با سلام خانم عزیز دوران اشنایی و نامزدی برای همین شناختها است . شما نبایست از علائم هشدار دهنده ای که عنوان نمودید به سادگی بگذرید بلکه بهتر هست اطلاعاتتان را تکمیل کنید و بعد تصمیم قطعی را بگیرید . درباره اینکه ایشان همسر خسیسی میتواند باشد یا خیر، از چند جنبه میتوانید اطلاعات خودتان را افزایش دهید . اولین شیوه صحبت درباره موضوعات مالی و اقتصادی است . اینکه نظرشان درباره جشنها و مراسم چیست . مدیریت خرید در زندگی مشترک بر عهده کیست و به نظرش چه چیز در نظر او ضروری و چه چیز اصراف هست .............شیوه دیگر کسب اطلاع از اطرافیانش هست تا درباره این موضوع به شما اطلاعات بدهند . در نهایت نیز گاه او را در عمل انجام شده قرار بدهید تا عکس العملش را ببینید . مثلا قرار تان را در زمان صرف شام بگدارید و سپس از ایشان بخواهید که شام با هم باشید و رستوران تا حدی گران قیمتی را پیشنهاد بدهید تا عکس العملش را ببنید .اعمال اینچنینی نیز شما را کمک خواهد نمود تا بتوانید در رابطه با آینده پیش بینی داشته باشید .درباره موضوع روابط گرمتر ، کاربر گرامی بدلیل اینکه در شرایط ودوره آشنایی قرار دارید نمیتوانید رابطه کنونیتان را به زندگی مشترک تعمیم دهید . تنها در این مرحله بهتر هست درباره انتظارتی که از همسر آینده تان در این بعد دارید گفتگو کنید و باورهایتان را به اطلاع هم برسانید .تا بررسی شود با هم هماهنگی دارید یا نه .با آرزوی بهترینها برای شما
با سلام
من حدود دو ماه هست که با آقایی آشنا شدم که 9 سال از من بزرگتر هستند 36 سالشون هست. شرایطشون نسبتا خوب هست ولی مسائلی ذهن من مشغول به خودش کرده که نمی دونم ایا در زندگی اینده هم تاثیر گذار هست یا نه؟
ایشون از طریق خانواده هم اقدام به خواستگاری کردند و جواب ما رو هم می دونند که تا به اینجا مخالفتی نداشتیم من تقریبا نزدیک به بیش از بیست جلسه با ایشون بیرون از منزل برای اشنایی و صحبت قرار می گذاشتم و درباره مسائل مختلف صحبت می کردم و ایشون در طی این بیش از بیست جلسه فقط دوبار من رو به
با سلام خانم عزیز دوران اشنایی و نامزدی برای همین شناختها است . شما نبایست از علائم هشدار دهنده ای که عنوان نمودید به سادگی بگذرید بلکه بهتر هست اطلاعاتتان را تکمیل کنید و بعد تصمیم قطعی را بگیرید . درباره اینکه ایشان همسر خسیسی میتواند باشد یا خیر، از چند جنبه میتوانید اطلاعات خودتان را افزایش دهید . اولین شیوه صحبت درباره موضوعات مالی و اقتصادی است . اینکه نظرشان درباره جشنها و مراسم چیست . مدیریت خرید در زندگی مشترک بر عهده کیست و به نظرش چه چیز در نظر او ضروری و چه چیز اصراف هست .............شیوه دیگر کسب اطلاع از اطرافیانش هست تا درباره این موضوع به شما اطلاعات بدهند . در نهایت نیز گاه او را در عمل انجام شده قرار بدهید تا عکس العملش را ببینید . مثلا قرار تان را در زمان صرف شام بگدارید و سپس از ایشان بخواهید که شام با هم باشید و رستوران تا حدی گران قیمتی را پیشنهاد بدهید تا عکس العملش را ببنید .اعمال اینچنینی نیز شما را کمک خواهد نمود تا بتوانید در رابطه با آینده پیش بینی داشته باشید .درباره موضوع روابط گرمتر ، کاربر گرامی بدلیل اینکه در شرایط ودوره آشنایی قرار دارید نمیتوانید رابطه کنونیتان را به زندگی مشترک تعمیم دهید . تنها در این مرحله بهتر هست درباره انتظارتی که از همسر آینده تان در این بعد دارید گفتگو کنید و باورهایتان را به اطلاع هم برسانید .تا بررسی شود با هم هماهنگی دارید یا نه .با آرزوی بهترینها برای شما
- [سایر] سلام. آقایی خواستگاری اینجانب امدندکه بعداز صحبت هایمان متوجه شدیم که اقا 6 ماه کوچکتر هستند. ولی تااین جای صحبت ها، درک صحیحی وجود داشته واز نظر اعتقادی و سطح اجتماعی دو خانواده بسیار به هم نزدیک می باشد. به نظر شمااین اختلاف سنی چقدر می تواند تاثیر گذار باشد. چون من تا حالا درتصوراتم همسرم رااز نظر سنی از خودم بزرگتر فکر میکردم.حرف بقیه برایم مهم نیست مهم این است که بتوانیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم. ممنون میشوم اگر سوال مرا زود پاسخ دهید از سایت خوبتان نشگر میکنم.
