سلام من یک خواهر کوچکتر از خودم دارم که به دلیل آن که کسی که برای یک سال با آن عقد بود ولی حالا حاظر به ادامه زندگی با خواهرم نیست و حالا مراحل دادگاهی طلاق را میگذرونن خواهرم از لحاظ روحی و جسمی دوره سختی رو میگذرونه از آنجایی که من در یک شهر دور هستم و فقط با اینترنت و تلفن هفته ای بک بار باهاش حرف میزنم خیلی باهم راحت در مورد همه چیز حرف میزنیم چطور میتونم و چی باید بگم تا کمی بهش آرامش بدم تا این بحرانه عذاب آورو بگذرونه با تشکر و عرض خسته نباشید .
با سلام. برادر خوبم پیش از هر اقدام باید ایشان را تشویق کنید تا خود از مشاورین دریافت کمک کنند . با این روش فعلی و با ایجاد یک واسطه خیلی نمی توان به افراد کمکی کرد.شما باید بیش از هر کار با او همدلی داشته باشید تا تخلیه روانی داشته باشند و ذهنشون برای راه حل گشایی باز باشه . اگر براتون امکان داره هر دو انها را برای رجوع به مشاور تشویق کنید تا در صورت امکان مشکل خود را حل نموده و زندگی مشترک ادامه یابد . درغیر این صورت باید خواهر خود را به این درک برسونید که همسری که علاقه ای به او نداره شایسته زندگی کردن با او نیست . او مستحق این است تا با فردی زندگی کند که به او علاقمند است و از زندگی با او لذت می برد .در زاویه ای دیگر باید یقین او را به مصلحت خداوند بالا ببرید . هر اتفاقی که در زندگی ما می افتد به نوعی در مصلحت ما موثر است اگر چه ما ممکن است خیری در آن نبینیم. لذا اگر خود را کامل به خدا بسپاریم و بدانیم که در مسیر مصلحت ما مقدر می کند آرامش می یابیم البته این نکته موید آن است که خود نیز تلاش کنیم و بهترین حرکتی که به ذهنمان می رسد داشته باشیم. سعی کنید هم همدلی کنید وهم او را به تحمل و گذر از این مرحله ترغیب کنید . به او بگید که من می دونم که دوران سختی را می گذرونی اما کیفیت حالت به اراده تو برای چگونه گذراندن بستگی داره . تو می تونی صبور باشی و خودت را به آینده روشن تر دلوش کنی و یا می تونی در حال بمانی و براش غصه بخوری در مقابل وقایع مقابله کنی.
عنوان سوال:

سلام من یک خواهر کوچکتر از خودم دارم که به دلیل آن که کسی که برای یک سال با آن عقد بود ولی حالا حاظر به ادامه زندگی با خواهرم نیست و حالا مراحل دادگاهی طلاق را میگذرونن خواهرم از لحاظ روحی و جسمی دوره سختی رو میگذرونه از آنجایی که من در یک شهر دور هستم و فقط با اینترنت و تلفن هفته ای بک بار باهاش حرف میزنم خیلی باهم راحت در مورد همه چیز حرف میزنیم چطور میتونم و چی باید بگم تا کمی بهش آرامش بدم تا این بحرانه عذاب آورو بگذرونه با تشکر و عرض خسته نباشید .


پاسخ:

با سلام. برادر خوبم پیش از هر اقدام باید ایشان را تشویق کنید تا خود از مشاورین دریافت کمک کنند . با این روش فعلی و با ایجاد یک واسطه خیلی نمی توان به افراد کمکی کرد.شما باید بیش از هر کار با او همدلی داشته باشید تا تخلیه روانی داشته باشند و ذهنشون برای راه حل گشایی باز باشه . اگر براتون امکان داره هر دو انها را برای رجوع به مشاور تشویق کنید تا در صورت امکان مشکل خود را حل نموده و زندگی مشترک ادامه یابد . درغیر این صورت باید خواهر خود را به این درک برسونید که همسری که علاقه ای به او نداره شایسته زندگی کردن با او نیست . او مستحق این است تا با فردی زندگی کند که به او علاقمند است و از زندگی با او لذت می برد .در زاویه ای دیگر باید یقین او را به مصلحت خداوند بالا ببرید . هر اتفاقی که در زندگی ما می افتد به نوعی در مصلحت ما موثر است اگر چه ما ممکن است خیری در آن نبینیم. لذا اگر خود را کامل به خدا بسپاریم و بدانیم که در مسیر مصلحت ما مقدر می کند آرامش می یابیم البته این نکته موید آن است که خود نیز تلاش کنیم و بهترین حرکتی که به ذهنمان می رسد داشته باشیم. سعی کنید هم همدلی کنید وهم او را به تحمل و گذر از این مرحله ترغیب کنید . به او بگید که من می دونم که دوران سختی را می گذرونی اما کیفیت حالت به اراده تو برای چگونه گذراندن بستگی داره . تو می تونی صبور باشی و خودت را به آینده روشن تر دلوش کنی و یا می تونی در حال بمانی و براش غصه بخوری در مقابل وقایع مقابله کنی.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین