زنی مقداری طلا دارد و از آن استفاده میکند و مال دیگری غیر از آن ندارد. و اگر آنها را بفروشد توانایی رفتن به حج را خواهد داشت، آیا زیور آلات زن مستثنی از استطاعت است یا این که به وسیله آنها زن مستطیع شده و باید آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد باید برای او نائب بگیرند؟
اگر داشتن زیور آلات برای او لازم نیست و نداشتن آن عیب نیست، مستطیع است و باید به حجّ برود.
اگر داشتن زیور آلات برای او لازم نیست و نداشتن آن عیب نیست، مستطیع است و باید به حجّ برود.
عنوان سوال:
زنی مقداری طلا دارد و از آن استفاده میکند و مال دیگری غیر از آن ندارد. و اگر آنها را بفروشد توانایی رفتن به حج را خواهد داشت، آیا زیور آلات زن مستثنی از استطاعت است یا این که به وسیله آنها زن مستطیع شده و باید آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد باید برای او نائب بگیرند؟
پرسشهای مرتبط از این مرجع
- زنی مستطیع شد و به مکّه نرفت تا مرد! وارث او تصمیم دارد کسی را به عنوان نائب از طرف این زن به مکّه بفرستد، آیا واجب است از همان بلد که منزل او بوده است، نائب بگیرد یا از یکی از میقاتها هم کفایت میکند؟
- زنی که شوهر ندارد مبلغ پنجاه هزار تومان به پسرش به عنوان قرض داده تا خانه بخرد؛ البتّه این زن در آمدی هم ندارد؛ آیا اگر پسرش بتواند مقداری از پول را به قدر مخارج حج به او بدهد، مستطیع میشود یا نه؟ توضیح آن که ایشان غیر از مبلغ مزبور که قرض داده مالی ندارد مگر یک خانه کوچک؛ این زن پنجاه و چند سال دارد و کاری از او بر نمیآید لطف کنید و مسأله حج ایشان را روشن نمایید!
- زن شوهر داری که تمام مخارج او بر عهده شوهرش میباشد، در حال حیات شوهر، این زن مقداری مال و زمین مزروعی را به ارث میبرد که در هر مقطع از زمان با در نظر گرفتن قیمت آن زمین، شرائط استطاعت برایش کافی بوده، ولی زن موصوفه، جاهل به حکم بوده و از مسأله استطاعت غفلت استفتائات، ص: 441 داشته و مدت چند سال زمین را شوهرش زراعت مینموده و بعد از آن زمین را به دو دخترش هبه نموده و در حین هبه با داماد بزرگش شرط کرده که او را به زیارت کربلا ببرد و قبل از تحقق شرط، آن زن وفات کرده و داماد بزرگش را ناظر، و پسر خود را وصی قرار داده وصیّت برای حج نیابتی هم نکرده- با این تفصیلات- آیا زن مذکور از نظر شرعی مستطیعه بوده است یا خیر؟ و بر فرض استطاعت، هبه زمین موروثی صحیح است یا خیر؟ و بر فرض استقرار وجوب حج، و عدم صحت هبه زمین، آیا بعد از وفاتش نائب حجّ بلدی برای او بگیرند یا میقاتی؟ و ثانیا زمین مال کسی است که اجرت نائب را میدهد و یا این که زمین مال همه ورثه و اجرت نائب بر عهده همه آنهاست؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله بروجردی] زنی با شوهرش مستطیع بود به حج رفته ولی آن زن به استطاعت خود التفاتی نداشته، حال که فهمیده تکلیفش چیست؟
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی نقداً پول ندارد ولی ملک یا وسیله ای دارد که اگر بفروشد مستطیع می شود، در چنین صورتی آیا واجب است که آن مال را بفروشد و حج تمتّع به جا آورد؟
- [آیت الله اردبیلی] زنی مستطیع است؛ اما اگر دارایی خود را برای حج به مصرف برساند، به جهت این که شوهرش نمیتواند تمام مخارج منزل را فراهم نماید، پس از بازگشت از حج، زندگی این زن و شوهر دچار مشکل میشود. آیا این زن باید به حج برود یا مخیّر بین رفتن و ماندن است یا اصلاً حقّ رفتن به حج را ندارد؟
- [آیت الله اردبیلی] شخصی برای حج، استطاعت مالی و بدنی داشته؛ ولی راه برای رفتن باز نبوده و الآن که نوبت رفتن او شده است، دیگر توانایی مالی و بدنی برای رفتن به حج را ندارد. آیا او حق دارد نوبت خود را به فرزندش بدهد تا او به حج برود؟
- [آیت الله خوئی] زید از خمس مال خود به سید فقیر مبلغ بیست هزار تومان تملیک میکند که چون آرزومند زیارت مکه معظمه است به حج برود، آیا جایز است یا خیر؟ و چنانچه جایز باشد اگر بعدها سید مستطیع شود آیا حج مذکور کفایت است یا باید حج رود؟
- [آیت الله نوری همدانی] مردی برای زن خود مقداری زیور آلات و طلا که تقریباً به قیمت امروز پانصد هزار تومان میباشد، خریده و بعد از 14 سال مرد زن خود را طلاق میدهد یا به عللی زن از مرد طلاق میگیرد امّا مرد زیور آلات را همراه با آنچه از قبل برای خود زن بوده است را پس میگیرد و ادّعا میکند که در حال همسری، برای شما خریدم و بخشیدم. و زن نیز ادّعاء میکند من در خانه تو خانه داری و بچّه داری کردهام، و مرد با وعده اینکه: ثُلث خانهای را که میسازم به نام شما خواهم کرد، طلاها را پس گرفته و او را طلاق میدهد. آیا مرد حقّ دارد زیور آلات را بگیرد یا به وعده خود عمل ننماید؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شخصی هنگام استطاعت ثبت نام کرده (استطاعت پول) ولی حالا که اسم او در آمده نیاز به خانه دارد و فرزندش به او اصرار میکند که من زن میخواهم و الّا در حرام میافتم. آیا باید به حج برود یا نه؟
- [آیت الله خوئی] زیدی مقداری طلا خریده و در حیات خود در اختیار زوجهاش قرار داده و یا آنکه زن از مال شوهر با اطلاع او زیور آلات تهیه کرده پس از فوت آن مرد، آیا این طلا و امثال آن مال کیست؟ در صورتی که معلوم نیست که آیا هبه و یا صلح به زن نموده یا از باب عاریه بوده کما هو المتعارف بین عوام الناس الذین لا یهتمون بأمر الدین. مضافاً بر اینکه وارث کبیر متوفی یک نفر و چند نفر صغیر هم دارد، و هکذا لباس پوشیده و نپوشیده و اثاث البیت و چرخ خیاطی و غیره.
- [آیت الله خوئی] زید مبلغی به مرور سالها جمعآوری نموده، و این مبلغ به حدی رسیده که اگر خمس تعلق نمیگرفت، این شخص مستطیع بود و چنانچه خمس این مال را بدهد از استطاعت میافتد، قیل که باید حج برود و خمس را دستگردان کند، هر گاه قدرت پیدا کرد بدهد، آیا این حرف قیل، صحیح است یا خیر؟ جواب مرقوم فرموده بودید در فرض مزبور دادن خمس آن لازم است، در اینجا به عرض میرسد که خمس آن لازم است یعنی این شخص فعلاً مستطیع نیست یا اینکه چیزی است که ما درک نمیکنیم؟
- [آیت الله بروجردی] زنی در سال گذشته از شخصی که مورد وثوق او بوده از لزوم طواف نساء از برای زنان پرسیده، آن شخص به گمان آن که او سؤال از این میکند که آیا ترک طواف نساء به صحّت حج مضر است یا نه؟ به او جواب منفی داده و گفته: طواف نساء شرط صحّت حج نیست و زن به گمان آن که او میگوید اصلاً برای زنان لازم نیست، لذا به اطمینان گفته آن شخص ترک کرده، بعداً پس از ورود به تهران فهمیده که بر زن لازم بوده، فوراً نوشته به مکّه در غیر موسم نایب برای طواف بگیرند. آیا بر این زن لازم است که خودش هم برود و یا همان نایب گرفتن کافی است؟ و آیا در صورت کفایت نیابت، لازم است در موسم باشد، یا همان نیابت غیرموسم کافی است؟ و نیز شوهر این زن پس از آمدن به تهران - با آن که در عمره تمتّع احتیاطاً طواف نساء را به جا آورده، مع ذلک - مردّد شده که آیا طواف نساء را در حج تمتّع به جا آورده، یا آن که فراموش کرده، آن هم به مکّه نوشته نایب گرفته. آیا نایب گرفتن او هم کفایت میکند، یا باید امسال خود برود، یا اصلاً بر او اعاده لازم نیست، یا نیابت در موسم حج لازم است؟ و آیا حج این زن و شوهرصحیح است یا خیر؟
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله مظاهری] انسان میتواند قبل از رسیدن وقت حجّ خود را از استطاعت بیندازد نظیر اینکه مال خود را به دیگری ببخشد، همچنین لازم نیست خود را مستطیع کند گرچه برای او آسان باشد، ولی اگر مستطیع بود و حجّ او متوقف بر مقدماتی باشد نظیر اسمنویسی در کاروانها یا گرفتن ویزا و مانند اینها، باید آن مقدمات را تهیه کند و اگر تهیه نکرد و نتوانست مکه برود علاوه بر اینکه گناه کرده است حجّ بر او مستقر میشود و باید بعداً حجّ را به جا آورد گرچه از استطاعت افتاده باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر بهعلت رسیدن مال به حدّ نصاب، مستطیع شود و رسیدن سالِ زکات بعد از زمان حج باشد، حج واجب میشود، و اگر از روی معصیت حج بهجا نیاورد تا سال زکات فرا برسد، زکات واجب میشود، اگرچه بهسبب تقصیر در انجام حج و پرداخت زکات استطاعت او برای حج، در سالهای آینده از بین برود، و اگر فرارسیدن سال زکات قبل از اولین ماه از ماههای سه گانه حج (شوال، ذیقعده و ذیحجه) باشد در این صورت زکات واجب است و حج واجب نمیشود، مگر آنکه با بقیه مال مستطیع برای حج باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی که مستطیع شده حج نکند ، و بعد بواسطه پیری یا مرض و ناتوانی ، نتواند حج نماید ، یا حرجی باشد و ناامید باشد از اینکه بعداً خودش حج کند ، باید دیگری را از طرف خود بفرستد ، ودر صورتی که بعداً قدرت پیدا کرد ، خودش نیز حج نماید و همچنین است اگر در سال اولی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده ، بواسطه پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حج کند وناامید از توانائی خود باشد ، و در تمام این صور احتیاط مستحب آن است که چنانچه منوب عنه مرد باشد ، نائب صروره باشد ، یعنی کسی باشد که برای اولین بار به حج میرود .
- [آیت الله سیستانی] حج : زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود . و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد ، یک مرتبه واجب میشود : اول : آنکه بالغ باشد . دوم : آنکه عاقل و آزاد باشد . سوم : بواسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که ترک آن از حج مهمتر است انجام دهد ، یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید ، ولی اگر در این حال به حج برود گر چه گناه کرده اما حجش صحیح است . چهارم : آنکه مستطیع باشد ، و مستطیع بودن به چند چیزاست : اول : آنکه توشه راه و همچنین مرکب سواری در صورت احتیاج به آن یا مالی که بتواند با آن مال آنها را تهیه کند ، داشته باشد . دوم : سلامت مزاج و توانائی آن را داشته باشد که بدون مشقت زیاد بتواند مکه رود ، و حج را بجا آورد . و این شرط در وجوب مباشرت حج معتبر است و کسی که توانایی مالی دارد ولی قدرت بدنی مباشرت ندارد یا مباشرت برای او حرجی است و امید بهبودی ندارد باید نایب بگیرد . سوم : در راه مانعی از رفتن نباشد ، و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند ، حج بر او واجب نیست . ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگر چه دورتر باشد ، باید از آن راه برود ، مگر آنکه آن راه آنقدر دورتر و غیر معمولی باشد که بگویند راه حج بسته است . چهارم : تمکن از سایر جهات داشته باشد که به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد . پنجم : مخارج کسانی را که خرجیِ آنان بر او واجب است مثل زن و بچه ، یا ترک انفاق بر آنان برای او حرجی است ، داشته باشد . ششم : بعد از برگشتن ، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد ، یعنی اینطور نباشد که بواسطه مخارج حج پس از برگشتن مجبور شود به زحمت زندگی کند .
- [آیت الله خوئی] حج: زیارت کردن خانة خدا و انجام اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بهجا آورده شود، و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب میشود: (اول): آن که بالغ باشد. (دوم): آن که عاقل و آزاد باشد. (سوم): به واسطة رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که ترک آن از حج مهمتر است انجام دهد، یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید. (چهارم): آن که مستطیع باشد، و مستطیع بودن به چند چیز است: (اول): آن که توش راه و مرکب سواری یا مالی که بتواند با آن مال آنها را تهیه کند داشته باشد. (دوم): سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را بهجا آورد. (سوم): در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود، یا مال او را ببرند، حج بر او واجب نیست، ولی اگر از راه دیگری بتواند برود، اگرچه دورتر باشد، باید از آن راه برود. (چهارم): به قدر بهجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. (پنجم): مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است مثل زن و بچه، و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم میدانند داشته باشد. (ششم): بعد از برگشتن، کسب یا زراعت، یا عایدی ملک، یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مقداری مال که برای حجّ کافیست به کسی بدهند و با او شرط کنند که در راه مکّه خدمت کند، در صورتی که بتواند ضمن خدمت حجّ خود را به جا آورد، استطاعت مالی پیدا میکند و با داشتن سایر شرایط حجّ بر او واجب میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسأله 2044 – حج، زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور داده اند در آنجا به جا آورده شود. و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد؛ یک مرتبه واجب می شود: اول آنکه بالغ باشد. دوم آنکه عاقل و آزاد باشد. سوم به واسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که ترک آن از حج مهمتر است انجام دهد؛ یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید. چهارم آنکه مستطیع باشد. و مستطیع بودن به چند چیز است: اول - آنکه توشه راه و مرکب سواری یا مالی که بتواند با آن مال آنها را تهیه کند داشته باشد. دوم - سلامت مزاج و توانائی آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را به جا آورد. سوم - در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند؛ حج بر او واجب نیست؛ ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگرچه دورتر باشد؛ باید از آن راه برود. چهارم - به قدر به جا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. پنجم - مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم می دانند داشته باشد. ششم - بعد از برگشتن؛ کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند.
- [آیت الله مظاهری] حجّ در تمام عمر یک مرتبه بر کسی که علاوه بر دارا بودن شرایط عامّه تکلیف )بلوغ، عقل، قدرت، علم( مستطیع هم باشد واجب میشود، و استطاعت به چند چیز حاصل میگردد: 1 - داشتن مخارج رفتن و برگشتن به حسب نیاز و شأن خود. 2 - داشتن مخارج کسانی که شرعاً یا عرفاً مخارج آنها بر او واجب است. 3 - داشتن مال یا کسبی که بعد از بازگشت بتواند به حسب حال و شأن خود زندگی کند.
- [آیت الله خوئی] اگر در سال اولی که مستطیع شده حج نکند و بعد به واسطة پیری یا مرض و ناتوانی نتواند حج نماید و ناامید باشد از این که بعداً خودش حج کند باید دیگری را از طرف خود بفرستد، بلکه اگر ناامید هم نباشد احتیاط واجب آن است که اجیر بگیرد و درصورتی که بعداً قدرت پیدا کرد خودش نیز حج نماید و همچنین است اگر در سال اولی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده، به واسطة پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حج کند و ناامید از توانائی خود باشد و در تمام این صور بنابر احتیاط واجب چنانچه منوب عنه مرد باشد باید نائب صروره باشد یعنی کسی که اولین مرتبة حج رفتن او باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در سال اولی که مستطیع شده حج نکند و بعد به واسطه پیری یا مرض و ناتوانائی نتواند حج نماید و نا امید باشد از اینکه بعدا خودش حج کند؛ باید دیگری را از طرف خود بفرستد؛ بلکه اگر نا امید هم نباشد احتیاط واجب آن است که اجیر بگیرد و در صورتی که بعدا قدرت پیدا کرد خودش نیز حج نماید و همچنین است اگر در سال اولی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده؛ به واسطه پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حج کند و نا امید از توانائی خود باشد و در تمام این صور بنا بر احتیاط واجب باید نائب صروره باشد یعنی کسی که اولین مرتبه حج رفتن او باشد.