با سلامکاربر گرامی در ازدواج موفق اغلب توصیه میشود جهت رعایت تناسبات ظاهری و فکری ،پسر از دختر چند سالی بزرگتر باشد . زیرا دختران زودتر از پسران بلوغ جنسی و فکری را تجربه میکنند و زودتر نیز از نظر جنسی منفعل میشوند . همچنین خانمها ، به دلیل ساختار فیزیولوژی و دوران بارداری و زایمان زودتر شکسته میشوند .همه این عوامل باعث میشود که در شرایط معمول توصیه شود ، آقا از خانم بزرگتر باشد .اما با توجه به اینکه برای مسائل انسانی یک قانون خاص نمیتوان ارائه نمود و افراد از نظر شرایط بلوغ فکری و حتی ظاهری با هم تفاوت دارند . این موضوع باعث میشود که این اختلاف سنی در مواقعی که تناسب در ابعاد مختلف وجود دارد ، دستخوش تغییر شود .حال با توجه به اینکه ازدواج یک موضوع چند جانبه هست و شما مجموعه ای از شرایط را بایست در نظر بگیرید،اگر در تمام جوانب شرط تناسب و هماهنگی وجود دارد و از نظر ظاهری نیزهم کفو هستید و همچنین خانواده ها نیز بر این ازدواج رضایت دارند ، این میزان اختلاف سن نمیتواند مشکل خاصی ایجاد نماید .باتشکر از تماس شما موفق باشید
با سلامکاربر گرامی در ازدواج موفق اغلب توصیه میشود جهت رعایت تناسبات ظاهری و فکری ،پسر از دختر چند سالی بزرگتر باشد . زیرا دختران زودتر از پسران بلوغ جنسی و فکری را تجربه میکنند و زودتر نیز از نظر جنسی منفعل میشوند . همچنین خانمها ، به دلیل ساختار فیزیولوژی و دوران بارداری و زایمان زودتر شکسته میشوند .همه این عوامل باعث میشود که در شرایط معمول توصیه شود ، آقا از خانم بزرگتر باشد .اما با توجه به اینکه برای مسائل انسانی یک قانون خاص نمیتوان ارائه نمود و افراد از نظر شرایط بلوغ فکری و حتی ظاهری با هم تفاوت دارند . این موضوع باعث میشود که این اختلاف سنی در مواقعی که تناسب در ابعاد مختلف وجود دارد ، دستخوش تغییر شود .حال با توجه به اینکه ازدواج یک موضوع چند جانبه هست و شما مجموعه ای از شرایط را بایست در نظر بگیرید،اگر در تمام جوانب شرط تناسب و هماهنگی وجود دارد و از نظر ظاهری نیزهم کفو هستید و همچنین خانواده ها نیز بر این ازدواج رضایت دارند ، این میزان اختلاف سن نمیتواند مشکل خاصی ایجاد نماید .باتشکر از تماس شما موفق باشید
- [سایر] من میخواهم با دختری که سه سال از خودم بزرگتر است ازدواج کنم می خواستم بدانم آیا ممکن است در زندگی آینده من مشکلی ایجاد شود با وجود مخالفت خانواده بنده.
- [سایر] سلام،ببخشید حاج آقا به نظر شما اگر دختری از یک پسر دو سال بزرگتر باشه و اون دختر توی شهر دیگه که 8 ساعت تا شهر ما فاصله داره ازدواج کنه خوبه یا نه؟کمک کنید.ممنون
- [آیت الله خامنه ای] آیا ازدواج با دختری که شش سال از پسر بزرگتر است اشکال دارد؟ ملاک های یک ازدواج خوب چیست؟
- [سایر] آقا دوازده سال از خانم بزرگتر است آیا این ازدواج ، مشکل دارد؟
- [سایر] آقا دوازده سال از خانم بزرگتر است آیا این ازدواج ، مشکل دارد ؟
- [سایر] عاشق دختری شدم که مذهبمون فرق میکند و حدود 4 سال از من بزرگتر است آیا در آینده مشکلی برایمون پیش می آید؟
- [سایر] سلام حاج آقا خسته نباشید من حدود 2سال از دختری که من رو دوست داره کوچیکترم ما مشکلی نداریم تنها مشکل ما برای ازدواج سن هستش آیا این ازدواج صورت بگیره یا ...؟ ممنون التماس دعا
- [سایر] 23 ساله هستم، خواستگاری دارم 12 سال از خودم بزرگتر است. می ترسم این تفاوت سنی در زندگی اینده من مشکل ساز شود. لطفا کمکم کنید...
- [سایر] باعرض سلام و خسته نباشید. حاجی من دانشجو هستم و سوالی داشتم: ازدواج کردن با دختری که دانشجو و همکلاسی بنده است واز لحاظ شرعی وعرفی، شرایط لازم وکافی را برای ازدواج داراست وتنها مشکل دوری محل سکونت ایشان از شهر محل اقامت بنده می باشد(حدود 1000کیلومتر فاصله)،این ازدواج بعدها چه عواقب وتبعاتی دارد؟از این ازدواج صرف نظر کنم یا نه؟
- [سایر] با سلام و تشکر از شما بابت جوابگویی به سوالات و حل مشکلات بنده پسری 22 ساله هستم که بمدت 2 سال در محیط چت با دختری 20 ساله در ارتباط بودم. الان بمدت 2 ماه است که از طرف بنده رابط به پایان رسیده است. مشکل بنده این میباشد که با اینکه در مدت آن 2 سال نه ایشان را دیده ام و نه صدایشان را شنیده ام نمیتوانم فراموششان کنم. از شما تقاضا مندم مشکل بنده را حل نمایید و بگویید چکار کنم. میدانم این مشکل فقط مختص من نیست و دیگر دوستان هم مشکل مشابه دارند. آرزوی موفقیت و دعای خیر برای جنابعالی را دارم.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جنسی که می فروشند و چیزی که عوض آن می گیرند پنج شرط دارد: اول: مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم: بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست، ولی اگر بنده ای را که فرار کرده باچیزی که می تواند تحویل دهد مثلا با یک فرش بفروشد، اگر چه آن بنده پیدا نشود، معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است. امّا اگر بنده فراری را برای آزاد کردن خریداری کند معامله صحیح است و نیاز به ضمیمه ندارد. سوم: خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و بواسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند معین نماید. چهارم: کسی در جنس، یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: خود جنس را بفروشد نه منفعت آن را، پس اگر مثلا منفعت یک ساله خانه را بفروشد محلّ اشکال است و چنانچه خریدار به جای پول: منفعت ملک خود را بدهد، مثلا فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند اشکال ندارد، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [امام خمینی] جنسی که می فروشند و چیزی که عوض آن می گیرند پنج شرط دارد. اول : آنکه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم : آنکه بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلا با یک فرش بفروشد اگر چه آن بنده پیدا نشود معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است سوم: خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند، معین نماید. چهارم: کسی در جنس یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: آن که بنابر احتیاط خود جنس را بفروشد، نه منفعت آن را، اگرچه جایز بودن خالی از قوت نیست، پس اگر مثلا منفعت یک ساله خانه را بفروشد صحیح است. و چنانچه خریدار به جای پول منفعت ملک خود را بدهد، مثلا فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند اشکال ندارد. و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله وحید خراسانی] زکات در هشت مورد صرف می شود اول فقیر و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست دوم مسکین و او کسی است که از فقیر سخت تر می گذراند سوم کسی که از طرف امام علیه السلام یا نایب امام مامور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب ان رسیدگی کند و ان را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا برساند چهارم مسلمانانی که شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم داده اند و در اسلام ثابت قدم نیستند تا به وسیله دادن زکات به انان ایمانشان تقویت شود ولی در صورت وجود فقیر در محل و دوران امر بین صرف در فقیر و صرف در این مصرف احتیاط واجب ان است که به فقیر داده شود و این احتیاط در مورد هفتم هم باید رعایت شود پنجم خریداری بنده مسلمانی که در شدت باشد و ازاد کردن او و همچنین خریداری بنده و ازاد کردن او هر چند در شدت نباشد در صورتی که مستحقی برای زکات پیدا نکند ششم بدهکاری که نمی تواند دین خود را ادا کند در صورتی که در معصیت صرف نکرده باشد هفتم فی سبیل الله یعنی امور خیریه ای که می شود انها را به قصد قربت انجام داد و بنابر احتیاط واجب کارهایی باشد که مصلحت عمومی داشته باشد مانند بنای مساجد و مدارس دینی و ساختن بیمارستان و اسایشگاه برای سالخوردگان و مانند اینها هشتم ابن السبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسایل اینده می اید
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان می تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اوّل: فقیر، و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد. ولی کسی که صنعت، یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را به تدریج کسب کند، فقیر نیست. دوّم: مسکین، و او کسی است که از فقیر سخت تر می گذارند. سوّم: کسی که از طرف امام (علیه السلام) یا نائب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام (علیه السلام) یا نائب امام یا فقرا برساند، که می تواند باندازه زحمتی که می کشد از زکات استفاده کند. چهارم: کافرهائی که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل می شوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند و همچنین مسلمانانی که ایمان آنان ضعیف است که اگر زکات به آنان بدهند ایمانشان قوی می شود. پنجم: خریداری بنده ها و آزاد کردن آنان. ششم: بدهکاری که نمی تواند قرض خود را بدهد، به شرط آن که قرض در معصیت صرف نشده باشد. هفتم: سبیل الله، یعنی کاری که مانند ساختن مسجد و مدرسه، منفعت عمومی دینی دارد، یا مثل ساختن پل و اصلاح راه، که نفعش به عموم مسلمانان می رسد و آنچه برای اسلام و مسلمین نفع داشته باشد بهر نحو که باشد. هشتم: ابن السبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده است. احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله نوری همدانی] انسان می تواند زکوه را در هشت مورد مصرف کند : اوّل : فقیر و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای داردکه می تواند مخارج سال خود را بگذراندفقیر نیست . دوّم : مسکین و آن کسی است که از فقیر سخت تر می گذراند . سوّم : کسی که از طرف امام ( علیه السّلام ) یا نائب امام مأمور است که زکوه را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام (علیه السّلام ) یا نائب امام یا فقرا برساند . چهارم : کافرهائی که اگر زکوه به آنان بدهند به دین اسلام مایل می شوند ، یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند . پنجم : خریداری بنده ها و آزاد کردن آنها . ششم : بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد . هفتم : فی سبیل الله یعنی کاری که مانند ساختن مسجد منفعت عمومی دینی دارد ، یا مثل ساختن پل و اصلاح راه که منفعتش به عموم مسلمانان می رسد و آنچه برای اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد . هشتم : ابن السّبیل یعنی مسافری که در سفر در مانده شده و احکام اینها در مسائل اینده گفته خواهد شد .
