اگر کسی با اجازه مجتهد غیر اعلم بر تقلید میّت باقی مانده بود، آیا اکنون عدول به اعلم و اجازه از او برای بقا واجب است؟
عدول به اعلم و دریافت نظر او در چگونگی بقای بر میّت لازم است.
تقلید میت به تقلید از مجتهدِ از دنیا رفته اطلاق میشود. در اینکه آیا مىشود از مجتهد ى که در قید حیات نیست، تقلید کرد، یا خیر، میان علما گفتوگوست.
تقلید
تقلید، اصطلاحی فقهی در اسلام به معنای پیروی شخص مکلَّف از مجتهد در احکام عملی دین است. تقلید در اصول دین جایز نیست و باید خود شخص با تحقیق و بررسی، به اصول دین ایمان آورد؛ ولی در احکام یا باید خودِ شخص مجتهد باشد، یا به احتیاط عمل کند و یا از شخص متخصص در فقه که به او مجتهد جامع الشرایط یا مرجع تقلید میگویند، تقلید نماید. به کسی که از مجتهد تقلید میکند، «مُقَلِّد» میگویند.
مجتهد
مجتهد یا فقیه، کسی که توانایی اجتهاد یا استنباط احكام شرعى را از منابع معتبر دارد. واژه مجتهد در متون فقهی کاربرد دارد و در روایات، واژه فقیه به کار رفته است. مجتهد مطلق و متجزی، مجتهد بالفعل و بالقوه، مجتهد اعلم و مجتهد جامع الشرایط، از اقسام فقیه یا مجتهد است. شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، شیخ انصاری و میرزای شیرازی از مجتهدان و فقیهان بهنام شیعه هستند.
اجازه
اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر بابهای عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.
اعلم
اعلم به معنای داناتر و نیک فهمتر از دیگران در درک احکام شرعی است. از عنوان اعلم، در باب اجتهاد و تقلید، سخن رفته است.
باقی
واژه باقی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • الباقی، از اسمای خداوند• بقایا، در متون کهن و متأخر به معنای بدهی مالیاتی مردم • محمود عبدالباقی، یکی از شعرای ترک• نظامالدین عبدالباقی، از بزرگان خاندان نعمت اللّهی و وزیر شاه اسماعیل صفوی• باقی بالله، از مشایخ بزرگ نقشبندیه و از مروّجان این طریقه در هندوستان• میرعبدالباقی تبریزی، ملقب به «دانشمند»، شاعر صوفی مشرب و خوشنویس آذربایجانی (متوفی ۱۰۳۹)
عدول
جمع عادل رجوع کنيد به: عادل
رجوع كردن، بازگشتن
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
اعلم
اعلم به معنای داناتر و نیک فهمتر از دیگران در درک احکام شرعی است. از عنوان اعلم، در باب اجتهاد و تقلید، سخن رفته است.
عدول
جمع عادل رجوع کنيد به: عادل
رجوع كردن، بازگشتن
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.