وسیله و علّت ثبوت چیزی برای چیز دیگر را واسطه گویند.
ربا
فزوني و زياده
رباي معاملي (معاوضي): معاملهاي که در آن دو کالاي هم جنس مکيل يا موزون مبادله ميشوند و يک طرف داراي افزوده است. (هم جنس، مکيل، موزون)
جد
واژه جد ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای اشخاص ذیل باشد: معانی• جد (نسب)، پدربزرگ پدری و مادری و پدرانشان• جد (ساحل)، ساحل دریای مکه اعلام و اشخاصجد بن قیس، صحابی انصاری از طایفه بنی سلمه و از ضمره منافقان
فرزند
فرزند به معنای بچه و آنکه از دیگری زاده شده است.
ربا
فزوني و زياده
رباي معاملي (معاوضي): معاملهاي که در آن دو کالاي هم جنس مکيل يا موزون مبادله ميشوند و يک طرف داراي افزوده است. (هم جنس، مکيل، موزون)