- [آیت الله سبحانی] انسان می تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند. اول : فقیر و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست. دوم: مسکین و آن کسی است که از فقیر سختتر می گذراند. سوم: کسی که از طرف امام(علیه السلام) یا نائب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام(علیه السلام) یا نائب امام یا فقرا برساند. چهارم: مسلمانانی که ایمان آنها ضعیف است و دادن زکات مایه تقویت ایمان می گردد یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند. پنجم: خریداری بنده ها و آزاد کردن آنان. ششم: بدهکاری که نمی تواند قرض خود را بدهد. هفتم: سبیل الله یعنی کاری که مانند ساختن مسجد، منفعت عمومی دینی دارد، یا مثل ساختن پل و اصلاح راه که نفعش به عموم مسلمانان می رسد و آنچه برای اسلام نفع داشته باشد. به هر نحو که باشد. هشتم: ابن السبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . انسان میتواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اول فقیر، و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد، و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را از منافع آن بگذراند فقیر نیست. دوم مسکین، و آن کسی است که از فقیر سختتر میگذراند. سوم کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند، و آن را به امام علیهالسلام یا نایب امام یا فقرا برساند. چهارم کفاری که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند ولی بعید نیست که اعطاء و دادن این قسم مخصوص به امام علیهالسلام باشد. پنجم خریداری بنده برای آزادکردن. ششم بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. هفتم سبیل الله، یعنی هر کار خیر و عمل نیکی که از شارع مقدس نسبت به آن تشویق شده باشد، مثل ساختن مدرسه علوم دینیه و پل و منزلگاه برای مسافرین و زوار و مسجد و دارالایتام و تعظیم شعائر و طبع کتب دینی و نشر معارف اسلامی و هر کاری که موجب تقرب به خداوند متعال و اعلای کلمه اسلام باشد. هشتم ابن السبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان می تواند زکاه را در هشت مورد مصرف کند: اول - فقیر و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد؛ ولی کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست. دوم - مسکین و او کسی است که از فقیر سخت تر می گذراند. سوم - کسی که از طرف امام (ع) یا نائب امام مامور است که زکاه را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام یا نائب امام یا فقرا برساند. چهارم - کافرهائی که اگر زکاه به آنان بدهند؛ به دین اسلام مایل می شوند یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند. پنجم - خریداری بنده هائی که در شدت می باشند و آزاد کردن آنان. ششم - بدهکاری که نمی تواند قرض خود را بدهد. هفتم - فی سبیل اللّه؛ یعنی کارهائی که می توان با آنها قصد قربت نمود؛ مثل ساختن مسجد و مدرسه ای که علوم دینیه در آن خوانده می شود و تنظیف شهر و اسفالت راه ها و توسعه آنها و مانند اینها. هشتم - ابن السبیل؛ یعنی مسافری که در سفر درمانده شده. و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [امام خمینی] انسان می تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اول: فقیر، و آن کسی که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست. دوم: مسکین، و آن کسی است که از فقیر سخت تر می گذراند. سوم: کسی که از طرف امام علیه السلام یا نایب امام مامور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا برساند. چهارم: کافرهایی که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل می شوند یا در جنگ به مسلمانان کمک می کنند. پنجم: خریداری بنده ها و آزاد کردن آنان. ششم: بدهکاری که نمی تواند قرض خود را بدهد. هفتم: سبیل الله یعنی کاری که مانند ساختن مسجد منفعت عمومی دینی دارد، یا مثل ساختن پل و اصلاح راه که نفعش به عموم مسلمانان می رسد و آنچه برای اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد. هشتم: ابن السبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده. و احکام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله مظاهری] نمّامی و فتنهگری از گناهان کبیرهای است که قرآن آن را بالاتر از قتل دانسته است؛ خداوند در قرآن شریف میفرماید: (وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ)[1] (و فتنه از قتل شدیدتر است.) (وَ الْفِتْنَةُ اکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ)[2] (و فتنه از قتل بزرگتر است.) و آن اقسامی دارد: الف) فتنهگری در دین خدا، نظیر افرادی که با گفتار یا کردار خود مردم را از دین و فضائل اخلاقی منحرف میکنند، و این صورت، گناه مفسد فی الارض را نیز دارد. ب) کسانی که با تهمت زدن و دروغپردازی مردم را به یکدیگر بدبین میکنند، و به رابطه و اخوّت اسلامی مسلمین ضربه میزنند، و این صورت گناه تهمت را نیز دارد. ج) کسانی که با سعایت و سخنچینی، غیبت کسی را که از او غیبت شده به او برسانند، و این قسم گناه غیبت را نیز دارد، زیرا عیب کسی را که غیبت نموده، نقل کرده است. د) کسانی که با نقل گفتاری یا کرداری مردم را به یکدیگر بدبین و دشمنی را میان آنان ایجاد میکنند، مثلاً ازدواج مجدد کسی را برای زنش بگویند یا تماس زنی را با نامحرم برای شوهرش بگویند، و این صورت از مصادیق همان فتنهگری است که در اسلام از آن منع شدید شده است.