با عرض سلامشکی نیست هر آغازی را انجام و هر شروعی را پایانی است جز ذات بیپایان خداوندی که هم آغاز است و هم انجام. زمان نیز مانند تمام مخلوقات الاهی از این قاعده مستثنا نیست. روزگاری بر دنیا سپری شده که دیباچه زندگی دنیایی به شمار میآید و زمانی نیز خواهد گذشت که پایان این کتاب خواهد بود. برگههای پایانی کتاب زندگی انسان در زمین (آخرالزمان) خوانده میشود. (آخرالزمان) اصطلاحی است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ دنیا به چشم میخورد و به ویژه در ادیان ابراهیمی از برجستگی و اهمیت خاص برخوردار است. این اصطلاح معمولًا به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی که ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد گفته میشود و ادیان بزرگ درباره آن پیشگوییهایی کردهاند برای مثال در (انجیل) چنین آمده ست: (و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید زیرا که خواهند بود مردم خود دوست و زر پرست و مغرور و متکبر و کفر گو و نافرمان والدین و حق ناشناس و بیدین و بیالفت و بیوفا و خبث کننده و بیپرهیز و بیحلم و با خوبان بیاعتنا و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح میدهند.) 1 قرآن مجید نیز در آیات فراوان به دوران آخرالزمان اشاره کرده است. در معارف ارزشمند اسلامی این اصطلاح در دومعنای کلی به کار رفته است: 1. مدت زمانی طولانی که با ولادت پیامبر اسلام (ص) آغاز و با شروع رستاخیز بزرگ پایان مییابد. از این رو آن پیامبر الاهی را پیامبر آخرالزمان نیز نامیدهاند. 2. مدت زمانی که باولادت واپسین جانشین پیامبر اسلام (ص) حضرت مهدی (ع) آغاز میشود، زمان غیبت و ظهور را در برگرفته، با شروع قیامت به انجام میرسد. روایات اهل بیت (ع) نشان میدهد: الف) با سپری شدن این دوران بساط زندگی دنیوی برچیده میشود و مرحلهای جدید در نظام آفرینش آغاز میگردد. ب) آخرالزمان خود به دو مرحله کاملًا متفاوت تقسیم میشود: دوران نخست که انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی رسیده، فساد اخلاقی و ستم همه جوامع بشری را فرا میگیرد و واپسین امیدهای بشری به ناامیدی میگراید و دوران دوم که عصر تحقق وعدههای الاهی به پیامبران و اولیای خدا است و با قیام مصلح جهانی آغاز میشود. کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان تقریباً از سوی همه فرقههای بزرگ اسلام پذیرفته شده است ولی در خصوص وابستگی این تحولات به ظهور مهدی موعود و نیز هویت مهدی موعود اختلاف نظر وجود دارد. شیعیان دوازده امامی حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی او را حسن ختام حیات بشر در کره زمین و او را همان موعود امتها میدانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدی (ع) برخی از ائمه و نیکان و صالحان و نیز بدان و تبهکاران تحت عنوان (رجعت) به دنیا باز میگردند و زندگی دنیایی پایان مییابد. با گلگشتی در کلمات نورانی معصومان (ع) میتوان واژههایی را که بیانگر پیوند مهدویت و آخرالزمان است، یافت. این واژهها عبارت است از: 1. آخرالزمان (پایان زمان) امام صادق (ع)، پیشوای ششم راستگویان، فرمود: (رسول گرامی اسلام (ص) به علی (ع) فرمود: آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول الله. آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخرالزمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد- همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده- از نسل تو و از فرزندان حسین (ع) است.) 2 2. (لا تذهب الدنیا) (دنیا به پایان نرسد) این تعبیر بیانگر حتمی بودن تحقق حوادثی است که پس از آن ذکر میشود. عبدالله بن مسعود میگوید: رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: (دنیا به پایان نرسد مگر این که امت مرا مردی رهبری کند که از اهل بیت من است و به او مهدی گفته میشود.) و روشن است دنیا به پایان نمیرسد مگر این که بخش پایانیاش (آخرالزمان) را پشت سرگذارد. 3. (لا تقوم الساعة) (قیامت برپا نمیشود) پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: (قیامت برپا نمیشود تا این که قیام کنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد.) 4 4. (لا تنقضی الایام) (روزها منقضی نگردد) رسول خدا (ص) فرمود: (روزها منقضی نگردد تا این که مردی از اهل بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است.) 5 5. (لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد) (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند) امیرمؤمنان (ع) برفراز منبر در شهر کوفه چنین فرمود: (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد که مردی از خاندانم برانگیخته شود.) 6 6. (عند انقطاع من الزمان) (در بخش پایانی زمان) پیامبر اکرم (ص) فرمود: هنگام پایان زمان و آشکار شدن فتنهها، مردی هست که به او مهدی گفته میشود و بخشش بسیار دارد.) 7 نشانههای آخرالزمان این محدوده زمانی نشانههایی دارد که اصطلاحاً (علائم آخرالزمان) خوانده میشود. علاوه بر اصطلاح رایج (علائم آخرالزمان) در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابه دیگری به نام (اشراط الساعه) وجود دارد. این اصطلاح که بیشتر نزد اهل سنت رایج است، به نشانههای وقوع قیامت اختصاص دارد ولی روایاتی که ذیل این عنوان ذکر شده نشان میدهد بسیاری از نشانههای آن چون نشانههای آخرالزمان است و میتوان بسیاری از نشانههای آخرالزمان را نشانههای قیامت دانست. همان گونه که اشاره شد آخرالزمان به دو بخش متفاوت تقسیم میشود. بر اساس روایات، بخش اول بسیار دشوار خواهد بود. بخشی از مشخصههای این عصر عبارت است از: 1. گریز از دین پیامبر گرامی اسلام (ص) ویژگیهای انسانهای این دوران را این گونه برشمرده است: (زمانی بر مردم خواهد آمد که درهمهای آنها دینشان خواهد بود و همتشان شکمشان و قبلههاشان زنانشان. برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای میآورند. آنها همواره در حیرت و مستی خواهند بود نه بر مذهب مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.) 8 2. دنیا پرستی رسول خدا فرمود: (زمانی بر امت من میآید که در آن زمان درونهای مردم پلید میشود ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته میگردد به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمیبندند کارشان ریا و تظاهر است خوف از خدا به دلشان راه نیابد و خداوند آنها را به عذابی فراگیر دچار سازد. آنها چون غریق خداوند را میخوانند ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمیکند.) 9 3. آزمایشهای بزرگ یکی دیگر از ویژگیهای دوران آخرالزمان امتحاناتی است که انسانها در این دوران پشت سر میگذارند. با این آزمونها، مردم به دو گروه تقسیم میشوند: موفقها و ناموفقها. پیامبر اکرم (ص)، وقتی از چهرههای موفق این دوران یاد میکند، با شگفتی به علی (ع) چنین میفرماید: (ای علی، بدان شگفت آورترین مردم درایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی هستند که درآخرالزمان [با آن] که پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوبند، به نوشته که خطی سیاه بر صفحهای سپید است، ایمان میآورند.) 10 امیرمؤمنان علی (ع) نیز درباره نجات یافتگان این دوران میفرماید: (و آن زمانی است که از فتنهها نجات نمییابد مگر مؤمنانی که بینام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غایب گردند، کسی سراغ آنها را نمیگیرد. آنها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعهها چراغهای هدایت و نشانههای روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنهانگیز. نه در پی اشاعه [فحشایند] و نه مردمی سفیه و لغو گو اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سویشان باز میکند و سختیها و مشکلاتی را از آنها برطرف میسازد.) 11 (1)(2)(3)(4)(5)(6)(7)(8)(9)(10)(11) پینوشت (1): 1. کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی، نامه دوم پولس حواری به تیموثیوس، باب سوم. (2) 2. غیبت نعمانی، ابن ابی زینب، ص 357. (3) 3. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 182، ح 141. (4) 4. عیون اخبار الرضا) ع (، شیخ صدوق، ج 2، ص 59. (5) 5. بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، طبری آملی، ص 258. (6) 6. کتاب الغیبة، ص 46. (7) 7. کشف الغمة، اربلی، ج 3، ص 260. (8) 8. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 11، ص 379. (9) 9. کافی، شیخ کلینی، ج 8، ص 306. (10) 10. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 366. (11) 11. نهج البلاغه، خطبه 103.
سلام ،خسته نباشبد ممنون از پاسخ شما به سوال کد 752222
منظور شما از روایات چه نوع روایتی است؟ منگر آخرالزمان جیزی جز قیامت نیست ؟مگر انسان میتواند تعیین کند جه وقت و چه روز آخرالزمان است؟
اگر ممکن است به طور مفصل و قابل درک پاسخ دهید.
با تشکر
با عرض سلامشکی نیست هر آغازی را انجام و هر شروعی را پایانی است جز ذات بیپایان خداوندی که هم آغاز است و هم انجام. زمان نیز مانند تمام مخلوقات الاهی از این قاعده مستثنا نیست. روزگاری بر دنیا سپری شده که دیباچه زندگی دنیایی به شمار میآید و زمانی نیز خواهد گذشت که پایان این کتاب خواهد بود. برگههای پایانی کتاب زندگی انسان در زمین (آخرالزمان) خوانده میشود. (آخرالزمان) اصطلاحی است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ دنیا به چشم میخورد و به ویژه در ادیان ابراهیمی از برجستگی و اهمیت خاص برخوردار است. این اصطلاح معمولًا به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی که ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد گفته میشود و ادیان بزرگ درباره آن پیشگوییهایی کردهاند برای مثال در (انجیل) چنین آمده ست: (و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید زیرا که خواهند بود مردم خود دوست و زر پرست و مغرور و متکبر و کفر گو و نافرمان والدین و حق ناشناس و بیدین و بیالفت و بیوفا و خبث کننده و بیپرهیز و بیحلم و با خوبان بیاعتنا و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح میدهند.) 1 قرآن مجید نیز در آیات فراوان به دوران آخرالزمان اشاره کرده است. در معارف ارزشمند اسلامی این اصطلاح در دومعنای کلی به کار رفته است: 1. مدت زمانی طولانی که با ولادت پیامبر اسلام (ص) آغاز و با شروع رستاخیز بزرگ پایان مییابد. از این رو آن پیامبر الاهی را پیامبر آخرالزمان نیز نامیدهاند. 2. مدت زمانی که باولادت واپسین جانشین پیامبر اسلام (ص) حضرت مهدی (ع) آغاز میشود، زمان غیبت و ظهور را در برگرفته، با شروع قیامت به انجام میرسد. روایات اهل بیت (ع) نشان میدهد: الف) با سپری شدن این دوران بساط زندگی دنیوی برچیده میشود و مرحلهای جدید در نظام آفرینش آغاز میگردد. ب) آخرالزمان خود به دو مرحله کاملًا متفاوت تقسیم میشود: دوران نخست که انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی رسیده، فساد اخلاقی و ستم همه جوامع بشری را فرا میگیرد و واپسین امیدهای بشری به ناامیدی میگراید و دوران دوم که عصر تحقق وعدههای الاهی به پیامبران و اولیای خدا است و با قیام مصلح جهانی آغاز میشود. کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان تقریباً از سوی همه فرقههای بزرگ اسلام پذیرفته شده است ولی در خصوص وابستگی این تحولات به ظهور مهدی موعود و نیز هویت مهدی موعود اختلاف نظر وجود دارد. شیعیان دوازده امامی حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی او را حسن ختام حیات بشر در کره زمین و او را همان موعود امتها میدانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدی (ع) برخی از ائمه و نیکان و صالحان و نیز بدان و تبهکاران تحت عنوان (رجعت) به دنیا باز میگردند و زندگی دنیایی پایان مییابد. با گلگشتی در کلمات نورانی معصومان (ع) میتوان واژههایی را که بیانگر پیوند مهدویت و آخرالزمان است، یافت. این واژهها عبارت است از: 1. آخرالزمان (پایان زمان) امام صادق (ع)، پیشوای ششم راستگویان، فرمود: (رسول گرامی اسلام (ص) به علی (ع) فرمود: آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول الله. آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخرالزمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد- همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده- از نسل تو و از فرزندان حسین (ع) است.) 2 2. (لا تذهب الدنیا) (دنیا به پایان نرسد) این تعبیر بیانگر حتمی بودن تحقق حوادثی است که پس از آن ذکر میشود. عبدالله بن مسعود میگوید: رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: (دنیا به پایان نرسد مگر این که امت مرا مردی رهبری کند که از اهل بیت من است و به او مهدی گفته میشود.) و روشن است دنیا به پایان نمیرسد مگر این که بخش پایانیاش (آخرالزمان) را پشت سرگذارد. 