- [سایر] سلام این اولین باره که اینجا پیام میذارم و نمیدونم پاسخگویی تو چه بازه زمانی انجام میشه اما به شدت به جواب شما تا یکی دو روز آینده نیاز دارم خواستگاری دارم با 9 سال اختلاف سن(خودم23)خانواده با این اختلاف سن شدیدا مخالفند.یک جلسه صحبت کردیم اکثرا دیدگاهامون نزدیک بود الا یک موضوع:به خمس اعتقاد ندارن و من شدیدا معتقدم! چه کنیم؟ ممنون!
- [سایر] با سلام من و همسرم حدود سه ماه است که به صورت پنهانی از خانواده هایمان با هم ازدواج کردیم (من و همسرم هر دو مطلقه هستیم و صیغه موقت کردیم) و میخواهیم که عقد دائم کنیم و برای همیشه در کنار هم زندگی کنیم و الان مشکل ما گرفتن رضایت خانواده هاست و میخواهیم که زودتر بتونیم رضایتشون رو کسب کنیم ، ما سال پیش از طریق سایت ازدواج با هم آشنا شدیم و هر دو خانواده در جریان بودن و نظر من و خانواده ام مساعد نبود و با وجود اصرار خواهر همسرم برای اجازه واسه خواستگاری و آشنایی بیشتر من قانع نشدم و ایشون رو رد کردم تا اینکه امسال آشنایی ما دوباره شروع شد و با توجه به اینکه الان ازشون شناخت درستی دارم به عقد ایشون در اومدم ولی خانواده همسرم تقریبا تمایلی واسه اومدن به خواستگاری من ندارن و یه ذهنیت منفی نسبت به تغییر عقیده من راجع به پسرشون پیدا کردن در حالیکه همسرم بهشون گفته که من گفتم تصمیم پارسال من اشتباه بوده و شناخت درستی ازش نداشتم (همسرم پارسال در همون اوایل آشنایی اشتباهاتشون رو گفتن و منم که مدت زیادی از جداییم نمیگذشت نسبت به ایشون بدبین شدم ) مخصوصا پدر ایشون مخالفند و یکی از دلایلشون دوربودن راهمون هست من اهل چناران(خراسان رضوی) و ایشون اهل بیرجند هستند ، لطفا راهنمایی بفرمایید که از چه راه هایی میتونیم خانواده ها رو راضی کنیم واسه این ازدواج؟ مخصوصا همسرم چطور میتونه خانواده اش رو واسه اومدن به خواستگاری و ازدواج مون راضی کنه؟ خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید؟
- [سایر] باعرض سلام خدمت اقای مرادی 1.دختری 22 ساله پوشش چادری در خانواده مذهبی 2.دانشجوی سال سوم روانشناسی از تهران 3.پسری به خواستگاری من امده که بیشتر معیارهای مرا دارد 4.من با ایشان در 3 جلسه خواستگاری رسمی که به صحبت پرداختیم به تفاهم نسبتا خوبی رسیدیم 5.من در ایشان هیچ مشکلی از لحاظ اعتقادی اخلاقی خانوادگی شغلی در این 3 جلسه ندیدم 6.تنها مشکلی که مرا بر سر دو راهی قرار داده است مشکل نمره ی بالای چشم ایشان است 7.ما با دکترشان صحبت کردیم ایشان هیچ مشکلی برای عمل لیزیک ندارد ولی دکترشان به ما گوشزد کردند این مشکل ارثی است 8.فقط مشکل من ارثی بودن این قضیه است که مبادا در اینده فرزندانمان به مشکل ضعف بینایی دچار شوند 9.ضمنا من و خانواده ام هیچ مشکلی از لحاظ ضعف بینایی نداریم. 10.اقای مرادی خواهشان در اسرع وقت مرا راهنمایی بفرمایید
