حیوان اهلی که به علتی ذبحش ممکن نیست، یعنی وسیله سر بریدن مانند چاقو نباشد، آیا می توان آن را با تیر تیز مثل شکار صحرایی بزنیم؟
اگر به وسیله همان تیر تیز رگهای چهارگانه را قطع کنند، با حفظ سایر شرایط لازم حلال خواهد بود.
عنوان سوال:
حیوان اهلی که به علتی ذبحش ممکن نیست، یعنی وسیله سر بریدن مانند چاقو نباشد، آیا می توان آن را با تیرتیز مثل شکار صحرایی بزنیم؟
پاسخ:
اگر به وسیله همان تیرتیز رگهای چهارگانه را قطع کنند، با حفظ سایر شرایط لازم حلال خواهد بود.
بریدن به معنای جدا کردن با آلتى برنده همچون چاقو است.از این عنوان در باب هایى نظیر طهارت، حج، جهاد، صلح، صید و ذباحه، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
حیوان
حیوان، واژه ای عربی که بر هرگونه ذی روح اطلاق می شود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق میخوانند، در بر می گیرد. [۱] [۲] [۳]در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذی روحِ فاقد خرد و تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است.
شکار
صید در لغت و به تبع در کلمات فقها به معنای شکار حیوان وحشی و نیز خود حیوان وحشی آمده است. مراد از شکار اعم از گرفتن، به دام افکندن و کشتن است. [۱] [۲]
چاقو
چاقو, وسيله اى برنده است. از این عنوان به مناسبت در بابهاى صلات، حج، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
اهلی
اهلی( اِنسی ) یعنی رام مقابل وحشی و از آن در بابهای مختلف چون حج، تجارت، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه بحث شده است.
تیز
تیز به آلتی گفته میشود که صفت برندگی دارد و در مقابل کند به کار میرود. از آن به مناسبت در باب صید و ذباحه و قصاص سخن رفته است.
تیر
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]
حلال
حلال،این عنوان در مقابل حرام وبه معنای انچه که از لحاظ شرعی جایز است.
حفظ
حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفتهاند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.
تیز
تیز به آلتی گفته میشود که صفت برندگی دارد و در مقابل کند به کار میرود. از آن به مناسبت در باب صید و ذباحه و قصاص سخن رفته است.