3. (لا تقوم الساعة) (قیامت برپا نمیشود) پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: (قیامت برپا نمیشود تا این که قیام کنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد.) 4 4. (لا تنقضی الایام) (روزها منقضی نگردد) رسول خدا (ص) فرمود: (روزها منقضی نگردد تا این که مردی از اهل بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است.) 5 5. (لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد) (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند) امیرمؤمنان (ع) برفراز منبر در شهر کوفه چنین فرمود: (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد که مردی از خاندانم برانگیخته شود.) 6 6. (عند انقطاع من الزمان) (در بخش پایانی زمان) پیامبر اکرم (ص) فرمود: هنگام پایان زمان و آشکار شدن فتنهها، مردی هست که به او مهدی گفته میشود و بخشش بسیار دارد.) 7 نشانههای آخرالزمان این محدوده زمانی نشانههایی دارد که اصطلاحاً (علائم آخرالزمان) خوانده میشود. علاوه بر اصطلاح رایج (علائم آخرالزمان) در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابه دیگری به نام (اشراط الساعه) وجود دارد. این اصطلاح که بیشتر نزد اهل سنت رایج است، به نشانههای وقوع قیامت اختصاص دارد ولی روایاتی که ذیل این عنوان ذکر شده نشان میدهد بسیاری از نشانههای آن چون نشانههای آخرالزمان است و میتوان بسیاری از نشانههای آخرالزمان را نشانههای قیامت دانست. همان گونه که اشاره شد آخرالزمان به دو بخش متفاوت تقسیم میشود. بر اساس روایات، بخش اول بسیار دشوار خواهد بود. بخشی از مشخصههای این عصر عبارت است از: 1. گریز از دین پیامبر گرامی اسلام (ص) ویژگیهای انسانهای این دوران را این گونه برشمرده است: (زمانی بر مردم خواهد آمد که درهمهای آنها دینشان خواهد بود و همتشان شکمشان و قبلههاشان زنانشان. برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای میآورند. آنها همواره در حیرت و مستی خواهند بود نه بر مذهب مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.) 8 2. دنیا پرستی رسول خدا فرمود: (زمانی بر امت من میآید که در آن زمان درونهای مردم پلید میشود ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته میگردد به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمیبندند کارشان ریا و تظاهر است خوف از خدا به دلشان راه نیابد و خداوند آنها را به عذابی فراگیر دچار سازد. آنها چون غریق خداوند را میخوانند ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمیکند.) 9 3. آزمایشهای بزرگ یکی دیگر از ویژگیهای دوران آخرالزمان امتحاناتی است که انسانها در این دوران پشت سر میگذارند. با این آزمونها، مردم به دو گروه تقسیم میشوند: موفقها و ناموفقها. پیامبر اکرم (ص)، وقتی از چهرههای موفق این دوران یاد میکند، با شگفتی به علی (ع) چنین میفرماید: (ای علی، بدان شگفت آورترین مردم درایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی هستند که درآخرالزمان [با آن] که پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوبند، به نوشته که خطی سیاه بر صفحهای سپید است، ایمان میآورند.) 10 امیرمؤمنان علی (ع) نیز درباره نجات یافتگان این دوران میفرماید: (و آن زمانی است که از فتنهها نجات نمییابد مگر مؤمنانی که بینام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غایب گردند، کسی سراغ آنها را نمیگیرد. آنها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعهها چراغهای هدایت و نشانههای روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنهانگیز. نه در پی اشاعه [فحشایند] و نه مردمی سفیه و لغو گو اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سویشان باز میکند و سختیها و مشکلاتی را از آنها برطرف میسازد.) 11 (1)(2)(3)(4)(5)(6)(7)(8)(9)(10)(11) پینوشت (1): 1. کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی، نامه دوم پولس حواری به تیموثیوس، باب سوم. (2) 2. غیبت نعمانی، ابن ابی زینب، ص 357. (3) 3. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 182، ح 141. (4) 4. عیون اخبار الرضا) ع (، شیخ صدوق، ج 2، ص 59. (5) 5. بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، طبری آملی، ص 258. (6) 6. کتاب الغیبة، ص 46. (7) 7. کشف الغمة، اربلی، ج 3، ص 260. (8) 8. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 11، ص 379. (9) 9. کافی، شیخ کلینی، ج 8، ص 306. (10) 10. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 366. (11) 11. نهج البلاغه، خطبه 103.