- [سایر] سلام وقتتون بخیر اقای دکتر من پسری 27 ساله هستم وبا دختری 24ساله سه سال پیش تو فضای مجازی اشناشدم و از همون اول رابطه ی ما دوستانه و مودبانه بود.ایشون تهران زندگی میکنن و من شهرستان.بعد حدود 2سال اشنایی نسبت به اخلاق و اهدافمون نسبت به اینده به این نتیجه رسیدم که ازشون خواستگاری کنم و با پدر و مادرم به خواستگاریه ایشون رفتم.چون ایشون خواهر بزرگتر دارن گفتن منتظر بمونین تا خواهرش نامزد کنه بعد.هم خانواده ی من مذهبین هم خانواده ی ایشون.خانواده های ما از همه ی لحاظ در حد و اندازه ی هم هستن فقط ایشون نماز نمیخونن و میگن حجاب زورکی نمیگیرن.مراسمی میرن که مختلطه.میگن من بهت وفادارم و تواون مراسم ها فقط روسری نمیپوشم.مراسم های عروسی.ایشون میگن من انسانیت حالیمه و بهت خیانت نمیکنم،من نمیدونم چیکار کنم.الان بیشتر مراسم های عروسی تو جامعه مختلطه.نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید
- [سایر] با سلام بنده با دختری از طریق اینترنت آشنا شدم که 4 سال از من بزرگتر است و در شهر دیگری زندگی می کند. آشنایی ما به حدی شد که هم او و هم من مسئله را به خانواده گفتیم اما من چیزی از سن نگفتم (راستش خودم هم تازه فهمیدم). گرچه هنوز آشنایی تنها از طریق اینترنت است اما ما به هم علاقه مند هستیم ولی میخواستم بدانم که آیا اختلاف سنی ما مشکلی ایجاد نخواهد کرد؟ چون وقتی از نزدیک همدیگر را ببینیم دیگر شکستن ارتباط بسیار مشکل است. و سوال دوم اینکه آیا این علاقه در صورتی که به ازدواج منجر نشود در زندگی من تاثیر منفی نخواهد داشت. من 27 ساله و فعلا تنها در شهری دور از خانواده برای تحصیل هستم. با تشکر از جواب شما.
- [سایر] سلام .من 36 سالمه خواستگاری دارم که 10 سال ازم بزرگتره در انتخابم دچار تردیدم. من معلمم اون مهندس ساختمان ما 4 فرزندیم من ارشد خانه اون کوچک خانواده و6فرزندن هر دو هم زبان و اذری هستیم.نگران ام که چون سنم بالاس و موقعیت های بهتر دیگه ای نداشته باشم یعنی تاحال اگه بود من ازدواج کرده بودم .عاشق هم نشدیم به روش سنتی معرفی شدیم .بهم گف مهم اینکه کسی به دلتون بشینه .در این مورد هم تردید دارم. ولی میترسم موقعیت بهتر یا اصلا نداشته باشم .مادرم بشدت نگران ازدواج من هس . خودم هم کم کم احساس تنهایی میکنم .کوچترای فامیل هم ازدواج کردن.من الان تنها مجرد سن بالای فامیلم .از طرفی فک میکنم مثلا اگه ازدواج کنیم بچه دار هم بشیم 4 سال دیگه ایشون 50 ساله میشه که بچه 2 ساله داره. نگرانم چون هنوز به دلم ننشسته والبته 1 جلسه صحبت کردیم .لطفا راهنمایی ام کنید .نیاز به جواب فوری دارم باید جواب مثبت یا منفی رو بدیم.
