سلام آقای دکتر خسته نباشید ماه بعد قراره عقد کنم..خاستگارم اهل شماله ومن اهل جنوب...به هر بدبختی بود خونواده ها رو به این وصلت راضی کردیم چون اول بخاطر راه دور مخالف بودن. حالا بابام گفته اون پسر باید بیاد جنوب زندگی کنه. واینو تو سند ازدواج قید کنه که حق انتخاب محل زندگی با من باشه.پسره هم قبول کرده بیاد جنوب زندگی کنه.حتی خونوادشو به سختی راضی کرد بیان جنوب واسه مراسم..ولی میگه تو سند قید نمیکنم..چون این گرو کشیه و رابطه من وخونوادم بهم میخوره وبهم سرکوفت میزنن وما از این رسما نداریم و... حالا چیکار کنم.. نه اون راضی میشه خونوادشو ناراحت کنه...نه بابای من دست از این شرط برمیداره.. نمیدونم بابام راست میگه یا اون؟در ضمن ما 3 ساله همو دوست داریم واصلن نمیتونیم جدا شیم ممنون
سلام دوست عزیز بابای شما نگرانه اما نامزد شما هم حق داره. پدرتون خواسته غیرمنطقی ای داره. اگر قرار شده بیاد جنوب یعنی اینکه قراره اونجا خونه بگیره و اونجا کار راه بندازه. آدمی که جنوب کار راه می ندازه و همونجا هم خونه می گیره که ول نمی کنه بره شمال. شما بهتره با پدرتون صحبت کنید که همین که ایشون راضی شدن بیان جنوب رضایت بدن. بهش بگید با این کارش داره خانواده آقا پسر رو با شما دشمن می کنه. چون اگر این موضوع توی سند قید بشه، خانواده پسر از او ناراحت می شن، اما دق دلشون رو سر زنش خالی می کنن و از همون اول کینه ها شروع می شه. حالا که پسر راضی شده، پدرتون نباید کار ناپخته ای بکنه که گزک دست خانواده نامزتون بده. تلاش کنید باهاش صحبت کنید، با مادرتون هم صحبت کنید و سعی کنید به همون شیوه ای که به این ازدواج راضیش کردید، توی این موضوع هم رضایتشو جلب کنید. این رو بدونید این اصطلاحا «سفت زنی» پدرتون خیلی برای آینده شما خوبه. اما اگر زیادی پیش بره، براتون دشمن تراشی می کنه. این حرفها رو هم بهش بگید. پیروز باشید
عنوان سوال:

سلام آقای دکتر
خسته نباشید
ماه بعد قراره عقد کنم..خاستگارم اهل شماله ومن اهل جنوب...به هر بدبختی بود خونواده ها رو به این وصلت راضی کردیم چون اول بخاطر راه دور مخالف بودن.
حالا بابام گفته اون پسر باید بیاد جنوب زندگی کنه. واینو تو سند ازدواج قید کنه که حق انتخاب محل زندگی با من باشه.پسره هم قبول کرده بیاد جنوب زندگی کنه.حتی خونوادشو به سختی راضی کرد بیان جنوب واسه مراسم..ولی میگه تو سند قید نمیکنم..چون این گرو کشیه و رابطه من وخونوادم بهم میخوره وبهم سرکوفت میزنن وما از این رسما نداریم و...
حالا چیکار کنم..
نه اون راضی میشه خونوادشو ناراحت کنه...نه بابای من دست از این شرط برمیداره..
نمیدونم بابام راست میگه یا اون؟در ضمن ما 3 ساله همو دوست داریم واصلن نمیتونیم جدا شیم
ممنون


پاسخ:

سلام دوست عزیز بابای شما نگرانه اما نامزد شما هم حق داره. پدرتون خواسته غیرمنطقی ای داره. اگر قرار شده بیاد جنوب یعنی اینکه قراره اونجا خونه بگیره و اونجا کار راه بندازه. آدمی که جنوب کار راه می ندازه و همونجا هم خونه می گیره که ول نمی کنه بره شمال. شما بهتره با پدرتون صحبت کنید که همین که ایشون راضی شدن بیان جنوب رضایت بدن. بهش بگید با این کارش داره خانواده آقا پسر رو با شما دشمن می کنه. چون اگر این موضوع توی سند قید بشه، خانواده پسر از او ناراحت می شن، اما دق دلشون رو سر زنش خالی می کنن و از همون اول کینه ها شروع می شه. حالا که پسر راضی شده، پدرتون نباید کار ناپخته ای بکنه که گزک دست خانواده نامزتون بده. تلاش کنید باهاش صحبت کنید، با مادرتون هم صحبت کنید و سعی کنید به همون شیوه ای که به این ازدواج راضیش کردید، توی این موضوع هم رضایتشو جلب کنید. این رو بدونید این اصطلاحا «سفت زنی» پدرتون خیلی برای آینده شما خوبه. اما اگر زیادی پیش بره، براتون دشمن تراشی می کنه. این حرفها رو هم بهش بگید. پیروز باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین