتوان تقسیم بندی نمود.از جمله میتوان آنها را به:1. علائم عادی و علائم غیر عادی و معجزه آسا تقسیم کرد.2. با توجه به روایات رسیده میتوان به علائم حتمی و علائم غیر حتمی تقسیم نمود.3. بالآخره میتوان به لحاظ فاصله زمانی بین وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائمقریب و علائم بعید تقسیم کرد.آنچه بیشتر از ظاهر روایات به دست میآید تقسیم علائم به غیر حتمی یا موقوف وعلائم حتمی است. علائم غیر حتمی یا موقوف نشانههایی است که رخ دادن آنهاقطعی نیست و ممکن است به دلیل عدم تحقق شرایط و یا ایجاد مانع به وقوع نپیوندند.و اما علائم حتمی انهاست که رخ دادن آنها حتمی و قطعی است.در منابع روایی، بسیاری از رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی و دگرگونیهای سیاسی واجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به اینمسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان اینروایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبیکه در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمیتوان به صرف دیدن یک روایتو بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانهها،برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است.علائم معروف حتمی، پنج مورد است:1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقهشام، خروج میکند و با تصرف بخشهایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتنشیعیان جایزه تعیین میکند. (بحار الانوار، ج52، ص182).2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است.سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج میکند، هنگامی که از ظهورایشان با خبر میگردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه میفرستد و چون به سرزمینبیداء میرسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو میبرد و هلاک میشوند.3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام میکند و مردم را به حق و عدل دعوت میکند.خروج یمانی، اجمالاٌ از نشانههای ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی،روشن نیست.4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرتمهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل میرسد.5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، ازآسمان به گوش میرسد و همه مردم آن را میشنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوتبه حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) میفرماید:"ندا کنندهای از آسمان، نام قائمما را ندا میکند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را میشنود.(الغیبة، نعمانی،ص252).البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگیدر نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوعخورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).شرایط ظهور: برای هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرطلازم است:الف. برنامه و قانون جامع: از آنجایی که برنامه حرکتی حضرت مهدی(ع) بر اساسدستورات دین اسلام و سیره پیامبر(ص) است. این شرط از شرایط ظهور فراهم است.ب. رهبر: هر انقلاب نیاز به رهبری دارد که عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد.وضعیت موجود و مطلوب را بتواند تشخیص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و ... وچون رهبری ظهور به دست امام زمان(عج) است که متصل به علم الهی و آیینه تمامنمای صفات جلال و جمال خداوند است لذا این شرط نیز برای ظهور فراهم است.ج. یاران: یک انقلاب نیاز به یاورانی دارد که رهبر را شناخته و به او ایمان داشته باشند،از اهداف و برنامههای انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور کنند. شجاع و فداکار باشند و تاآخرین نفس بایستند. این یاران قبل از شروع قیام، به زمینه سازی پرداخته و مردم رانسبت به حرکت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغیب به پذیرش انقلاب میکنند. در جریانانقلاب در صحنهها حاضر شده و از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. و بعد از پیروزی واجرای برنامهها، خود را وقف قیام میکنند و ... انقلاب امام زمان(عج) نیز نیاز به یارانیشجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.د. پذیرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شکل گرفته و به سرانجاممطلوب میرسد. ظهور نیز وقتی است که مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالتگستری او باشند.ما چون علم و اطلاع کامل و درستی نداریم نمیتوانیم در مورد نزدیک بودن ظهور اظهارنظر بکنیم. ائمه معصومین(ع) از ما خواستهاند همیشه منتظر ظهور باشید ولی برایظور زمان تعیین نکنید که تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند.طبق روایات انتظار فرج در زندگی انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگی به جایمیگذارد. راوی میگوید از امام(ع) پیرامون فرج و ظهور پرسیدم. حضرت فرمود: آیا نمیدانیانتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)و آنچه وظیفه انسان است داشتن معرفت صحیح است، زیرا معرفت صحیح باعث میشودانسان به درستی برنامه ریزی کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است "اعرف امامک فانک اذا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پسهنگامی که او را شناختی ضرر نمیرساند تو را مقدم شود این امر یا به عقب بیفتد. (بحارالانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظیفه است.گفتنی است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها میباشد ،بنابراین همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بیان شد به واسطه علائممخصوصا صیحه آسمانی (که معرفی امام عصر(ع) را نیز به همراه دارد) همه متوجهنزدیک شدن ظهور میشوند. علاوه این که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام بهگوش جهانیان خواهد رسید.در مورد صیحه، از امام صادق(ع) پیرامون ظهور و علایم آن نقل شده است که به راویفرمود: نگه دار با دستت هلاک فلانی (مردی از بنی عباس) و خروج سفیانی و کشتهشدن نفس (زکیه) و فرو رفتن سپاه به زمین و صوت. راوی پرسید: صوت چیت؟ آیا همانمنادی است؟ حضرت فرمود: آری و صاحب این امر به وسیله آن شناخته میشود(بحارالانوار، ج52، ص234، ح100) و در حدیث دیگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قیامنمیکند تا اینکه منادی از آسمان ندا میدهد که میشنود آن را دوشیزگان پشت پرده واهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15).در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عین فی وقت ظهوره الا رأته کلعین. نمی بیند چشمی او را در وقت ظهور مگر اینکه همه او را مشا هده میکنندو من الله توفیق
- [سایر] مطلبی به همراه احادیث وارده دیدم که بیان می داشت این امکان بسیار وجود دارد که ما اکنون در دوره آخر زمان (زمان امام مهدی (عج)) زندگی می کنیم. لطفا هویت افرادی که در زیر آمده است را احراز نمایید: "سفیانی – زرقاوی – یمانی – خراسانی - شعیب ابن صالح" لطفاً در احراز هویت افراد مذکور از احادیثی استفاده نمایید که مشخص نماید آنها کیستند و چگونه می توانیم آنها را تشخیص بدهیم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی طواف را از حجر الاسود شروع، و به رکن یمانی که قبل از حجر الاسود است ختم کرده، و فاصله رکن یمانی تا حجر را بدون نیّت ادامه داده، و دوباره از حجر الاسود نیّت کرده، و به رکن یمانی ختم نموده، و هفت دور طواف را به همین صورت انجام داده است. طواف او چه حکمی دارد؟
- [سایر] سفیانی کیست ؟
- [سایر] سفیانی کیست؟
- [سایر] یمانی از کجا قیام میکند؟
- [سایر] سفیانی چه کسی بود
- [سایر] شیعیان هنگام قیام یمانی چه وظیفهای دارند؟
- [آیت الله اردبیلی] طواف کنندهای در شوط هفتم از طواف، رکن یمانی را میبوسد، آیا این کار ضرری به طواف میرساند؟
- [سایر] سلام آیا این سیدی که ساختند و پخش کردند. با محتویات این که سید خراسانی مقام معظم رهبری هستند و شعیب الصالح آقا دکتر احمدی نژاد و یمانی سید حسن نصر الله است و.... سندیت دارد و درست است؟؟ آیا در روایات واقعا بوده؟؟
- [سایر] درباره نسب و شکل سفیانی را شرح دهید ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] قیام در موقع گفتن تکبیره الاحرام و قیام پیش از رکوع که ان را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است ولی قیام در غیر این دو مانند قیام موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی ان را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است
- [آیت الله بروجردی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله خوئی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست، و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام ، و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متّصل به رکوع میگویند ، رکن است ، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع ، رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند ، نمازش صحیح است .
- [آیت الله بهجت] قیام در موقع گفتن تکبیرةالاحرام بنابر ظاهر و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند، رکن است. ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند، رکن است ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع، رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] قیام در موقع گفتن تکبیره الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است؛ ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند؛ نمازش صحیح است.
- [امام خمینی] قیام در موقع گفتن تکبیرةالاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.