- [سایر] سلام آقای دکتر . من 24 سالمه وبعداز 9 ماه ازدواج با پسری که بدون هیچ آشنایی و نامزدی بود تصمیم به جدایی گرفتم چون به این نتیجه رسیدم زندگی با این آقا فقط و فقط پشیمونی در آینده برام داره . در حال حاضر پی گیر کارهای قانونی جهت طلاق .در این حین به وکیلی آشنا شدم که از خودم 15 سال بزرگترو دارای یک زندگی ناموفق که ایشون هم دردوران عقد جدا شدند ولی هنوز بهنتیجه طلاق نرسیدند ولی هیچ زندگی مشترکی با همسر قبلیشون ندارند .من خیلی دچار تردیدم چونکه احساس می کنم ار لحاظ روحی به ثبات نرسیدم و در هوا معلقم از طرفی هم خیلی به دلیل کارهای طلاقم دچار اضطرس شدم .این آقا خیلی دلشون می خواد بامن چند ساعتی راجع به مسایل آینده و راجع به ازدواج با من صحبت کنند من نمی دونم چی به این آقا بگم .اصلا آیا این قرار گذاشتن با این آقا کار درستیه توی شرایط من . خواهش می کنم من و راهنمایی کنید .
- [سایر] سلام. اخیرا خواستگاری دختری رفتم که طی تحقیقات و صحبت هایی که با خانواده و خود ایشون داشتم به این نتیجه رسیدیم که مورد مناسبی بوده و ملاک های همسر آینده من را دارد ولی با اینکه حداکثر یک ماه از آشنایی ما نمیگذرد و حتی ما فقط چهار جلسه با هم رفت آمد داشتیم و آن هم در محیط خانه، خانواده این خانم اصرار دارن که دوران نامزدی وجود نداشته باشد و باید سریع عقد کرد من مخالف این کارم به نظر شما 1- آیا این خانواده دارای مشکلی هستن که این قدر عجله برای عقد کردن دارن یا نه 2-اگه باز بر این عمل پافشاری کردن آیا صلاح هست که این رابطه را قطع کرد 3-اصلا عقد کردن در این چنین شرایطی عقلانی هست
- [سایر] سلام.حدود یک ماه ونیمی هست با پسری آشنا شدم 28 ساله اهل اصفهان . تحصیلاتش دکتر دامپزشک هست ویکسالی مشغول بکار در زاهدان هست.ما هم اصفهان هستیم و تقریبا خانواده های همو میشناسیم.منو یکی از پسر همسایه هامون به ایشون برای ازدواج معرفی کردن و خیلی خیلی اتفاقی من وایشون باهم آشنا شدیم.ایشون به قصد ازدواج پیش اومدم اما فعلا خانواده ها هیچ اطلاعی ندارن.ایشون از من خواستن صبر کنم تکلیف کارشون مشخص بشه بعد اقدام کنن و حتی گفتن حداقل 4 الی 5 ماه تا حداکثر دوسال طول میکشه.واینکه حتی از من خواستن باهم آزمایش خون هم بدیم که اگر طول کشید از این لحاظ مشکلی نباشه. ارتباط ما در حد دو جلسه صحبت کردن در حد آشنایی با خصوصیات همدیگر وهمچنین معیار وملاکای ازدواج وتوقعات وانتظارات ازدواج بوده وبه دلیل شغل ایشون ودوری راه الان تنها از طریق تلفن با ایشون در ارتباطم .ایشون خیلی سعی در حفظ حریم وحرمت ها دارن ولی با این حال من ذهنم خیلی درگیره که چه باید بکنم.آیا ادامه این ارتباط وصبر کردن من برای مهیا شدن شرلیط ایشون درسته یا خیر؟