اگر قاضی محکمه از قرائن علم پیدا کند که ورثه دیگر علم ندارند، یا خود مدّعی اظهار کند که منسوبین من یقین ندارند، و در موقع ایراد ضرب و جرح شاهد درگیری نبوده اند، و فقط من یقین دارم، آیا باز هم احضار منسوبین لازم است؟

فراخوانی شخص از سوی قاضی يا مرجع صلاحيت‌دار ديگر را احضار گویند. از عنوان احضار، در باب ‌هایى مانند کفالت، قضاء، حدود و قصاص، سخن رفته است.

اظهار در دو معنای آشکار کردن و ادای حرف از مخرج بدون ادغام و غنّه. از اظهار به مفهوم نخست به مناسبت در باب‌های طهارت، حج، جهاد، تجارت، تفلیس، صدقات، نکاح، طلاق، لعان، و حدود سخن رفته است. اظهار به مفهوم دوم از اصطلاحات دانش تجوید است و از آن به مناسبت در باب صلات سخن رفته است.

قرینه به شیء همراه کلام، و راهنمای مخاطب به مراد جدّی متکلّم اطلاق می‌شود.

دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعیٰ علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعیٰ به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کرده‌اند.

یقین در دین به منزله سرمایه است و ایمان متوقف بر آن می‌باشد. سایر علوم شاخ و برگ آن است و رستگاری در آخرت بدون یقین حاصل نمی‌شود.

تغییر مسیر به:

در لغت به معنی حاضر باشد. در فقه، گواه را گویند که در موقع حدوث و وقوع جنایت یا سرقت یا قتل و مانند آن ها حاضر باشد و واقعه را مشاهده نماید. [۱]

علم دارای ارزش ذاتی می‌باشد و در دین مبین اسلام به علم ارزش و بهای بالایی داده شده است.

جرح و تعدیل، شاخه‌ای از علوم حدیث و اصطلاحی در آن است که ناظر به ارزیابی وثاقت و عدم وثاقت راویان (و به تبع آن پذیرفتن یا نپذیرفتن احادیث آنان) و معیارهای آن است. فهم معانی کتاب و سنّت، که به کمک آثار و احادیث صحیح حاصل می‌شود، به جرح و تعدیل وابسته است، زیرا شناخت آثار و اخبار صحیح و سقیم منوط به شناخت میزان وثاقت راویان احادیث است.

فراخوانی شخص از سوی قاضی يا مرجع صلاحيت‌دار ديگر را احضار گویند. از عنوان احضار، در باب ‌هایى مانند کفالت، قضاء، حدود و قصاص، سخن رفته است.

علم دارای ارزش ذاتی می‌باشد و در دین مبین اسلام به علم ارزش و بهای بالایی داده شده است.