اگر شخصی، میتهء غیر آدمی را که رطوبت دار باشد لمس نماید و سپس به چیزی دست گذارد و یا با شخص دیگری مصافحه کند آیا نجاست به شخص آخر، سرایت میکند و شستن چیز لمس شده، واجب است؟
بله در صورتی که رطوبتش سرایت کننده باشد، مانند سایر نجاسات عینیه، و میته انسان غیر مسلمان نیز، همین حکم را دارد.
عنوان سوال:
اگر شخصی، میتهء غیر آدمی را که رطوبت دار باشد لمس نماید و سپس به چیزی دست گذارد و یا با شخص دیگری مصافحه کند آیا نجاست به شخص آخر، سرایت میکند و شستن چیز لمس شده، واجب است؟
پاسخ:
بله در صورتی که رطوبتش سرایت کننده باشد، مانند سایر نجاسات عینیه، و میته انسان غیر مسلمان نیز، همین حکم را دارد.
نجس اصطلاحی فقهی که به آنچه از نظر شرعی ناپاک (غیرطاهر) است اطلاق میشود. چیزهایی که نجس به شمار میروند به دو دسته تقسیم میشوند: دسته نخست، آنچه اصالتاً نجس است (نجاسات دهگانه) که آن را عین نجس میگویند؛ دسته دوم آنچه اصالتاً پاک است اما به دلیل تماس با نجاسات، نجس شده است (مُتَنَجَّس). چندین حکم تکلیفی و وضعی درباره نجاسات وجود دارد؛ مانند اینکه خوردن آنها حرام است و یا اینکه لباس نمازگزار نباید نجس باشد.
رطوبت
رطوبت به معنای تری و مقابل خشکی میباشد. از آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، زکات و تجارت سخن گفتهاند.
سرایت
انتقال، نفوذ و گسترش را سرایت گویند. از آن در بابهاى عتق، یمین، حدود، قصاص و دیات سخن گفتهاند.
شستن
شستن به معنی پاک کردن چیزى از آلودگى با آب گفته می شود.
ادمی
ابوسعید سهل بن زیاد آدمی رازی (درگذشت در حدود ۲۵۵ق)، از محدثان شیعه که روایات بسیاری نقل کرده و به جرم غلو از قم اخراج شد. او محضر امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) را درک کرده است.
اخر
آخِر، واژهای عربی به معنی انجام، سرانجام، بازپسین، پسین، واپسین، فرجام و کران است.
مسلمان
توحید معاد نبوت عدل (شیعه) • 
نجاسات
نجس اصطلاحی فقهی که به آنچه از نظر شرعی ناپاک (غیرطاهر) است اطلاق میشود. چیزهایی که نجس به شمار میروند به دو دسته تقسیم میشوند: دسته نخست، آنچه اصالتاً نجس است (نجاسات دهگانه) که آن را عین نجس میگویند؛ دسته دوم آنچه اصالتاً پاک است اما به دلیل تماس با نجاسات، نجس شده است (مُتَنَجَّس). چندین حکم تکلیفی و وضعی درباره نجاسات وجود دارد؛ مانند اینکه خوردن آنها حرام است و یا اینکه لباس نمازگزار نباید نجس باشد.
سرایت
انتقال، نفوذ و گسترش را سرایت گویند. از آن در بابهاى عتق، یمین، حدود، قصاص و دیات سخن گفتهاند.