- [سایر] با سلام خسته نباشید بنده یک مشکل دارم که عروسی بنده در ماه آذر است و خانواده خاننم بنده برای آوردن جهیزیه ار شهرستان (زنجان) به خانه من در تهران در ماه صفر سوال دارند. میخواستم بدونم آوردن جهیزیه در ماه صفر از نظر شرعی آیا گناه ویا حرام است و یا بد یومی دارد ممنون میشم پاسخ بنده حقیر بدید با تشکر
- [سایر] سلام و درود خدا بر شما. با عرض خسته نباشید خدمت شما حاج آقای مرادی. اگر کسی کارهایی که خدا و دین اسلام و پیامبر گفته را انجام دهد و کارهای حرام را ترک کند (البته انسان جایز الخطاست) و کارهای مستحبی را تا جایی که میتواند انجام دهد و کارهای مکروه را هم تا جایی که میتواند انجام ندهد خداوند متعال در روز قیامت چگونه به حسابش می رسد !!!؟ ممنون و متشکرم از شما.
- [سایر] سلام آقای مرادی واقعا بهتون خسته نباشید میگم و خوشحالم در جمهوری اسلامی افرادی مثل شما پیدا میشن که به فکر مشکلات جوونا هستن. می بخشین من بی مقدمه می رم سر سوال و مشکلم. راستش این سوال یا مشکل ذهن منو خیلی به خودش مشغول کرده و گاهی وقتا میمونم چه جور جوابی بهش بدم و خودم رو راحت کنم. خصوصی.--- (... شرح مفصل که حذف شد...) به نظرشما با توجه به عرایض بالا و شرایط بنده . من چیکار کنم بهتره . ممنون میشم اگه جواب سوالم رو مفصل بدین . باز هم ازتون تشکر میکنم . .
- [سایر] سلام متن سوال: با عرض سلام حضور شما سوالی برایم پیش آمده است که امیدوارم در رسیدن به پاسخ آن مرا یاری رسانید. میدانیم که علم خدا محیط است یعنی اینکه بر همه ی علوم اشراف کامل دارد.علم ما انسان ها خیلی خیلی محدود و ناقص است.در حدیث آمده است تا قبل از ظهور اگر کل علم 27 حرف باشد تنها 2 حرف آن کشف میشود و 25 حرف باقیمانده پس از ظهور حضرت موعود(عج) کشف خواهد شد.یعنی پس از ظهور مجهولات کشف میشوند و علم کامل میشود. حال سوال من اینجاست که مرتبه ی علم در آن زمان کجا خواهد بود.اینکه مجهولات کشف میشوند یعنی چه؟آیا علم در آن زمان به کمال میرسد.این کمال چه مرتبه هایی دارد و آیا علم مادی در آن زمان محیط خواهد بود؟ با تشکر
- [سایر] سلام اولا میخواستم به خاطر اینکه دوباره سوال قبلی ام را دوباره فرستادم عذر خواهی کنم. دوم در رابطه با پاسخی که دادید. منظور من اصلا این نبود که پیامبر به علت شهوترانی زن های زیادی گرفته.سوال من سر اصل مطلب است.چرا پیامبر که در آیه 6 سوره سجده مانند بقیه انسان ها تلقی میشود میتواند اسثناهایی در این زمینه (آیه سوره 50 احزاب) قایل شود؟ حرف شما درست است که میگویید بسیاری از ازدواج های پیغمبر دلیل خاصی داشته و به خاطر شهوت رانی نبوده است .اما سوال اینجاست اگر امروز کسی ادعا کند که من برای رضای خدا میخواهم چندین بار ازدواج کنم آیا قابل قبول است ؟ شاید پاسخ شما این باشد که صیغه برای همین است.خب پس چرا محمد (ص) از این راه (صیغه) استفاده نمیکرد؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید به شما که این همه وقت میذارین و به پیام های همه پاسخ میدین. من یکی از دانشجو های دانشگاه علم و فرهنگ هستم.