در مدرسه‌ای برای تعیین جهت قبله و ساخت محراب از قبله نماهای مدرج موجود در کشور استفاده شده است اما برخی معتقدند اعتماد به قبله نمای فوق معتبر نبوده و می‌‌بایستی به شاخص رجوع کرد. نظر معظم‌له در خصوص اعتبار قبله‌نما برای تعیین قبله چیست؟

اِسْناد، اصطلاحی‌ در علوم‌ حدیث‌ و آن‌ رسانیدن‌ سخن‌ است‌ به‌ گوینده آن‌ با واسطه شماری‌ از راویان‌، و بر زنجیره تشکیل‌ شده‌ از راویان‌ تا پیامبر (ص‌) یا دیگر بزرگان‌ دین‌ «سلسله اِسناد» اطلاق‌ می‌گردد.

تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.

محراب، طاق‌نمایی در مسجد است که جهت قبله را نشان می‌دهد و معمولا امام جماعت هنگام نماز در آن می‌ایستد. محراب به شکل کنونی در صدر اسلام موجود نبوده است. آن جایگزین صفحه سنگی یا چیزی دیگری شده که جهت قبله یا جایگاه نماز پیامبر(ص) را نشان می‌داده است.برخی احکام مرتبط با محراب در کتاب‌های فقهی مطرح شده است.

قبله، در اصطلاح اسلامی، به کعبه گفته می‌شود که مسلمانان برخی از اعمال عبادی و غیرعبادی خویش را رو به سوی آن انجام می‌دهند. تا پیش از سال دوم هجری، مسجد الاقصی قبله مسلمانان بود ولی با نزول آیه ۱۴۴ سوره بقره، جهت قبله به سمت کعبه تغییر یافت. در فقه شیعه و سنی، احکام بسیاری درباره قبله وجود دارد از جمله در بحث نماز، دفن میت و ذبح حیوانات.

حکم یا لفظ دارای شمول کمتر در مقایسه با حکم یا لفظ دیگر را خصوص گویند.

رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع‏

چوب یا چیزى مانند آن که براى تعیین ظهر شرعی به صورت عمودى بر زمین نصب مى‌کنند را شاخص می‌گویند. از آن در باب صلات نام برده‌اند.

آبادی و شهر که محل سکنی و زندگی انسانها می‌باشد را بلد و بلدة گویند. از این عنوان در بیشتر ابواب فقهی همچون طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، ضمان، وکالت، نکاح، اطعمه و اشربه، غصب و قضاء به مناسبت سخن رفته است.

پی درپی آوردن کلام دو نفر، بدون تفکیک گویندگان را مدرج گویند.

سکون و آرامش را اطمینان گویند.

اِسْناد، اصطلاحی‌ در علوم‌ حدیث‌ و آن‌ رسانیدن‌ سخن‌ است‌ به‌ گوینده آن‌ با واسطه شماری‌ از راویان‌، و بر زنجیره تشکیل‌ شده‌ از راویان‌ تا پیامبر (ص‌) یا دیگر بزرگان‌ دین‌ «سلسله اِسناد» اطلاق‌ می‌گردد.

به مانع بين دو چيز و همچنين زن غيرآبستن (مقابل حامل)، حائل مي‌گويند.از احكام آن به معناى نخست در باب طهارت و صلات سخن رفته است.