سخنرانی شما عالی وجذاب بود همه ی بچه ها از صحبت های شما استفاده کردن و واقا از شما تشکر میکنیم. 1-راجع به دانشگاهمون چه نظری دارین؟ 2-من 20 سالمه و توی خانواده ی مذهبی بزرگ شدم.و مدتیه که با فکر کردن به اعمالم و سرگذشت انسان پس از مرگ یا بهتره بگم به مرگ و ماهیت اون دچار آشفتگی و پریشان حالی شدم.درک این وقایع برام سخت و دشواره.شما میتونید راه حلی به من پیشنهاد کنید که آرامش پیدا کنم؟با تشکر فراوان
- [سایر] به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید من جوانی هستم که به دلیل ثبات نسبی شرایط زندگی، تصمیم به اجرای دستور الهی و ازدواج کرده ام. اما متاسفانه به دلیل تجربه کم در ارتباط با جنس مونث قادر به شناسایی دقیق روحیات و اخلاق آنها نبوده و از این رو سوالات زیر همواره برایم مطرح بوده است: - با توجه به نحوه انتخاب همسر در جامعه من، یعنی پیشنهاد از سوی خانواده و تایید من، چگونه می توانم همسری که مد نظر خودم هست را بیابم؟ - در جلسه های خواستگاری چه مواردی باید مطرح شود و چگونه؟ اینکه چگونه مطرح شود منظور این نیست که روانشناسی سوال و جواب را بدانم، نه؛ قصد درک صحیح تر و عاقلانه تر از طرف است تا از جانب داری های کودکانه و بعضا احساساتی جلوگیری شود. - دنبال چه ملاک هایی باید بود تا همسو بودن فکری و احساساتی طرف با خود را بهتر درک کرد؟ اگر در این زمینه و حتی راهکارهای دیگری که به ذهن حقیر نرسیده، راهنماییم کنید، بسیار ممنون می شوم. با تشکر طلایی
- [سایر] سلام آقای مرادی. خسته نباشید سپاس از زحمات بی دریغ شما. من چندین بر برای شما سوالاتی ارسال کردم اما به گمانم وقت نداشتید ایرادی نیست اکنون سوالی ایجاد شده که امید وارم پاسخگو باشید. مگر نه اینکه در اسلام آماده که عرب و عجم سفید و سیاه با هم برابر هستند. مگر نه اینکه دین زبان فرهنگ مردم ایران و افغانستان یکی است. پس چرا شما میگوید که یک ایرانی نباید با یک افغانستانی ازدواج کند اگر از 2 نفر باهم مشکلی نداشته باشند چه ایرادی میتواند داشته باشد من در خارج از کشور زندگی میکنم مردم با فرهنگها و دینهای مختلف زیر یک سقف با هم زندگی میکنند پس چرا وقتی 2 نفر که دین و مذهب یکسان دارند باید مانع آنها شد مایلم پاسخ این سوالام را بشنوم اگر وقت نداشتید به دیگر سوالاتم پاسخ گو باشید امید وارم به این جواب دهید و سوال من بر خلاف ضوابط شما هم نیست به امید اینکه همه مسلمان واقعی باشیم و اسلام را درست پیاده کنیم التماس دعا از همگی
- [سایر] با سلام و خسته نباشید خواهشمندم به سوال بنده در اسرع وقت پاسخ دهید : بنده مدت یازده سال است که شدیدا گرفتار وسواس در نماز شده ام به طور میانگین 45 دقیقه حداقل زمانی است که برای خواندن دو نماز صرف می کنم. گاهی حتی 2 تا3 ساعت هم طول کشیده. مرتب نمازم را می شکنم و از سر می گیرم . زنم دیگر به ستوه آمده و از این رفتار من بسیار ناراحت است . خودم هم دیگر نمی خواهم به این رفتارم ادامه دهم ولی هرچه سعی میکنم (حدود 3 سال) که به وسواس خود اعتنا نکنم نمی شود هر چه روایت و فتوا و کتاب و سایت و ... هم بوده سعی کردم بهره بگیرم بعضی اوقات به طور مقطعی و موقت هم جواب داده ولی متاسفانه زود اثرش از بین رفته. من نمی دانم چگونه خودم را راضی به بی اعتنائی و غلط نماز خواندن کنم. البته این وسواس طبعا هی از یک جای نماز به جای دیگر سرایت می کند حتی متاسفانه به وضو و ... بنده هم سرایت کرده. این وسواس من از در انزوا نماز خواندن زیاد در کودگی شروع شد. بعدها که خواستم جلوی دیگران نماز بخوانم وسواس در ریا نشدن پیدا کردم همین بعدها به وسواس در قرائت و وسواس در چیزهای دیگر سرایت کرد. واقعا مستاصل شده ام هر کاری می دانستم کردم دیگر نمی دانم چگونه این تکرارها را ترک کنم و خودم را راضی کنم که نماز غلط هم برای من درست است. البته بنده یقین دارم که نمازی که می خوانم غلط است برای همین هم آن را می شکنم و اصلا ظن و شک ندارم . برای همین هم ترک آن این قدر سخت شده . البته وقتی که وسواس به بنده فشار می آورد و ترس من را فرا می گیرد به طور غیر اختیاری شروع به غلط خواندن می کنم که بعش هم طبیعتا مثل همیشه نمازم را می شکنم . خواهشمندم من را کمک کنید. خسته و ذله شدم. با تشکر فراوان.
- [سایر] با عرض سلام خدمت شما . من سه سال پیش در سن شانزده سالگی مشرف به مکه مکرم شدم و با توجه به شناخت از خود و تاثیر حج توقع داشتم پس از بازگشت انسان مومن تری شوم ولی... نمیدانم بگم تاثیر محیط بود یا خودم مقصرم نمیدونم ولی متاسفانه نمازم یک خط در میان شد و دیگر خبری از آن سجاده مفصل نیست و از اون طرف خدا رو صد هزار مرتبه شکر همان سفر باعث شده قبل یا پس از انجام کاری به اشتباه خودم پی ببرم و چون من موقعیت کاری ام طوری است که وقت زیادی برای اینکه پا منبری کسی شم یا با بچه مومن ها باشم ندارم (من در بازار کامپیوتر رضا کار می کنم و بیش از صد ارباب رجوع داریم که تعداد قابل توجه آنها خانم های جوان هستند) و من نسبت به نوع برخورد آنها که خیلی اروپایی و به اصطلح به روز است نمیتونم عکس العمل نشان بدم (به خاطر یه خورده حرمتی که واسش دارم) و این موضوع باعث شده که نگاه اطرافیان نسبت به من عوض شود و نمیتونم به راحتی به کارم ادامه بدم و من هم باید مثل اونها شم. شما رو به خدای احد و واحد قسم میدم به من کمک کنید . منی که میخوام از شر ارتباط با دختر رها شم باید چی کار کنم .مگه نمیگن دست زدن به نا محرم گناه کبیره است و پس چرا من نمیخوام مرتکب گناه شم باید هم رنگ جماعت شم . از شما خیلی ممنون هستم و خیلی خوشحال میشوم که به من جواب بدهید و به یک جوان نوزده ساله که پاش لغزیده ولی یک ته دلی معتقد است کمک کنید اگر هم نمی توانید جواب مفصل دهید شما در هر جای تهران که منبر داشته باشید به من این اجازه را بدهید که پا منبری شما شوم. با کمال تشکر پیمان زاهدی